|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای صفدری
ندا پروین، افسانه کاظمیان، اعظم علوی، فرانک صفدری، علی حسن پور دهکردی، دکتر شهریار حسین زاده، عصمت علیدوست، دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : یائسگی بر سلامت روان و کیفیت زندگی زنان موثر است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی حمایتی بر وضعیت سلامت روان زنان یائسه در مراکز بهداشتی درمانی شهری شهرکرد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمهتجربی با انجام آزمون مقدماتی و نهایی بود. 46 زن یائسه ساکن و تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهرکرد در سال 1384 که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. جلسات گروه درمانی در گروه مورد انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرگ و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک در سه مرحله (آزمون اولیه، یکماه و یک و نیم ماه بعد) جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی تی و آزمون همبستگی انجام گردید.
یافتهها : پس از انجام گروه درمانی در تمام ابعاد سلامت روان زنان گروه مورد بهبودی حاصل شد (05/0P<). در گروه شاهد تغییر معناداری طی مراحل مختلف در وضعیت سلامت روان افراد مشاهده نشد. بین گروه شاهد و مورد در مراحل درمانی (1 ماه و 5/1 ماه بعد) تفاوت معنیداری در ابعاد سلامت روان وجود داشت (05/0P<). بین متغیرهای دموگرافیک و سلامت روان رابطهای مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که گروه درمانی حمایتی روی سلامت روان زنان یائسه تاثیر دارد. لذا با توجه به یافتههای پژوهش و در دسترس بودن منابع حمایتی و مشاورهای در سیستمهای بهداشتی درمانی، لزوم برگزاری جلسات گروهی مشابه در مراکز مختلف بهداشتی درمانی مطرح میگردد.
رضا مسعودی، فریدون خیری، علی صفدری، دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن، پیشرونده و تحلیل برنده غلاف میلینی سلولهای عصبی مرکزی است که تظاهرات و عوارض آن روی عزت نفس فرد اثر دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر برنامه خودمراقبتی مبتنی بر الگوی اورم بر عزت نفس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه نیمهتجربی به صورت قبل و بعد با حضور 34 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به کلینیک اعصاب بیمارستان آیتاله کاشانی شهرکرد طی سال 1387 با نمونهگیری در دسترس انجام شد. 8 جلسه برنامه آموزشی بر اساس نیازهای آموزشی بیماران و مبتنی بر الگوی اورم در طول سه ماه اجرا شد. پس از سه ماه پرسشنامه سنجش عزت نفس کوپراسمیت، مجدداً تکمیل و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-11.5 و آزمونهای تی زوجی ، ویلکاکسون و کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها : میانگین امتیاز عزت نفس بیماران قبل و بعد از مداخله به ترتیب 4.2+-60.7 و 3.5+-118.3 تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (P=0.001). بین مشخصات فردی نظیر سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، داشتن فرزند، شغل، میزان درآمد، مدت ابتلاء به بیماری و تعداد موارد بستری با میزان عزت نفس رابطه آماری معنیداری وجود نداشت. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بهکارگیری برنامه خودمراقبتی طراحی شده مبتنی بر الگوی اورم بر عزت نفس بیماران مولتیپل اسکلروزیس نتیجه موثری دارد. این برنامه که براساس نیازهای آموزشی و با رویکرد مدل علمی طراحی گردید؛ به عنوان یک مداخله پرستاری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس توصیه میشود.
فرانک صفدری ده چشمه، تهمینه صالحیان، مهدی صفری، نسرین اکبری، فاطمه دریس، محبوبه نوربخشیان، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اعمال جراحی شکمی و از جمله جراحیهای ژنیکولوژیک در بیماران سبب اختلال در حرکات معدی رودهای میشود. تغذیه زودرس و حرکت بیمار از مداخلات غیردارویی هستند که ممکن است در برگشت حرکات روده مفید واقع گردند. شروع زودرس تغذیه پس از سزارین هنوز بهطور روتین در بیمارستانها اجرا نمیشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر مایع درمانی خوراکی زودرس بر بازگشت عملکرد روده و رضایتمندی زنان نخستزا پس از عمل سزارین انتخابی تحت بیهوشی عمومی انجام شد. روش بررسی : این کار آزمایی بالینی روی 120 زن نخستزا پس از سزارین انتخابی تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان هاجر شهرکرد طی ششماه اول سال 1387 انجام شد. زنان به صورت تصادفی در دو گروه 60 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله تغذیه زودرس با مایعات شفاف 4 ساعت بعد از عمل، بدون در نظر گرفتن صدای روده و تغذیه جامد پس از سمع صدای روده انجام شد. تغذیه گروه کنترل 12 ساعت بعد از عمل با مایعات آغاز و در صورت تحمل، رژیم نرم و در وعده بعدی غذای معمولی دریافت نمودند. برگشت حرکات روده، زمان شروع حرکت بیمار، رضایتمندی و ترخیص از بیمارستان و عوارض در دو گروه با هم مقایسه گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-15 و آزمونهای آماری کایاسکوئر، تی تست، آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین فاصله زمانی سمع صدای روده (1.38±9.5 ساعت در برابر 2.5±12.5)، دفع گاز (3.61±15.7 در برابر 4.1±22.4 ساعت)، زمان احساس حرکات روده (1.99±10.8 در برابر 3.4±15.7 ساعت) و دفع مدفوع (3.65±18.9 در برابر 4.8±23.4 ساعت) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به صورت معنیداری کوتاهتر بود (P<0.05). راهرفتن و پایین آمدن از تخت در گروه مداخله (14.1 ساعت) زودتر از گروه کنترل (18.8ساعت) بود (P<0.05). رضایتمندی گروه مداخله به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که تغذیه زودرس مایعات بعد از عمل سزارین انتخابی در مقایسه با روش معمول با برگشت سریعتر حرکات رودهای، تحرک سریعتر فرد و افزایش رضایتمندی همراه است.
دکتر مسعود نیک فرجام، دکتر ایرج گودرزی، دکتر شفیقه پارسایی ارشد، ندا پروین، فرانک صفدری ده چشمه، دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اسکیزوفرنی اختلال روانی با عود مکرر میباشد. علیرغم وجود داروهای آنتیسایکوتیک تیپیک و آتیپیک، تعداد زیادی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به مونوتراپی با داروهای آنتیسایکوتیک پاسخ مناسبی نمیدهند. این مطالعه به منظور تعیین اثرات بالینی مصرف همزمان جینکوبیلوبا در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن تحت درمان با رسپریدون و بیپریدین انجام گردید. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن تحت درمان با رسپریدون بستری در بیمارستان سینای جونقان شهرکرد در سالهای 89-1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل قرص رسپریدون با دوز 2 میلیگرم 3 بار در روز به همراه قرص بیپریدین با دوز 2 میلیگرم 2 بار در روز به مدت 12 هفته دریافت نمودند. گروه مداخله قرص رسپریدون با دوز 2 میلیگرم 3 بار در روز، قرص بیپریدین با دوز 2 میلیگرم 2 بار در روز به همراه قرص جینکوبیلوبا با دوز 80 میلیگرم 3 بار در روز به مدت 12 هفته دریافت نمودند. قبل از انجام مداخله، انتهای هفتههای ششم و دوازدهم بعد از انجام مداخله پرسشنامه علایم مثبت و منفی اندرسون تکمیل گردید. علائم مثبت شامل توهمات، هذیانها، رفتارهای عجیب و غریب و اختلالات تفکر و علایم منفی شامل سطحی یا کندشدن عاطفه، ناگویی، بیارادگی - بیتفاوتی، عدم لذت، بیتفاوتی اجتماعی و بیتوجهی بود دادهها با استفاده از student t-test مقایسه شد. یافتهها : میانگین نمرات کسب شده پس از 12 هفته در خصوص علائم مثبت در گروههای مداخله 2.1+-55.7 و در کنترل 2.3+-74.4 تعیین گردید (P<0.05). این میزان در علائم منفی در گروههای مداخله 1.3+-63 و کنترل 1.8+-69.3 پس از 12 هفته تعیین گردید (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده اثربخشی بیشتر درمان ترکیبی جینکوبیلوبا و رسپریدون در بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در مقایسه با درمان این بیماران با رسپریدون به تنهایی میباشد.
|
|
|
|
|
|