[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71973398
h-index3219
i10-index22086
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای طالبی

دکتر مهناز طالبی، دکتر اشرف طالبی، دکتر محمد حسن نعیمی طبیعی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن سردردی دوره ای، معمولا یک طرفه و اغلب ضربان دار است. این بیماری به طور متوسط در 10درصد جمعیت عمومی دیده می شود. هنوز یک آزمون تشخیصی دقیق و کاربردی در این بیماران شناخته نشده است و تشخیص، عموما بالینی و براساس رد سایر علل است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش تشخیصی پتانسیل برانگیخته بینایی در بیماران مبتلا به میگرن بود.روش بررسی: در یک مطالعه آینده نگر مورد- شاهدی، 40 بیمار مبتلا به میگرن در طی سال های 84-1383 در بیمارستان امام خمینی تبریز انتخاب شده و به همراه 40 فرد سالم (به عنوان گروه شاهد) تحت بررسی آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی قرار گرفتند. متوسط تاخیر امواج N75، P100، N140 و دامنه موج P100 تعیین و بین دو گروه مقایسه گردید. تعداد موارد افزایش یافته امواج مذکور نیز در دو گروه مقایسه گردید.یافته ها: متوسط تاخیر موج N140 و تعداد موارد افزایش یافته آن و نیز دامنه موج P100 در بیماران به طور چشمگیری بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P). متوسط تاخیر موج P100 به طور چشمگیری در بیماران دچار میگرن کلاسیک بیشتر از افراد سالم بود (0.05>P).نتیجه گیری: با وجود حضور پاره ای تفاوت های چشمگیر در نتایج آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی در افراد بیمار و سالم، هیچ یک از این موارد (به استثنای بیماران دچار میگرن کلاسیک) را نمی توان به صورت اختصاصی میگرن در نظر گرفت و مطالعات بیشتری توصیه می شود.
دکتر مهناز طالبی، دکتر محمدحسن نعیمی طبیعی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : استاتوس اپی‌لپتیکوس یا صرع پایدار وضعیتی اورژانس برای نورولوژیست‌ها و پزشکان بخش مراقبت‌های ویژه است. زیرا ناشی از عوامل تهدیدکننده موضعی یا ژنرالیزه مغزی بوده و با مرگ و میر بالایی همراه است. هدف این مطالعه تعیین علت صرع پایدار، علت مرگ و تعیین تأثیر عوارض جانبی بر مرگ و میر آن بود. روش بررسی: در این مطالعه 176 بیماری که به علت صرع پایدار طی 15 سال (83-1369) در ICU اعصاب بیمارستان امام خمینی تبریز بستری بودند، بررسی شدند. از بین آنها مواردی که فوت کرده بودند، استخراج و برای هر کدام پرسشنامه‌های مخصوص تکمیل و از نظر سن، جنس، علت، نوع تشنج، طول مدت و عوارض تاثیرگذار بر مرگ و میر صرع پایدار بررسی شدند. مقادیر به دست آمده با استفاده از نرم‌افزارspss-12 و روش‌های آمار توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در این مطالعه میزان مرگ 2/35درصد بود. در جنس مونث، صرع پایدار بیش از یک ساعت، در نوع تونیک- کلونیک و در گروه سنی بالای 60 سال بیشترین بود. عدم مصرف و یا مصرف ناکافی داروهای ضدصرع شایع‌ترین علت اپی‌لپسی (26درصد) و پنومونی آسپیراتیو شایع‌ترین عارضه تأثیرگذار بر مورتالیته (48درصد) بود. 26درصد از موارد مورتالیته سابقه تشنج و 4درصد سابقه قبلی استاتوس اپی لپتیکوس (SE) را داشتند. شایع‌ترین عارضه تاثیرگذار بر مرگ زودهنگام بیماران، عفونت‌های ریوی بود. نتیجه‌گیری : در این مطالعه، میزان مرگ بیشتر از سایر مطالعات بود که به دلیل عدم مراجعه به موقع بیماران به مراکز درمانی و آشنایی ناکافی کارکنان با نحوه برخورد صحیح با این بیماری می‌باشد. عدم مصرف و یا مصرف ناکافی داروهای ضدصرع شایع‌ترین علت اپی‌لپسی است.
سیدمحمد علوی، زهرا طالبی، پژمان بختیاری نیا،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : پاندمی آلودگی با ویروس نقص ایمنی (HIV) در حال تداوم است. بیماری سل علت اصلی مرگ و پایین بودن کیفیت زندگی در افراد آلوده به HIV است. شیوع بیماری سل در افراد آلوده به HIV در مناطق با شرایط اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی مختلف متفاوت است. این مطالعه به منظور بررسی سل ریوی و عوامل خطر آن در بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بستری در بیمارستان رازی اهواز (88-1380) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی داده‌های 123 پرونده بیمار آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بستری شده در بیمارستان رازی اهواز در سال‌های 88-1380 انجام شد. اطلاعات فردی، عوامل مربوط به ابتلاء به بیماری سل ریوی و ویروس HIV بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 ، Fisher's exact test و نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از 123 پرونده بررسی شده همگی مرد بودند. 99 نفر (80.5%) معتاد تزریقی بودند و 68 نفر (55.3%) سابقه زندانی داشتند. 81 نفر (65.8%) مبتلا به سل ریه بودند که از این میان 46 نفر (56.7%) علاوه بر سل عفونت‌های همراه از قبیل هپاتیت ویروسی یا اندوکاردیت داشتند؛ 79 نفر (97.5%) اعتیاد تزریقی، 61 نفر (75.3%) سابقه زندانی شدن و 24 نفر (29.6%) CD4 زیر200 داشتند. بین سل و اعتیاد تزریقی، زندانی شدن و کاهش سلول‌های CD4 مثبت رابطه آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میزان ابتلاء به سل ریه در بیماران HIV مثبت بستری در بیمارستان رازی اهواز در دوره زمانی 88-1380 از مطالعات قبلی انجام شده در ایران بیشتر است. مواجهه با بیماران مسلول در زندان، اعتیاد تزریقی و کاهش لنفوسیت T با CD4 مثبت از عوامل خطر عمده ابتلاء به بیماری سل بودند.
ابراهیم بنی‌طالبی، کیهان قطره سامانی، گشتاسب مردانی، علی سهیلی، رویا انصاری سامانی، حسین تیموری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اسفنگوزین-1-فسفات (S1P) در تنظیم، تکثیر، تمایز، هایپرتروفی و مقابله با مرگ برنامه‌ریزی شده سلولی و فعال‌سازی سلول‌های ماهواره‌ای (satellite cell) نقش دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقدار اسفنگوزین-1-فسفات، میزان بیان ژن اسفنگوزین-1-فسفات کیناز1 و ایزوفرم‌های مختلف زنجیره سنگین میوزینی (MHC I, IIa, IIb, IIx) عضلات اسکلتی تند و کند انقباض موش صحرایی نر انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 8 هفته‌ای با وزن تقریبی 250-190 گرم انجام شد. موش‌ها به صورت تصادفی در دو گروه 12 تایی کنترل و تمرینی قرار گرفتند. نردبان مقاومتی یک متری با فاصله میله‌های 2 سانتی‌متری با شیب 85 درجه به‌عنوان وسیله تمرین مقاومتی و وزنه‌های متصل شده به دم حیوان به‌عنوان مقاومت استفاده شد. مقدار S1P در لایه کلروفرم به‌وسیله دستگاه HPLC اندازه‌گیری شد. برای بررسی بیان ژن اسفنگوزین-1-فسفات کیناز1 (SK1) و ایزوفرم‌های مختلف زنجیره سنگین میوزینی (MHC I, IIa, IIb, IIx) عضلات اسکلتی تند و کند موش‌ها از روش Real-Time PCR استفاده شد. بیان ژن‌ها در عضلات تاکننده بلند انگشت شست پا (Flexor Hallucis Longus: FHL) به عنوان عضله تندانقباض و عضله نعلی (Soleus: SOL) به عنوان کندانقباض بررسی گردید. داده‌ها با میانگین و انحراف معیار توصیف گردید و پس از انجام آزمون نرمالیتی Kolmogorov-Smirnov، مقایسه میانگین‌ها با نرم‌افزار SPSS-17 و independent t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها : تمرین مقاومتی محتوای S1P در عضله FHL 0.292±1.042 pmol/mg weight و SOL 0.111±0.587 pmol/mg weight را در گروه تمرینی در مقایسه با عضله FHL 0.146±0.608 pmol/mg weight و SOL 0.159±0.427 pmol/mg weight گروه کنترل افزایش داد (P<0.05). به‌علاوه تمرین مقاومتی باعث تغییرات در بیان ژن SK1 در عضله تندانقباض FHL و کندانقباضSOL ، MHC I در عضله تندانقباضFHL و کندانقباضSOL ، MHC IIa در عضله تندانقباض FHL و کندانقباض SOL، MHC IIb در عضله تندانقباض FHL و کندانقباض SOL و MHC IIx در عضله کندانقباضSOL گروه‌تمرینی نسبت به گروه کنترل شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تمرین مقاومتی سبب افزایش میزانS1P عضلانی و بیان MHCs و SK1 می‌گردد.
دکتر علی ارحمی دولت آبادی، دکتر رضا فرهمندراد، دکتر حمید کریمان، دکتر حمیدرضا حاتم آبادی، دکتر افشین امینی، دکتر فرهاد عصارزادگان، دکتر اکرم ذوالفقاری صدرآباد، دکتر مرتضی طالبی دلوئی، دکتر علی دلیرروی فرد،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات زیادی برای دستیابی به عوامل موثر در کاهش عوارض ناشی از ایسکمی در مبتلایان به سکته مغزی صورت گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم توتال بدو ورود با پیامد بالینی بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 316 بیمار (170 مرد و 146 زن) مبتلا به سکته مغزی بستری در بخش اورژانس بیمارستان امام حسین (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران از فروردین 1389 لغایت خرداد 1390 انجام شد. بیماران از نظر اطلاعات دموگرافیک، وجود بیماری زمینه‌ای، داروهای مصرفی، سطح منیزیم توتال بدو ورود و پیامدهای بالینی سه ماهه اول و سه ماهه دوم مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های کای‌اسکوئر، فیشر و پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : متوسط سن بیماران 15.8±65 سال با دامنه سنی 14-102 سال بود. ضعف اندام (69.9%) شایع‌ترین شکایت بالینی و همی‌پارزی (63.6%) شایع‌ترین علامت در بدو مراجعه بیماران بود. شایع‌ترین یافته در پیگیری سه ماهه مرگ (16.8%) و در پیگیری سه ماهه دوم سکته مجدد (2.5%) بود. بین سطح سرمی منیزیم توتال و پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم در برش‌های (cut-point) مختلف منیزیم ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. همچنین بین سطح سرمی منیزیم توتال و سن، جنس و بیماری‌های همراه ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اگر سطح سرمی منیزیم توتال در محدوده طبیعی و یا هیپومنیزیمی علامتدار باشد؛ اثری روی پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم بیماران ندارد.
سیامک خالقی، مهشید طالبی طاهر، سیده سعیده نقیبی، سیده سمانه نقیبی، سیده مریم نقیبی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : مقاومت آنتی‌بیوتیکی میزان ریشه‌کنی هلیکوباکترپیلوری را در دنیا کاهش داده است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر رژیم ترتیبی و رژیم استاندارد چهار دارویی بر هلیکوباکترپیلوری انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 160 بیمار مبتلا به دیس‌پپسی مزمن انجام شد. شدت گاستریت بیماران براساس نتایج آندوسکوپی به صورت خفیف ، متوسط و شدید درجه‌بندی شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 80 نفری تحت درمان با رژیم ترتیبی و رژیم چهار دارویی قرار گرفتند. در روش ترتیبی طی 5 روز اول امپرازول و آموکسی‌سیلین و طی 9 روز بعدی امپرازول، فورازولیدن و کلاریترومایسین تجویز گردید. رژیم چهار دارویی شامل امپرازول، آموکسی‌سیلین، کلاریترومایسین و بیسموت به مدت 14 روز بود. پنج هفته پس از اتمام درمان، برای بیمار تست ریشه‌کنی اوره‌آز تنفسی انجام گردید. یافته‌ها : 50.9% از بیماران گروه رژیم ترتیبی و 49.1% درصد از بیماران گروه رژیم چهاردارویی بهبود یافتند. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. بهبودی در مبتلایان به گاستریت شدید در رژیم ترتیبی (87.5%) بالاتر از رژیم چهار دارویی (25%) بود (P<0.05). بهبودی در مبتلایان با آلودگی شدید به هلیکوباکترپیلوری در رژیم ترتیبی (64.7%) به صورت غیرمعنی‌داری بالاتر از رژیم چهار دارویی (41.2%) بود. نتیجه‌گیری : در ریشه‌کنی آلودگی به هلیکوباکترپیلوری روش رژیم ترتیبی بر چهاردارویی به خصوص در گاستریت شدید برتری دارد.
فرهنگ بابامحمودی، محمدرضا مهدوی، بیتا طالبی، حسین جلالی، پیام روشن، مهراد مهدوی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : پیدایش مقاومت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، به‌خصوص سویه‌های مقاوم به چند دارو، درمان و کنترل شیوع بیماری سل را با مشکل مواجه کرده است. این مطالعه به منظور شناسایی جهش‌های شایع منجر به مقاومت دارویی ایزوله‌های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از روش Line Probe Assay در استان مازندران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونه‌های خلط مثبت 54 مسلول ریوی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی استان مازندران انجام شد. نمونه خلط بیماران روی محیط لوین اشتاین – جانسون کشت داده شد. نمونه‌ها از نظر وجود ژن‌های مقاوم و حساس به داروهای خط اول و دوم درمان بیماری سل (ایزونیازید، ریفامپین، استرپتومایسین، آمیکاسین / کانامایسین و کینولون) با روش LPA ارزیابی شدند. یافته‌ها : از 54 نمونه خلط، 3 نمونه مقاوم به کینولون (5.5%)، 3 نمونه مقاوم به کانامایسین / آمیکاسین (5.5%) و 4 نمونه مقاوم به استرپتومایسین (7.4%) بودند. در 2 نمونه (3.7%) جهش در کدون katG مشاهده شد که مربوط به مقاومت به ایزونیازید بود. 3 مورد (5.5%) مقاومت به ریفامپین با جهش ژنی rpoB 516 مشاهده شد. در مجموع 4 نمونه (7.4%) به دو دارو مقاوم بودند. به‌طوری که 3 نمونه به دو داروی استرپتومایسین و کینولون و یک نمونه به دو داروی ریفامپین و کانامایسین مقاوم بودند. نتیجه‌گیری : 7.4% از نمونه‌ها به دو داروی درمان کننده بیماری سل مقاوم بودند. همچنین روش Line Probe Assay در شناسایی مقاومت به چندین داروی ضدسل، روشی سریع و مناسب ارزیابی شد.
آرمین طالبی، حسین کرمی، محمدرضا رافتی، راضیه آوان، فاطمه طاهری،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف غیرمنطقی فرآورده‌های خونی بیماران را در معرض عوارض ناخواسته قرار می‌دهد و بار مالی اضافه بر جامعه و بیماران تحمیل می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین الگوی مصرف گلبول قرمز فشرده (Packed Red Blood Cells: PRBC) در نوزادان و کودکان بستری انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی - تحلیلی آینده نگر بر روی 80 نوزاد (کمتر مساوی 4 ماه) و 36 کودک (بیش از 4 ماه تا 16 سال) دریافت کننده PRBC در بیمارستان بوعلی سینا ساری انجام شد. مشخصات دموگرافیک بیماران و متغیرهای فرآورده خونی ثبت شد و با معیارهای استاندارد مقایسه گردید.

یافته‌ها: در طول مدت مطالعه، 116 واحد تزریق PRBC (28.5%) مورد بررسی قرار گرفت. در کل مصرف PRBC در 24 درصد از بیماران از گایدلاین پیروی نشد و این فرآورده در 12 درصد از بیماران با هموگلوبین بیشتر از 12 گرم در دسی‌لیتر و نیز 12 درصد بیماران با هموگلوبین بیشتر از 10 گرم در دسی‌لیتر، نامناسب تجویز شده بود. حجم مصرفی نسبت به وزن و سرعت تزریق فرآورده در گروه سنی کمتر مساوی 4 ماه به‌طور معنی‌داری بیشتر از کودکان با سن بیش از 4 ماه تعیین شد (P<0.05). بیشترین موارد در سندرم زجر تنفسی نوزادان (62.1%) و سرکوب مغز استخوان (14.7%) مصرف شده بود.

نتیجه‌گیری: درصد قابل توجهی از بیماران PRBC را خارج از توصیه‌های گایدلاین دریافت نمودند. به‌نظر می‌رسد برای مصرف منطقی‌تر PRBC در کودکان و نوزادان بایستی گایدلاین‌های موجود به منظور کاهش هزینه و عوارض جانبی مدنظر قرار گیرند.


حمیدرضا ثامنی، افسانه طالبیان، عباسعلی وفایی، سام زربخش، زهرا یعقوبی، محمدرضا الداغی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آلزایمر شایع‌ترین شکل فراموشی در افراد مسن است. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل پاتولوژیک مهم در بیماری آلزایمر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کروسین بر تغییرات بافتی هیپوکامپ و اختلال حافظه القا شده به وسیله اسکوپولامین در موش‌های صحرایی نر انجام گردید.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر به‌صورت تصادفی به 3 گروه 10 تایی کنترل، دریافت کننده اسکوپولامین و دریافت کننده اسکوپولامین همراه با کروسین تقسیم شدند. اسکوپولامین با دوز mg/kg/bw3 به مدت یک هفته و کروسین با دوز mg/kg/bw30 به مدت دو هفته به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. پس از آن شاخصه‌های یادگیری و حافظه فضایی با استفاده از ماز آبی موریس ارزیابی گردید. سپس موش‌ها قربانی شده و بلافاصله هیپوکمپ آنها خارج و ارزیابی بافت‌شناسی انجام شد.

یافته‌ها: تزریق اسکوپولامین سبب افزایش معنی‌دار تعداد سلول‌های تیره در ناحیه CA1 هیپوکمپ نسبت به گروه کنترل گردید. (P<0.05). درمان با کروسین منجر به کاهش تعداد سلول‌های تیره و افزایش سلول‌های روشن در ناحیه CA1 هیپوکمپ گردید (P<0.05). همچنین درمان با کروسین اختلال حافظه القا شده به‌وسیله اسکوپولامین را در موش‌های صحرایی کاهش داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد درمان با کروسین می‌تواند اثر محافظتی در برابر آسیب نورونی ناحیه CA1 هیپوکمپ و اختلال حافظه القا شده توسط اسکوپولامین داشته باشد.


سکینه صفرنژاد، امین طالبی بزمین آبادی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت در معرض ابتلا به گاستریت آتروفیک نیستند؛ اما شواهد موجود اندک هستند. عفونت هلیکوباکترپیلوری جز پیچیده‌ترین مواردی است که تاکنون به لحاظ میکروبیولوژیک و بالینی بشر با آن روبرو شده است. با توجه درصد بالای ابتلای مردم دنیا به این باکتری، یافتن عوامل ویرولانس باکتریایی به‌عنوان شناساگر بیماری‌های گوارشی شدید نظیر سرطان معده نیز یکی از اولویت‌های تحقیقاتی روز دنیا است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژن‌های cagA و babA در ایزوله‌های هلیکوباکترپیلوری کلونیزه در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفیک انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 100 بیمار مبتلا به ناخوشی‌های گوارشی مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان مهراد و لبافی نژاد تهران در سال 1397 انجام شد. تایید بیماران به عنوان گاستریت آتروفیک و نیز جداسازی باکتری به روش کشت و PCR بر اساس پروتکل‌های معتبر صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از تعداد 100 بیمار مورد مطالعه، نتیجه کشت باکتری برای 23 بیمار مثبت بود و از این میان 10 بیمار (43 درصد) دارای گاستریک آتروفیک، 6 بیمار (26 درصد) گاستریک حاد و 7 بیمار (31 درصد) زخم معده داشتند. در کل فراوانی ژن cagA در بین نمونه‌های کشت مثبت بررسی حاضر به میزان 52 درصد تعیین گردید. این میزان برای ژن babA به میزان 34درصد به‌دست آمد. بین حضور ژن cagA و بیماری گاستریت آتروفیک ارتباط آماری معنی‌دار یافت شد (P<0.05). حضور ژن babA با این که در گروه گاستریت آتروفیک معنی‌دار بود؛ ولی برای گروه‌های دارای گاستریت حاد و زخم معده قابلیت بالایی در شناسایی و تمیز بیماری نداشت.

نتیجه‌گیری: گونه‌های هلیکوباکترپیلوری حامل ژن cagA در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفیک با فراوانی بالایی قابل جداسازی هستند.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)