|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای رفیع زاده
ایوب صوفی زاده، دکتر یاور راثی، مهندس محمدرضا عباسی، دکتر محمدعلی عشاقی، دکتر رسول صلاحی، سینا رفیع زاده، دکتر مهدی محبعلی، دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز یک بیماری زئونوتیک میباشد که به وسیله پشهخاکی به انسان منتقل میشود. این مطالعه به منظور بررسی برخی خصوصیات اکولوژیک ناقلین بیماری لیشمانیوز در شهرستان کلاله (استان گلستان) طی سالهای 86-1385 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 6 روستا با توجه به توزیع جغرافیایی روستاها و تعداد موارد مثبت بیماری در سالهای گذشته انتخاب شدند. برای صید پشه خاکی از تلههای چسبان استفاده شد. در هر روستا سه مکان انتخاب و در هر مکان 20عدد تله نصب گردید. کل نمونههای صید شده جمعآوری و برای تعیین گونه از کلیدهای تشخیص استفاده شد. همچنین تعداد موارد انسانی تایید شده مبتلا به لیشمانیوز به تفکیک ماههای سال ثبت گردید. یافتهها : از 6آبادی تحت مطالعه در مجموع 4900 پشه خاکی تعیین گونه گردید و وجود 12 گونه پشه خاکی مشخص شد. این گونهها عبارت از P.papatasi ، P. mongolensis ، P. caucasicus ، P. caucasicus group ، P. sergenti ، P.alexandri ، P. kazeroni ، P. brevis ، P.(adlerius)sp ، S. sintoni ، S. clydei و S. sogdiana بودند. P.papatasi گونه غالب در اماکن داخلی (1/46درصد) و S.sintoni گونه غالب در اماکن خارجی (7/37درصد) بود. فعالیت فصلی پشههای خاکی از نیمه دوم اردیبهشتماه شروع و در دهه اول آبانماه خاتمه یافت. پشههای خاکی دارای دو پیک فعالیت در اواخر تیرماه و در نیمه شهریورماه بودند. پیک بیماری در انسان در نیمه دیماه اتفاق افتاد. از میان گونههای یافت شده P.brevis ، P.kazeruni ، P. (Adlerius)sp و S.sogdiana برای اولین بار از این شهرستان گزارش گردید. نتیجهگیری: بر طبق نتایج این مطالعه P.papatasi به عنوان گونه غالب پشه خاکی منطقه شناخته شد. پیک دوم فعالیت پشه خاکی از لحاظ انتقال بیماری مهم و دوره کمون بیماری 4 ماه بود.
صادق محمدی ازنی، دکتر یاور راثی، دکتر محمدعلی عشاقی، دکتر محمدرضا یعقوبی ارشادی، دکتر مهدی محبعلی، محمدرضا عبایی، فاطمه محترمی، زینب نوکنده، سینا رفیع زاده، قربان محمد خجمی، دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز جلدی از بیماریهای بومی کشور بوده که به دو صورت شهری و روستایی در نیمی از استانهای کشور به عنوان مشکل بهداشتی مطرح است. شناسایی گونه انگل و نوع بیماری اهمیت زیادی برای درمان بیماران و نیز کنترل بیماری دارد. معمولیترین روش تشخیص، تهیه نمونه از زخم و بررسی میکروسکوپیک آن است؛ اما با این روش تعیین گونه انگل امکانپذیر نیست و استفاده از روشهای بیوشیمیایی و مولکولی ضرورت دارد. این مطالعه به منظور تعیین گونه انگل عامل بیماری لیشمانیوز جلدی به روش Nested PCR در شهرستان دامغان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 67 بیمار مبتلا ضایعات پوستی مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکز بهداشت شهرستان دامغان در سال 1387 انجام شد. اطلاعات مربوط به افراد در فرم اطلاعاتی ثبت و سپس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. DNA از لامهای بیماران استخراج شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی kinetoplast DNA به روش Nested PCR ارزیابی گردید.
یافتهها : وجود انگل لیشمانیا در 57 بیمار با مشاهده میکروسکوپی محرز گردید. 10بیمار دیگر به سایر بیماریهای پوستی مبتلا بودند. نتایج PCR نشان داد که انگل موجود در زخمهای 57 بیمار، از نوع لیشمانیا ماژور بوده و 10 لام دیگر نیز از نظر وجود انگل لیشمانیا منفی گزارش گردید. 54درصد بیماران مذکر و 46درصد مونث بودند. 72درصد بیماران در مناطق روستایی سکونت داشتند. بیشترین فراوانی در گروه سنی بیش از 25 سال به میزان 50.9% مشاهده شد. بیشترین فراوانی زخمها در دستها (44.7%) مشاهده گردید. 47.4% بیماران یک زخم و 52.6% دو زخم یا بیشتر داشتند. بیشترین میزان شیوع بیماری در مهر ماه (31.6%) تعیین شد.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بیماری لیشمانیوز جلدی از نوع مرطوب در این منطقه شایع است و روش Nested PCR برای تعیین گونه انگل لیشمانیا، روشی حساس و دقیق میباشد.
شیدا رفیع زاده قره تپه، دکتر اکرم ثناگو، منصوره حسینی، امین قلعه قافی، رضا مکرم، دکتر لیلا جویباری، دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : قاعدگی دردناک یکی از اختلالات شایع دستگاه تناسلی است که تقریباً 50 درصد از زنان دارای دوره قاعدگی منظم را درگیر میکند. دیسمنوره اولیه به درد قاعدگی در غیاب بیماری قابل اثبات لگنی اطلاق میگردد که معمولاً در دو سال اول بعد از قاعدگی هنگامی که تخمکگذاری برقرار میشود؛ بروز میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر توأم ویبریشن و گرما بر کاهش دیسمنوره اولیه انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کارآزمایی بالینی روی 75 دانشجوی دختر ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان در سال 1387 انجام شد. دختران با گروه سنی 18 تا 22 سال براساس نمونهگیری مبتنی بر هدف در مطالعه شرکت نمودند. هر فرد طی دو سیکل قاعدگی مورد بررسی قرار گرفت. در سیکل اول (گروه کنترل) هیچ مداخلهای صورت نگرفت و تنها شدت درد قاعدگی قبل و بعد از انجام روشهای روتین تسکین درد شامل داروهای صناعی، گیاهی و درمانهای خانگی به صورت خودگزارشی ثبت شد. در سیکل دوم (گروه مداخله) با شروع درد قاعدگی از دستگاه توأم ویبریشن و گرما و هر نوبت به مدت دهدقیقه استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و خطکش درد استفاده شد. با استفاده از نرمافزار SPSS-14 و آزمونهای آماری تی و ویلکاکسون دادهها تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : شدت درد در گروه کنترل، قبل از مداخله روتین 5.34 بود و بعد از مداخله روتین به میزان 4.09 کاهش یافت (P<0.0001). در گروه آزمایش میانگین شدت درد قبل از مداخله 5.34 و بعد از مداخله 3.44 تعیین شد و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). اریتم مختصر در 8 درصد از افراد گروه مداخله مشاهده شد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که ویبریشن و گرما در مقایسه با روش روتین باعث کاهش بیشتر درد ناشی از دیسمنوره اولیه در دختران میگردد.
|
|
|
|
|
|