[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
11 نتیجه برای رحمانی

حسین رحمانی انارکی، علی اکبر عبداللهی، حسین نصیری، محمد علی وکیلی،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده

بخش های ویژه برای بیماران، به دلیل اقدامات تهاجمی طبی و پرستاری، به عنوان محیط های استرس زا محسوب هستند. روشن بودن مداوم لامپ ها و سر و صدای زیاد مانع آرامش و خواب بیماران می شود و این استرسورها، هم در وضعیت فیزیولوژیک و هم در وضعیت روانی آنان اثر می گذارند. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی بوده که در آن 5 دقیقه ماساژ پشت به 25 بیمار، به عنوان یک اقدام کاهنده استرس ارائه شده است. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی بوده که در آن 5 دقیقه ماساژ پشت به 25 بیمار، به عنوان یک اقدام کاهنده استرس ارائه شده است. در این تحقیق پاسخ های فیزیولوژیک در طی و به دنبال 5 دقیقه ماساژ پشت مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات فیزیوژیک(تعداد نبض، تعداد تنفس، متوسط فشار شریانی خون و اشباع اکسیژن خون محیطی) از طریق سیستم های مانیتورینگ بیمار جمع آوری شد. نتایج، افزایش معنی داری در میزان اشباع اکسیژن محیطی خون بیماران نشان داد (P<0.002) هم چنین در تعداد نبض (P<0.001)، تعداد تنفس (P<0.001) و متوسط فشار شریانی خون آنان (P<0.001) پس از ماساژ پشت کاهش معنی دار مشاهده شد. براساس تغییرات ایجاد شده در پاسخ های فیزیولوژیک در طی ماساژ پشت، کاربرد ماساژ پشت را به عنوان یک کاهش دهنده شاخص های فیزیولوژیک شرایط استرس می توان پیشنهاد کرد.
علی اکبر عبداللهی، حسین رحمانی انارکی، دکتر بهناز خدابخشی، ناصر بهنام‎پور،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی بدون تردید یکی از مهمترین معضلات مراکز بهداشتی درمانی جهان است. میزان وقوع آن در هر کشوری متفاوت است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان شاغل پرستاری نسبت به عفونتهای بیمارستانی در سال 80-1379 در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت.مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده که تمامی پرستاران شاغل (518) 189 مرد و 328 زن شاغل در 11 بیمارستان استان گلستان به وسیله پرسشنامه مورد پژوهش قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده توسط برنامه نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که 26.5 درصد پرستاران از آگاهی ضعیف، 63.9 درصد آگاهی متوسط و 9.6 درصد از آگاهی خوبی برخوردار بودند. در رابطه با کنترل عفونت، 52.4 درصد نگرش منفی، 36.4 درصد نگرش متوسط و 11.2 درصد نگرش مثبت داشتند. در مورد عملکرد ، 37.1 درصد عملکرد ضعیف ، 49 درصد عملکرد متوسط و 13.9 درصد عملکرد خوب داشتند. در ضمن بین آگاهی و نگرش و همچنین بین آگاهی و عملکرد ارتباط معنی داری وجود نداشت. ولی بین نگرش و عملکرد ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم پرستار جهت افزایش آگاهی و نگرش لازم است آموزشهای لازم به عمل آید تا بتوانند رفتارهای صحیحی در کنترل عفونت انجام دهند.
قنبر روحی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، غلامرضا محمودی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: عمل جراحی یک عامل اضطراب آور است که باعث ایجاد واکنش فیزیولوژیک در بدن می شود. در نتیجه پاسخ فیزیولوژیکی بدن، تنفس، ضربان قلب و فشار خون افزایش می یابند. در این پژوهش، تاثیر موسیقی بر میزان اضطراب و برخی از شاخص های فیزیولوژیک بیماران قبل از عمل جراحی شکم در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان بررسی شده است.روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 134 بیمار کاندیدای عمل جراحی شکم که به طور تصادفی در دو گروه شاهد و مورد در سال 1383 در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام گرفت. میزان اضطراب به وسیله پرسشنامه اسپیل برگر و متغیرهای فیزیولوژیک (فشار شریانی خون و تعداد نبض) از طریق فشارسنج الکترونیک و تعداد تنفس با شمارش در بالین بیمار قبل از پخش موسیقی کنترل گردید و سپس بیماران گروه مورد به مدت 20 دقیقه در یک محیط آرام به موسیقی هوان سباستین باخ گوش دادند و مجددا اضطراب و متغیرهای فیزیولوژیک اندازه گیری و برای گروه شاهد همین روش بدون پخش موسیقی انجام گردید.یافته ها: تفاوت میانگین میزان اضطراب و متغیرهای فیزیولوژیک قبل از پخش موسیقی در دو گروه معنی دار نبود. همچنین میزان اضطراب و متوسط فشار شریانی خون در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بعد از پخش موسیقی دارای تفاوت معنی داری بود (P<0.05) ولی تعداد ضربان قلب و تنفس در دقیقه در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیری: استماع موسیقی باعث کاهش میزان اضطراب پاسخ های فیزیولوژیک بدن می شود. لذا پژوهشگر پیشنهاد می‌کند به منظور کاهش اضطراب و پاسخ های فیزیولوژیک بدن از موسیقی استفاده شود.
غلامرضا محمودی، قنبر روحی، دکتر محمد موجرلو، حورالنسا شیخ، حسین رحمانی انارکی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: فرسودگی سندمی است که با خستگی روانی و فقدان کفایت شغلی به روز می کند و شرایط نامساعد فیزیکی و امکانات حرفه ای استرسی را بر پرستار تحمیل می نماید که احتمالا تاثیرگذار بر فرسودگی است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین فرسودگی شغلی پرستاران و رابطه آن با عوامل محیط کار و امکانات تخصصی به عمل آمد.روش بررسی: مطاله حاضر توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی، روی 272 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان در سال های 84-1383 انجام شد. ابراز تحقیق پرسشنامه مسلاچ (MBI) بود که شامل واکنش عاطفی، خستگی روانی، جسمانی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی بود. پرسشنامه دو مربوط به عوامل مربوز به محیط کار و امکانات تخصصی بود.یافته ها: از کل 272 نمونه مورد بررسی، بالاترین سطح فرسودگی در بعد عاطفی بود (8/43 درصد). آزمون آماری بین فرسودگی عاطفی و مسخ شخصیت با شرایط فیزیکی محیط کار رابطه معنی داری را نشان داد (p<0/05) همین طور فرسودگی عاطفی از نظر شدت با امکانات تخصصی حرفه ای محیط کار رابطه معنی دار و با مطلوبیت محیط رابطه معکوسی نشان داد (p<0/05).نتیجه گیری: بیشترین سطح فرسودگی در حیطه فرسودگی عاطفی بود و با شرایط محیط فیزیکی و امکانات حرفه ای بخش رابطه داشت و میزان مطلوبیت فیزیکی و امکانات حرفه ای با میزان فرسودگی رابطه معکوس داشت. پیشنهاد می شود مسئولین به بهبود محیط و امکانات تخصصی بخش ها توجه ویژه ای داشته باشد.
علی اکبر عبداللهی، حمیدرضا بذرافشان، عارف صالحی، ناصر بهنام پور، سیدعابدین حسینی، حسین رحمانی انارکی، خدیجه یزدی، اکرم ثناگو،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه فشارخون یکی از مهم ترین مشکلات سلامتی در کشورهای جهان و یکی از عوامل خطرساز بیماری های قلبی– عروقی به شمار می رود. با توجه به فقدان مطالعات انجام شده، مطالعه حاضر به عنوان تعیین اپیدمیولوژی و پرفشاری خون در جامعه شهری استان گلستان انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه توصیفی، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای روی 5000 نفر از جمعیت جامعه شهری استان گلستان که در محدوده سنی 17 تا 70 سال بودند، بر اساس میزان شیوع، مطالعات قبلی و فرمول های آماری، در نیمه دوم سال 1383 و نیمه اول سال 1384 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و استفاده از دستگاه فشارسنج الکترونی بود. فشارخون به وسیله افراد آموزش دیده به طور تصادفی در زمان صبح و عصر اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11.5 و آمار توصیفی گزارش گردید.یافته ها: نمونه ها 2500 نفر (50 درصد) مرد و 2500 نفر (50 درصد) زن با قومیت های ترکمن (4.6 درصد)، سیستانی (18.9 درصد) و فارس (76.4 درصد) در محدوده سنی 17 تا 70 سال بودند. این مطالعه با توجه به معیار JNC-5 نشان داد که از کل افراد جامعه 46.4 درصد از نمونه ها فشارخون طبیعی، 22.6 درصد فشارخون بالای طبیعی، 21.4 درصد فشارخون خفیف، 7.4 درصد فشارخون متوسط و 2.2 درصد فشارخون شدید داشتند.نتیجه گیری: میزان شیوع پرفشاری خون در مجموع در جامعه شهری استان گلستان 31 درصد می باشد که این میزان از گزارش های سایر شهرهای ایران و جهان کمی بیشتر است که توصیه می شود در برنامه ریزی های بهداشتی و درمانی مد نظر قرار گیرد.
علیرضا محرری، حسین نصیری، دکتر مهرداد جهانشاهی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، محمدرضا ربیعی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : نواحی ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل دو ناحیه مجاز در ناحیه گلوته‌آل برای تزریقات داخل عضلانی می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه شدت درد و میزان خونریزی حاصل از این تزریقات در دو ناحیه ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 67 بیمار بستری در بخش جراحی مردان در بیمارستان پنجم آذر گرگان که دارای دو نوبت تزریق داخل عضلانی از یک دارو به فاصله 24ساعت بودند، انتخاب شدند. برای هر بیمار، یک تزریق در ناحیه دورسوگلوته‌آل و تزریق دیگر در ناحیه ونتروگلوته‌آل انجام گردید. اطلاعات حاصل از هر تزریق ثبت و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کولموگرف- اسمیرنف و رتبه‌ای ویلکاکسون با سطح معنی‌دار 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : در ناحیه دورسوگلوته‌آل 5/83 درصد از بیماران درد خفیف و یا متوسط داشتند. در حالی که 88 درصد از بیماران در ناحیه ونتروگلوته‌آل درد متوسط داشتند و 9 درصد از آنها هیچ دردی نداشتند. متوسط شدت درد در ناحیه دورسوگلوته‌آل 682/1±79/50 و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 878/1±79/40 تعیین شد. متوسط میزان خونریزی در دورسوگلوته‌آل 102/0±73/0 میلی‌متر و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 047/0±19/0 میلی‌متر تعیین گردید. بین شدت درد و میزان خونریزی در دو ناحیه اختلاف معنی‌داری به دست آمد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تزریقات داخل عضلانی در ناحیه ونتروگلوته‌آل نسبت به ناحیه دورسوگلوته‌آل، شدت درد و خونریزی کمتری را در پی دارد.


غلامرضا وقاری، دکتر عبدالجلال مرجانی، علی‌اکبر عبداللهی، حسین رحمانی، عین‌الله ملائی، سیدعابدین حسینی، معصومه بمانی، محمدابراهیم کردجزی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از شاخص‌های تن‌سنجی یکی از بهترین شیوه‌های تعیین وضعیت سوء تغذیه و چاقی که از مشکلات بهداشتی امروز کودکان دنیاست؛ می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت رشد جسمی در گروه‌های قومی ترکمن و غیرترکمن ساکن روستاهای شهرستان گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 551 کودک ترکمن و 895 کودک غیرترکمن 5-2 ساله ساکن روستاهای شهرستان گرگان در پاییز 1384 انجام شد. اندازه‌گیری قد و وزن و مشخصات فردی کودکان در پرسشنامه ثبت گردید. از شاخص‌های SD1-، SD 2- و SD3- استاندارد NCHS و صدک‌های BMI برای مقایسه استفاده شد. یافته‌ها : میانگین وزن و قد کودکان ترکمن به ترتیب 426 گرم و 9/4 سانتی‌متر بیشتر از کودکان غیرترکمن بود. میانگین و انحراف معیار قد کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 1/8+-3/95 و 48+-5/90 و در کودکان پسر 6/7+-96 و 6/8+-9/90 سانتی‌متر بود. همچنین انحراف معیار و میانگین وزن کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 4/2+-5/14 و 9/2+-2/14 و در کودکان پسر 03/2+-15 و 3/2+-5/14 بود. اختلاف بین دو گروه از نظر قد و وزن معنی‌دار بود (P<0.05). کوتاه قدی و کم‌وزنی به ترتیب 2/13 درصد و 9/1 درصد براساس SD2- در کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن بود (P<0.05). چاقی و افزایش وزن به ترتیب 5/24 درصد و 6/2 درصد به صورت معنی‌داری در گروه ترکمن کمتر از گروه غیرترکمن بود (P<0.05). کم‌وزنی در دختران بیش از پسران (2/7 درصد در مقابل 2/4 درصد) بود. چاقی در دختران (5/26 درصد) کمتر از پسران (9/28 درصد) بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که رشد جسمی کودکان دو گروه قومی متناسب با یکدیگر نیست و کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن دچار سوء‌تغذیه هستند.
دکتر محمدرضا دارابی، دکتر محمدمهدی رحمانی،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : روش‌های بین دنده‌ای و فوق دنده‌ای راه معمول برای روش سنگ‌شکنی کلیه از طریق پوست (PCNL) در سنگ‌های کالیس فوقانی می‌باشند؛ ولی منجر به عوارض جانبی در ریه و پلور می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی روش سنگ‌شکنی کلیه از طریق پوست در سنگ‌های کالیس فوقانی با دستیابی از طریق زیردنده‌ای انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 17 بیمار با سنگ‌های کالیس فوقانی به تعداد 1 الی 5 عدد به ابعاد 11الی 27 میلی‌متر که کاندیدای PCNL در مرکز ارولوژی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد طی سال‌های 87-1386 شدند؛ انجام گردید. اولتراسونوگرافی و IVP قبل از عمل انجام شد. همچنین عمل PCNL در وضعیت پرون صورت پذیرفت و راهیابی به داخل کالیس فوقانی از طریق زیردنده‌ای در حین دم عمیق طول کشیده ایجاد شده توسط بیهوشی‌دهنده و با راهنمایی فلوروسکوپی انجام شد. سپس با گذاشتن گایدوایر و دیلاتاسیون 28 تا 30 فرنچ، شیت آمپلاتز گذاشته شد و نفروسکوپی انجام گردید. یافته‌ها : 17 بیمار (12 مرد و 5 زن) با سنگ‌های کالیس فوقانی مطالعه شدند. در 2 بیمار یکی به علت غیرطبیعی بودن و چرخش غیرطبیعی و در دیگری به علت سابقه عمل جراحی و عدم تحرک کلیه با تنفس عمیق؛ امکان دستیابی به کالیس فوقانی از طریق زیردنده‌ای فراهم نشد و از روش بین‌دنده‌ای استفاده گردید. در 5 بیمار سنگ‌های کوچک‌تر از یک سانتی‌متر با گراسپ خارج شدند. در 10 بیمار بعد از لیتوتریپسی پنوماتیک قطعات سنگ‌ها خارج گردید. 11 بیمار (73.3%) عاری از سنگ شدند. 4 بیمار باقی‌مانده سنگ بزرگ‌تر از 5 میلی‌متر داشتند که در 2 بیمار بعد از یک نوبت ESWL برطرف شدند. 3 بیمار نیازمند دیلاتاسیون گردن کالیس برای تخلیه کامل سنگ‌ها بودند. هیچ مورد عفونت، خونریزی نیازمند به ترانسفوزیون، هیدروتوراکس, پنوموتوراکس و اختلالات تنفسی در حین و یا پس از عمل دیده نشد. در یک بیمار تجمع مایع در اطراف کلیه با حدود 5سانتی‌متر، روز بعد از عمل مشخص گردید که با درمان نگهدارنده و آنتی‌بیوتیک در طی یک هفته کاهش یافت و پس از سه هفته برطرف شد. نتیجه‌گیری : سنگ‌شکنی کلیه از طریق پوست به روش زیردنده‌ای راه‌کاری سالم و قابل انجام با عوارض کم است و آن را می‌توان جایگزین روش فوق‌دنده‌ای برای درمان سنگ‌های کالیس فوقانی نمود.
شیما سادات آقاحسینی، آزاد رحمانی، فرحناز عبداله‌زاده، ایرج اسودی کرمانی،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اطلاع از تشخیص سرطان توسط بیمار یکی از چالش‌های اصلی در مراقبت از این بیماران است و این نگرانی وجود دارد که آگاهی از تشخیص بیماری سبب کاهش کیفیت زندگی آنان گردد. این مطالعه به منظور تعیین نقش اطلاع بیمار از تشخیص سرطان بر کیفیت زندگی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 300 بیمار با تشخیص قطعی سرطان، در مرکز آموزشی درمانی شهیدقاضی طباطبایی تبریز در سال 1388 انجام شد. بیماران با روش نمونه‌گیری در دسترس در دو گروه 150 نفری مطلع و غیرمطلع از تشخیص قطعی سرطان قرار گرفتند. کیفیت زندگی بیماران شامل ابعاد جسمی، ایفای نقش، علایم بیماری، عاطفی و اجتماعی با استفاده از پرسشنامه EORTC QLQ-C30 ارزیابی گردید. روایی پرسشنامه به روش صوری و محتوایی و پایایی آن با روش بازآزمایی تعیین گردید. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران مطلع و غیرمطلع از تشخیص سرطان به ترتیب 18.85±64.18 و 19.02±65.16 تعیین شد و تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه یافت نشد. فقط بعد اجتماعی کیفیت زندگی بیماران غیرمطلع از تشخیص سرطان (2.88±8.78) بهتر از کیفیت زندگی بیماران مطلع (3.01±7.96) بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کیفیت زندگی بیماران مطلع از تشخیص بیماری سرطان تفاوتی در مقایسه با بیماران غیرمطلع ندارد.
سوده زندی، محمدعلی محسنی بندپی، ناهید رحمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

کمردرد یکی از اختلالات رایج و پیچیده جوامع محسوب می‌شود که عوامل گوناگونی در ایجاد آن دخیل هستند. یکی از این عوامل از دست رفتن ثبات ستون فقرات است که به وسیله عضلات تامین می‌شود. یکی از مهم‌ترین عضلات تامین کننده ثبات ستون فقرات عضله عرضی شکم است. جستجو در بانک‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Elsevier، Ovid, CINAHL، ScienceDirect به زبان انگلیسی با استفاده از کلیدواژه‌های عضله عرضی‌شکم (Transversus Abdominis)، اولتراسوند (ultrasonography)، کمردرد مزمن غیراختصاصی (chronic nonspecific low back pain) در فاصله زمانی 2000 تا 2011 انجام گرفت. از بین مطالعات 19 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. بررسی مقالات نشان داد که ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی کاهش یٰافته و اولتراسونوگرافی نیز ابزاری معتبر با روایی بالا در اندازه‌گیری ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی و افراد سالم و در وضعیت‌ها و حالت‌های مختلف است. بررسی مطالعات نشان داد که شواهد کافی مبنی بر شایستگی سونوگرافی برای ارزیابی عضله عرضی شکم در بیماران مبتلا به کمردرد و افراد سالم و طراحی برنامه‌ درمانی مناسب برای آنها وجود دارد.
فاطمه ولی محمدی رحمانی، حسین راثی، وجیهه زرین پور،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هایپرکلسترولمی خانوادگی (Familial hypercholesterolemia: FH) یکی از شایع‌ترین بیماری‌های ارثی است که با افزایش سطح لیپوپروتئین با دانسیته کم (Low Density Lipoprotein: LDL) پلاسما، باعث تجمع لیپید در تاندون‌ها و رگ‌ها می‌شود. اصلی‌ترین علت ابتلا به این بیماری، جهش در ژن گیرنده لیپوپروتئین با دانسیته کم (Low Density Lipoprotein Receptor: LDLR) است. این مطالعه به منظور ارزیابی مولکولی جهش‌های شایع در ژن گیرنده LDL در مبتلایان به هایپرکلسترولمی فامیلی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 100 بیمار مشکوک به هایپرکلسترولمی خانوادگی مراجعه کننده به آزمایشگاه سپهر شهرستان کرج طی سال 1394 بر اساس معیار جهانی Simon Broom انجام شد. پس از پرکردن پرسشنامه و رسم شجره نامه مشخص گردید در 17 نفر سابقه بیماری حداقل در یکی از بستگان درجه یک وجود داشت. با استفاده از روش PCR-SSCP وجود تغییرات مورد بررسی قرار گرفت و پس از شناسایی موارد مشکوک توالی یابی مستقیم DNA انجام گردید.

یافته‌ها: از 17 بیمار دارای سابقه بیماری هایپرکلسترولمی، در 13 بیمار جهش در ژن LDLR به صورت هتروزیگوت مشاهده شد. جهش‌ها شامل c.97C>T، c.445G>T، c.651-653(DEL3)، c.652-654(DEL3)، c.682G>T، c.925-931(DEL7)، c.936-940(DEL5)، c.986G>T، c.2054C>T,c.2177C>T و G>A c.313+1 بودند. 4 بیمار فاقد جهش در ژن LDLR خود بودند. در 2 بیمار پلی مورفیسم شایع c.1959T>C شناسایی گردید.

نتیجه‌گیری: ژن LDLR در ایجاد FH در جمعیت مورد مطالعه نقش داشت. با این حال احتمالاً ژن با لوکوس دیگری در شیوع این بیماری در جمعیت مورد مطالعه دخیل است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4657