[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations72772930
h-index3317
i10-index21465
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای شاکریان

حلیمه وحدت پور، سعید شاکریان، علی اکبر علی زاده، سیدرضا فاطمی طباطبائی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوه زندگی کم تحرک و افزایش وزن، خطر توسعه بیماری‌های قلبی‌ و عروقی را افزایش می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف مکمل زنجبیل بر تغییرات لاکتات دهیدرژناز (Lactate dehydrogenase: LDH) و کوفتگی عضلانی تاخیری دختران دارای اضافه وزن به دنبال فعالیت برونگرای وامانده ساز انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 22 دانشجوی دختر دارای اضافه وزن در دانشگاه شهید چمران اهواز به‌طور تصادفی در گروه‌های کنترل (10 نفر) و مداخله (12 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله روزانه 2 گرم پودر زنجبیل، هر وعده یک کپسول، حاوی یک گرم پودر زنجبیل، و گروه کنترل (دارونما) روزانه دو کپسول حاوی نشاسته، به مدت دو هفته مصرف نمودند. فعالیت بدنی شامل دو جلسه فعالیت برونگرا وامانده ساز (شیب منفی بر روی تردمیل، یک جلسه قبل از مکمل‌دهی و یک جلسه بعد از دو هفته مکمل‌دهی) اجرا شد. نمونه‌های خونی طی 4 مرحله به منظور سنجش تغییرات LDH اخذ و نیز از پرسشنامه درد (Visual Analogue Scale: VAS) برای سنجش کوفتگی تاخیری در دو دوره قبل و بعد از مصرف مکمل زنجبیل استفاده گردید.

یافته‌ها: تمرین برونگرا باعث افزایش میزان LDH و کوفتگی عضلانی تاخیری بعد از فعالیت گردید (P<0.05). مصرف دو هفته مکمل زنجبیل باعث کاهش آماری معنی‌دار میزان LDH و کوفتگی عضلانی تاخیری گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری: مصرف زنجبیل می‌تواند بر کاهش آسب عضلانی و کوفتگی عضلانی تاخیری ناشی از فعالیت برونگرا در دختران با اضافه وزن موثر باشد.


سمیه فخری، فاطمه فخری، سعید شاکریان، علی‌اکبر علی‌زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت‌بدنی و استفاده از مکمل‌های گیاهی می‌تواند آنزیم‌های کبدی را تحت تاثیر قرار دهد. کورکومین، ماده مؤثر (دی فرولوئیل متان) زردچوبه است که دارای خواص آنتی‌اکسیدانی، ضدباکتریایی، ضدقارچی، ضدویروسی، ضدالتهابی و ضدتکثیری است و می‌تواند نقش مهمی در جلوگیری از فیبروز کبدی داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر شش هفته تمرین تناوبی شدید (high intensity interval training: HIIT) همراه با مصرف مکمل نانوکورکومین بر سطوح سرمی آنزیم‌های کبدی دانشجویان دختر دارای اضافه‌ وزن انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز دارای اضافه‌وزن با میانگین ‌سنی 1.32±21.7 سال و نمایه توده بدنی 2.46±27.8 کیلوگرم‌ بر متر مربع در سال 1397 انجام شد. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلی‌گرمی)، ‌تمرین، تمرین توام با دریافت مکمل نانوکورکومین (روزانه یک کپسول 80 میلی‌گرمی) قرار گرفتند. گروه‌های تمرین هفته‌ای سه جلسه به‌مدت شش هفته تمرین HIIT را با حداکثر‌ ضربان ‌قلب (سه جلسه ‌در هفته) اجرا نمودند. نمونه‌های خونی برای اندازه‌گیری سطوح ‌سرمی آنزیم‌های کبدی (ALT،AST و ALP) قبل و بعد از دوره‌ مداخله گرفته شد.

یافته‌ها: سطح‌ سرمی AST و ALT در گروه تمرین – مکمل نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی داری یافت (P<0.05) و این کاهش در مقایسه با پیش آزمون نیز معنی دار بود (P<0.05)؛ اما در سطح ALP تغییرات آماری معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد مصرف مکمل نانوکورکومین همراه با اجرای تمرینات ‌تناوبی ‌با شدت بالا، تاثیر مطلوبی در بهبود برخی شاخص‌های کبدی دختران دارای اضافه وزن دارد.


ساره شاکریان، آسیه فخاری، الهام فخاری،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های پریودنتال شیوع بالایی در بیماران دیابتیک داشته و آگاهی آنها از ارتباط بین پریودنتیت ودیابت در کنترل گلوکز خون و پیشرفت پریودنتیت موثر است. این مطالعه به منظور تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد بیماران دیابتی با بیماری پریودنتال در شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 300 بیمار دیابتی نوع یک یا نوع دو (136 مرد و 164 زن) مراجعه کننده به چند مرکز دولتی در شهر گرگان با نمونه‌گیری تصادفی ساده طی سال 1398 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سطح آگاهی، نگرش و عملکرد در پرسشنامه‌ای تکمیل گردید.

یافته‌ها: میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خوب بیماران مبتلا به دیابت به ترتیب 51.7% ، 44.3% و 25% ارزیابی شد. بین عملکرد بیماران دیابتی در خصوص بهداشت دهان با جنسیت و سطح تحصیلات ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). عملکرد مناسب در خانم‌ها و افراد با سطح تحصیلاتی بالاتر بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: بیش از نیمی از بیماران مبتلا به دیابت شهر گرگان دارای آگاهی و نگرش متوسط تا خوبی در رابطه با بیماری پریودنتال بودند؛ اما عملکرد آنها متوسط تا ضعیف ارزیابی شد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4703
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)