[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71843387
h-index3219
i10-index22084
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای مهربانی

شیرین دهقان پیشه، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، داوود مهربانی، مریم کوشکی جهرمی، مهسا یاغی کش،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : نتایج متناقضی در رابطه با اثر تمرین ورزشی بر سطح ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α زنان جوان سالم غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 دختر سالم غیرورزشکار براساس وزن، قد، شاخص توده بدن و درصد چربی در دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته به صورت سه روز در هفته روی دوچرخه ثابت رکاب زدند. سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α آزمودنی‌ها قبل از اولین جلسه و در پایان تمرینات بعد از 14-12 ساعت ناشتایی به‌روش ELISA اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: در پایان مطالعه بین سطح سرمی هورمون‌های ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : هشت هفته تمرینات هوازی در زنان جوان سالم غیرورزشکار باعث کاهش سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گردید.
سیدابراهیم حسینی، آذر جهاندیده، داود مهربانی،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : زنجبیل یک طعم‌دهنده مواد غذایی و یکی از گیاهان دارویی است که در درمان بسیاری از بیماری‌ها از جمله اختلالات باروری و ناتوانایی‌های جنسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با توجه به آن که برخی از این اختلالات مربوط به زمان‌های جنینی و شیرخوارگی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف زنجبیل طی دوران جنینی و شیرخوارگی بر هورمون‌های تستوسترون، محرک فولیکول (FSH)، لوتئینی کننده (LH) و سلول‌های دودمانی جنسی زاده‌های نر بالغ موش صحرایی انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 72 سر موش ماده بالغ به 9 گروه تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل، شم (دریافت کننده 0.5ml آب مقطر روزانه) در دو دوره پره‌ناتال و نئوناتال، شش گروه دریافت کننده عصاره الکی زنجبیل (خوراکی) با دوزهای 50 ، 100 و 200 mg/kg/bw در دو دوره پره‌ناتال و نئوناتال بودند. در پایان دوره شیرخوارگی، زاده‌های نر گروه‌های مختلف جدا و در زمان بلوغ از هر گروه به طور تصادفی 8 سر موش انتخاب شدند. پس از خون‌گیری از نمونه‌ها، میزان هورمون‌های جنسی سنجیده شد. همچنین با جداسازی بیضه‌ها تعداد سلول‌های لایدیگ، سرتولی، اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید شمارش گردید. یافته‌ها : زنجبیل در میزان هورمون‌ تستوسترون در تمام گروه‌های تجربی باعث افزایش آماری معنی‌‌دار (P<0.05) و در میزان FSH و LH گروه‌های دریافت کننده دوزهای 100 و 200 mg/kg/bw کاهش آماری معنی‌دار (P<0.05) و در تعداد سلول‌های لایدیگ و اسپرماتوگونی گروه‌های دریافت کننده دوز 200 mg/kg/bw و سرتولی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید گروه‌های دریافت کننده دوزهای 100 و 200 mg/kg/bw افزایش آماری معنی‌داری (P<0.05) مشاهده شد. نتیجه‌گیری : مصرف عصاره الکلی زنجبیل در دوره‌های پره‌ناتال و نئوناتال افزایش تستوسترون و سلول‌های دودمانی جنسی می‌گردد.
مهرگان جمشیدی، سیدابراهیم حسینی، داود مهربانی، مسعود امینی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ترشحات رزینی گیاه کانابیس، حشیش نام دارد و دارای خواص دارویی و روانگردانی فراوان است. مهم‌ترین ترکیب روانگردان این گیاه THC (دلتا-9- تتراهیدروکانابینول) است که قادر به تحریک گیرنده‌های کانابینوئیدی در بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس بر بقاء سلولی و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان به سلول‌های شبه‌استئوبلاستی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمی به‌دست آمده از بافت چربی ناحیه شکمی انسان با غلظت 100ng/ml از عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس تیمار شدند. تایید هویت سلول‌ها با استفاده از تکنیک‌های فلوسایتومتری و RT-PCR انجام شد. اثر سیتوتوکسیک عصاره کانابیس به روش MTT و قابلیت تمایز استئوبلاستی سلول‌ها با کمک رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد بررسی شد. به‌کمک تهیه گسترش متافازی کروموزوم سلولی، آنالیز کاریوتیپ انجام گردید.

یافته‌ها: هویت سلول‌های بنیادی مزانشیمی چربی با بیان مارکرهای مزانشیمی غیرهماتوپویتیک (CD90، CD44 و CD73) و عدم بیان مارکر هماتوپویتیک (CD34 و CD45) تایید شد. رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد نشان داد که تیمار با کانابیس اثری بر تمایز استئوبلاستی این سلول‌ها ندارد و سلول‌های تیمار شده مانند سلول‌های گروه کنترل به سلول‌های استخوانی تمایز یافتند. همچنین عصاره کانابیس اثری بر ساختار، وضعیت مورفولوژیکی و تعداد کروموزوم‌های این سلول‌ها نداشت.

نتیجه‌گیری: سلول‌های مزانشیمی چربی انسان در حضور عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس قابلیت تمایز استئوبلاستی خود را حفظ می‌نمایند. همچنین این عصاره اثری بر کاریوتیپ کروموزومی سلول‌ها ندارد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)