[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67513109
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
11 نتیجه برای محمدیان

دکتر سکینه محمدیان، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر فریدون عزیزی، محمدعلی وکیلی،
دوره 1، شماره 1 - ( بهار 1378 )
چکیده

در یک بررسی (مورد شاهدی)، 58 بیمار تالاسمی ماژور – که جهت دریافت خون مراجعه می کردند – با 46 فرد سالم، از نظر اندازه تیروئید و عملکرد آن، مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی، بیماران تالاسمی به دو گروه تقسیم شدند: گروه یک، بیماران با فریتین کمتر از 1500 (31 نفر)، گروه دو با فریتین بیشتر از 1500 (27 نفر) و گروه سوم تحت عنوان: گروه شاهد (46 نفر)، مورد مقایسه قرار گرفتند. از 31 بیمار گروه اول، 26 نفر (84%) تیروئید طبیعی و فقط 5 بیمار (16%) گواتر داشتند. از 27 بیمار گروه دوم، 5 نفر (19%) تیروئید طبیعی و 22 بیمار (81%) گواتر داشتند. در گروه شاهد، (89%) تیروئید طبیعی و (11%) گواتر، مشاهده شد که تفاوت بین گروه دو با گروه شاهد، معنی دار بوده است (P<0.01). میانگین T3 و T4 گروه یک با گروه شاهد اختلاف معنی دار نداشت. در گروه دو بطور معنی دار، T4 پایینتر و TSH بالاتر از گروه شاهد بود. شواهد نشان داد که بروز (گواتر) در بیماران تالاسمی با کنترل بد (فریتین بالاتر از 1500) شایع تر بوده است، در نتیجه این بیماران بیشتر در ریسک کم کاری تیروئید قرار دارند.
دکتر سکینه محمدیان، دکتر حمیدرضا بذرافشان،
دوره 1، شماره 1 - ( بهار 1378 )
چکیده

سندرم نونان یک اختلال با فنوتیپ مشابه سندرم ترنر (منوزومی کروموزوم X) و ژنوتیپ و کاریوتیپ طبیعی است. این سندرم، بیماری بسیار نادر می باشد و در سنین مختلف علائم متفاوتی دارد و هردو جنس را به یک نسبت مبتلا می کند. در دهه اول عمر، علائم بیماری، به صورت: ظاهر غیر طبیعی و کوتاهی قد بروز می نماید. دختر هشت ساله ای که به دلیل کوتاهی قد مراجعات مکرر نموده بود، باتوجه به ظاهر خاص (هیپرتلوریسم، میکروگناس، قفسه سینه برجسته، وجود Web گردنی) و کاهش رشد قدی، بیشتر از سه انحراف معیار و پایین بودن بهره هوش، آنالیز کروموزومی انجام شد که 46XX بود و در مطالعه سیتوژنتیک سندرم نونان تشخیص داده شد. باتوجه به اهمیت لزوم بررسی و معاینه دقیق کلینیک بیماران و توجه به اختلالات ژنتیک، در بیماران مبتلا به کوتاهی قد و نادر بودن این بیماری، تصمیم گرفته شد که آن را معرفی نماییم.
دکتر حمیدرضا بذر افشان، دکتر محمد علی رمضانی، دکتر عارف صالحی، دکتر احمد شیرافکن، دکتر سکینه محمدیان، دکتر مهران فرج اللهی، دکتر فربد رئیس زاده، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1379 )
چکیده

عوامل خطر ساز بیماری های عروقی کرونر مانند افزایش فشار خون و افزایش چربی خون در مبتلایان به دیابت قندی شایع تر از افراد طبیعی است. علاوه بر این شواهدی از اختلال عملکرد تیرویید به صورت افزایش سطح سرمی هورمون محرک تیرویید (TSH) و کاهش هورمون های تیرویید T3 در مبتلایان به دیابت نوع 2 به دست آمده است. این بررسی با 210 بیمار دیابتی سرپایی درکلینیک دیابت مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. پس از اخذ شرح حال و اندازه گیری فشار خون، قد و وزن، مقادیر آزمایشگاهی کلسترول تام، تری گلیسرید، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و هورمن های تیرویید شامل T3 – T4 و TSH اندازه گیری شد. بیماران بسته به میزان HbA1c به دو گروه دارای کنترل مناسب دیابت (HbA1c)و کنترل نامناسب (HbA1c≥8) تقسیم شدندو یافته های مربوط به آنها با هم مقایسه شد. نمایه توده بدن (BMI) در افراد مورد بررسی kg/m228±5.9بود و در 35 درصد افراد، چاقی به صورت BMI بالای 30 دیده شد. در 65 درصد افراد مورد بررسی، افزایش چربی خون، و در 38 درصد موارد، افزایش فشار خون دیده شد. در 30 درصد موارد نیز گواتر مشاهده شد. کم کاری تیرویید تحت بالینی در 13 درصد، کم کاری تیرویید بالینی در 4 درصد و پرکار تیرویید بالینی 0.5 در صد از بیماریان دیده شد. از مجموع 27 بیمار مبتلا به کم کاری تیرویید، در 24 نفر سطح HbA1c بالای 8 بود. میانیگین HbA1c در این افراد 2.5± 11و در گروه دیابتی بدون کم کاری تیرویید 2.4± 9 بود. P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و P<0.05) ،0.3 r =) رابطه معنی دار داشت. همبستگی معنی داری بین TSH و HbA1c P<0.01) ،0.2 r =)، HbA1c و نمایه توده بدنP<0.05) ،0.15 r =)، نمایه توده بدن TSH P<0.05) ،0.14 r =) دیده شد. در این بررسی، علاوه بر افزایش بروز عوامل خطر ساز بیماری عروق کرونر، بین گواتر و اختلال عملکرد تیرویید و کنترل سوخت و ساز (متابولیک) دیابت رابطه معنی دار دیده شد. توصیه می شود تشخیص اختلال عملکرد تیرویید در بیماران دیابتی پس از تثبیت وضعیت سوخت و ساز صورت گیرد.
دکتر عزت اله قائمی، دکتر سکینه محمدیان، لیدا عبدالمحمدی، دکتر آزاد رضا منصوریان، ناصر بهنام پور، رحیمه تندکار،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1380 )
چکیده

مننژیت یکی از موارد فورویت پزشکی می باشد که با وجود تلاش های بسیار هنوز از شیوع بالایی در نقاط مختلف جهان برخوردار است و سبب مرگ و میر می شود. تشخیص سریع مننژیت یکی از راه های کنترل آن می باشد. این مطالعه به منظور تعیین میزان موارد مننژیت در موارد مشکوک انجام گرفته است در طی 9 ماه(مهر 77 لغایت خرداد 79) 100 کودک باعلائم مشکوک به مننژیت به مرکز آموزشی - درمانی طالقانی گرگان مراجعه کردند که برای آنها پرسشنامه تهیه و به وسیله پزشک متخصص اطفال از مایع نخاعی کمر (LP) نمونه برداری انجام شد. نمونه های سریعا به آزمایشگاه انتقال یافتند و آزمون های مختلف آزمایشگاهی روی آنها صورت پذیرفت. براساس یافته های بالینی و فرابالینی، جمعا 15 مورد مننژیت (7 مورد باکتریایی، 8 مورد غیر چرکی) تشخصی داده شد. شایع ترین باکتری جدا شده پنوموکوک (42.8 درصد) و شایع ترین علایم بالینی در موارد مننژیت باکتریایی، تب، استفراغ، سفتی گردن و تشنج بود. در تمامی موارد مننژیت باکتریایی، مایع نخاع شدیدا کدر بود و نیز تعداد سلول های سفید خون (WBC) در مایع نخاع با میانگین 3200 عدد و درصد (PMN) در مایع نخاع با میانگین 92 درصد، تفاوت کاملا معنی داری از موارد مننژیت غیر چرکی و موارد غیر مننژیت داشت (P<0.001) میزان پروتئین مایع نخاع نیز در موارد مننژیت باکتریایی بالاتر از سایر موارد بود (P<0.001) و ارزش تشخیصی داشت. علی رغم کاهش قند مایع مغزی - نخاعی (CSE) و کم شدن نسبت قند مایع مغزی - نخاعی/ قند خون، 48 درصد در موارد مننژیت باکتریایی، 70 و 74 درصد در موارد مننژیت غیر چرکی و موارد غیر مننژیت اختلاف مشاده شده معنی دار نبود (P<0.4) نتایج نشان می دهد همراهی علایم بالینی تب، تشنج، استفراغ یا کدورت مایع نخاع و سلول های سفید خون بیشتر از 50 و CRP مثبت می تواند کمک مؤثرتری در اثبات مننژیت باکتریایی باشد.
دکتر محمد مهدی سلطان دلال، زهره محمدیان، نوریک غریبیان،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1380 )
چکیده

ماکارونی از جمله فرآورده های غذایی مورد علاقه اکثر خانواده ها بوده و بازار مصرف آن در اکثر نقاط جهان در حال گسترش است، بنابراین سالم بودن آن از لحاظ میکروبی و کیفیت بالای پخت آن، مهم ترین عامل برای مصرف کننده می باشد. از لحاظ سالم بودن محصول از نظر میکروبی، مواد اولیه مورداستفاده باید دارای شرایط مناسب باشند. در بررسی حاضر از 5 کارخانه تولیدی ماکارونی در منطقه جاجرود- رودهن 160 نمونه آب، آرد و ماکارونی به منظور تعیین آلودگی های میکروبی به ویژه آلودگی به کلستریدیوم پرفونژنس گرفته شد. آلودگی آب از لحاظ کلستریدیوم پرفرنژنس شامل 8 نمونه (5 درصد)، آلودگی آرد 3 نمونه (1.87 درصد ) ودرمورد ماکارونی شامل 10 نمونه (6.25 درصد) بود با توجه به نتایج بدست آمده می توانیم آلودگی ماکارونی به کلستریدیوم پرفرژنس را به میزان 85 درصد به آب و 15 درصد به آرد نسبت دهیم. همچنین کاهش شمارش کلی میکروب از 11.87 درصد در مورد آرد به 1.25 درصددر ماکارونی، و کپک از 9.37 درصد در آرد به 0.62 درصد در ماکارونی، نشان می دهد که با رعایت شرایط مناسب در تولید نه تنها ریزسازواره ها افزایش نمی یابند، بلکه کاهش شدید در میزان آنها دیده می شود.
دکتر سکینه محمدیان، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر عبدا.. صادقی‎نژاد،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

امروزه هورمون رشد سنتتیک در مقادیر قابل توجه در دسترس می باشد و به دلیل اثرات محرک رشد و آنابولیک آن در اختلالات متنوعی در اطفال و بالغین استفاده می گردد. اثرات مفید هورمون رشد در درصد کمی از بیماران با کوتاهی قد در بچه ها و در بالغین با کمبود شدید هورمون رشد و یا سندرم اکتسابی نقص ایمنی (AIDS) به اثبات رسیده است. استفاده از هورمون به صورت تجربی دربرخی علل کوتاهی قد و شرایط کاتابولیسمی متعدد صورت می گیرد. به نظر می رسد که با گذشت زمان موارد استفاده درمانی با این هورمون افزایش خواهد یافت.
دکتر سکینه محمدیان، حمیرا خدام، دکتر محمودرضا نعمت اللهی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : اگرچه کوتاهی قد در اکثر موارد ناشی از علل فیزیولوژیک می‌باشد، اما ممکن است نشانه‌ای از یک بیماری مهم و قابل درمان نیز باشد. بنابراین تشخیص آن قبل از بسته شدن اپی‌فیز استخوان حائز اهمیت فراوانی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین علل کوتاهی قد کودکان در شهر گرگان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 100 کودک 14-6 ساله کوتاه قد طی سال 1384 صورت گرفت. مشخصات دموگرافیک کودکان، سابقه بیماری‌های کودک و خانواده، سابقه نارسی و آزمایشات خونی، تست تحریک هورمون رشد، معاینه فیزیکی، گرافی مچ دست و اندکس انحراف معیار برای هر کودک ثبت گردید. داده‌ها پس از کدبندی با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 ، آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و تی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها : اکثر مبتلایان به کوتاهی قد را دخترها (66درصد) با میانگین سنی 25/2+-84/10 سال تشکیل می‌دادند. میانگین سن استخوانی دختران 32/2+-4/8 سال بود. میانگین سن تقویمی و سن استخوانی پسران به ترتیب 32/2+-79/10 و 19/2+-89/7 سال تعیین شد. شایع‌ترین علت کوتاهی قد به ترتیب شامل علل سرشتی (57درصد)، کمبود هورمون رشد (30درصد) و علل فامیلیان (8درصد) بود. افراد مبتلا به کمبود هورمون رشد به طور معناداری سن استخوانی پایین‌تر و کودکان دچار کوتاهی قد سرشتی میانگین اندکس انحراف استاندارد (SDS) بالاتری داشتند (05/0P<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کمبود هورمون رشد از علل مهم و شایع پاتولوژیک کوتاهی قد در کودکان است، لذا توصیه می‌شود، در تمامی اطفال مبتلا به کوتاهی قد پس از رد علت سرشتی و فامیلیال، تست تحریکی هورمون رشد به منظور تشخیص سریع‌تر و درمان به موقع عارضه، قبل از بسته‌شدن صفحه رشد اپی‌فیزیال انجام شود.
دکتر سکینه محمدیان، حمیرا خدام، دکتر محیا کاوه،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : چاقی دوران کودکی به سبب اثرات نامطلوب بر سلامت جسمی و روانی کودکان و عوارض جدی بر زندگی بزرگسالی از نگرانی‌های مهم سلامت عمومی به حساب می‌آید. مطالعه حاضر به منظور تعیین برخی عوامل مرتبط با چاقی و افزایش وزن دختران مدارس راهنمایی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی با روش طبقه‌ای تصادفی شده؛ 844 دختر 13-11 ساله از بین مدارس راهنمایی شهر گرگان طی سال‌های 85-1384 انتخاب شدند. قد، وزن، سن، نمایه توده بدنی، اطلاعات فردی دختران، مدت تماشای تلویزیون، سطح فعالیت بدنی، دفعات مصرف تنقلات حین تماشای تلویزیون به مدت یک هفته توسط والدین در پرسشنامه‌ای ثبت گردید. در پایان هفته پرسشنامه‌ها جمع‌آوری و داده‌ها با کمک نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها : متوسط نمایه توده بدنی دختران 4.6+-19.7 کیلوگرم بر مترمربع بود و 6.3 درصد دختران چاق و 14.7 درصد آنان دچار افزایش وزن بودند. شیوع چاقی و افزایش وزن دختران در قومیت فارس بیش از سایر گروه‌های قومی بود (P<0.05). متوسط زمان مشاهده تلویزیون 0.97+-2.35 ساعت بود. علی‌رغم این که مدت ساعات تماشای تلویزیون در دختران چاق و مبتلا به افزایش وزن بیش از سایرین بود؛ اما اختلاف آماری معنی‌دار نبود. عادت به مصرف مواد غذایی حین تماشای تلویزیون و دفعات و مدت فعالیت بدنی به طور معنی‌داری با چاقی و افزایش وزن ارتباط داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کمبود فعالیت‌های بدنی و رفتار تغذیه‌ای نامناسب از عوامل مرتبط با چاقی و افزایش وزن دختران 13-11 ساله در گرگان می‌باشد.
دکتر سپیده بخشنده نصرت، دکتر فرناز ثمره محمدیان، دکتر عزت اله قائمی، دکتر افسانه برقعی، دکتر حمیدرضا جوشقانی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلالات قاعدگی شامل افزایش طول مدت قاعدگی و کاهش طول مدت آن و افزایش یا کاهش حجم خونریزی می‌توانند در اثر اختلال در هورمون‌های تیروئیدی، هورمون‌های گنادوتروپین و نیز برخی مارکرهای دیگر مانند پرولاکتین به‌وجود آیند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی هورمون‌های تیروئید و جنسی با اختلالات قاعدگی در گرگان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 110 زن مبتلا به اختلال قاعدگی بدون اختلالات ساختاری در محدوده سنی 18 تا 40 سال مراجعه کننده به مطب‌های خصوصی متخصصین زنان و زایمان شهر گرگان طی مدت 17 ماه در سال‌های 88-1387 انجام شد. برای اندازه‌گیری سطح سرمی تستوسترون، TSH ، T3 ، T4 ، PRL ، FSH و LH در روز سوم قاعدگی از افراد 5 میلی‌لیتر خون گرفته شد. همه آزمایش‌ها به روش الیزا انجام شدند.

یافته‌ها : میانگین سنی افراد مورد بررسی 5.9±27.9 سال بود. بین وجود هیرسوتیسم با سطح هورمون‌ها به‌جز T4 رابطه معنی‌داری مشاهده نشد. بیشترین افراد مبتلا به بیماری اختلالات قاعدگی (42.7%) در گروه سنی کمتر از 25 سال قرار داشتند. فراوان‌ترین اختلال قاعدگی مشاهده شده اولیگومنوره (33.6%) و کمترین آمنوره (4.5%) بود. بیشترین اختلال هورمونی مربوط به T3 (46.3%) و LH (44.5%) و کمترین اختلال مربوط به تستوسترون (5.4%) بود. در مجموع 11 نفر (10%) علایم هیرسوتیسم را داشتند.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اختلال هورمون‌های T3 و LH در زنان مبتلا به اختلال قاعدگی فراوان‌ترین اختلال هورمونی می‌باشد.


دکتر مهریار مهرکش، دکتر سکینه محمدیان، مصطفی قربانی، دکتر سمیرا عشقی نیا، دکتر نینا شفا،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم متابولیک دربرگیرنده مجموعه عواملی است که به عنوان عوامل خطرساز برای ابتلاء به بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت نوع دوم محسوب می‌شوند. تعیین شیوع این سندرم و اختلالات منسوب به آن از جمله فشارخون بالا، اختلال متابولیسم گلوکز، دیس‌لیپیدمی و چاقی مرکزی در سنین کودکی و نوجوانی به پیشگیری و درمان به موقع این اختلالات و کاهش عوارض ناتوان کننده و مرگبار ناشی از آن در آینده کمک می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن در نوجوانان شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 450 نوجوان 15 تا 17 ساله (225 دختر و 225 پسر) دبیرستان‌های شهر گرگان طی سال 1388 با نمونه‌گیری به روش تصادفی انجام شد. معیار تشخیص سندرم متابولیک وجود سه مورد یا بیشتر از پنج معیار دور کمر مساوی یا بیش از صدک 90 براساس سن و جنس، افزایش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مساوی یا بیشتر از صدک 90 براساس سن، جنس و قد، میزان قندخون مساوی یا بیش از 100 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، تری‌گلیسرید مساوی یا بیش از 110 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، HDL کمتر یا مساوی 40 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود. اطلاعات تن‌سنجی شامل قد، وزن و دورکمر ثبت و اندازه‌گیری فشارخون از بازوی راست انجام شد. نمونه خون وریدی ناشتا برای آزمایش‌های بیوشیمیایی جمع‌آوری گردید. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS-16 و آزمون‌های توصیفی (شیوع و فاصله اطمینان 95 درصد)، آزمون تحلیلی کای‌اسکوئر و رگرسیون لجستیک تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : شیوع کلی سندرم متابولیک 3.3% (95% CI: 1.8-5.4) تعیین شد. علی‌رغم این که شیوع سندرم در پسران (4.9%) و در دختران (1.8%) بود؛ اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. از بین کل افراد 54.6% (95% CI: 49.93-59.33) مبتلا به 1 یا 2 اختلال متابولیک بودند. شایع‌ترین اختلال متابولیک در هر دو جنس افزایش تری‌گلیسرید (27.6% در پسران و 52.4% در دختران) بود. همچنین پایین بودن HDL (17.3%) و چاقی شکمی (7.6%) به ترتیب در پسران و دختران شیوع بیشتری داشت. کمترین شیوع در پسران مربوط به چاقی شکمی (0.9%) و در دختران افزایش فشارخون (3.1%) بود.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع سندرم متابولیک در نوجوانان 17-15 ساله شهر گرگان کمتر از شیوع آن در سایر نقاط کشور است؛ اما شیوع چاقی بیشتر از دیگر مناطق می‌باشد. با توجه به ابتلای بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه به یک یا دو اختلال متابولیک، پیگیری درازمدت این افراد پیشنهاد می‌گردد.


صفا آریان نژاد، سکینه محمدیان، حمیرا خدام، کاوه یثربی،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءتغذیه از جدی‌ترین اختلالات تغذیه‌ای در دوران کودکی به حساب می‌آید. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سوء‌تغذیه و ارتباط آن با سطح سرمی آهن، روی، منیزیم و کلسیم در کودکان 6 الی 36 ماهه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی براساس چارت CDC 166 کودک در گروه شاهد (بدون سوء‌تغذیه) و 151 کودک در گروه مورد (دارای سوء‌تغذیه) قرار گرفتند. سپس سطح سرمی آهن، روی، منیزیم، کلسیم و شاخص توده بدنی برای هر کودک تعیین گردید. یافته‌ها : از 151 کودک دارای سوء‌تغذیه، 128 نفر (84.76%) دچار سوءتغذیه خفیف و 23 نفر (15.23%) دچار سوءتغذیه متوسط بودند و هیچ موردی از سوء‌تغذیه شدید مشاهده نشد. میزان منیزیم و روی سرم در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد به‌طور غیرمعنی‌داری پایین و میزان کلسیم و آهن سرم به‌طور غیرمعنی‌داری بالاتر بود. شاخص توده بدنی در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کاهش آماری معنی‌داری نشان داد و با سوءتغذیه ارتباط داشت (CI 95%: 0.38-0.59, OR: 0.47, P<0.0001). نتیجه‌گیری : سوء‌تغذیه در کودکان 6 الی 36 ماهه با مقادیر سرمی روی، منیزیم، آهن و کلسیم مرتبط نبود؛ ولی کودکان دارای سوءتغذیه شاخص توده بدنی کمتری داشتند.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4657