[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای دفتر مجله::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
شرح امور دفتر مجله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations85863587
h-index3619
i10-index25684
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای فرزانگی

طالب عموزاد مهدیرجی، علی رضا براری، پروین فرزانگی، مهران احمدی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : پاراکسوناز-1 عامل مهم جلوگیری از اکسیداسیون لیپیدها و تشکیل اکسید لیپوپروتئین کم‌چگال است. مطالعات متناقضی از اثر فعالیت بدنی بر پاراکسوناز-1 وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر چهار هفته تمرین استقامتی بر سطح سرمی آنزیم پاراکسوناز-1 و نیم‌رخ لیپیدی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 16 مرد چاق غیرورزشکار سالم به صورت تصادفی در دو گروه هشت نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. افراد گروه مداخله به مدت چهار هفته، هفته‌ای سه جلسه با شدت 80-65 درصد ضربان قلب بیشینه به دویدن استقامتی تناوبی پرداختند. نمونه‌گیری خون 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتا 12 ساعته انجام شد و سطح سرمی پاراکسوناز-1 و نیم‌رخ لیپیدی شامل کلسترول، تری‌گلیسرید، لیپوپروتئین کم‌چگال و لیپوپروتئین پر‌چگال با روش ELISA اندازه‌گیری شدند. یافته‌ها : غلظت پاراکسوناز-1 بعد از دوره تمرین در گروه مداخله 15.57% افزایش (P<0.05) و در گروه کنترل 19.25% کاهش غیرمعنی‌دار داشت. در انتهای مطالعه و مقایسه برون‌گروهی، غلظت سرمی پاراکسوناز-1 در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی‌دار نشان داد (P<0.05). در انتهای مطالعه و مقایسه برون‌گروهی سطح سرمی لیپوپروتئین کم‌چگال در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). نتیجه‌گیری : چهار هفته تمرین استقامتی سبب افزایش غلظت سرمی پاراکسوناز-1 و کاهش لیپوپروتئین کم‌چگال مردان چاق گردید.
پروین فرزانگی، معصومه حبیبیان، سیدمهدی انوری،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : استرس اکسایشی نقش مهمی در تغییرات ساختاری و عملکرد میوکارد ناشی از دیابت ایفا می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر شنا و مکمل آربوتین بر سطح آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و استرس اکسیداتیو قلب موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، دیابت، آربوتین، دیابت+آربوتین، دیابت+تمرین و دیابت+ترکیبی تقسیم شدند. دیابت با تزریق یک دوز آلوکسان درون صفاقی به میزان 90 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن القا شد و مکمل آربوتین 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن 5 روز در هفته به صورت درون صفاقی تزریق گردید. پروتکل ورزشی شامل شش هفته شنا به مدت 6-30 دقیقه در روز، 5 روز در هفته بود. سطح مالون‌دی‌آلدئید، کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلب موش‌های صحرایی تعیین شد. یافته‌ها : دیابت منجر به افزایش معنی‌دار سطح مالون دی آلدئید، کاهش سطح کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلبی شد (P<0.05). شش هفته مصرف آربوتین، تمرین شنا و ترکیب این دو روش با افزایش سطح کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلبی همراه بود؛ اما کاهش سطح مالون دی آلدئید قلبی تنها در گروه‌های ترکیبی و تمرین معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : هر دو مداخله فعالیت منظم ورزشی (شنا) و مکمل آنتی‌اکسیدانی (آربوتین) ممکن است به واسطه اثرات آنتی‌اکسیدانی خود از بافت قلبی در مقابل استرس اکسیداتیو ناشی از دیابت حمایت نمایند و ترکیب این دو شیوه درمانی ممکن است با اثرات هم‌افزایی همراه باشد.
فاطمه حبیب زاده بیژنی، معصومه حبیبیان، پروین فرزانگی،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : برخی از بیماری‌های کبدی با توسعه سطح چاقی در کودکان افزایش می‌یابند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی منتخب و مصرف ویتامین C بر فعالیت ترانس آمینازهای کبدی در دختران چاق 8 تا 11 ساله انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 28 دختر دبستانی چاق به‌طور غیرتصادفی در 4 گروه 7 نفری کنترل، تمرین، مکمل و ترکیبی قرار گرفتند. تمرین هوازی منتخب شامل 8 هفته انجام حرکات ورزشی با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب حداکثر و 3 جلسه در هفته بود. گروه‌های مکمل و ترکیبی قرص 500 میلی‌گرمی ویتامینC را یک روز در میان مصرف نمودند. نمونه‌های خونی ناشتا قبل و 48 ساعت پس از آخرین مداخله جمع‌آوری شد. فعالیت ترانس آمینازها به روش رنگ‌سنجی آنزیماتیک اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : 8 هفته تمرین هوازی، مصرف ویتامینC و مداخله ترکیبی با کاهش معنی‌دار فعالیت آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز همراه بود (P<0.05). در حالی که اثری بر فعالیت آلکالین فسفات دختران چاق نداشت. به‌علاوه هر کدام از این مداخله‌ها با کاهش بیشتر درصد تغییرات فعالیت آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در مقایسه با گروه کنترل همراه بودند. در مداخله ترکیبی درصد تغییرات این متغیرها در مقایسه با دو مداخله دیگر، کاهش بیشتری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : مداخله‌های غیردارویی مانند تمرین هوازی منتخب و مصرف ویتامین C ممکن است بخشی از اثرات حمایتی خود را از طریق بهبود عملکرد کبدی در دختران چاق القا نمایند.


حسین مهدیان، پروین فرزانگی، امین فرزانه حصاری،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (non-alcoholic fatty liver disease: NAFLD) یکی از مهم‌ترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالاً با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین اثر درمان ترکیبی مکمل رزوراترول و ورزش تناوبی بر میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی موش‌های صحرایی نر دچار کبد چرب غیرالکلی به روش تانل انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به 5 گروه 7 تایی شامل گروه کنترل (سالم) و چهار گروه NAFLD شامل گروه بیمار، گروه دریافت کننده رزوراترول، گروه ورزش تناوبی و گروه رزوراترول توام با ورزش تناوبی تقسیم شدند. میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی به روش TUNEL بررسی گردید.

یافته‌ها: گروه بیمار به‌طور معنی‌داری دارای بیشترین میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز شده قلبی )0.69±24.38%( در مقایسه با سایر گروه‌ها بود (P<0.05). در حالی که گروه‌های ترکیبی رزوراتول + ورزش تناوبی )0.49±9.02%( و مکمل رزوراتول )0.83±9.47%( دارای کمترین میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز شده قلبی در مقایسه با گروه‌های بیمار و صرفاً ورزش تناوبی بودند (P<0.05). تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه رزوراترول + تمرین ورزشی و مکمل رزوراترول مشاهده نگردید. میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز قلبی در گروه ورزش تناوبی برابر با 0.28±11.39% درصد تعیین شد.

نتیجه‌گیری: بیماری کبد چرب غیرالکلی به‌طور چشمگیری با آپوپتوز سلول‌های قلبی همراه است. تجویز مکمل رزوراترول، به‌ویژه همراه با ورزش تناوبی، به‌طور چشمگیری سبب کاهش میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی می‌گردد.


مهناز علی نژاد، علیرضا براری، آسیه عباسی دلویی، پروین فرزانگی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یا آرتروز یکی از شایع‌ترین دلایل ناتوانی عضلانی اسکلتی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات استقامتی و مصرف گلوکزآمین بر بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 بافت زانوی موش‌های صحرایی مبتلا به استئوآرتریت حاد زانو انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار انجام شد. القای استئوآرتریت زانو توسط روش جراحی انجام شد. حیوانات به صورت تصادفی در 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل، سالین، گلوکزآمین، تمرین و تمرین – گلوکزآمین بودند. برنامه تمرین به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و شامل 29-25 دقیقه دویدن بر روی تردمیل و با سرعت 15 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22متر بر دقیقه رسید. تمام حیوانات به دنبال 12 ساعت ناشتایی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، با تزریق داخل صفاقی کتامین و زایلوزین بیهوش شدند. بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 بافت غضروف از طریق روش Real Time PCR اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: سطح بیان ژن‌های IGF-1 و IGFBP-3 در گروه کنترل نسبت به گروه سالین به ترتیب به مقدار 22درصد و 6 درصد افزایش داشت. همچنین سطح IGF-1 در گروه‌های تمرین، گلوکزآمین و گروه تمرین - گلوکزآمین افزایش آماری معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05). بیان ژن IGFBP-3 در گروه تمرین – گلوکزآمین در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: احتمالاً کندروسیت‌ها در هنگام آسیب بافتی، مقدار بیشتری IGF-1 ترشح می‌کنند که موجب سنتز ساختاری کلاژن 2 و پروتئوگلیکان‌ها می‌گردد و تمرینات استقامتی به همراه مصرف گلوکز آمین سبب افزایش بیان ژن IGFBP-3 می‌گردد.


سعید قربانی، رضا رضایی شیرازی، مسعود شکی، سحرناز نوح پیشه، پروین فرزانگی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از ناهنجاری‌های ساختار - قامتی مربوط به رشد و نمو انسان هستند؛ در حالی که برخی از ناهنجاری‌ها به‌وسیله عوامل محیطی به‌وجود می‌آیند. این مطالعه به منظور تعیین نقش نمایه توده بدن، فعالیت بدنی و استفاده از ابزار الکترونیکی در وضعیت ناهنجاری‌های بالاتنه پسران نوجوان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 480 پسر نوجوان 15-13 ساله در استان گلستان انجام شد. ناهنجاری‌های بالاتنه با استفاده از دستگاه اسپاینال موس اندازه‌گیری شد. نمایه توده بدنی آزمودنی‌ها ثبت شد. میزان انجام فعالیت بدنی با استفاده از پرسشنامه استاندارد فعالیت بدنی و میزان استفاده از ابزار الکترونیکی با استفاده از فرم میزان استفاده از ابزارهای الکترونیکی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها: ناهنجاری کیفوز در نوجوانان 13 ساله، 14 ساله و 15 ساله به ترتیب به میزان 70 درصد، 65 درصد و 75 درصد تعیین شد. ناهنجاری لودوز در نوجوانان 13 ساله، 14 ساله و 15 ساله به ترتیب به میزان 60 درصد، 40 درصد و 50 درصد تعیین شد. بین ناهنجاری کیفوز با نمایه توده بدن و استفاده از ابزار الکترونیکی ارتباط مستقیم و معنی‌دار و بین ناهنجاری لوردوز کمری با نمایه توده بدن ارتباط معکوس و معنی‌داری یافت شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: ناهنجاری‌های بالاتنه شامل کیفوز و لوردوز کمری در نوجوانان پسر استان گلستان نسبتاً شایع بوده و نمایه توده بدن و استفاده از ابزار الکترونیکی می‌توانند در بروز این ناهنجاری‌ها اثرگذار باشند.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4732
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)