|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای عنبریان
آرش رحمتی، مهرداد عنبریان، دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : خستگی عضلات پیرامون یک مفصل میتواند باعث تغییر الگوی حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر نیروی عکسالعمل زمین و در نتیجه افزایش خطر آسیبدیدگی شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر خستگی موضعی عضلات دورکننده ران بر ویژگیهای فشار کف پایی در مرحله استانس راهرفتن انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 22 پسر در محدوده سنی 21-15 سال انجام شد. برای ایجاد خستگی عضلات دورکننده ران از پروتکل خستگی حرکت ابداکشن ران با بار 50 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. متغیرهای میانگین فشار، حداکثر فشار، مدت زمان استپ و سطح تماس کف پایی هنگام راهرفتن در هر دو پا قبل و پس از اجرای پروتکل خستگی ثبت شد.
یافتهها : پس از خستگی موضعی عضلات دورکننده ران، با وجود مشاهده کاهش نسبی در متغیرهای میانگین فشار، مدت زمان استپ و سطح تماس و افزایش در ماکزیمم فشار؛ اما این تفاوتها از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری : خستگی موضعی عضلات دورکننده ران ویژگیهای فشار کف پایی را در مرحله استانس راهرفتن تغییر قابل توجهی ایجاد نمیکند.
سارا مقدسی، مهرداد عنبریان، سید حسین حسینی مهر، مهردخت مزده، دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یکی از شایعترین بیماریهای سیستم عصبی بوده و میزان ابتلا در زنان شایعتر است. اختلال در الگوی راهرفتن از شایعترین اختلالات حرکتی در این بیماران است. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت عضلات منتخب اندام تحتانی و سطح حرکتی مرکز فشار پا حین پایان غیرارادی راهرفتن در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 10 زن مبتلا به MS (براساس طبقهبندی EDSS) و 10 سالم همتاسازی شده از نظر قد، سن و وزن انجام شد. فعالیت الکترومایوگرافی عضلات راست رانی (RF)، پهن داخلی (VM)، پهن خارجی (VL)، دوسررانی (BF)، نیمه وتری (SM)، دوقلوی داخلی (GM)، درشت نئی قدامی (TA) و جابجایی مرکز فشار پا (COP) با سیستم اندازهگیری فشار کف پایی حین پایان غیرارادی راهرفتن ثبت شد. آزمودنیها در پاسخ به یک سیگنال صوتی که برای توقف (مرحله انتهایی راهرفتن) در زمان ضربه پاشنه پا ارایه میشد؛ سعی میکردند به سرعت توقف کنند.
یافتهها: فعالیت عضله پهن خارجی گروه شاهد نسبت به گروه مورد بهطور معنیداری بیشتر بود (P<0.05)؛ در حالی که در گروه مورد فعالیت عضله دوقلو داخلی به میزان قابل توجهی افزایش یافت (P<0.05). همچنین، سطح حرکتی مرکز فشار پاها در گروه مورد کاهش آماری معنیداری نسبت به گروه شاهد داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: افزایش فعالیت عضله دوقلو در گروه مبتلا به MS ممکن است ناشی از تلاش آنان برای آهسته کردن حرکت مرکز جرم به منظور پیشگیری از پیشروی استخوان درشت نی به سمت جلو و در نتیجه سعی در کنترل تعادل به عنوان یک استراتژی برای محدود کردن حرکات مرکز فشار پاها برای پیشگیری از سقوط باشد.
|
|
|
|
|
|