|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای ضرغامی
قهرمان محمودی عالمی، حمیده عظیمی، دکتر مهران ضرغامی، دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: وجود اضطراب و کم جرات بودن منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی، تخریب توانایی های هوشی و یادگیری، کاهش تفکر انتزاعی و رکود استعدادها شده و همچنین با ایجاد معضلات اقتصادی، آثار زیانباری برای فرد، خانواده و اجتماع به بار خواهد آورد. روش های درمانی متعددی نظیر درمان های دارویی و غیردارویی جهت رفع اضطراب و افزایش جرات ورزی پیشنهاد شده است که یکی از درمان های غیردارویی (رفتاردرمانی)، آموزش قاطعیت می باشد. لذا با توجه به نتایج متناقض پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش قاطعیت، تحقیقی در این زمینه طراحی و به اجرا در آمد.مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی عرصه ای با گروه شاهد، ابتدا پرسشنامه های اضطراب آشکار و پنهان اسپیلبرگر و جرات ورزی گمبریل ریچی را بین کلیه دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامائی نسیبه ساری با روش سرشماری توزیع کرده و تعداد 60 تن از دانشجویانی که شدت اضطراب آنها در حد متوسط تا شدید و از لحاظ جرات ورزی ضعیف بودند را پس از همسان شدن بر اساس جنس، میزان علاقمندی به رشته تحصیلی، وجود یا عدم وجود استرس در یک ماه اخیر و میزان اضطراب و جرات ورزی انتخاب، سپس به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد 30 نفره تقسیم شدند. جهت گروه مورد در طی 6 هفته از قرار هفته ای یک جلسه به مدت 1.5 ساعت آموزش قاطعیت اجرا و برای گروه شاهد هیچ گونه آموزشی در نظر گرفته نشد. در پایان میزان اضطراب و جرات ورزی دانشجویان پرستاری دو گروه مورد و شاهد با استفاده از آزمون های آماری تی زوج مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.یافته ها: آزمون آماری تی زوج بیانگر آن است که کاهش میزان اضطراب آشکار و پنهان دانشجویان پرستاری در گروه مورد قبل و بعد از آموزش قاطعیت معنی دار بوده است P<0.05) و 4.97 t= اضطراب آشکار، 7.68 t= اضطراب پنهان(. همچنین براساس آزمون آماری تی زوج افزایش میزان جرات ورزی در گروه مورد قبل و بعد از آموزش قاطعیت نسبت به گروه شاهد معنی دار بوده است P<0.05) و 9.93-(t= .نتیجه گیری: با توجه به این که بالا بودن اضطراب و کاهش جرات ورزی بر عملکرد شغلی، تحصیلی و کارایی فردی تاثیر سو دارد و با عنایت به موثر بودن روش آموزش قاطعیت در کاهش اضطراب و افزایش جرات ورزی، پیشنهاد می شود که از آموزش قاطعیت به عنوان یک روش غیر دارویی جهت کاهش اضطراب و افزایش جرات ورزی دانشجویان پرستاری استفاده شود.
دکتر داوود فرزین، دکتر نازنین منصوری، دکتر طاهره یزدانی، دکتر پونه ابراهیمی، دکتر مهران ضرغامی، دکتر پریا آذری، دکتر سیدحمزه حسینی، دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : مس و روی عناصر نورواکتیوی هستند که میتوانند در طول فعالیت نورونی، در سیناپسها آزاد شوند. این دو عنصر در نوروپاتولوژی بیماری آلزایمر، desease Menkes، بیماری ویلسون ، desease Pick، سکته و تشنج نقش دارند. غلظتهای خونی مس و روی در بافتها، انعکاسی از حالتهای مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک است. منظور از مطالعه حاضر، بررسی سطوح پلاسمایی مس (Cu) و روی (Zn) در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقایسه نسبتهای پلاسمایی مس به روی آنها با گروه شاهد بود. روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی روی 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 50 داوطلب سالم که بت صورت تصادفی وارد مطالعه شدند، در مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. معیارهای خروج از مطالعه شامل بیماریهای روانی دیگر، حاملگی، بیماریهای اندوکرین، اتوایمیون، کبدی، کلیوی و همچنین مصرف داروهای تاثیرگذار بر متابولیسم مس و روی مانند داروهای ضدتشنج، کنتراسپتیو و گلوکوکورتیکوئید بود. نمونههای خونی به صورت ناشتا در ساعات 7 الی 9 صبح گرفته شد و غلظت پلاسمایی مس و روی آنها با استفاده از یک دستگاه جذب اتمی (Perkin Elmer GmbH) مورد سنجش واقع شد. آزمون تی دوطرفه برای تجزیه تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی مس در گروه مورد و شاهد به ترتیب 28±145 و 3±65 میکروگرم در دسیلیتر تعیین شد (05/0P<). میانگین و خطای معیار غلظت پلاسمایی روی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 2±67 و 4±81 میکروگرم در دسیلیتر تعیین گردید (05/0P<). نسبت میانگین مس به روی در گروه شاهد 04/0±87/0 و در گروه مورد 38/0±07/2 بود (05/0P<). نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده نقش مس و روی در پاتوفیزیولوژی بیماری اسکیزوفرنیا میباشد. علاوه بر این، ارزیابی نسبت مس به روی پلاسما میتواند به عنوان یک شاخص در بیماری اسکیزوفرنیا سودمند باشد.
افشین نقی زاده، مهران ضرغامی، انسیه بابایی، هدی رضایی روشن، حبیب اله خزایی، مجتبی یاسینی اردکانی، نورمحمد بخشانی، علی صحراییان، مجید ترابی ینگجه، سیدعطااله عقیلیان، دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشتر کسانی که خودکشی میکنند؛ از اختلالات روان پزشکی به ویژه افسردگی و اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد رنج میبرند. خطر خودکشی فقط مربوط به اختلالات عمده روان پزشکی به عنوان عامل خطر نیست. تمایل به ایده پردازی خودکشی به علل دیگر مانند بیماریهای جسمی نیز از عوامل مهم مرتبط با اقدام به خودکشی محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ایده پردازی خودکشی و رابطه آن با افسردگی و وضعیت سلامت عمومی در مراجعین به مراکز درمان اعتیاد ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 689 مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد استانهای یزد، خراسان رضوی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و کرمانشاه که تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند در سال 1397 انجام شد. برای نمونهگیری در مرحله اول هفت استان (خوشه) به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونهها به صورت در دسترس از مراکز درمان اعتیاد انتخاب شدند. ابزارهای مورد بررسی شامل پرسشنامه سلامت عمومی، سیاهه افسردگی بک و سنجه ایده خودکشی بک بودند.
یافتهها: 151 نفر (21.91%) دارای سابقه اقدام به خودکشی بودند. 218 نفر (31.6%) از افراد ایده پردازی خودکشی داشتند. بین افسردگی و ایده پردازی خودکشی (r=0.504) رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای سلامت عمومی در همه ابعاد آن و ایدهپردازی خودکشی رابطه خطی معنیدار وجود داشت (P<0.05). ایده پردازی خودکشی با خرده مقیاسهای علایم جسمانی، علایم اضطرابی و اختلال خواب و علایم افسردگی رابطه مثبت معنیدار (P<0.05) و بین کارکرد اجتماعی با ایده پردازی خودکشی رابطه معکوس معنیدار یافت شد (P<0.05).
نتیجهگیری: ایده پردازی خودکشی در یک سوم از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد کشور وجود دارد. متغیرهای افسردگی و وضعیت نامناسب سلامت عمومی میتواند منجر به ایده پردازی خودکشی گردد.
|
|
|
|
|
|