|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای سپهری
حمید سپهری، دکتر مظفر رضوانی پور، دوره 2، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1379 )
چکیده
ترکیبات مختلفی تحت عنوان مسدود کننده های کانال کلسیمی شناسایی شده اند. قوی ترین گروه این ترکیبات، مشتقات 1 و 4 دی هیدروپیریدین می باشند که معروفت ترین آنها نیفیدپین است. رابطه ساختمان و اثرات این دسته از ترکیبات، به طور گسترده ای مورد بررسی قرار گرفته است. ما در این مطالعه، به بررسی توانایی مشتقات جدید دی هیدروپیریدین در مهار کانال کلسیمی نوع L در مقایسه با نیفیدپین، روی عضله صاف ایلئوم موش صحرایی پرداختیم. در این ترکیبات در موقعیت 4 حلقه پیردین به جای گروه 2- نیتروفنیل، 1- متیل - 2 متیل سولفوتیل یا متیل تیو - 5 ایمدازول قرار گرفته است. آزمایش ها روی موش صحرایی نژاد ویستار ( با وزن 250 تا 350 گرم) انجام شد. در این بررسی ما قطعات 2 سانتی متری ایلئوم را به داخل لوله مرکزی حمام بافت که حاوی 10 سی سی محلول کربس اکسیژن دار شده با دمای 37 درجه سانتی گراد بود منتقل کردیم و انقباضات آن را با ترانسدیوسرایزوتونیک به وسیله دستگاه فیزیوگراف ثبت نموده ایم. با اضافه کردن 1.1 سی سی محلول کلرو پتاسیم 800 میلی مولار به محلول کربس حمام بافت، حداکثر انقباض در عضله صاف روده ایجاد می شد. سپس آنقدر نیفیدپین و یا ترکیبات مورد بررسی به محیط اضافه کردیم تا 50 درصد انقباض ایجاد گردد (IC50). آنگاه قدرت اثر ترکیبات مورد بررسی را با نیفیدپین مقایسه نمودیم. مقایسه نتایج به دست آمده نشان داد که استرهای قرینه با افزایش طول زنجیره استری، قدرت اثر آنها کاهش می یابد و در استرهای ناقرینه، با افزایش طول زنجیره استری در یک طرف، قدرت ترکیبات مربوطه افزایش پیدا می کند
دکتر منوچهر اشرف پور، دکتر حمید سپهری، دکتر افسانه الیاسی، دکتر رضا صغیری، جواد فحانیک بابایی، دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : نقش کانالهای یونی بهطور فزایندهای در پاتوژنز بیماریها مورد توجه قرار گرفته است و در این میان کانالهای کاتیونی اهمیت ویژهای دارند. دیابت ملیتوس بیماری شایعی است که ایجاد آن را به اختلال عملکرد کانالهای یونی نسبت دادهاند؛ ولی مشخص نیست که در دیابت چه تغییری در کانالهای یونی ارگانلهای داخل سلولی اتفاق میافتد. این مطالعه به منظور ارزیابی ویژگیهای فعالیت تککانال کاتیونی شبکه آندوپلاسمی هپاتوسیت موشهای صحرایی دیابتیشده با استرپتوزوسین انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی با استفاده از موشهای صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±190 گرم در دو گروه کنترل و دیابتی انجام شد. موشها با تزریق یک دوز mg/kg 65 استرپتوزوسین (STZ) داخل صفاقی دیابتی شدند. استخراج وزیکولهای شبکه آندوپلاسمی از طریق خارج کردن کبد موش صحرایی و هموژنیزه نمودن آن و سپس با انجام مراحل مختلف اولتراسانتریفیوژ صورت گرفت. غشاء دو لایه لیپیدی با استفاده از فسفاتیدیلکولین و بر روی منفذی بهقطر 250 میکرومتر که بین دو محفظه cis و trans قرار داشت؛ تشکیل شد. الحاق وزیکولهای RER در BLM با سوزن دندانپزشکی و با لمس ملایم و ظریف غشاء انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل برخی از ویژگیهای الکتروفیزیولوژیک فعالیت کانال از نرمافزار PClamp9 و آزمون آماری منویتنی استفاده گردید. یافتهها : در گروه دیابتی دامنه جریانات عبوری از کانال در ولتاژهای بالاتر از 30+ میلیولت در مقایسه با گروه کنترل تغییر آماری معنیداری پیدا نکرد؛ اما احتمال بازبودن کانال (Po) در این گروه بهطور قابل توجهی کاهش یافت (P<0.05). تغییر شدیدتر فعالیت کانال مورد مطالعه در ولتاژهای پایینتر از پتانسیل معکوس دیده شد و علاوه بر افزایش آماری معنیدار Po کانال (P<0.05)، دامنه جریان کانال نیز بهطور معنیداری کاهش نشان داد (P<0.05). میانگین دامنه جریان و احتمال باز بودن کانال در ولتاژ 40+ میلیولت در گروه کنترل بهترتیب 2.14±17 پیکوآمپر و 0.01±0.68 که در گروه دیابتی به 2.5±18.5 و (P<0.05) 0.03±0.26 رسید؛ ولی در ولتاژ 10- میلیولت متوسط دامنه جریان و Po کانال در گروه کنترل بهترتیب 2.14±-22.3 پیکوآمپر و 0.1 بود که در گروه دیابتی این مقادیر 0.08±13.1- و 0.03±0.62 تعیین شد. نتیجهگیری : بهنظر میرسد که کانال کاتیونی RER در تغییرات متابولیکی ناشی از دیابت قندی دچار تغییرات میشود و احتمالاً دیابت از طریق ایجاد استرسهای متابولیسمی سبب تغییر رفتار و نحوه باز و بسته شدن کانال کاتیونی RER میگردد.
محمد نصرتی، حمید سپهری، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آتورواستاتین یک عضو چربی دوست خانواده استاتین است که جز داروهای ضدهیپرلیپیدمیک است. شواهد زیادی دال بر اثر محافظتی آتورواستاتین بر روی اعمال شناختی مغز وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آتورواستاتین بر حافظه فضایی موشهای دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (سن 2±60 هفته) انجام شد. موشها در 5 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروهها شامل کنترل، کنترل- آتورواستاتین و شم (دریافت رژیم غذایی پرچرب برای 8 هفته) و گروههای دریافت کننده رژیم پرچرب + آتورواستاتین (با دوزهای 10 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 4 هفته) بود. یادگیری و حافظه فضایی با استفاده از ماز آبی موریس در یک دوره شش روزه شامل 5 روز آموزش و روز آخر، روز آزمون (روز probe) اندازهگیری شد.
یافتهها: رژیم غذایی پرچرب باعث کاهش یادگیری و عملکرد ضعیف حافظه در دوره آموزش و probe نسبت به گروه کنترل گردید و همچنین در روز probe نیز گروه پرچرب مدت زمان کمتری را در ربع هدف سپری نمود (P<0.05). تیمار با آتورواستاتین بعد از دریافت رژیم غذایی پر چرب باعث بهبود حافظه نسبت به گروه پرچرب گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: درمان کوتاه مدت (4 هفته) با آتورواستاتین در موشهای صحرایی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب میتواند حافظه فضایی آنها را بهبود ببخشد.
|
|
|
|
|
|