[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71893393
h-index3219
i10-index22086
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای رجایی

دکتر رامین آذرهوش، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر وحیده کاظمی نژاد، دکتر فرهاد نادعلی، دکتر سیامک رجایی،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های ندولی تیرویید، یک مشکل شایع بالینی است و از آنجایی که نمی توان با بررسی سیتولوژیک، ضایعات فولیکولر خوش خیم و بدخیم را از یکدیگر افتراق داد، ارزیابی میزان خطر بدخیمی در ندول های تیروییدی که در FNA به عنوان نئوپلاسم فولیکولر تشخیص داده شده اند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسیارزش تشخیصی FNA در تشخیص ضایعات فولیکولر تیرویید می باشد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی در طی 7 سال روی 476 بیمار با ندول تیرویید در مرکز آموزشی – درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. آسپیراسیون سوزنی تیرویید (FNA) و بیوپسی با تکنیک استاندارد انجام و اسمیرهای لازم به تعداد 7-10 اسلاید برای هر بیمار تهیه شد. بیماران که در گزارش سیتولوژیک، نئوپلاسم فولیکولر برایشان مطرح شد بود، از حیث انجامجراحی تیرویید (توتال و لوبکتومی) مورد پیگیری قرار گرفتند.یافته ها: از 476 بیمار با ندول تیرویید، 412 مورد (85.6 درصد) برای ارزیابی سیتولوژیکی مناسب بودند که 321 مورد (77.9 درصد) آنها خوش خیم و 14 مورد (3.3 درصد) بدخیم تشخیص داده شدند. مابقی شامل 77 مورد نئوپلاسم فولیکولی بود (18.6 درصد) که از نظر نتیجه جراحی تیرویید مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج بررسی هیستولوژیک نشان داد که 32 مورد (57.1 درصد) آدنوم فولیکولر، 15 مورد (26.7 درصد) ندول غیرنئوپلاستیک، 5 مورد (8.9 درصد) کارسینوم فولیکولر و 4 مورد (7.1 درصد) نیز کارسینوم پاپیلری نوع فولیکولی وجود داشت.نتیجه گیری: وجود 9 مورد (16 درصد) بدخیمی (اعم از کارسینوم فولیکولر و کارسینوم پاپیلری نوع فولیکولر) در بین مواردی که با تشخیص سیتولوژیک «نئوپلاسم فولیکولر» مورد عمل جراحی تیرویید قرار گرفتند، نشان می دهد که بررسی هستوپاتولوژیک موارد «نئوپلاسم فولیکولی» برای افتراق نهایی ضایعات بدخیم از خوش خیم، ضروری است.
دکتر زهره مظلوم، سکینه شب بیدار، دکتر کامران آقا صادقی، دکتر عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرکلسترولمی عامل خطری برای آتروسکلروز است که به تغییرات چربی و کلسترول رژیم جواب متفاوتی می دهد. مطالعات قبلی اثرات متناقضی را از تاثیر لسیتین بر کلسترول و تری گلیسرید پلاسما گزارش نموده اند. این مطالعه به منظور بررسی ویژگی های هیپوکلسترولمیک لسیتین در بیماران مبتلا به هیپرکلسترولمی انجام شد.روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 61 بیمار (27 مرد و 34 زن) با میانگین سنی 14±44 سال، مبتلا به هیپرکلسترولمی مراجعه کننده به درمانگاه مطهری شیراز به طور تصادفی به 2 گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد روزانه 3 عدد کپسول لسیتین (1200 میلی گرم) حاوی 420 میلی گرم فسفاتیدیل کولین، به مدت 6 هفته دریافت کرد. وزن، شاخص توده بدن (BMI) و غلظت چربی های خون در ابتدا و انتهای 6 هفته اندازه گیری شد.یافته ها: مقایسه وزن بدن و نیز شاخص توده بدنی بین گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد. میانگین غلظت کلسترول تام، کلسترول LDL و تری گلیسیرید پایین تر و کلسترول HDL بالاتر در گروه مورد در مقایسه با قبل از مطالعه به دست آمد. علاوه بر آن مقایسه میانگین کلسترول تام، کلسترول LDL و تری گلیسرید بین دو گروه کاهش مشخصی را در غلظت کلسترول تام، کلسترول LDL و تری گلیسرید همراه با افزایش مشخص در غلظت کلسترول HDL در گروه مورد نشان داد (0.05>P).نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که لسیتین می تواند نقش مهمی در بهبود هیپرکلسترولمی داشته باشد و از ویژگی هیپوکلسترولمیک آن می توان در درمان هیپرکلسترولمی استفاده نمود.
دکتر فرزاد رجایی، مهدی فرخی، ناظم قاسمی، دکتر مجید سررشته داری، دکتر نعمت الله غیبی، دکتر مهرزاد سرایی صحنه سرایی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : پیشرفت در حال توسعه صنایع الکترونیک و استفاده روزافزون از دستگاه­های الکتریکی منجر به افزایش مواجهه افراد با امواج الکترومغناطیسی شده است. این مطالعه به منظور بررسی اثر امواج الکترومغناطیسی بر شاخصهای مورفومتریک اپیدیدیم، مجرای دفران و بیضه موش انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش نر نژاد BALB/C انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تجربی، شم (sham) و کنترل قرار داده شدند. موشهای گروه تجربی به مدت 8 هفته ، هر هفته 6 روز و هر روز 4 ساعت در معرض امواج الکترومغناطیسی با شدت0.5 میلیتسلا و فرکانس 50 هرتز قرار گرفتند. موشهای گروه کنترل و شم در معرض امواج قرار نگرفتند. بعد از پایان دوره آزمایش موشها تحت بیهوشی کشته و لاپاراتومی شدند و بیضههای طرف چپ موشها خارج و وزن گردید. نمونهها با میکروسکوپ نوری تحت فرآیندهای روتین بافتی قرار گرفتند. قطر و ارتفاع اپیتلیوم مجاری اپیدیدیم و دفران تعیین گردید. نتایج به دست آمده با آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی Tukey مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.

یافته‌ها : میانگین قطر اپیدیدیم در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (p<0.5) میانگین قطر مجرای دفران، ارتفاع سلولهای اپیتلیال اپیدیدیم و مجرای دفران در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل و شم کاهش معنیداری داشت (p<0.5)  همچنین میانگین وزن بیضه در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل و شم کاهش معنیداری داشت(p<0.5).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میدان الکترومغناطیسی به مدت 8 هفته و به میزان0.5 میلیتسلا سبب تغییرات مورفومتریک سلولهای اپیتلیوم اپیدیدیم و مجرای دفران و کاهش وزن بیضه موش میگردد.


جعفر حسن زاده، رسول محمدی، عبدالرضا رجایی فرد،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : دلایل ابتلا به سرطان خون (Leukemia) که یکی از شایع‌ترین بدخیمی‌های کودکان است؛ تا حدود زیادی ناشناخته مانده است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر لوسمی لنفوبلاستیک حاد (Acute Lymphoblastic Leukemia: ALL) کودکان استان فارس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 141 کودک زیر 18 سال مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد تحت شیمی‌درمانی در بخش هماتولوژی – انکولوژی بیمارستان شهیدفقیهی شیراز و 141 کودک سالم ساکن استان فارس در سال 1388 انجام شد. کودکان براساس سن، جنس و محل اقامت همسان شدند. متغیرهای سن، رتبه تولد، سن مادر هنگام تولد کودک، سطح سواد والدین، شغل پدر یک‌سال قبل از ابتلا کودک، وزن هنگام تولد نوزاد، تعداد برادر و خواهر، سابقه نگهداری از حیوانات خانگی (سگ و گربه)، سابقه حضور در مهدکودک، سابقه سرطان خون در اقوام درجه یک، سابقه سقط مادر قبل از تولد کودک و سابقه رادیوگرافی در دوران جنینی کودک مورد بررسی قرار گرفتند. برای تعیین رابطه متغیرها و خطر ابتلا به ALL ، نسبت شانس (OR) با حدود اطمینان 95درصد از طریق رگرسیون لجستیک شرطی محاسبه شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : دارا بودن شغل کشاورزی پدران گروه مورد (17 درصد) و شاهد (5.7%) اختلاف آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.01). رتبه تولد سوم و بیشتر کودک (OR=5.939, 95%CI=2.646-13.331, P<0.01) ، سابقه نگهداری از سگ یا گربه (OR=2.582, 95%CI=1.265-5.269, P<0.009) و سابقه سرطان خون در اقوام نزدیک (OR=3.5, 95%CI=1.252-10.633, P=0.027) به‌طور معنی‌داری با خطر ابتلا به سرطان خون در کودک رابطه نشان دادند. هیچ رابطه آماری معنی‌داری بین وزن هنگام تولد کودک، سن مادر هنگام حاملگی، تعداد برادر و خواهر و سابقه رادیوگرافی در دوران جنینی کودک و خطر ابتلا به سرطان خون مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کشاورز بودن پدر کودک، افزایش رتبه تولد، نگهداری
علی شرفی، محمدحسین تازیکی، سیامک رجایی،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : بلع جسم خارجی یکی از شایع‌ترین اورژانس‌های پزشکی است. سن بیمار، نوع جسم خارجی و علایم بالینی در درمان بیماران کمک‌کننده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی جسم خارجی در مری و عوارض آن در بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر با استفاده از اطلاعات پرونده 145 بیمار (61 مرد و 84 زن) با تشخیص بلع جسم خارجی بستری در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان طی سال‌های 1383 لغایت 1393 انجام گردید. سن بیمار، نوع جسم خارجی و علایم بالینی برای هر بیمار از پرونده استخراج و در یک فرم ثبت گردید.

یافته‌ها : شایع‌ترین شکایت اصلی دیسفاژی (42.75%) و شایع‌ترین جسم خارجی استخوان مرغ (25.51%) بود. در گروه سنی زیر 15 سال شایع‌ترین جسم خارجی سکه (15.86%) بود. در 56 مورد (38.62%) وجود جسم خارجی در مری بدون عارضه بود. عوارض ناشی از بلع جسم خارجی به ترتیب شامل اروزیون (24.82%)، زخم (21.37%)، پارگی مخاطی (6.2%)، مراجعه مجدد (4.82%)، پارگی مری (3.44%) و آبسه (0.68%) تعیین گردید. با توجه به نتایج اندوسکوپی، شایع‌ترین محل گیرافتادن جسم خارجی در یک‌سوم فوقانی مری (62.63%) تعیین شد.

نتیجه‌گیری : دیسفاژی شایع‌ترین شکایت و سکه شایع‌ترین جسم خارجی در مری کودکان بود. اروزیون و زخم شایع‌ترین عارضه و ناحیه یک‌سوم فوقانی مری شایع‌ترین محل گیرافتادن جسم خارجی مری تعیین شد.


محمدهادی قریب، سیامک رجایی، کیهان فلاح، مهین طاطاری، ذلیخا کرم الهی، الهه گلعلی پور، سیده سپیده حسینی، رضا افغانی،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توده‌های تیروئیدی از شایع‌ترین‌ دلایل‌ مراجعه‌ بیماران به‌ درمانگاه‌های‌ غدد هستند. تخلیه سوزنی‌ ظریف (Fine Needle Aspiration: FNA)‌ به‌عنوان راهکاری برای کاهش‌ جراحی تیروئید برای ضایعات خوش‌خیم‌ استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین صحت‌ تشخیصی‌ تخلیه سوزنی‌ ظریف‌ توده‌های تیروئیدی در مقایسه با نتایج بافت‌شناسی در مراکز آموزشی‌ درمانی‌ شهر گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه‌ توصیفی - تحلیلی روی 102 بیمار (12 مرد و 90 زن) در محدوده سنی 41.60±12.25 سال با تشخیص توده‌های تیروئیدی ارجاع شده برای انجام عمل جراحی به مراکز آموزشی‌ درمانی‌ شهر گرگان طی سال‌های ١٤٠٠-١٣٩٩ انجام شد. تخلیه سوزنی‌ ظریف انجام و نمونه‌ها برای بررسی‌ به‌ بخش‌ پاتولوژی ارسال شدند. نتیجه‌ سیتولوژی در چک‌ لیست‌ ثبت‌ شد. برحسب‌ نتایج‌ سیتولوژی بخشی‌ از بیماران برای جراحی‌ ارجاع شدند. سپس‌ نتایج‌ پاتولوژی جراحی‌ نیز با یافته‌های سیتولوژی مقایسه‌ شدند. حساسیت‌ و ویژگی‌ نتایج‌ سیتولوژی توده‌های تیروئیدی در مقایسه‌ با نتایج‌ پاتولوژی نیز محاسبه‌ گردید.


یافته‌ها: نتایج FNA، اندازه توده و شکایت اصلی بیمار با نتایج بافت‌شناسی ارتباط آماری معنی داری نشان داد (P<0.05). با توجه به یافته‌های FNA در مقایسه با آسیب‌شناسی، حساسیت 74% ‌، ویژگی 88.1%‌ ، ارزش اخباری مثبت 88.1% ‌، ارزش اخباری منفی 74% ‌، میزان مثبت‌ کاذب 12% ، میزان منفی‌ کاذب 26% و دقت‌ تشخیصی 80.4% تعیین گردید.


نتیجه‌گیری: تخلیه سوزنی‌ ظریف همچنان یک‌ ابزار کلیدی در بررسی‌ توده‌های تیروئید است‌ و برای افزایش دقت‌ FNA نیاز به ارتقاء تکنیک‌های انجام  آن است.


محمد شریفی، جواد مظلوم خراسانی، پریسا رجایی،
دوره 26، شماره 3 - ( پاییز 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج درمانی تنبلی چشم (امبلیوپی) بعد از محدوده سنی 8 تا 10 سال ضعیف و امبلیوپی در سنین بالا به درمان مقاوم است. تحریک مغزی تکرار شونده با امواج الکترومغناطیسی (Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation: rTMS) از تلاش‌های معطوف به تغییر دادن کانونی تهییج‌پذیری کورتکسی در درمان اختلالات روانپزشکی است که تصور می‌شود با یک بیماری خاص مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین اثر rTMS بر درﻣﺎن تنبلی چشم ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ درﻣﺎن در بیماران بالغ انجام شد.


روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 16 بیمار (12 مرد و 4 زن) مبتلا به آمبلیوپی یکطرفه با میانگین سنی 30±5 سال مراجعه کننده به درمانگاه‌های بیمارستان تخصصی چشم‌پزشکی خاتم الانبیاء (ص) مشهد طی سال‌های 1395 لغایت 1396 انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی از بین مبتلایان به آمبلیوپی یکطرفه (آنیزومتروپی، استرابیسمی یا مخلوط) که به درمان‌های متداول (بستن چشم سالم یا پنالیزاسیون) جواب نداده بودند؛ انتخاب شدند. چشم سالم به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. مداخله درمانی شامل دریافت rTMS در چهار نوبت با فواصل دو هفته‌ای بود. حدت دید و حساسیت کنتراست بینایی بیماران در سه نوبت شامل قبل از انجام مداخله، اولین جلسه مداخله و چهارمین جلسه مداخله اندازه‌گیری و مورد مقایسه قرار گرفتند.


یافته‌ها: میانگین حدت دید در بدو مراجعه (0.36±0.19) در مقایسه با اولین جلسه درمانی (0.41±0.1) تفاوت آماری معنی‌داری نداشت؛ اما در مقایسه با جلسه چهارم (0.45±0.23) افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). میانگین حساسیت کنتراست در بدو مراجعه (2.02±0.74) در مقایسه با اولین جلسه درمانی (1.97±0.63) و جلسه چهارم (2.16±0.94) تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد.


نتیجه‌گیری: در اکثر فالوآپ‌ها بهبودی در کنتراست بیماران مبتلا به تنبلی چشم مقاوم به درمان در سنین بالا توسط تحریک مغزی تکرار شونده با امواج الکترومغناطیسی مشاهده نشد و فقط بهبود دید بیماران در فالوآپ آخر نسبت به بدو مراجعه در گروه بیماران مشاهده گردید.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.15 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)