[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations70403295
h-index3218
i10-index21682
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای صادقیان

محمدمهدی اصلانی، علی صادق شش پلی، سیاوش صادقیان، محمد یوسف علیخانی،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف :  اشریشیاکلی‌های تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) به سروتایپ‌های مختلفO تعلق داشته و یکی از عوامل اتیولوژیک اسهال می‌باشند. سویه‌های STEC نه تنها به عنوان عامل انتریت همراه با سالمونلاهای غیرتیفوئیدی و کمپیلوباکتر مطرح می‌باشند، بلکه عامل ایجاد دو عارضه مهم سندرم اورمی همولیتیک و کولیت هموراژیک نیز هستند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی اشریشیاکلی تولیدکننده شیگاتوکسین در بیماران با کولیت هموراژیک مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های تهران بود.

روش بررسی : در این پژوهش فراوانی اشریشیاکلی‌های تولیدکننده شیگاتوکسین (STEC) در افراد با کولیت هموراژیک در دو جمعیت انسانی شامل افراد مبتلا به کولیت هموراژیک (گروه بیماران 70 نمونه) و افراد دارای اسهال (گروه کنترل 70نمونه)در 6 ماه اول سال 1383 مورد بررسی قرار گرفت. برای جستجوی ژن stx و یافتن سویه‌های STEC از روش PCR و برای شناسایی سروگروپ‌های STEC از روش آگلوتیناسیون روی لام با استفاده از آنتی‌سرم‌های اختصاصی استفاده گردید. سپس با تکثیر ژن flic و برش محصول PCR با آنزیم HhaΙ و مقایسه با بانک اطلاعاتی ژن flic سروتیپ‌های سویه‌ها مشخص گردید.

یافتهها : 2 نمونه (9/2 درصد) از جمعیت بیماران مبتلا به کولیت هموراژیک و 12 نمونه (1/17 درصد) از جمعیت افراد اسهالی دارای STEC بودند. این یافته‌ها حاکی از آن است که بین جداسازی STEC و کولیت هموراژیک ارتباط معنی‌داری وجود نداشت. ولی بین اسهال و جداسازی STEC رابطه معنی‌داری وجود داشت(05/0P<). سروتیپ‌هایی که دراین مطالعه جدا شدند عبارتند از: O142:H48 در گروه بیماران و O111:H23,O26:H4,O126:H6,O126:H47 در گروه کنترل که در هیچ گزارشی از آنها به عنوان عامل کولیت هموراژیک یاد نشده است.

نتیجهگیری : با توجه به نتایج به دست آمده، رابطه مشخصی میان STEC و کولیت هموراژیک در جمعیت مورد مطالعه این تحقیق مشاهده نشد. عدم وجود ارتباط بین جداسازی  STEC و کولیت هموراژیک می‌تواند ناشی از عدم وجود سروتیپ‌های شایع در این عارضه مانند سروتیپO157:H7 در ایران باشد.


مهرانگیز راوریان، محمدهادی صادقیان، سعید ابراهیم زاده، دانیال دانشور،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : در مطالعاتی ارتباط احتمالی بین لوسمی حاد و برخی گروه‌های خونی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی گروه‌های خونی در بیماران مبتلا به لوسمی‌های حاد انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 214 بیمار (132 مرد و 82 زن) مبتلا به لوسمی حاد بستری شده در بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سال‌های 86-1380 و 117026 داوطلب سالم اهداء کننده خون به عنوان گروه شاهد بررسی شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و گروه خونی بیماران و افراد سالم به ترتیب از پرونده‌های موجود در بایگانی بیمارستان و سازمان انتقال خون استخراج گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Chi-Square ، فیشر و Odds ratio تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : فراوانی گروه‌های خونی A ، B ، AB ، O و RH مثبت به ترتیب در گروه بیماران مبتلا به لوسمی‌های حاد 23.8%، 32.8%، 7%، 36.4% و 90.7% و در افراد سالم به ترتیب 29.8% ، 27.4% ، 8.9% ، 33.9% و 88.3% تعیین شد. آزمونOdds Ratio  ارتباط معنی‌داری را بین گروه‌های خونی و خطر ابتلاء به لوسمی حاد نشان نداد. آزمون Odds ratio رابطه معنی‌داری بین گروه‌های خونی B و خطر ابتلاء به لوسمی حاد در جنس مونث را نشان داد (OR=0.571, 95% CI: 0.358-0.908, P=0.021)

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که گرچه فراوانی گروه‌های خونی (RH, ABO) در بیماران مبتلا به لوسمی حاد مشابه افراد سالم است؛ اما احتمالاً افراد با گروه خونی B دارای شانس بیشتری برای ابتلاء به لوسمی لنفوبلاستیک حاد در جنس مونث می‌باشند.


مهدی صادقیان، ذات الله عاصمی، منصوره صمیمی، زهره طبسی، پروانه صانعی، احمد اسماعیل زاده،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : برای بهبود پیامدهای بارداری در بیماران مبتلا به دیابت بارداری، راهکارهایی از قبیل اصلاح شیوه زندگی، مداخلات غذایی و در صورت ضرورت استفاده از عوامل خوراکی کاهش قندخون و تزریق انسولین به کار گرفته می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر چهار هفته رژیم غذایی به منظور توقف پرفشاری خون بر پیامد دیابت بارداری انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 52 زن مبتلا به دیابت بارداری به طور تصادفی در دو گروه 26 نفری کنترل و رژیم غذایی به‌منظور توقف پرفشاری خون (گروه مداخله) طی مدت 4 هفته قرار گرفتند. رژیم غذایی گروه کنترل شامل 45-55% کربوهیدارت، 15-20% پروتئین و 25-30% چربی بود. رژیم غذایی گروه مداخله غنی از میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل و محصولات لبنی کم‌چرب و دارای مقادیر کمتری از چربی‌های اشباع، کلسترول و غلات تصفیه شده با مقادیر سدیم 2400 میلی‌گرم بر لیتر بود. پس از مداخله تغذیه‌ای نوع زایمان، انسولین درمانی و میزان افزایش مایع آمنیوتیک در زنان باردار ارزیابی شد. قد، وزن، دورسر و معیار پاندرال (ponderal) نوزادان طی 24 ساعت اول بدو تولد ثبت گردید. یافته‌ها : نیاز به عمل سزارین در گروه مداخله (46.2%) به صورت معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل (80.8%) کاهش یافت (P<0.05). درصد نیاز به انسولین درمانی در گروه مداخله (23%) به صورت معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل (73%) کاهش یافت (P<0.05). نوزادان متولد شده از مادران گروه مداخله در مقایسه با نوزادان متولد شده از مادران گروه کنترل به‌طور معنی‌داری وزن کمتر، دور سر کمتر و معیار پاندرال کمتری داشتند (P<0.05). نتیجه‌گیری : مصرف رژیم غذایی به منظور توقف پرفشاری خون به مدت 4 هفته در زنان مبتلا به دیابت بارداری منجر به بهبود پیامدهای حاصل از بارداری گردید.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)