|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای ضیاء
محمدعلی ضیاء، منصور بیات، حسین خلخالی، سمیرا صفاری، دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : کاندیدا آلبیکنس فراوانترین عامل کاندیدیازیس دهانی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر عصاره آویشن و مورت با نیستاتین بر مهار رشد کاندیدا آلبیکنس در محیط آزمایشگاه انجام شد. روش بررسی : این مطالعه آزمایشگاهی روی 32 سویه کاندیدا آلبیکنس جدا شده از بیماران مبتلا به کاندیدیازیس دهانی انجام گردید. از روش Agar microdilution برای بررسی اثر عصارهها و نیستاتین استفاده شد. ابتدا سوسپانسیونی از سلولهای مخمری کاندیدا آلبیکنس و نیز یک رقت سریال از عصارهها و نیستاتین در محیط سابورودکستروزآگار تهیه و یک لوپ از سوسپانسیون کاندیدا روی محیط کشت جامد، کشت و در 25 درجه سانتیگراد انکوبه گردید. نتایج حاصل از رشد قارچ در طی 7 روز ثبت شد. یافتهها : حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد عصاره آویشن، مورت، مخلوط دو عصاره و سوسپانسیون نیستاتین به ترتیب برابر با 0.390 ، 12.5 و 0.780 میکروگرم بر میلی لیتر و 160 IU/ml بود. نتیجهگیری : عصاره آویشن در مقایسه با نیستاتین به عنوان یک داروی ضدقارچی در درمان کاندیدیازیس میتواند مورد استفاده قرار گیرد؛ اما عصاره مورت نمیتواند رشد کاندیدا آلبیکنس را مهار نماید.
نوشین پرورش، حسن ضیاءالدینی، راضیه عرفانی، مصطفی شکوهی، دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف:با توجه به اثرات مخرب عدم درمان اختلال نقص توجه / بیش فعالی (ADHD)، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلال نقص توجه / بیش فعالی و ارتباط آن با افسردگی در دانشجویان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 414 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سالهای 89-1388 انجام شد. غربالگری ADHD با پرسشنامه خودگزارشدهی ADHD بزرگسالان (ASRS) انجام شد. ADHD کودکی با پرسش از والدین و افسردگی با پرسشنامه بک ارزیابی شد. یافتهها :فراوانی ADHD بزرگسالی3.9%و فراوانی ADHD کودکی (بیشفعالی-کم توجهی- مرکب)8.5%به دست آمد. فراوانی افسردگی در افرادی که ADHD کودکی یا بزرگسالی داشتند؛ بیشتر بود. افسردگی با مقطع تحصیلی ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). به صورتی که در مقطع کارشناسی بیشترین میزان افسردگی و در مقطع کارشناسی ارشد کمترین میزان افسردگی گزارش شد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که افسردگی در افراد مبتلا به ADHD بزرگسالی و یا وجود سابقه ابتلا در کودکی، شایع است.
زهرا ضیاء، سیدابراهیم حسینی، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : استفاده روزافزون از تلفن همراه به حدی است که بسیاری از افراد از زمان جنینی تا پایان عمر در معرض تشعشعات آن قرار میگیرند. این مطالعه به منظور تعیین اثر امواج تلفن همراه در دوران بارداری موشهای صحرایی بر سطح سرمی تستوسترون، FSH، LH و سلولهای دودمانی جنسی زادههای 60 روزه نر انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی ماده باردار به 3 گروه 8 تایی کنترل، شم و تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل تحت هیچ موجی قرار نگرفت. گروه تجربی از ابتدای بارداری به مدت 14 روز و روزانه به میزان 4 ساعت در معرض امواج تلفن همراه قرار گرفت. گروه شم همین مدت در مجاورت تلفن همراه روشن بدون مکالمه قرار گرفت. پس از زایمان و بعد از بلوغ بهطور تصادفی 10 سر از زادههای نر گروههای مختلف جدا و پس از خونگیری، میزان هورمونهای جنسی مورد سنجش قرار گرفت. پس از بیهوشی و برداشتن بیضه وزن و اندازه آن تعیین گردید و با استفاده از روش هیستولوژیک شمارش سلولهای لایدیگ، سرتولی، اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید انجام شد.
یافتهها : وزن و حجم بیضهها، حجم لولههای اسپرمساز، حجم بافتهای بینابینی لولههای اسپرمساز، تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیتها، اسپرماتیدها و سروتولی در گروه تجربی در مقایسه با گروههای کنترل و شم کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). کاهش سلولهای لایدیگ، میزان FSH، تستوسترون و افزایش LH در گروه تجربی در مقایسه با گروههای کنترل و شم از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری : امواج تلفن همراه در دوران بارداری باعث کاهش سلولهای دودمانی اسپرم در زادههای نر بالغ میگردد؛ اما اثری بر هورمونهای تستوسترون، FSH و LH ندارد.
کیوان حجازی، سیدرضا عطارزاده حسینی، مهرداد فتحی، محمد مسافری ضیاءالدینی، مهدیه زعیمی، دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : سنتز پروتئین جفت نشده نوع یک (Uncoupling Protein 1: UCP-1) در بافت چربی نقش مهمی در ایجاد مقاومت در برابر تجمع چربی، پیشگیری از افزایش وزن و چاقی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی با شدتهای متوسط و زیاد بر سطح سرمی آیرزین و پروتئین جفت نشده نوع یک بافت (UCP-1) چربی سفید موشهای صحرایی نر چاق انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر چاق نژاد ویستار (وزن 250 الی 300 گرم، نمایه توده بدن بالای30 گرم برسانتیمتر مربع) به سه گروه تمرین هوازی با شدت متوسط، شدت بالا و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی هشت هفته، 5 جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه دویدن بود که به ترتیب گروه های متوسط و بالا آن را با سرعت 28 و 34 متر در دقیقه روی نوار گردان انجام دادند. 48 ساعت پس از دوره تمرین، سطح پروتئین UCP-1 و آیرزین اندازه گیری شد.
یافتهها : سطح پروتئین UCP-1 بافت چربی و آیرزین سرمی هر دو گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت و این افزایش تنها در گروه تمرین هوازی با شدت متوسط نسبت به گروه کنترل از نظر آماری معنیدار بود (p<0.05).
نتیجهگیری : 8 هفته تمرین هوازی به ویژه با شدت متوسط منجر به افزایش سطح پروتئین UCP-1 بافت چربی و آیرزین سرمی گردید.
مرتضی سنگدوینی، ضیاء فلاح محمدی، مرتضی اولادنبی، دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتروفی عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی از طریق افزایش مقدار سنتز پروتئین عضله که از مسیرهای سیگنالینگ مولکولی تنظیم میشود؛ اتفاق میافتد. راپامایسین در پستانداران (mTOR) یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر هایپرتروفی عضلانی است که از طریق فسفوریلاسیون پروتئین ریبوزومی 70 کیلو دالتونی S6 کیناز (p70S6K) باعث افزایش سنتز پروتئین در عضله میشود. نتایج درباره اثر تمرین ترکیبی بر این عوامل متناقض است. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی و ترکیبی مقاومتی-استقامتی بر پاسخهای phospho-mTOR و phospho-p70S6K در عضله اسکلتی موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در سن 8 هفته به طور تصادفی در سه گروه 8 تایی تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی مقاومتی-استقامتی و کنترل در شرایط یکسان آزمایشگاهی قرار گرفتند. گروه مقاومتی 5 جلسه در هفته و 10 تکرار بالا رفتن از نردبان یک متری با وزنهای آویزان بر دم را اجرا کردند. مقدار بار تمرینی هر موش صحرایی بین 80-30 درصد آزمون اضافه بار بیشینه بود که قبل از هر هفته اندازهگیری شد. گروه ترکیبی علاوه بر اجرای تمرین مقاومتی و بعد از 5 دقیقه استراحت، تمرین استقامتی که شامل دویدن روی تردمیل با افزایش تدریجی شدت و مدت دویدن در دوره تمرینی بود؛ اجرا کردند. بهطوری که زمان و سرعت دویدن بر روی تردمیل به تدریج از 10 دقیقه و سرعت 9 متر در دقیقه در هفته اول به 60 دقیقه و سرعت 30 متر در دقیقه در هفته پایانی رسید. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله خم کننده طویل انگشتان (Flexor Hallucis Longus: FHL) حیوانات استخراج و سطح پروتئینهای p-mTOR و p-p70S6K با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سطح p-mTOR در هر دو گروه تمرینی نسبت به کنترل بهطور معنیداری بیشتر بود (P<0.05) و تفاوت معنیداری بین گروههای تمرینی مشاهده نشد. با اینحال میزان p-p70S6K فقط در گروه مقاومتی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05)
نتیجهگیری: با توجه به این که در گروه ترکیبی در مقایسه با گروه مقاومتی، افزایش p-mTOR با افزایش p-p70S6K همراه نبود؛ میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً تمرین ترکیبی باعث کاهش پاسخهای سیگنالینگ اهداف پایین دستی mTOR میشود.
شکوفه صادقی، سیدجواد ضیاءالحق، دوره 25، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی ممکن است با اختلالات غده تیروئید مرتبط باشد. از طرفی برخی درمانها مانند اصلاح رژیم غذایی و فعالیت بدنی ممکن است بر کاهش چاقی اثربخش باشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرینات هوازی و رژیم غذایی مختلف بر سطح هورمونی و تغییرات هیستوپاتولوژیکی بافت تیروئید موشهای صحرایی نر چاق انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 25 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار سه هفتهای انجام شد. در ابتدا برای القاء چاقی 50 سر موش صحرایی بهمدت 12 هفته در معرض رژیم غذایی پرچرب شامل ۴۰ درصد چربی، ۴۰درصد پروتئین و ۲۰ درصد کربوهیدرات قرار گرفتند. پس از آن بر اساس شاخص لی، 25 موش صحرایی به صورت تصادفی در پنج گروه 5 تایی شامل کنترل سالم، چاق+ رژیم پرچرب، چاق+ رژیم معمولی، چاق+ رژیم پرچرب+هوازی، چاق +رژیم معمولی+ هوازی تقسیم شدند. بعد از القاء چاقی، به 2 گروه رژیم غذایی استاندارد شامل 20 درصد چربی، 10درصد پروتئین و 70 درصد کربوهیدرات داده شد. تمرینات هوازی 30 دقیقه در روز، 8 متر بر دقیقه طی 5 روز در هفته به مدت 8 هفته بر روی تردمیل جوندگان انجام شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام و بافت تیروئید برای مطالعات هیستوپاتولوژیک و 5 میلیلیتر خون برای تعیین سطح TSH، T3 و T4 بهوسیله کیت رادیوایمونواسی به آزمایشگاه ارسال شدند.
یافتهها: مقادیر سرمی هورمون TSH در گروههای دریافتکننده رژیم پرچرب نسبت به گروه کنترل و رژیم معمولی با و بدون فعالیت هوازی افزایش آماری غیرمعنیداری داشت. مقادیر هورمون T3 گروه دریافتکننده رژیم معمولی به همراه فعالیت هوازی نسب به گروههای کنترل، رژیم پرچرب و رژیم پرچرب به همراه فعالیت هوازی بهصورت معنیداری کمتر بود (P<0.05). از طرفی هورمون T4 در همه گروههای چاقی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیدار داشت (P<0.05) و تنها در گروه دریافتکننده رژیم معمولی به همراه فعالیت هوازی این مقادیر در سطح گروه کنترل بود. تغییرات زیادی در سلولهای فولیکولار، پارافولیکولار و فولیکول بافت تیروئید در گروه چاقی ادامهدهنده رژیم پرچرب بهدست آمد. این تغییرات در گروههای تغییر رژیم غذایی به سمت رژیم معمولی به تنهایی و همراه با فعالیت هوازی کاهش چشمگیری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: القاء چاقی موجب تغییرات ساختاری و بیوشیمیایی قابل توجه در تیروئید شد و ترکیب اصلاح رژیم غذایی به همراه فعالیت هوازی برای بهبود این تغییرات، موثرتر بود.
زهرا آقاجانی، سمیه رجبی، سیدجواد ضیاءالحق، دوره 26، شماره 3 - ( پاییز 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: متآمفتامین یک داروی بسیار اعتیادآور، با خطرات اجتماعی و روانی شدید است که بهطور گستردهای مورد سوء مصرف قرار میگیرد. این مطالعه به منظور تعیین اثر چهار هفته تمرین هوازی و مکمل بربرین بر بیان ژنهای گیرنده دوپامین 5 وPARP در بافت قلب موشهای مواجهه یافته با متآمفتامین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار بهصورت تصادفی در پنج گروه شش تایی شامل کنترل، متآمفتامین، متآمفتامین+ فعالیت هوازی، متآمفتامین+ بربرین و متآمفتامین+ فعالیتهوازی + بربرین تقسیم شدند. تزریق درون صفاقی متآمفتامین به میزان ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم و تمرین هوازی و مصرف بربرین (100 میلیگرم بر کیلوگرم) به مدت 4 هفته در دوره ترک در نظر گرفته شد. بیان ژن گیرنده دوپامین 5 وPARP با استفاده از روش Real time PCR مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن PARP در گروه آمفتامین (1.02±0.65) نسبت به گروه کنترل (1.02±0.24) و بیان ژن گیرنده دوپامین 5 در گروه آمفتامین (5.74±4.94) در مقایسه با گروه کنترل (4.76±2.63) اختلاف آماری معنیداری نداشت. بیان ژنهای PARP و گیرنده دوپامین 5 متعاقب فعالیت ورزشی به ترتیب شامل 1.01±0.55 و 4.30±1.96، مکمل بربرین به ترتیب شامل 0.61±0.25 و 2.97±1.45 و مداخله ترکیبی به ترتیب شامل 0.67±0.30 و 3.43±1.87 بودند که تفاوت آماری معنیداری بین گروهها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: القاء کوتاه مدت متآمفتامین تغییر معنیداری در بیان ژنهای گیرنده دوپامین 5 و PARP در قلب موشهای مواجهه یافته با متآمفتامین ایجاد نکرد.
|
|
|
|
|
|