[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations72582915
h-index3317
i10-index21464
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای قرائی

دکتر سعید یزدانی، دکتر امیرحسین شکروی، دکتر مژگان قرائی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

بیماری سلیاک یکی از علل مهم سوء جذب می‌باشد. علت این بیماری ناشناخته است و تظاهرات مختلفی دارد که عمده آنها ثانویه به سوءجذب موادغذایی است. بیماری سلیاک با بسیاری از علائم خارج روده‌ای همراهی دارد. تغییرات آنزیم‌های کبدی یکی از علائم خارج روده‌ای این بیماری بوده که در ایران یافته معمولی برای بیماری سلیاک نمی‌باشد و در این گزارش یک مورد از آن معرفی می‌شود. بیمار مردی 27 ساله بود که بدون هیچگونه شکایت بالینی فقط به خاطر اختلال در آنزیم‌های کبدی که در بررسی‌های روتین به انجام رسیده بود؛ به کلینیک گوارش مراجعه نمود. بیمار از یک سال پیش متعاقب بررسی آنزیم‌های کبدی به صورت اتفاقی متوجه بالابودن آنزیم‌های کبدی شد و در این مدت چندین نوبت آزمایش کبدی برای وی انجام گردید. در بررسی‌های تکمیلی برای بیمار سایر علل اختلال آنزیم‌های کبدی از جمله هپاتیت‌های ویرال، اختلالات اتوایمیون کبد و علل متابویک بررسی شد که همه آنها طبیعی گزارش گردید. سونوگرافی کبد و مجاری صفراوی به انضمام سونوگرافی شکم و لگن و بیوپسی کبد هم گزارش طبیعی داشت. در نهایت با بررسی سرولوژی بیماری سلیاک و انجام بیوپسی دئودنوم ، تشخیص سلیاک برای بیمار مسجل گردید. با شروع رژیم درمانی فاقد گلوتن، تست‌های کبدی بیمار طبیعی گردید.


دکتر محمدجواد احسانی اردکانی، دکتر سعید یزدانی، دکتر بابک نوری نیر، دکتر لیلا عمادیان، دکتر امیرحسین شکروی، دکتر مژگان قرائی،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : شیوه درمان بیماران مبتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش ارتباط تنگاتنگی با مرحله‌بندی تومور دارد. استفاده از یک روش مطمئن برای تعیین مرحله بیماری برای اتخاذ تصمیم مناسب در درمان بیمار ضروری است. این مطالعه به منظور ارزیابی میزان دقت روش اندوسونوگرافی در مقایسه با نتایج به‌دست آمده از مرحله‌بندی به روش جراحی در سرطان‌های دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 23 بیمار (15 مرد و 8 زن) مبتلا به سرطان‌های مری و معده مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی طالقانی تهران از اسفند 1381 لغایت دی ماه 1383 انجام شد. در ابتدا مرحله‌بندی سرطان با استفاده از اندوسونوگرافی صورت گرفت و پس از انجام عمل جراحی، مجدداً مرحله‌بندی سرطان انجام شد. سپس نتایج حاصل از دو روش مرحله‌بندی سرطان مقایسه شد. بررسی هیستوپاتولوژیک تومور بعد از خارج شدن به طریقه جراحی، به عنوان استاندارد طلائی تشخیص قطعی در نظر گرفته شد. یافته‌ها : میانگین سنی بیماران 2/57سال و محدوده سنی 72-43 سال بود. ابتلاء به سرطان مری در 7 بیمار (30%) و سرطان معده و ناحیه اتصال مری به معده در 16 بیمار (70%) مشاهده شد. دقت تشخیصی اندوسونوگرافی در تعیین مرحله‌بندی تومور 82% برآورد گردید. دقت تشخیص 79.4% ، ارزش اخباری مثبت 69.6% و ارزش اخباری منفی 84.9% برای تعیین عمق نفوذ تومور به روش اندوسونوگرافی تعیین گردید. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که روش اندوسونوگرافی برای بررسی عمق تومور، غدد لنفاوی اطراف ضایعه و ارزیابی مرحله تومورهای دستگاه گوارش روشی ارزشمند، بادقتی نسبتاً بالا می‌باشد.
همت آقاگل زاده حاجی، علیرضا خوش بین خوش نظر، رقیه قرائی، بیتا جوان، جهانبخش اسدی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : والپروئیک اسید یک مهار کننده هیستون داستیلاز است که در درمان صرع و انواع خاصی از افسردگی به کار می‌رود. اخیراً این ترکیب به عنوان یک عامل ضدسرطان مورد بررسی قرار گرفته که می‌تواند به تنهایی و یا در ترکیب با سایر درمان‌های رایج سرطان از جمله شیمی‌درمانی و پرتودرمانی به‌کار رود. این مطالعه به منظور تعیین اثر والپروئیک اسید و پرتودرمانی بر زیست‌پذیری رده سلولی MCF-7 سرطان پستان در محیط کشت سلولی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی سلول‌های MCF-7 با غلظت‌های مختلف والپروئیک اسید به تنهایی و در ترکیب با دوزهای مختلف پرتودرمانی تیمار و سپس انکوبه شدند. پس از بررسی سمیت سلولی با تست رنگ‌آمیزی نوترال رد، نزدیک ترین نتایج به LD50 انتخاب شدند. سپس سلول‌ها تحت اثر 3 غلظت والپروئیک اسید (2، 8 و 16 میلی‌مولار) و دوز Gy 4 پرتودرمانی قرار گرفتند و زیست‌پذیری سلول‌ها با رنگ‌آمیزی trypan blue بررسی شد. یافته‌ها : نزدیک‌ترین غلظت‌ها به LD50 از بین دوزهای 1، 2، 4، 8، 16، 32، 64 و 128 میلی‌مولار والپروئیک اسید در کاربرد ترکیبی با دوزهای مختلف پرتودرمانی 0.5، 2، 4، 6 و 8 گری غلظت‌های 2، 8 و 16 میلی‌مولار والپروئیک اسید و دوز Gy 4 پرتودرمانی بود. همچنین کاهش زیست‌پذیری سلول‌ها به غلظت والپروئیک اسید وابسته بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : والپروئیک اسید هم به تنهایی و هم در ترکیب با پرتودرمانی، باعث کاهش معنی‌داری در زیست‌پذیری سلول‌ها می‌شود. اگرچه در کاربرد ترکیبی اثر فزاینده بر کاهش زیست‌پذیری سلول‌ها دارد.
عبدالعزیز قرائی، عادل ابراهیم‌زاده، علیرضا سلیمی خراشاد، اغل نیاز جرجانی، علی جمشیدی، افسانه شه بخش، طیبه نورنیا،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : عفونت دستگاه تناسلی یکی از شایع‌ترین علل مراجعه زنان به مراکز بهداشتی درمانی است. ولوواژنیت کاندیدیایی دومین عامل شایع واژنیت‌ها است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و هویت گونه‌های مولد ولوواژنیت کاندیدیایی و ارتباط آن با یافته‌های بالینی مرتبط انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 400 زن مراجعه کننده به درمانگاه زنان شهرستان چابهار انجام گردید. ابتلا به ولوواژنیت کاندیدیایی با روش‌های اسمیر مرطوب و کشت تشخیص داده شد. از محیط سابورو دکستروزآگار، کشت بر روی محیط کورن میل آگار استفاده شد و مشاهده کلنی‌ها در لوله زایا و تست جذب قند توسط کیت API انجام شد. همچنین یافته‌های بالینی شامل سوزش و خارش حین مقاربت، سوزش ادرار، ترشحات بدبو، تعداد زایمان واژینال، pH واژن، ظاهر سرویکس، قوام و رنگ ترشحات واژن در مبتلایان به ولوواژنیت کاندیدیایی ثبت شد. یافته‌ها : 183 نفر (45.8%) از زنان به ولوواژنیت کاندیدیایی مبتلا بودند که گونه مولد آن در 80.87% کاندیدیا آلبیکنس و در 19.13% کاندیدیاهای غیرآلبیکنسی بود. بین یافته‌های بالینی خارش (85.52%) و سوزش (67.87%) هنگام مقاربت و درد ناحیه هیپوگاستریک (80.53%) با ابتلا به کاندیدیازیس واژن ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). سوزش ادرار در 73 نفر (39.9%) وجود داشت. بیشترین موارد ابتلا (43.2%) در گروه با سن ازدواج 11-20 سال بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : بیشترین گونه مولد ولوواژنیت کاندیدیایی، کاندیدیا آلبیکنس و شایع‌ترین یافته‌های بالینی خارش و سوزش حین مقاربت، درد ناحیه هیپوگاستریک و سوزش ادرار تعیین گردید.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 28 queries by YEKTAWEB 4700
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)