|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای صدیقی
دکتر عطیه مخلوق، دکتر وحید مخبری، دکتر امید صدیقی، دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری های قلبی و عروقی، مهم ترین علت مرگ و میر در بیماران همودیالیزی محسوب می شود. امروزه گزارشاتی وجود دارد که نشان می دهد کاهش غلظت کارنیتین در بافت ها سبب تشدید نارسایی قلبی در بیمارانی که به طور مرتب همودیالیز می شوند، می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کارنیتین خوراکی بر عملکرد قلبی بیماران همودیالیزی بیمارستان های فاطمه الزهرا (س) و امام خمینی ساری و بیمارستان ولیعصر قائم شهر در سال 1382 انجام شد.مواد و روش ها: در این مطالعه، 20 بیمار که حداقل 3 ماه هفته ای سه نوبت تحت همودیالیز بوده اند و نارسایی قلبی داشته اند، انتخاب شده و پس از همسان سازی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. به گروه مورد قرص کارنیتین با دوز 1 گرم روزانه و به گروه شاهد پلاسبو تجویز شد. قبل از مطالعه و سپس 3 و 6 ماه پس از تجویز دارو، میزان کسر خروجی (E.F) و قطر پایان دیاستولی بطن چپ (LVEDD) بیماران با اکوکاردیوگرافی تعیین شد. نسبت قطر قلبی به قفسه سینه در گرافی سینه اندازه گیری شد و به طور هم زمان سطح هموگلوبین، کلسترول و تری گلیسرید پلاسما نیز تعیین گردید.یافته ها: شش ماه پس از درمان با کارنیتین1gr/day ، نسبت به گروه شاهد، هیچ گونه بهبود معنی داری در میزان کسر خروجی و قطر پایان دیاستولی بطن چپ و سطح لیپیدهای سرمی در بیماران مشاهده نگردید. در گروه مورد تنها میانگین درصد کسر خروجی بطن چپ به روش حجمی در ابتدای مطالعه و پس از 6 ماه تفاوت معنی داری داشته است. با این وجود، کارنیتین باعث بهبودی معنی داری بر آنمی در این بیماران گردید. (P<0.05).نتیجه گیری: کارنیتین روی عملکرد قلبی و لیپیدها اثر معنی داری ندارد ولی در بهبود آنمی این بیماران موثر است.
دکتر سیما صدیقی، دکتر سمیه سدنی، دکتر زهرا رضایی یزدی، دکتر محمدرضا هاتف، دکتر جلیل توکلی افشار، دکتر محمودرضا آذرپژوه، دکتر مهرداد آقایی، دکتر حبیب الله اسماعیلی، دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری التهابی چند سیستمی با علت ناشناخته میباشد. در بیماران مبتلا به لوپوس بیماری قلبی و عروقی علت اصلی افزایش مرگ و میر و ناتوانی محسوب میشود. HsCRP یک عامل التهابی تحت بالینی بوده و نقش یک عامل پیشآگهی کننده غیروابسته برای آترواسکلروزیس را در این بیماران ایفا میکند و افزایش هموسیستئین نیز میتواند باعث بیماری عروق کاروتید و انفارکتوس قلب و ترومبوز وریدهای عمقی شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان هموسیستئین و HsCRP در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک و ارتباط آن با عوامل خطر قلبی و عروقی و فعالیت بیماری انجام گردید.
روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (55 زن و 5 مرد) مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک فوق تخصصی روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و 30 فرد سالم (26 زن و 4 مرد) طی سالهای 87-1386 انجام شد. میزان هموسیستئین و HsCRP اندازهگیری شد. میزان LDL ، تریگلیسیرید، پرفشاری خون و نمایه توده بدنی برای افراد مورد مطالعه تعیین گردید. فعالیت بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک توسط فرمهای SLEDAI ارزیابی شد و بیمارانی که اسکور بیشتر یا مساوی 10 داشتند؛ به عنوان بیماری فعال درنظر گرفته شدند.
یافتهها : متوسط سن در گروه مورد و شاهد به ترتیب 10.3±28.8 سال و 9.13±33.8 سال بود. میانگین HsCRP در گروه شاهد 2.1±1.58 میلیگرم در دسیلیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 2.42±3 میلیگرم در دسیلیتر تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود. میانگین هموسیستئین در گروه شاهد 1.93±12.3 میکرومول در دسیلیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 8.13±24 میکرمول در دسیلیتر تعیین گردید (P<0.001). بیماری غیرفعال در 44بیمار (73.3%) و بیماری فعال در 16 بیمار (26.8%) دیده شد. فعالیت بیماری SLE بر مبنای متوسط Score SLEDAI معادل 15.37 بود و رابطه خطی معنیداری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE یافت نشد. میزان LDL ، تریگلیسیرید و پرفشاری خون از گروه مورد از عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05). HsCRP با BMI و افزایش تریگلیسیرید ارتباط آماری معنیداری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی معنیداری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE وجود نداشت؛ اما بین عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین و HsCRP ارتباط آماری معنیداری وجود داشت.
دکتر محمدرضا پورمند، هومن صدیقیان، زهرا عبدالصمدی، مریم کشت ورز، نادیا مردانی، صدیقه قورچیان، مرضیه حاجتی، دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : نایسریا مننژیتیدیس باکتری بیماریزای اجباری انسان میباشد که به طور گذرا در بخش فوقانی دستگاه تنفس کلونیزه شده و در صورت عدم وجود علائم بیماری فرد به عنوان ناقل موقت شناخته میشود. بررسی اپیدمیولوژی و جمعآوری اطلاعات در مورد وضعیت کلونیزاسیون، اقدام مؤثری در راستای طراحی به موقع برنامه واکسیناسیون خواهد بود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ناقلین حلقی نایسریا در دانش آموزان 12-10ساله شهر تهران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 364 دانشآموز پسر پایه چهارم و پنجم ابتدایی چهار دبستان مناطق یک، شش و سیزده تهران در بهار و زمستان سال 1387 انجام شد. نمونهگیری با استفاده از سواب استریل و کشت به روی محیط تایرمارتین آگار صورت گرفت. یافتهها : نایسریا مننژیتیدیس از ناحیه حلق هیچ دانشآموزی جدا نگردید. هیچیک از دانشآموزان مورد مطالعه دارای علائم بیماری نبودند. ناحیه حلق 3 نفر (0.8 درصد) از دانشآموزان کلاس پنجم ناقل نایسریا لاکتامیکا بود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده عدم حضور عامل اصلی ایجاد کننده مننژیت در اوروفارنکس دانشآموزان بود.
دکتر حسن بزم آمون، دکتر ایرج صدیقی، دکتر حسین اصفهانی، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سفتریاکسون به طور نسبتاً گسترده در درمان عفونتهای کودکان بهکار میرود و استفاده از آن ممکن است با عوارضی همراه باشد. این مطالعه به منظور تعیین تغییرات سونوگرافیک کیسه صفرا به دنبال مصرف داروی سفتریاکسون در کودکان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 60 کودک بستری یک ماهه تا 12 ساله (10 پسر و 50 دختر)، در بخش کودکان بیمارستان بعثت همدان طی سال 1386 انجام گرفت. سونوگرافی اولیه قبل از شروع سفتریاکسون و سونوگرافی مجدد پنج روز پس از شروع درمان انجام شد. در صورت وجود یافتههای غیرطبیعی (sludge یا سنگ صفراوی)، سونوگرافیهای مجدد هفتهای 2 بار در 2 هفته اول و سپس هر هفته یک بار تا از بینرفتن این تغییرات انجام شد. یافتهها : از 60 بیمار مورد مطالعه در10 نفر (16.5 درصد) تغییرات کیسه صفرا مشاهده شد. تمام بیماران با تغییرات صفراوی فاقد علائم بالینی بودند. 8 مورد از تغییرات (80 درصد) شامل سنگ و 2 مورد (20 درصد) شامل sludges صفراوی بود. طولانیترین زمان از بینرفتن این عارضه، 16 روز بعد از ایجاد آن بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که میزان بروز سنگ یا sludge صفراوی در جریان درمان با سفتریاکسون حدود 16.5 درصد و تقریباً مشابه سایر مطالعات میباشد.
امید صدیقی، صمد گلشنی، فائزه نیک زاد، دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماریهای قلبی - عروقی شایعترین علت مرگ و میر در بیماران همودیالیزی محسوب میشوند. هایپرتروفی و کاهش عملکرد سیستولیک بطن چپ از عوامل مهم پیشبینی کننده ناتوانی و مرگ و میر قلبی - عروقی در این بیماران است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه سطح سرمی تروپونین قلبی T و I با هایپرتروفی و کاهش عملکرد سیستولیک بطن چپ بیماران همودیالیزی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 56 بیمار همودیالیزی براساس یافتههای اکوکاردیوگرافی در دو گروه با هایپرتروفی بطن چپ (35 نفر) و بدون هایپرتروفی بطن چپ (21 نفر) در مراکز آموزشی - درمانی امام خمینی (ره) و فاطمه الزهرا (س) ساری انجام شد. سطح سرمی تروپونین قلبی T و I بیماران توسط نسل سوم کیتهای Elecys 2010 به روش Electro chemiluminscence immune assey مورد سنجش قرار گرفت. یافتهها : بیماران با هایپرتروفی بطن چپ بهطور معنیداری سطوح سرمی بالاتری از تروپونین قلبی T (نانوگرم بر میلی لیتر) (0.12±.099) را در مقایسه با بیماران بدون هایپرتروفی بطن چپ (0.05±0.37) نشان دادند (P<0.05). همچنین مقادیر تروپونین قلبی I گروه مورد (0.09±0.17) در مقایسه با گروه شاهد (0.09±0.13) بالاتر بود (P<0.05). بین سطح سرمی تروپونین قلبی T و I با کاهش عملکرد سیستولیک بطن چپ ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : سطح سرمی تروپونین قلبی T و I به عنوان شاخص کاهش عملکرد سیستولیک بیماران همودیالیزی کاربرد ندارد.
نوید رحیمی، نفیسه عبدالهی، سیما صدیقی، مهرداد آقایی، عاطفه رضاییفر، دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : لوپوس اریتماتوس سیستمیک یک بیماری خودایمن با تغییراتی در ارگانها و سلولهاست که باعث تظاهرات بالینی میگردد. آنتیبادی ضدنوتروفیل سیتوپلاسمی (Anti neutrophil cytoplasmic antibody: ANCA) شایع در واسکولیتها در لوپوس نیز گزارش شده و در مورد ارتباط آن با فعالیت بیماری گزارشات متنوعی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ANCA در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوس سیستمیک و ارتباط آن با فعالیت بیماری انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه مقطعی توصیفی 80 بیمار مبتلا به لوپوس ارجاعی به کلینیک روماتولوژی که بیماری آنها از سال 1391 لغایت 1394 براساس کرایتریای کالج روماتولوژی آمریکا (ACR) تشخیص داده شده بود؛ براساس فعالیت بیماری به دو گروه فعال و غیرفعال تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران از طریق پرسشنامه تکمیل و نمونه خون برای بررسی میزان سرمی ANCA با روش ELISA گرفته شد.
یافتهها : میانگین سنی بیماران 37.5±12.4 سال تعیین شد. از کل بیماران 7 نفر مرد (8.75%) و مابقی زن بودند. 27 بیمار (33.75%) دارای بیماری فعال و 53 بیمار (66.25%) دارای بیماری غیرفعال لوپوس بودند. تنها یک مورد از بیماران مبتلا به لوپوس ANCA مثبت داشت که بیمار فوق خانمی 45 ساله با سابقه 10 ساله نفریت لوپوسی بود که در زمان مطالعه، بیماری فعال داشت.
نتیجهگیری : در این مطالعه عدم وجود ارتباط بین وجود ANCA با فعالیت بیماری گزارش شد که علت آن میتواند بهخاطر تعداد کم موارد مثبت باشد.
|
|
|
|
|
|