[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71883390
h-index3219
i10-index22085
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
15 نتیجه برای زند

سید رضا برزو، محسن صلواتی، میترا زندیه، علی‎رضا زمان پرور، بیتا ترکمان،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: کاتترهای محیطی داخل وریدی دارای عوارض زیادی هستند که پیشگیری از آن یکی از مهم ترین اهداف پزشکی محسوب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر به کارگیری پانسمان با گاز استریل در میزان بروز فلبیت و عفونت موضعی ناشی از کاربرد وریدی بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی صورت گرفت. مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی روی 64 بیمار بستری در بخش CCU و POST CCT بیمارستان امام حسین (ع) ملایر انجام گرفت. 32 بیمار در گروه تجربی (با استفاده از پانسمان با گاز استریل) و 32 بیمار در گروه کنترل (به طور روتین با چسب) به صورت تصادفی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات کاتتر وریدی به طریقه استریل توسط یک نفر در دست بیمار جایگذاری شد. سپس گاز استریل در روی ناحیه کاتتر برای گروه تجربی (برای گروه کنترل طبق روتین بخش) قرار می گرفت. پس از جایگذاری هر 12 ساعت به مدت 72 ساعت محل از نظر قابلیت یا عفونت مورد بررسی قرار می گرفت. در صورت بروز فلبیت و یا گذشت 72 ساعت سر پلاستیکی آنژیوکت با تیغ بیستوری استریل از بدنه جدا و به لوله آزمایش استریل حاوی ماده مغذی انتقال و در کمترین زمان ممکن به آزمایشگاه فرستاده می شد تا در محیط کشت توسط یک نفر کشت داده شود و در صورت رشید تعداد 15 کلنی در هر بشقابک همراه با وجود علایم نتیجه کشت مثبت تلقی می شد. یافته ها: اکثریت (65.6 درصد) افراد دو گروه سنی بین 70-61 سال بودند، 53.1 درصد افراد هر دو گروه بی سواد و اکثریت افراد هر دو گروه (59.4درصد) دارای ایسکمی میوکارد بودند. محل کاتتر در گروه تجربی 53.1 درصد در دست چپ و در گروه کنترل 53.1 درصد در دست راست بود. از نظر نوع داروی مصرفی 44.1 درصد افراد در هر دو گروه از دو داروی هپارین و بازکننده عروق استفاده می کردند. نتایج پژوهش در مورد فلبیت با 0.05
تینا دادگر، دکتر عزت الله قائمی، مسعود بازوری، دکتر مهدی آسمار، دکتر معصومه مازندرانی، دکتر اختر سیفی، دکتر هومان بیات،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : عفونت‌های ایجاد شده به وسیله استافیلوکوکوس اورئوس‌های مقاوم به متی‌سیلین و اگزاسیلین عمدتاً با منشاء بیمارستانی هستند که در بسیاری از کشورهای جهان در حال افزایش است. به همین دلیل محققان نیز تلاش‌های زیادی برای یافتن ترکیبات جدید به عنوان جایگزین مناسب این آنتی‌بیوتیک‌ها انجام داده‌اند. این مطالعه نیز به منظور بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره الکلی 20 گونه از گیاهان دارویی استان گلستان علیه سویه‌های بالینی و استاندارد استافیلوکوکوس اورئوس حساس و مقاوم به متی‌سیلین انجام شد. روش بررسی : در این تحقیق عصاره‌گیری اکالیپتوس، نعناء، رزماری، آویشن باغی، گل راعی، سیاه دانه، درخت پیرو، گزنه، سیر، زرشک، کلزا، افسنطین، بابونه، زیره سبز، پنبه، اسپند، گل مخروطی ارغوانی، درمنه، گز و انار به روش پرکولاسیون و استخراج حلال نیز به کمک پمپ خلا انجام شد. بررسی اثر ضدباکتریایی عصاره اتانولی گیاهان علیه سویه‌های MRSA و MSSA به روش انتشار در آگار و به کمک دیسک انجام شد. هر آزمون سه بار تکرار گردید و میانگین قطر هاله عدم رشد روی محیط مولرهینتون آگار اندازه‌گیری و ثبت و خاصیت ضدباکتریایی عصاره‌ها با هم مقایسه گردید. سپس با استفاده از روش microdilution Broth حداقل غلظت بازدارنده از رشد (MIC) گیاهانی که بهترین اثر را در روش دیسک – دیفیوژن داشتند، تعیین شد. یافته ها : از بین 20 گیاه مورد بررسی عصاره اتانولی 8 گیاه اوکالیپتوس، اسپند، درمنه، سیاه‌دانه، زرشک، گل راعی، انار و گز در روش دیسک – دیفیوژن بهترین اثر آنتی‌استافیلوکوکی را با توجه به قطر هاله عدم رشد نشان دادند، به طوری که حداکثر میانگین قطر هاله عدم رشد آنها 4/22 میلی‌متر ارزیابی شد. کمترین مقدار MIC این گیاهان mg/ml 01/0 مربوط به گیاه انار بود. همچنین قطر هاله عدم رشد گیاهان مورد بررسی در اکثر موارد روی سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین بیش از سویه‌های حساس بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که گیاهان درمنه، زرشک، اوکالیپتوس، اسپند و گل راعی، سیاه دانه، انار و گز دارای بیشترین اثرات ضدباکتریایی سویه‌های MSSA و MRSA می‌باشند. البته کاربرد بالینی این گیاهان نیازمند مطالعات بیشتر و وسیع‌تری می‌باشد.
دکتر علیرضا مفید، دکتر سیداحمد سیدعلی نقی، دکتر سعید زندیه، دکتر طاهره یزدانی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نعوظ از شایع‌ترین عوارض دیابت است و سبب کاهش کیفیت زندگی مردان دیابتی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال نعوظ و برخی از عوامل خطر آن در بیماران مرد دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 700 مرد دیابتی 20 تا 69 ساله مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینا و مرکز درمانی ابوذر تهران طی سال‌های 83-1381 انجام شد. برای تعیین اختلال نعوظ در بیماران از پرسشنامه IIEF استفاده گردید. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار SPSS-10 و آزمون‌ آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند و آلفای کمتر از 05/0 سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد. یافته‌ها : فراوانی اختلال نعوظ در 1/35 درصد بیماران مشاهده شد. فراوانی اختلال نعوظ در بیماران دیابتی نوع یک و دو به ترتیب 8/25 درصد و 7/36 درصد بود (P<0.05). اختلال نعوظ خفیف، متوسط و شدید به ترتیب برابر 6/5، 3/19 و 3/10درصد بود. اختلال نعوظ از 7/9درصد در سنین 30-20 سال به 4/43درصد در سنین بالای 60 سال رسید (P<0.05). مدت ابتلای 5-1 سال (4/25درصد) در مقایسه با مدت ابتلای 11-6 سال (3/34درصد) و 30-12 سال (5/43درصد) با شیوع کمتر اختلال نعوظ همراه بود (P<0.05). شیوع اختلال نعوظ در افرادی که به خوبی تحت کنترل قند نبودند؛ افزایش چشمگیری داشت. اختلال نعوظ در کنترل قند خوب، متوسط و بد به ترتیب برابر 4/28، 0/39 و 4/44درصد بود (P<0.05). بین اختلال نعوظ و نوع درمان، نوع دیابت و مصرف سیگار رابطه معناداری وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کنترل مناسب قندخون و کاهش مصرف سیگار برای کاهش اختلال نعوظ در بیماران دیابتی ضروری به نظر می‌رسد.
دکتر رحیم تقوی، دکتر رضا مهدوی، دکتر محمدرضا دارابی، دکتر بهروز زندی، دکتر محمد بادصبا، دکتر محمدرضا تیموری،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری (CTA) یک روش کم‌تهاجمی برای تصویربرداری عروق بدون عوارض دستکاری مستقیم عروق بزرگ است و کاربردهای عمده آن در ارولوژی شامل ارزیابی عروق کلیه برای آمادگی نفرکتومی فرددهنده، تشخیص عروق خارجی در ارزیابی تنگی اتصال حالب به لگنچه و تشخیص تنگی شریان کلیه می‌باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی عروق کلیه قبل از عمل دهنده‌های زنده کلیه با استفاده از آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و آنژیوگرافی متداول و مقایسه با یافته‌های حین عمل انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی وضعیت عروق کلیوی 70 دهنده زنده کلیه با روش آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و 30دهنده زنده کلیه با روش آنژیوگرافی متداول قبل از عمل با وضعیت عروق کلیه این بیماران در هنگام عمل توسط دو مشاهده‌گر در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد طی اسفند 1385 لغایت اردیبهشت 1387 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها : در گروه آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری در دو بیمار دو ورید اصلی کلیه حین عمل مشاهده شد که در آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری گزارش نشده بود. در گروه آنژیوگرافی متداول در یک بیمار حین عمل دو ورید اصلی کلیه مشاهده شد که با روش آنژیوگرافی متداول مشخص نشده بود. در هر دو گروه شریان‌های فرعی کلیه تشخیص داده شده بود. دقت برای تشخیص آناتومی شریان اصلی کلیه در آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و آنژیوگرافی متداول 100% بود. دقت تشخیصی آناتومی ورید اصلی کلیه برای آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری 97.1% و برای آنژیوگرافی متداول 96.6% به دست آمد.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که دقت تشخیصی روش آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و روش آنژیوگرافی متداول در مورد عروق اصلی کلیه تقریباً یکسان می باشد.

کلید واژه‌ها : آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری ، آنژیوگرافی ، دهنده زنده کلیه


دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر آزاده سادات زنده باد، هادی رحیم زاده، دکتر سیما بشارت، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر عبدالوهاب مرادی، عبدالجلیل ساریخانی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : استان گلستان در شمال ایران یکی از مناطق پرخطر سرطان مری در جهان می‌باشد. مطالعات متناقضی در رابطه با ارتباط میزان سلنیم و بروز سرطان دستگاه گوارش فوقانی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان سلنیوم موجود در خاک و سرطان مری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه اکولوژیک در سال 1386 انجام و در طی آن استان گلستان براساس طول و عرض جغرافیایی به 135 بلوک تقسیم‌بندی شد. یک نمونه خاک از مرکز هر بلوک جمع‌آوری و سپس میزان سلنیوم در نمونه‌های خاک با روش جذب اتمی اندازه‌گیری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی انجام گردید. سطح معنی‌داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار میزان سلنیوم موجود در خاک استان گلستان 1.61+-3.7 میلی‌گرم بر کیلوگرم به دست آمد. ارتباط مستقیمی بین میزان سلنیوم خاک و میزان بروز استاندارد شده سنی (ASR)سرطان مری در استان گلستان دیده شد (P=0.03, Pearson correlation coefficient=0.19). میانگین میزان سلنیوم خاک در منطقه پرخطر سرطان مری (4.13 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به‌طور معنی‌داری بیشتر از منطقه کم‌خطر (3.39 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بود (P=0.01). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلنیوم در خاک منطقه استان گلستان بیش از حد مجاز بوده و ارتباط معنی‌دار مستقیم بین میزان سلنیوم خاک و بروز سرطان مری وجود دارد.
تقی امیریانی، سیما بشارت، شهریار سمنانی، حمیدرضا جوشقانی، غلامرضا روشندل، عباسعلی کشتکار، محمدرضا کیایی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب، آزاده زنده باد،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص می‌شود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کرده‌اند. آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سال‌های 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازه‌گیری گردید.

یافته‌ها : از 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونه‌گیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 36.2±15.2 سال بود و 48% آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (74.5%) ، بیماری کرون در 7 نفر (6.9%) و کولیت نامشخص در 19 نفر (18.6%) مشاهده شد. تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی (19.8 واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنی‌داری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تست‌های معمول، قابل توصیه نیست.


ایرج ملکی، غلامعلی گدازنده،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

پنومونی آسپیراسیون بیماری خطرناکی است که به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. دیورتیکول اپی‌فرنیک هم بیماری نادری است که می‌تواند منجر به آسپیراسیون مواد غذایی احتباس یافته در دیورتیکول گردد. از طرفی سل مدیاستن هم می‌تواند دیورتیکول‌های کششی را در بخش میانی مری ایجاد کند که عمدتاً بدون علامت و عارضه هستند. در این مقاله موردی از همراهی این سه‌بیماری گزارش می‌گردد که پس از سپری شدن 7 سال از درمان طبی و جراحی، عارضه‌ای مشاهده نشد.


سوده زندی، محمدعلی محسنی بندپی، ناهید رحمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

کمردرد یکی از اختلالات رایج و پیچیده جوامع محسوب می‌شود که عوامل گوناگونی در ایجاد آن دخیل هستند. یکی از این عوامل از دست رفتن ثبات ستون فقرات است که به وسیله عضلات تامین می‌شود. یکی از مهم‌ترین عضلات تامین کننده ثبات ستون فقرات عضله عرضی شکم است. جستجو در بانک‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Elsevier، Ovid, CINAHL، ScienceDirect به زبان انگلیسی با استفاده از کلیدواژه‌های عضله عرضی‌شکم (Transversus Abdominis)، اولتراسوند (ultrasonography)، کمردرد مزمن غیراختصاصی (chronic nonspecific low back pain) در فاصله زمانی 2000 تا 2011 انجام گرفت. از بین مطالعات 19 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. بررسی مقالات نشان داد که ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی کاهش یٰافته و اولتراسونوگرافی نیز ابزاری معتبر با روایی بالا در اندازه‌گیری ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی و افراد سالم و در وضعیت‌ها و حالت‌های مختلف است. بررسی مطالعات نشان داد که شواهد کافی مبنی بر شایستگی سونوگرافی برای ارزیابی عضله عرضی شکم در بیماران مبتلا به کمردرد و افراد سالم و طراحی برنامه‌ درمانی مناسب برای آنها وجود دارد.
حامد زند، مجتبی امانی، ویدا محمدی، فرزانه ولی نژاد، صادقه حسین زاده،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : پرتوگیری ناشی از پرتوهای طبیعی مانند پرتوهای کیهانی و مصنوعی از جمله رادیوگرافی، می‌تواند آثار مضری بر سلامت انسان و سایر موجودات زنده داشته باشد. این مطالعه به منظور سنجش توزیع نسبی آهنگ دز معادل پرتو ایکس سالن انتظار بخش رادیولوژی مراکز آموزشی - درمانی و خصوصی شهر اردبیل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی بخش‌های رادیولوژی و سالن‌های انتظار چهار مرکز آموزشی - درمانی و سه مرکز تخصصی رادیولوژی - سونوگرافی شهر اردبیل در سال 1390 انجام شد. نمونه‌های انتخابی از نوع تصادفی بود. داده‌ها برحسب آهنگ دز معادل توسط سروی متراطاقک یونیزان دیجیتال، مدل ۴۵۱ شرکت فلوک ساخت کشور هلند به‌دست آمد. دامنه ثبت دز معادل پرتو برای این مدل اطاقک یونیزان در محدوده 0.5-500 میکروسیورت بر ساعت بود. صحت کار این دزیمتر بین 0.1 و 100% از مقیاس نشان داده شده توسط دستگاه و دقت کار این دزیمتر 0.1 میکروسیورت بر ساعت بود. دزیمتری در نقاط مختلف سالن انتظار مراکز پرتونگاری با درنظر گرفتن متغیرهایی از جمله نوع رادیوگرافی، شرایط تابش، تعداد اکسپوز و مدت زمان انتظار برای انجام رادیوگرافی انجام شد. براساس میانگین مقادیر ثبت شده از مجموع نقاط مورد مطالعه، آهنگ دز معادل پرتو محاسبه گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : کمترین مقدار آهنگ دز به یک مرکز تخصصی رادیولوژی - سونوگرافی با مقدار 0.2 میکروسیورت بر ساعت و برای هر رادیوگرافی 0.0004±0.00275 میکروسیورت بر ساعت تعلق داشت. بیشترین مقدار آهنگ دز در سالن انتظار یکی از مراکز خصوصی رادیولوژی-سونوگرافی با مقدار 0.4 میکروسیورت بر ساعت و برای هر رادیوگرافی 0.0006±0.016 میکروسیورت بر ساعت تعیین شد. در مجموع از هفت مرکز مورد مطالعه دو مرکز آموزشی - درمانی با میانگین دز معادل 0.25 میکروسیورت بر ساعت در حد طبیعی (P<0.001) و دو مرکز آموزشی درمانی دیگر همراه با سه مرکز خصوصی میانگین دز معادل بالاتر از 0.3 میکروسیورت بر ساعت ارزیابی شدند (P<0.0001). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که افزایش آهنگ دز بالاتر از 0.3 میکروسیورت بر ساعت می‌تواند با حفاظ‌گذاری متناسب بخش‌ها و طول عمرکاری دستگاه‌های بخش رادیولوژی مرتبط باشد.
فیروزه فروزنده، شیما رحیمیان، مبینا حبیبی اردبیلی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

اگرچه در گزارشات اخیر شیوع خونریزی‌های ساب آراکنوئید (آنوریسم و اختلال عملکرد شریانی وریدی) حدود 15 مورد در 100 هزار حاملگی ذکر شده؛ حدود 3.1 مرگ‌های مادری با علل غیرمرتبط با مامایی و 12-5 درصد کل مرگ‌های مادری را شامل می‌شود. در این مقاله یک مورد مرگ پس از زایمان ناشی از پارگی آنوریسم مغزی معرفی شده است. خانم باردار، 42 ساله، G5P4Lch4 در تاریخ 1388.5.21 به طور طبیعی زایمان نمود. پس از گذشت یک هفته از زایمان، به دلیل سردرد به پزشک مراجعه نمود. فشارخون وی 70/130 میلی‌متر جیوه بود و به بیمارستان ارجاع گردید. بیمار با علایم خواب آلودگی، استفراغ جهنده، بازکردن چشم‌ها با شنیدن صدا و تحریک دردناک، سطح هوشیاری 5 و کما در بیمارستان بستری شد. در سی‌تی اسکن انجام شده خونریزی وسیع داخل بطن‌ها و مغز مشاهده شد. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت و خونریزی وسیع داخل بطن‌ها تایید شد. بیمار ده روز بعد دچار ایست قلبی منجر به فوت گردید. باتوجه به گزارش حاضر، برای زنانی که دچار سردرد پس از زایمان شده‌اند؛ بایستی ارزیابی دقیق و سریعی انجام گردد.
مهین روزی طلب، بیژن محمدی، صدیقه ابراهیمی، عزیزالله پورمحمودی، جان محمد ملک‌زاده، کرامت اله زندی قشقایی، مرجان مردانی حموله،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی براساس نژاد، موقعیت جغرافیایی و عوامل مستعد کننده دیگر در هر ناحیه متفاوت است. این مطالعه ده ساله به منظور تعیین شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی و عوامل خطرزای مرتبط با آن در یاسوج انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی نوزادان متولد شده در زایشگاه بیمارستان امام سجاد (ع) شهر یاسوج طی سال‌های 89-1380 انجام شد. گروه مورد شامل 78 نوزاد با ناهنجاری‌های لوله عصبی از بین 36755 نوزاد متولد شده انتخاب گردید و 78 نوزاد سالم که در همان مدت و در همان بیمارستان به‌دنیا آمدند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات توسط چک لیست ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-19 و آزمون‌های آماری Chi-Square، رگرسیون لجستیک و نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی 12/2 در هزار تولد زنده تعیین شد. در 59 نوزاد (75.65%) آنانسفالی و در 19 نوزاد (24.35%) اسپینابیفیدا مشاهده شد. نسبت جنسی ناهنجاری دختران به پسران 1.5 تعیین شد. بیشترین موارد ناهنجاری‌های لوله عصبی در مادران رده سنی 36-27 سال (53.85%) یافت شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تعداد حاملگی و تعداد سقط بین دو گروه مورد و شاهد یافت نشد. 10 مادر (12.8%) از گروه مورد و 7 مادر (8.97%) از گروه شاهد سابقه مصرف دخانیات (قلیان) داشتند که از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نشان نداد. 52 مادر (66.7%) از گروه مورد و 30 مادر (38.5%) از گروه شاهد سابقه عدم مصرف اسیدفولیک داشتند (CI95%: 1.4-6.15, OR=2.93, P<0.001). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی در یاسوج نسبتاً بالا بوده و عدم مصرف اسیدفولیک توسط مادران 2.93 برابر خطر ابتلا به ناهنجاری را می‌افزاید.
علیرضا محبی، علی شاکری مقدم، یوسف دوزندگان، نازنین لرستانی، اعظم میرعرب، عبدالوهاب مرادی، علیجان تبرایی،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B (HBV) یکی از عوامل اصلی در ایجاد سیروز و سرطان سلول کبدی است. بیماری‌زایی ویروس به‌وسیله پروتئین چندعملکردی x (HBx) صورت می‌گیرد. تغییر در توالی ژن کدکننده این پروتئین باعث تنظیم فاکتورهای نسخه‌برداری و بیماری‌زایی می‌شود. این مطالعه به منظور آنالیز ژنتیک تکاملی ژن کدکننده HBx در فرد مبتلا به HBV مزمن انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی ابتدا از فرد آلوده به عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B توالی کامل کدکننده HBx تکثیر و کلون شد. سپس با توالی‌های مرجع ژنوتیپ‌ها، سروتیپ‌ها و زیرسروتیپ‌های مختلف ویروس موجود در پایگاه GenBank، همردیفی توسط نرم‌افزار CLC Sequence Viewer انجام شد. از نتیجه هم‌ردیفی برای رسم درخت فیلوژنیک توسط سرور T-rex و آنالیز ژنتیک جمعیت توسط نرم‌افزار DnaSP استفاده شد. انتخاب طبیعی در سطح نوکلئوتید و پروتئین توسط تست Tajima’s D انجام گردید.

یافته‌ها : جهش شناخته شده‌ای در سطح پروتئین در توالی کدکننده HBx فرد آلوده مزمن یافت نشد. نتایج انتخاب طبیعی نشان‌دهنده جهش‌های خنثی در ژن HBx بود. نتایج فیلوژنی نشان داد توالی کدکننده HBx در فرد آلوده مزمن قرابت ژنتیکی به ژنوتیپ D و زیرسروتیپ ayw2 داشت.

نتیجه‌گیری : چندریختی انتخاب طبیعی در ژن کدکننده HBx رخ می‌دهد. همچنین نتیجه فیلوژنی مطالعه حاضر با یافته‌های پیشین استان گلستان و ایران که فراوانی ژنوتیپ D و زیرسروتیپ ayw2 را گزارش داده‌اند؛ مطابقت دارد.


آذر حمیدی، امیر رشیدلمیر، رامبد خواجه ای، مهدی زارعی، احمد زنده دل،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر قلب از مهم‌ترین علل مرگ و میر در بیشتر کشورها و از جمله ایران است. انجام فعالیت‌های ورزشی بعد از عمل بای‌پس عروق کرونر (Coronary Artery Bypass Grafting: CABG) و سازگاری‌های ناشی از آن باعث افزایش چگالی مویرگی عضله اسکلتی و قلبی همراه با رشد مویرگ‌های جدید (Angiogenesis) و بهبود عملکرد قلبی - عروقی و توانایی عملکردی آنها ناشی از افزایش بیوژنز میتوکندریایی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات هوازی - مقاومتی بر سطوح پلاسمایی گیرنده فعال کننده تکثیر پروگسیزوم-1آلفا (PGC1α) در بیماران کرونری پس از عمل جراحی CABG انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 مرد در محدوده سنی 60-45 سال که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفتند؛ انجام شد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت هشت هفته (3 جلسه در هفته) تمرینات مقاومتی - هوازی را انجام دادند و برای گروه کنترل مداخله‌ای صورت نگرفت. برای اندازه‌گیری لنفوسیت، نمونه گیری خونی ناشتا 48 ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی به عمل آمد. برای اندازه‌گیری PGC1α از روش آزمایشگاهی الایزا استفاده شد.

یافته‌ها: تمرینات هوازی - مقاومتی سبب افزایش سطح PGC1α در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل گردید (P<0.05). تغییرات قبل و بعد بیماران در گروه مداخله افزایش معنی‌داری را در سطوح پلاسمایی PGC1α در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: تمرینات ترکیبی (مقاومتی-هوازی) با افزایش سطوح سرمی PGC1α می‌تواند به عنوان فاکتور موثری در شروع فرایندهای رگ‌زایی و افزایش چگالی مویرگی نقش داشته باشد و به عنوان فاکتوری تاثیرگذار در افراد مختلف به‌ویژه بیماران قلبی - عروقی مورد استفاده قرار گیرد.



وکیل ندیمی، شهره تازیکی، فاطمه کلنگی، محمد مازندرانی، زهرا معماریانی،
دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کبد اصلی‌ترین ارگان دخیل در متابولیزاسیون انواع داروها و سموم است. یکی از عوارض محتمل در مصرف بی‌رویه گیاهان دارویی بروز آسیب کبدی است. گیاه خولنجان (Alpinia officinarum) دارای خواص بیولوژیک مختلفی از جمله اثرات آنتی هایپرلیپیدمیک، ضدالتهاب، ضد ویروس، ضد باکتری، ضد سرطان و آنتی اکسیدان است. این مطالعه به منظور تعیین سمیت کبدی عصاره آبی ریزوم گیاه ‏خولنجان در موش‌های صحرایی نر انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه 7 تایی شامل گروه کنترل و چهار گروه تجربی تقسیم شدند. عصاره آبی ریزوم گیاه ‏خولنجان در دوزهای 100، 200، 400 و 800 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن روزانه به مدت 4 هفته گاواژ شد. پس از 28 روز نمونه‌های بافت کبد با ضخامت 5 میکرون تهیه و به روش رنگ‌آمیزی H&E بررسی شدند. آنزیم‌های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین ترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP) با کیت شرکت پارس آزمون ارزیابی شدند.


یافته‌ها: سطح آنزیم‌های کبدی AST، ALT و ALP در همه گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). آسیب‌های بافتی در گروه‌های دریافت کننده عصاره آبی ریزوم گیاه ‏خولنجان مشاهده شد و بیشترین آسیب کبدی شامل دژنره شدن گسترده هپاتوسیت‌ها و نکروز هپاتوسیت‌های کبدی در گروه‌های دریافت کننده دوزهای 400 و 800 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن مشاهده شد.


نتیجه‌گیری: مصرف عصاره آبی ریزوم گیاه ‏خولنجان با دوز بیش از 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن می‌تواند سبب آسیب کبدی شود و در دوز ‌800 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن مرگ‌آور است.


فاطمه السادات امجدی، انسیه صالحی، زهرا زندیه،
دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: گیرنده‌های شبه تال در سلول‌های اپیتلیال لوله رحمی در واکنش‌های ایمنی با اسپرم و پاتوژن‌ها نقش دارند. این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد و پاسخ گیرنده‌های شبه تال  TLR3, 4,5در شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک در حضور اسپرم در شرایط in vitro انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی سلول‌های OE-E6/E7 همراه با نمونه اسپرم تازه به‌دست آمده از افراد نورموزواسپرمی (N=10) و لیگاندهای اختصاصی گیرنده‌های شبه تال TLR3, 4,5 در سه گروه اسپرم، لیگاندهای اختصاصی و اسپرم + لیگاندهای اختصاصی کشت داده شدند. رده سلولی بدون افزودن اسپرم و لیگاند به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. غلظت سایتوکاین‌های IL-6 و IL-8 ترشح شده از سلول‌های OE-E6/E7 در هر چهار گروه با کمک الایزا تعیین گردید.


یافته‌ها: مواجهه اسپرم و لیگاندهای اختصاصی با گیرنده‌های شبه تالTLR3, 4,5 در سلول‌های اپیتلیال لوله رحمی منجر به افزایش آماری معنی‌داری در سطح سایتوکاین‌های IL-6 و IL-8 گردید. بین دو گروه لیگاند و لیگاند+اسپرم تفاوت آماری معنی‌داری در میزان تولید این سایتوکاین‌ها از سلول‌های OE-E6 / E7 مشاهده نشد.


نتیجه‌گیری: سلول‌های اپیتلیال لوله رحمی در مواجهه با اسپرم از طریق گیرنده‌های شبه تال پاسخ می‌دهند که این پاسخ به صورت افزایش ترشح سایتوکاین‌ها دیده می‌شود. از آنجا که مواجهه همزمان آنها با اسپرم و لیگاندهای اختصاصی گیرنده‌های شبه تال باعث افزایش تجمعی در ترشح سایتوکاین‌ها نمی‌شود؛ بنابراین احتمالاً مسیر TLRs توسط فاکتورهای دیگری دچار تنظیم منفی می‌شود. برای روشن شدن این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه وجود دارد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)