[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations72782929
h-index3317
i10-index21465
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
9 نتیجه برای فخری

شهره کلاگری، اکرم ثناگو، فخری میرکریمی، ناصر بهنام‎پور،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده

تنیدگی یا استرس به مجموع واکنش های جسمی و روانی اطلاق می شود که می تواند موجب برهم زدن تعادل در افراد گردد. یکی از انواع تنیدگی، تنیدگی ناشی از محیط کاری است که بسته به عوامل تنش زای درونی خود می تواند کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. این یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است که در سال 1380 با هدف تعیین میزان استرس کارکنان اتاق عمل بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گرگان و رابطه آن با برخی از عوامل مرتبط صورت گرفته است. جامعه پژوهش 104 نفر از کارکنان اتاق عمل بیمارستان های وابسته به دانشگاه بودند و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه ای با محتوی متغیرهای جمعیت شناختی، عوامل تنش زای محیط فیزیکی و ذهنی اتاق عمل و آزمون استاندارد استرس زندگی حرفه ای بود. نتایج نشان داد که بیشتر (54.4 درصد) واحدهای پژوهشی استرس ضعیف دارند و از بین کل عوامل تنش زای محیط اتاق عمل بیشترین عامل تنش زا، بوهای ناخوشایند (76 درصد) و کمترین آن نیز مربوط به ارتباط و همکاری نامناسب تیم کاری (29.7 درصد) بود. همچنین، وسایل و امکانات پرسنلی نیز (42.6 درصد) عامل تنش زای متوسط محسوب گردید. علی رغم تنش زایی تک تک عوامل محیطی اتاق عمل، بین استرس و عوامل تنش زای محیط فیزیکی و ذهنی اتاق عمل رابطه معنی دار آماری وجود نداشت و در تعیین رابطه استرس با متغیرهای جمعیت شناختی، استرس با سن (P=0.01) و سابقه کار (P=0.005) ارتباط معنی دار و همبستگی معکوس داشت به طوری که با افزایش سن و سابقه کار، میزان استرس کمتر می شد. با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می شود که از افراد مسن و با تجربه و سابقه کار بیشتر برای محیط اتاق عمل استفاده گردد. به علاوه، چون عوامل متعددی بر میزان استرس کارکنان اتاق عمل موثر است و محقق تنها در پی بررسی رابطه استرس با برخی از عوامل مرتبط بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود که طی برنامه های پژوهشی آتی این عوامل نیز بررسی شوند.
دکتر محمدعلی محسنی بندپی، معصومه باقری نسامی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، دکتر علیرضا خلیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد در بالغین و نوجوانان شایع می باشد، ولی در نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تعداد زیادی از بزرگسالانی که دچار این عارضه هستند، اولین شروع آن آن را در اوایل سنین نوجوانی یا دهه 20 زندگی خود گزارش می کنند. با توجه به اهمیت موضوع مطالعه فوق طراحی شد تا به بررسی شیوع کمردرد و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان مدارس مقطع راهنمایی استان مازندران بپردازد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی در سال 1383 روی 5000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی استان مازندران انجام گرفت. نمونه گیری از نوع تصادفی چند مرحله ای بوده است. از پرسشنامه برای بررسی عوامل فردی، عوامل مکانیکال، سبک زندگی، شیوع و خصوصیات کمردرد استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها:از 5000 دانش آموز مورد بررسی (4813 نفر) 2.‌96 درصد پرسشنامه را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که 15 درصد دانش آموزان در زمان، 4.‌14 درصد در طی یک ماه گذشته، 6.‌15 درصد و طی 6 ماه گذشته و 4.‌17 درصد و در طی یک سال گذشته از کمردرد شاکی بوده اند. کمردرد با سن و برخی از عوامل مکانیکال مانند بلند کردن بار سنگین رابطه داشته است (0.05 P<). نتایج ارتباط معنی داری بین کمردرد با عوامل سبک زندگی مانند وضعیت و مدت زمان تماشای تلویزیون، وضعیت و مدت زمان انجام تکالیف مدرسه نشان می‌دهد. (0.05 P<)نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شیوع بالای کمردرد در این گروه و تاثیر عوامل مختلف را نشان می‌دهد. بنابراین مطالعه روی اثر اقدامات مختلف پیشگیرانه در این مقطع سنی ضروری به نظر می رسد.
عارفه منظمی، فخری حقی،
دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : سودوموناس آئروژینوزا باکتری فرصت‌طلب با عوامل بیماری‌زایی متعدد از جمله فسفولیپاز C و پیلی نوع IV است. از مشکلات عمده عفونت‌های سودوموناسی، مقاومت آنتی‌بیوتیکی آن است که اغلب درمان چنددارویی برای آن پیشنهاد می‌گردد. این مطالعه به منظور شناسایی ژن‌های مولد فسفولیپاز و پیلی‌تیپ IV در ایزوله‌های بالینی سودوموناس آئروژینوزا با مقاومت چند دارویی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 93 سویه سودوموناس آئروژینوزا جداسازی شده از نمونه‌های بالینی (ادرار، خون، ترشحات تنفسی، مدفوع، خلط و زخم) انجام شد. پس از تعیین هویت و تایید سویه‌ها با تست‌های بیوشیمیایی، الگوی حساسیت آنتی‌بیوتیکی به روش کربی-بائر و براساس استانداردهای CLSI انجام شد. DNA ایزوله‌ها استخراج و با روش PCR و پرایمرهای اختصاصی ژن‌های plcH ، plcN ، pilA و pilB ارزیابی گردید.

یافته‌ها : بیشترین میزان مقاومت آنتی‌بیوتیکی مربوط به سفوکسیتین (95.6%) و کمترین درصد مقاومت مربوط به آمیکاسین (26.8%) بود. 80.6% ایزوله‌ها مقاومت چنددارویی داشتند. در بین 75 ایزوله با مقاومت چنددارویی، فراوانی ژن‌های plcH ، plcN، pilA و pilB به ترتیب 97.3%، 49.3%، 26.6% و 17.3% تعیین شد.

نتیجه‌گیری : با توجه به فراوانی بالای ژن فسفولیپاز C در ایزوله‌های سودوموناس آئروژینوزا با مقاومت چنددارویی جداسازی شده از منابع بالینی مختلف، به‌نظر می‌رسد این عامل ویرولانس نقش مهمی در فرایند بیماری‌زایی این باکتری ایفا کند. همچنین نتایج این مطالعه اهمیت کمتر پیلی در ایزوله‌های با مقاومت چنددارویی را نشان داد.


زهرا آل خمیس، مهدیه مصطفوی، لیلا حسنی، فخری السادات محمدی، خسرو محمدی،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : کورکومین، ترکیب پلی‌فنول فعال از گیاه کورکوما‌لانگا است که فعالیت‌های زیستی گسترده‌ای از جمله اثرات ضدالتهابی، ضدباکتریایی و سمیت سلولی برای سلول‌های سرطانی متعدد را نشان می‌دهد. بربرین ایزوکینولین آلکالوئیدی است که در زرشک وجود دارد و باعث سرکوب رشد بسیاری از سلول‌های توموری می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی بربرین و کمپلکس‌های ایندیوم کورکومین و ایندیوم دی‌استیل کورکومین علیه باکتری‌های اشریشیاکلی و باسیلوس پامیلوس و مقایسه سمیت سلولی آنها بر رده سلول‌های سرطانی مثانه و معده انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی اثر ضدباکتریایی و اثر سمیت سلولی بربرین و کمپلکس‌های ایندیم‌کورکومین (In(cur)3) و ایندیم ‌دی‌ استیل ‌کورکومین (In(DAC)3) به ترتیب با استفاده از روش MTT (متیل‌ تیازول ‌تترازولیوم) و آزمون رقت ارزیابی شد. باکتری اشریشیاکلی (BL21(DE3))، باکتری باسیلوس پامیلوس (PTCC 1529)، رده سلولی مثانه (5637) و رده سلولی سرطانی معده (AGS) مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها : حداقل غلظت بازدارندگی بربرین برای باکتری اشریشیا کولی 5 میلی‌مولار تعیین شد. در غلظت 100 ماکرومولار بربرین تقریباً 100 درصد سلول‌های سرطانی مثانه از بین رفتند. اثر سمیت سلولی کمپلکس‌های کورکومین بر دو رده سلولی سرطانی مثانه و معده نشان داد که هر دو کمپلکس‌ به میزان مختلف اثر بازدارندگی بر حیات رده‌های سلولی دارند. سمیت سلولی 20 میکرو مولار ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین برای سلول‌های سرطانی مثانه به ترتیب 58 درصد و 55 درصد و برای سلول‌های سرطانی معده 61 درصد و 34 درصد به‌دست آمد. فعالیت ضدباکتریایی کمپلکس‌ها در برابر باکتری‌های باسیلوس پامیلوس و اشریشیاکلی نشان داد که هیچیک از کمپلکس‌ها، اثر ضدباکتریایی در برابر باسیلوس پامیلوس ندارند؛ ولی هر دو کمپلکس‌ مانع رشد باکتری اشریشیاکلی شدند. جمعیت باکتری در حضور ایندیوم کورمومین و ایندیوم دی استیل کورکومین به ترتیب 40 درصد و 24 درصد کاهش یافت.

نتیجه‌گیری : کمپلکس‌های ایندیوم کورکومین و ایندیوم دی استیل کورکومین به‌صورت بالقوه ویژگی درمانی ضدسرطانی و ضدباکتریایی دارند. علاوه بر این بربرین دارای اثر ضدباکتریایی و ضدسرطانی است.


سمیه فخری، فاطمه فخری، سعید شاکریان، علی‌اکبر علی‌زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت‌بدنی و استفاده از مکمل‌های گیاهی می‌تواند آنزیم‌های کبدی را تحت تاثیر قرار دهد. کورکومین، ماده مؤثر (دی فرولوئیل متان) زردچوبه است که دارای خواص آنتی‌اکسیدانی، ضدباکتریایی، ضدقارچی، ضدویروسی، ضدالتهابی و ضدتکثیری است و می‌تواند نقش مهمی در جلوگیری از فیبروز کبدی داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر شش هفته تمرین تناوبی شدید (high intensity interval training: HIIT) همراه با مصرف مکمل نانوکورکومین بر سطوح سرمی آنزیم‌های کبدی دانشجویان دختر دارای اضافه‌ وزن انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز دارای اضافه‌وزن با میانگین ‌سنی 1.32±21.7 سال و نمایه توده بدنی 2.46±27.8 کیلوگرم‌ بر متر مربع در سال 1397 انجام شد. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلی‌گرمی)، ‌تمرین، تمرین توام با دریافت مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلی‌گرمی) قرار گرفتند. گروه‌های تمرین هفته‌ای سه جلسه به‌مدت شش هفته تمرین HIIT را با حداکثر‌ ضربان ‌قلب (سه جلسه ‌در هفته) اجرا نمودند. نمونه‌های خونی برای اندازه‌گیری سطوح ‌سرمی آنزیم‌های کبدی (ALT،AST و ALP) قبل و بعد از دوره‌ مداخله گرفته شد.

یافته‌ها: سطح‌ سرمی AST و ALT در گروه تمرین – مکمل نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی داری یافت (P<0.05) و این کاهش در مقایسه با پیش آزمون نیز معنی دار بود (P<0.05)؛ اما در سطح ALP تغییرات آماری معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد مصرف مکمل نانوکورکومین همراه با اجرای تمرینات ‌تناوبی ‌با شدت بالا، تاثیر مطلوبی در بهبود برخی شاخص‌های کبدی دختران دارای اضافه وزن دارد.


امیرعلی جعفرنژادگرو، احسان فخری، آیدین ولی زاده اورنج، راضیه علیزاده،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پرونیشن پا می‌تواند منجر به افزایش رخداد آسیب هنگام دویدن شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کفش با میخ‌های دارای دو سفتی مختلف بر طیف فرکانس فعالیت عضلات هنگام دویدن در بیماران با پای پرونیت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 15 دونده مرد با میانگین سنی 6.4±27.2 سال دارای پای پرونیت انجام شد. آزمودنی‌ها در دو شرایط با کفش میخی معمولی و کفش میخی دبل دنسیتی دویدند. فعالیت الکتریکی 8 عضله اندام تحتانی پس از 5 دقیقه دویدن با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی 8 کاناله بایومتریک (ساخت انگلیس) با الکترودهای سطحی دو قطبی ثبت شدند. محل قرار دادن الکترودها بر روی عضلات درشت‌نئی قدامی، دوقلوی داخلی، پهن داخلی، راست رانی، پهن خارجی، دوسررانی، نیم‌وتری و سرینی میانی بر طبق پروتکل اروپایی سنیام بود.
یافته‌ها: میزان فرکانس دو عضله درشت‌نئی قدامی و سرینی میانی طی فاز پاسخ بارگیری در هنگام دویدن با کفش میخی دبل دنسیتی نسبت به کفش میخی معمولی به لحاظ آماری بزرگ‌تر بود (P<0.05). میزان فرکانس عضلات طی دو فاز میانه اتکا و هل دادن بین دو شرایط دویدن با کفش میخی معمولی و کفش میخی دبل دنسیتی اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند.
نتیجه‌گیری: کفش میخی دبل دنسیتی طی فاز پاسخ بارگیری دویدن فرکانس دو عضله سرینی میانی و درشت نئی قدامی را افزایش داد که می‌تواند در جذب شوک مفید باشد.


علیرضا نیکونژاد، فخریه حزبه، عباس علامی، محمدعلی دانش،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تب مالت (Brucellosis) که ناشی از گونه‌های بروسلا است؛ توسط سازمان بهداشت جهانی یک بیماری زئونوز نادیده گرفته شده به حساب می‌آید. تب مالت در انسان یک بیماری سیستمیک محسوب شده که ارگان‌ها و بافت‌های متعددی را درگیر نموده و یک سلسله علایم غیراختصاصی ایجاد می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین دانش، نگرش و عملکرد دامداران در کنترل بیماری تب مالت انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 300 نفر از روستائیان دامدار باسواد شهرستان بوئین‌زهرا در استان قزوین طی سال 1398 انجام شد. تعداد 5 روستا شامل 100 خانوار به صورت در دسترس انتخاب و وارد مطالعه شدند. متغیرهای دموگرافیک مانند سن، سطح تحصیلات و تعداد افراد خانواده ثبت شد. آگاهی، نگرش و عملکرد و عوامل موثر بر آنها به وسیله پرسشنامه شش قسمتی محقق‌ساخته ساختارمند حاوی 30 پرسش ارزیابی گردید.

یافته‌ها: میانگین سنی دامداران 16.4±41.3 سال بود. 90.7% در مورد تب مالت شنیده بودند. سابقه آموزش قبلی در 14درصد آنان وجود داشت. نگرش صحیح در مورد به کارگیری روش‌های کاهش خطر ابتلا افراد خانواده در 19 درصد و جدی بودن موضوع ابتلای حیوان خانگی به تب مالت در 64 درصد وجود داشت. در خصوص مشکوک بودن حیوان به تب مالت، 94.7% آنان در مرحله اول با دامپزشک مشورت می‌نمودند. 96.7% حیوان جدیدشان را از نظر تب مالت بررسی می‌نمودند. 97درصد شیر یا پنیر تازه مصرف می‌نمودند. 89.3% شیر تازه را بعد از جوشاندن استفاده می‌نمودند. میانگین امتیاز آگاهی 5.3 با محدوده صفر تا 8 امتیاز تعیین شد. نمره آگاهی با توجه به منبع اطلاعاتی تفاوت آماری معنی‌دار آماری داشت (P<0.05). همچنین با افزایش تعداد افراد خانوار، نمره آگاهی بالاتر بود (r=0.135, P=0.019).

نتیجه‌گیری: آگاهی روستائیان دامدار در مورد تب مالت درحد متوسط و نگرش و برخی رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه (برخورد با دام مبتلا) نیازمند اصلاح بود. احتمالاً هزینه زیاد اصلاح رفتار در بعضی حیطه‌ها سبب ایجاد زمینه شکاف بین دانش، نگرش و رفتار در کنترل بیماری تب مالت است.


حامد ابراهیم‌پور، امیرعلی جعفرنژادگرو، ابراهیم پیری، احسان فخری میرزانق،
دوره 26، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده

یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین مفاصل بدن انسان مفصل زانو است. ژنووالگوم (زانوی ضربدری) یکی از ناهنجاری‌های اندام تحتانی در صفحه فورنتال است که می‌تواند با تغییرات بیومکانیک اندام تحتانی همراه باشد. این مرور سیستماتیک به منظور ارزیابی اثر انواع تمرینات ورزشی اصلاحی و ابزارهای حمایتی در مبتلایان به زانوی ضربدری انجام شد. جستجوی مقالات از نوع پژوهشی اصیل، مروری و کارآزمایی بالینی به زبان فارسی و انگلیسی از پایگاه‌های استنادی WOS ، SID ، ISC ، Magiran ، Scopus ، PubMed و Google Scholar منتشر شده طی ژانویه 2008 تا ابتدای مارس 2023 انجام شد. تعداد 76 مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و در نهایت 22 مقاله در ارتباط با اثر انواع تمرینات ورزشی و ابزارهای حمایتی بر عارضه زانوی ضربدری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های یک مطالعه در ارتباط با اثر تمرینات هوازی با اثرگذاری بر شاخص توده بدنی و کاهش شدت ژنووالگوم بود. یافته‌های برخی از مطالعات در زمینه اثر مثبت انجام تمرینات مقاومتی و اصلاحی بر بهبود فعالیت الکتریکی عضلات و ثبات زانو بوده است. بررسی یافته‌های یک مطالعه نشان داد که استفاده از کفی طبی می‌تواند عاملی مهم برای افزایش حمایت از مفصل زانو هنگام فرود از پله‌ها باشد. یافته‌های شش مطالعه نشان‌دهنده اثر مثبت استفاده ارتز، گوه و بریس در مبتلایان زانوی ضربدری بودند. در حالی که تنها در یک مطالعه به اثر منفی استفاده از ابزارهای فوق به دلیل کاهش زاویه محدود کننده بریس مورد استفاده در مفصل زانو، افزایش نیروهای وارده و در نهایت افزایش آسیب اشاره شده است. در نهایت یافته‌های سه مطالعه با اثر مثبت استفاده از کنزیوتیپ در مبتلایان به عارضه زانو ضربدری مرتبط بودند. به‌نظر می‌رسد که انجام تمرینات ورزشی اصلاحی به ویژه تمرینات مقاومتی با تراباند و اصلاحی همراه با ابزارهای حمایتی همچون کفی برای حمایت قوس داخلی پا و کنزیوتیپ می‌تواند برای کاهش درجات والگوس زانو در مبتلایان به عارضه زانو ضربدری مفید واقع شود.


راضیه علیزاده، امیرعلی جعفرنژادگرو، داود خضری، حیدر ساجدی، احسان فخری میرزانق،
دوره 26، شماره 3 - ( پاییز 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: افرادی با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی (ACL)، احتمال بیشتری برای آسیب مجدد نسبت به افراد سالم دارند. بیماران مبتلا به آسیب ACL نسبت به افراد سالم قوس‌ طولی ضعیف‌تر و پای پرونیت بیشتری را دارا هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر استفاده کوتاه‌مدت از کفی آنتی‌پرونیت بر متغیرهای فشارکف پایی پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت طی راه رفتن انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه شبه‌تجربی روی 15 مرد پس از بازسازی ACL با پای پرونیت (میانگین سنی 23.2±4.5 سال) و 15 مرد سالم (میانگین سنی 22.7±4.3 سال) در شهرستان اردبیل طی سال 1401 انجام شد. مقادیر فشار کف پایی طی راه رفتن با و بدون استفاده از کفی آنتی پرونیت توسط دستگاه فوت اسکن (نرخ نمونه‌برداری: 300 هرتز) ثبت و مورد مقایسه قرار گرفت.


یافته‌ها: اثر عامل گروه بر متغیر فشارکف پایی انگشت شست از لحاظ آماری معنی‌دار بود (P<0.05). مقایسه جفتی نتایج نشان‌دهنده افزایش معنی‌دار فشار در گروه ACLR (154.63±41.71 نیوتن بر سانتی‌متر مربع) در مقایسه با گروه سالم (126.54±26.57 نیوتن بر سانتی‌متر مربع) بود (P<0.05). نتایج درون‌گروهی نشان‌دهنده کاهش معنی‌دار فشار بر روی انگشتان دوم تا پنجم (215.73±60.74 نیوتن بر سانتی‌متر مربع) و کف پایی اول (420.58±107.56 نیوتن بر سانتی‌متر مربع) هنگام استفاده از کفی آنتی پرونیت در مقایسه با شرایط بدون کفی (انگشتان دوم تا پنجم 201.57±76.21 نیوتن بر سانتی‌متر مربع و کف پایی اول 400.78±118.20 نیوتن بر سانتی‌متر مربع) در گروه بازسازی ACL بودند (P<0.05).


نتیجه‌گیری: استفاده از کفی آنتی‌پرونیت می‌تواند در کاهش مقادیر فشار کف پایی پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی در افراد با پای پرونیت طی راه رفتن موثر باشد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4702
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)