|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای ذاکری
دکتر علی شهرکی، دکتر آرزو قهقایی، دکتر زهرا ذاکری، دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
ال-گلوتامات نوروترانسمیتر عمده تحریکی در دستگاه عصبی مرکزی است که در بسیاری از شرایط فیزیولوژیک نظیر تکامل مغز، انعطافپذیری سیناپسی، حافظه و یادگیری دخالت دارد. با این حال افزایش غلظت گلوتامات خارج سلولی و فعالیت بیش از حد گیرندههای گلوتامات، بهویژه گیرندههای یونوتروپیک آن باعث سمیت تحریکی میگردد که مسیر پاتولوژیک اصلی برای آسیب به سلولهای عصبی میباشد. بهدلیل عدم تخریب آنزیمی گلوتامات در فضای خارج سلولی، خارجسازی گلوتامات آزاد شده در اثر فعالیت نورونها بهواسطه انتقالدهندههای اسیدهای آمینه تحریکی صورت میگیرد. انتقالدهندههای مذکور که در سلولهای گلیال احاطه کننده فضای سیناپس و در سلولهای عصبی وجود دارند؛ تحت عنوان انتقالدهندههای وابسته به سدیم و با تمایل بالای گلوتامات خوانده میشوند و مسؤول اصلی حفظ غلظت گلوتامات خارج سلولی در مقادیری کمتر از مقادیر ایجادکننده سمیت تحریکی میباشند. علاوه بر این گروه دیگری از انتقال دهندههای غشایی تحت عنوان معاوضهکنندههای سیستین-گلوتامات میباشند که غیروابسته به سدیم بوده و انتقال گلوتامات را در نواحی ویژهای از دستگاه عصبی مرکزی تنظیم میکنند. شواهد حاکی از آن است که اختلال در انتقالدهندههای گلوتامات در اختلالات حاد عصبی نظیر سکته و ضربه و اختلالات مزمن آن نظیر ALS (Amyotrophic Lateral Sclerosis) ، صرع، اسکیزوفرنی و بیماری آلزایمر دخالت دارد. در این مقاله نحوه سنتز و آزادسازی گلوتامات در دستگاه عصبی مرکزی، توصیف و تشریح انتقالدهندههای گلوتامات، فعالیت آنها و ارتباطشان با یکدیگر و نقش انتقالدهندههای مذکور در سمیت تحریکی مرور شده است.
مهشید احمدی، سیدمحمد موسوی، سمیرا ذاکری، دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی و مصرف داروهای سرماخوردگی در کودکان بسیار شایع است. استفاده از این داروها نه تنها اثری در بهبود بیماری ندارد؛ بلکه با عوارض جانبی زیادی در این گروه همراه است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر عسل با دیفنهیدرامین در تسکین سرفه کودکان دو تا پنج ساله با عفونت ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 126 کودک (60 پسر و 66 دختر) 5-2 ساله با عفونت ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی آورده شده به درمانگاه کودکان بیمارستان شریعتی بندرعباس در سال 1389 انجام شد. بیماران با نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان از نظر خصوصیات پایه مانند سن، جنس، مدت زمان بیماری، سابقه واکسیناسیون، وزن، رشد، حال عمومی و معاینات قلبی ریوی یکسان بودند. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 63 نفری دریافت کننده (سه بار در روز و دوز سوم یک ساعت قبل از خواب شبانه) عسل و شربت دیفنهیدرامین (mg/kg 5) قرار گرفتند. دو روز بعد معاینه مجدد انجام گردید و تعداد و شدت سرفه طی شب و روز بررسی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-19 ، independent t-test و chi-square test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها :. میانگین و انحراف معیار سن کودکان گروه مصرف کننده عسل 11.39±45.21 ماه و گروه مصرف کننده دیفنهیدرامین 11.95±43.98 ماه بود. تعداد و شدت سرفههای شبانه در 97.4% از گروه دریافت کننده عسل نسبت به گروه دریافت کننده دیفنهیدرامین (58.7%) کاهش نشان داد (P<0.02). همچنین تعداد و شدت سرفههای روزانه نیز در 84.1% از گروه دریافت کننده عسل در مقایسه با گروه دریافت کننده دیفنهیدرامین (58.7%) کاهش یافت (P<0.01). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که عسل در تسکین سرفه ناشی از عفونت ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی در کودکان 5-2 ساله در مقایسه با دیفنهیدرامین مؤثرتر است.
|
|
|
|
|
|