|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای لطفی
حمیدرضا جوشقانی، دکتر محمود جلالی، دکتر عباسعلی صاحبقدم لطفی، دکتر ابراهیم جوادی، احمد رضا بندگی، دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
کبد یکی از اعضا بسیار مهم بدن است که در سوخت و ساز (متابولیسم) کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها نقش اساسی دارد. همچنین این عضو نقش بسیار مهمی در دفع و ترشح سموم بازی می کند. این عضو حیاتی در معرض انواع عفونت های انگلی، ویروسی، باکتریایی و آسیب های جدی به وسیله سموم قرار دارد. امروزه یکی از راه های تشخیص و بررسی آسیب های کبدی سنجش برخی از آنزیم های کبدی مانند آلانین آمینوترانسفراز ALT) یا (GPT و آسپارتات آمینوترانسفراز AST) یا (GOTمی باشد. به علت آن که این آنزیم ها در سایر بافت ها نیز وجود دارند، نیاز به سنجش سایر آنزیم ها با ویژگی بیشتر احساس می گردد. در این مطالعه فعالیت آنزیم اورنیتین کربامیل ترانسفراز (EC2.1.3.3) ، دومین آنزیم چرخه اوره، در 56 بیمار کبدی (مبتلا به سیروز و هپاتیت ویروسی) مورد مطالعه قرار گرفت. برای تایید ضایعه کبدی در گروه بیماران و همچنین برای صحت سلامتی در گروه شاهد آزمایش های گلوتامیک پیروویک ترانس آمیناز سرم (SGPT) و گلوتامیک اگزالواستیک ترانس آمیناز سرم(SGOT) ، آلبومین، بیلی روبین، ?GT و آلکالن فسفاتاز انجام گردید. برای سنجش فعالیت اورنیتین کربامیل ترانسفراز (OCT) از روش رنگ سنجی استفاده شد. ما دریافتیم که بین فعالیت OCT با آنزیم P<0.001) SGOT ، (r=0.782 و P<0.001) SGPT ، (r=0.857 همبستگی وجود دارد. با توجه به این که آنزیم OCT برای کبد تا حد بسیار زیادی اختصاصی می باشد، لازم است که در سایر مطالعات، فعالیت این آنزیم در ضایعات مختلف کبدی مورد ارزیابی قرار گیرد.
دکتر محمدعلی خلیلی، محمدهادی مرتضوی، علیرضا ملاعباسی، مجید لطفی هرمزد آبادی، دکتر محمود اخوان تفتی، سمیه صفری ممزوجی، دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : دوران حاملگی یکی از حساسترین و پرمخاطرهترین دوران زندگی است. مصرف موادمخدر از جمله داروی محرک و توهمزای اکستازی یا 3 و 4 متیلن دیاکسیمتآمفتامین (MDMA) میتواند مستقیماً این دوره را تحتالشعاع قراردهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروی اکستازی در دوران حاملگی بر دستگاه تولید مثل موش ماده BALB/c انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 15 سر موش ماده از نژاد BALB/c با وزن تقریبی 25 گرم مورد استفاده قرار گرفتند. 10 سر موش در گروه تجربی و 5 سر موش در گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. حاملگی موشها پس از تحریک تخمکگذاری با داروی PMSG+hCG و جفتگیری ثبت شد. داروی اکستازی به میزان mg/kg5 به گروه تجربی و سالین فیزیولوژیک به گروه کنترل در روزهای 7 و 14 حاملگی تزریق شد. پس از فیکس کردن نمونهها، مقاطعی با ضخامت µm5 و فواصل منظم µm200 با استفاده از دستگاه میکروتوم دوار (Leitz, Germany) به صورت نمونهگیری تصادفی منظم از اجزاء دستگاه تناسلی موش تهیه گردید. از هر جزء دستگاه تناسلی 8 اسلاید انتخاب و پس از رنگآمیزی با رنگ هماتوکسیلین- ائوزین، وضعیت فولیکولهای تخمدان از نظر تعداد فولیکولهای بدوی، اولیه، ثانویه، بالغ، Atretic و همچنین اجسام زرد و سفید و نیز ساختار بافتی لوله رحم، شاخ رحم، تنه رحم و واژن در دو گروه تجربی و کنترل با میکروسکوپ نوری مطالعه شد. نتایج حاصله از شمارش فولیکولها با استفاده از نرمافزار SPSS-17 و آزمونهای کایاسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میزان فولیکولهای اولیه در گروه تجربی 18.42 درصد و در گروه کنترل به میزان 33.33 درصد افزایش یافت (P<0.01). در حالی که فولیکولهای بالغ در گروه تجربی افزایش چشمگیر داشت (P<0.03). همچنین تعداد اجسام سفید در گروه تجربی کمتر از اجسام سفید گروه کنترل بود (P<0.01). نتایج بهدست آمده از فولیکولهای بدوی ، ثانویه ، Atretic و جسم زرد تفاوت معنیداری را بین دو گروه نشان نداد. در نواحی لوله رحم و شاخهای رحم گروه تجربی تغییرات سلولی، به خصوص در مرز بین سلولی و در داخل لومن شاخ رحم مواردی با ماهیت ترشحی مشاهده شد. در دیگر بخشهای مجاری تولید مثل شامل جسم رحم و واژن بین دو گروه تغییرات بافتی - سلولی ایجاد نگردید. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اکستازی با دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم در موشهای ماده باعث تغییرات بافتی بر روی ساختار سلولی بخش اولیه لولههای تولید مثل میشود. همچنین روند بالغ شدن فولیکولها را سرعت بخشیده و در روند تبدیل آنها به جسم سفید اثر بازدارنده دارد.
افسانه ویسی، شیرین لطفی نژاد، فایق ژیان، دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان دهانه رحم اولین تا دومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان در کشورهای در حال توسعه میباشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سرطان دهانه رحم با مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 128 بیمار مبتلا به سرطان دهانه رحم مراجعه کننده به مرکز رادیوتراپی جرجانی و انستیتو کانسر و 128 زن سالم مراجعه کننده به درمانگاههای زنان بیمارستانهای امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) تهران در سال 1387 انجام شد. اطلاعات به روش مصاحبه و مراجعه به پروندههای پزشکی بیماران تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-11، student’s t-test ، Chi-Square ، Fisher’s exat test و Pearson's correlation تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : 81 نفر (63.3%) از گروه مورد و 46 نفر (35.9%) از گروه شاهد قرص پیشگیری از بارداری مصرف نموده بودند. بین سرطان دهانه رحم و سابقه مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری و نیز طول مدت مصرف قرص ارتباط آماری معنیداری وجود داشت (P<0.05). نسبت شانس ابتلا به سرطان دهانه رحم با مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری 3.072 (CI95% 1.05-2.91) برآورد شد و با افزایش طول مدت به بیش از 8 سال، به 5.2 برابر افزایش یافت. بین سرطان دهانه رحم با سن شروع مصرف، الگوی مصرف و فاصله از آخرین مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری باعث افزایش 3 برابری ابتلا به سرطان دهانه رحم میشود.
سکینه شاهی، سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی، جواد حامی، مهران حسینی، نسیم لطفی، محمد افشار، دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری پارکینسون دومین اختلال نوروپاتولوژیک شایع است که در نتیجه دژنراسیون نورونهای دوپامینرژیک بخش متراکم ماده سیاه مغز بهوجود میآید. 1-methyl-1,2,3,6-tetrahydropiridine یک ماده نوروتوکسین است که از آن برای ایجاد مدل حیوانی پارکینسون بهطور گسترده استفاده میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تزریق داخل صفاقی و داخل بینی سم عصبی MPTP بر تراکم نورونهای تیره بخش متراکم ناحیه ماده سیاه مغز در موشهای آزمایشگاهی به منظور ایجاد مدل حیوانی پارکینسون انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 90 سر موش نر بالغ نژاد BALB/c بهصورت تصادفی و مساوی در چهار گروه تجربی، چهار گروه کنترل - شم و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروههای تجربی سم عصبی MPTP را دریافت نمودند و شامل گروه 1 (تزریقIP با دوز 20 میلی گرم بر کیلوگرم هر2 ساعت در 4 نوبت)، گروه 2 (تزریقIP با دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم در 5 روز)، گروه 3 (تزریق داخل بینی با یک دوز به میزان یک میلی گرم) و گروه 4 (تزریق داخل بینی با یک دوز به میزان 2 میلی گرم) بودند. پس از طی زمان 20روز، مغز حیوانات خارج و پس از رنگآمیزی با تولوئیدین بلو تراکم عددی نورونهای تیره در ماده سیاه محاسبه گردید. یافتهها : تراکم عددی نورونهای تیره بخش متراکم ماده سیاه مغز گروههای دریافت کننده نوروتوکسین به روش داخل بینی، بهصورت غیروابسته به دوز در مقایسه با گروههای داخل صفاقی افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : تزریق داخل بینی روش بهتری برای ایجاد آسیب نورونی در بخش متراکم ماده سیاه مغز موشهای آزمایشگاهی در مدل حیوانی پارکینسون است.
محمد حسن پور فرد، قدرت الله ناصح، نسیم لطفی، مهران حسینی، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : دیابت یک بیماری متابولیک است که سبب اختلال در متابولیسم کربوهیدرات و لیپیدها میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی ریشه گیاه شلغم روی گلوکز سرم و لیپیدهای خون موشهای صحرایی دیابتی شده با آلوکسان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی به 5 گروه 8 تایی شامل چهار گروه دیابتی (کنترل دیابتی، متفورمین 50 mg/kg/bw، عصاره آبی ریشه گیاه شلغم 200 mg/kg و عصاره آبی ریشه گیاه شلغم 400 mg/kg) و یک گروه کنترل سالم تقسیم شدند. دیابت شدید به وسیله تزریق آلوکسان با دوز 150 mg/kg/bw القا گردید. دوهفته پس از تزریق موشهای با گلوکز سرم ناشتای بیش از 350 mg/dl وارد مطالعه شدند. تمام تیمارها بهصورت روزانه با روش گاواژ با حجم یکسان و بهمدت 28 روز متوالی انجام گردید. تمام تیمارهای روزانه به روش گاواژ در حجم یکسان انجام شد. گروههای کنترل نیز روزانه مورد گاواژ با نرمال سالین قرار گرفتند. گلوکز سرم ناشتای موشها در روزهای نخست، چهاردهم و بیست و نهم ارزیابی شد. در روز 29 ام از همه حیوانات خونگیری قلبی انجام شد و غلظتهای پلاسمایی گلوکز سرم، کلسترول تام، تریگلیسیرید، LDL کلسترول و HDL کلسترول و همچنین آنزیمهای کبدی آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) با استفاده از کیتهای استاندارد و دستگاه اتوآنالایزر مورد سنجش قرار گرفت. یافتهها : در موشهای دیابتی میانگین سطح گلوکز سرم (حدود 4.5 برابر)، کلسترول تام، تریگلیسیرید، AST، ALT (هر کدام تقریباً 2.5 برابر) و LDL کلسترول (حدود 2 برابر) در مقایسه با گروه کنترل سالم افزایش یافت (P<0.05). عصاره آبی ریشه گیاه شلغم در هیچکدام از دوزها اثرات کاهنده گلوکز سرم را نشان نداد؛ اما توانست در هر دو دوز افزایش کلسترول، تریگلیسیرید، LDL کلسترول و ALT را بهطور معنیداری مهار کند (P<0.05). در حالی که نتوانست از افزایش AST در موشهای دیابتی جلوگیری نماید. نتیجهگیری : مصرف عصاره آبی ریشه گیاه شلغم در هر دو دوز 200, 400 mg/kg/bw در موشهای دیابتی سبب کاهش سطوح کلسترول تام، تریگلیسیرید، LDL کلسترول و ALT گردید؛ ولی این عصاره اثری بر گلوکز سرم و AST آنها نداشت.
خدیجه باباخانی، شهرام وزیری، بیوک تاجری، فرح لطفی کاشانی، طاهره رنجبری پور، دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی یکی از معضلات بهداشتی و عامل خطر برای بروز بسیاری از بیماریها نظیر دیابت، بیماریهای قلبی – عروقی، پرفشاری خون و انواع سرطانها بهشمار میرود. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی روان درمانی یکپارچه گروهی و مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی - رفتاری بر تصویر بدنی و خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 45 زن چاق مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر زنجان به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. آزمودنیها به صورت تصادفی در گروههای 15 نفری کنترل، رواندرمانی یکپارچه گروهی (مداخله اول) و مدیریت استرس مبتنی بر شناختی - رفتاری (مداخله دوم) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش آزمون را تکمیل کردند. گروههای مداخله 9 جلسه درمان را دریافت نمودند و برای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای انجام نشد. دادهها از طریق ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪهای تصویر بدنی و خوردن آگاهانه جمعآوری شد.
یافتهها: مداخله در هر دو گروه رواندرمانی یکپارچه گروهی و مدیریت استرس مبتنی بر شناختی - رفتاری سبب کاهش در نگرانی تصویر بدنی و افزایش خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی گردید (P<0.05). مقایسه میانگینهای تعدیل شده نمره تصویر بدنی (میزان 22.93) و خوردن آگاهانه (میزان 0.852) گروههای مداخله از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: هر دو درمان یکپارچه گروهی و درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس بر تصویر بدنی و خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی اثربخش بودند و با یکدیگر تفاوتی نداشتند.
|
|
|
|
|
|