13 نتیجه برای دانش
آنیا آهنی آذری، دکتر احمد دانش،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : مقاومت آنتیبیوتیکی در باکتری سودوموناس ائروژینوزا به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده عفونتهای بیمارستانی در سالهای اخیر روند صعودی داشته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی و حساسیت آنتیبیوتیکی سودوموناس آئروژینوزاهای جدا شده از بیمارستان طالقانی گرگان بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی محیط بیجان اطراف بیماران در بخشهای مختلف بیمارستان طالقانی در تابستان 1385 مورد نمونهبرداری قرار گرفت. نمونهبرداری با استفاده از سوآب و گاز استریل انجام شد. برای انجام تستهای افتراقی و شناسایی سویههای بهدست آمده از محیطهای کشت BHI ، سیتریماید آگار و TSI استفاده شد و حساسیت آنتیبیوتیکی به روش کربی بائر و با استفاده از محیط کشت مولرهینتون آگار تعیین گردید.
یافتهها : از 292 نمونه تهیه شده، 55 نمونه از نظر سودوموناس آئروژینوزا مثبت بودند. براساس نسبت نمونههای مثبت به کل نمونهها، بخش تالاسمی با 5/38درصد آلودهترین بخش و شیرهای آب با 1/61درصد آلودهترین محل از نظر نمونهبرداری شناسایی شدند. 20 درصد و 7/32 درصد از نمونهها به ترتیب به سفتازیدیم و پیپراسیلین مقاومت داشتند که 9/10درصد درصد از آنها مقاومت همزمان به هر دو آنتیبیوتیک داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آلودگی به سودوموناس آئروژینوزا و وجود مقاومت آنتیبیوتیکی از مشکلات مهم این مرکز درمانی می باشد.
دکتر غلامرضا روشندل، دکتر شهریار سمنانی، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر حمیدرضا جوشقانی، دکتر عبدالوهاب مرادی، خدابردی کلوی، صبا بشارت، دکتر علی جباری، محمدجواد کبیر، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت، دانیال روشندل، دکتر احمد دانش،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت هپاتیت B یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی در جهان به شمار میرود. این مطالعه به منظور تعیین سرولوژیک آلودگی همزمان HCV و HDV در افراد آلوده به HBV (HbsAg مثبت) در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی مبتنی بر جمعیت روی 1850 نفر در استان گلستان طی سال 1383 انجام شد. 164 نفر (9درصد) از افراد جامعه HBsAg مثبت شدند که 139 نفر از این افراد از نظر ابتلا به HDV و HCV بررسی شدند. آزمونهای سرولوژیک با روش الیزا و با استفاده از کیتهای تجاری موجود انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-12 و STATA8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنیداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها : از 139 فرد مورد مطالعه 68 نفر (9/48درصد) مرد و 71 نفر (1/51درصد) زن بودند. میانگین سنی افراد 3/11±89/41 سال (64-25 سال) بود. آنتیبادی ضد HCV وHDV به ترتیب در 17 نفر (3/12درصد) و 8 نفر (8/5درصد) مثبت شد. میزان آلودگی به HCV و HDV در زنان بیشتر از مردان بود، ولی در هر دو مورد اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنیدارنبود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که شیوع عفونت HCV و HDV در افراد آلوده به HBV در استان گلستان نسبتاً بالا و قابل توجه میباشد. نظر به اثرات منفی عفونت همزمان این ویروسها بر سیر بالینی بیماری، توصیه میشود که برای انتخاب روش درمانی مناسب در بیماران مبتلا به عفونت HBV، احتمال عفونت همزمان با HCV و یاHDV در نظر گرفته شود.
دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر احمد دانش، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) معمولاً در مراحل انتهایی تشخیص داده شده و پیشآگهی آنها در زمان تشخیص بسیار بد میباشد. به دلیل بالا بودن میزان بروز این سرطان در استان گلستان، این مطالعه به منظور بررسی بقای کوتاه مدت (6 و 12 ماهه) بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه گوارش فوقانی در روستاهای استان گلستان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، اطلاعات 121 نفر از ساکنین مناطق روستایی که سرطان مری و معده آنان براساس گزارش آسیبشناسی از فروردین 1382 لغایت شهریور 1383 تشخیص داده شده بود، جمعآوری گردید. پس از مصاحبه حضوری با بیماران یا بستگان آنها، 108 پرسشنامه تکمیل شده در خصوص زمان تشخیص بیماری، عوامل اجتماعی-فردی و بالینی – آسیبشناسی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب جنس و گروههای سنی با استفاده از روش آماری کاپلان میر با یکدیگر مقایسه شد. یافتهها : نسبت مرد به زن در بیماران مبتلا به سرطان معده 8/3 به 1 و در سرطان مری 2/1 به 1 بود. بقای شش ماهه و یک ساله در بیماران سرطان مری به ترتیب 76/54 درصد و 2/26 درصد بود. در بیماران مبتلا به سرطان معده بقای شش ماهه 6/66درصد و بقای یکساله 5/37 درصد بود. در آنالیز آماری اختلاف میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب گروههای سنی و جنس از نظر آماری معنادار نبود. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که علیرغم بالا بودن میزان بروز و شیوع سرطانهای گوارش فوقانی در این منطقه هنوز پیشآگهی بیماران مبتلا درحد بسیار پائینی بوده و نیازمند مداخله و بازنگری در روشهای تشخیصی و درمانی بیماران میباشد.
دکتر محمد کاظمی عرب آبادی، دکتر علی اکبر پور فتح اله، دکتر عبداله جعفرزاده، دکتر غلامحسین حسن شاهی، سعید دانشمندی، محمد رضا افروز، محمود حدادیان، فهیمه محمدی زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت نهفته هپاتیت B شکل بالینی از بیماری هپاتیت B میباشد که در آن فرد علیرغم این که از نظر HBsAg منفی است؛ اما دارای HBV-DNA در خون محیطی میباشد. هنوز علت عدم توانایی پاکسازی کامل ویروس از بدن مشخص نشده است. به نظر میرسد که تفاوتهای ژنتیکی و ایمونولوژیکی در این امر سهم عمدهای را دارا میباشند. از جمله مواردی که پاسخ ایمنی علیه ویروسها را دستخوش تغییر میکند؛ سیستم سیتوکینی است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama با عفونت نهفته هپاتیت B انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی ابتدا 3700 عدد پلاسمای تازه منجمد شده (FFP) که از نظر HBsAg منفی بودند؛ جمعآوری و از نظر anti-HBc بررسی شدند. سپس نمونههای HBsAg منفی و anti-HBc مثبت از نظر وجود HBV-DNA با روش PCR بررسی شدند. نمونههای HBV-DNA مثبت به عنوان موارد عفونت نهفته هپاتیت B از نظر پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama با روش ARMS-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها : نتایج این تحقیق روی نمونههای HBsAg منفی نشان داد که 352 نمونه (9.51%) از این نمونهها از نظر anti-HBc مثبت بود. با انجام PCR روی نمونههای HBsAg منفی و anti-HBc مثبت؛ مشخص گردید که 57 نمونه (%16.1 از افراد anti-HBc مثبت و HBsAg منفی) HBV-DNA مثبت هستند. دو گروه مورد و شاهد از نظر وجود تمامی ژنوتیپهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama تفاوتی نداشتند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که هیچگونه ارتباطی بین پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama و بیماری عفونت نهفته هپاتیت B وجود ندارد.
مهرانگیز راوریان، محمدهادی صادقیان، سعید ابراهیم زاده، دانیال دانشور،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : در مطالعاتی ارتباط احتمالی بین لوسمی حاد و برخی گروههای خونی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی گروههای خونی در بیماران مبتلا به لوسمیهای حاد انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 214 بیمار (132 مرد و 82 زن) مبتلا به لوسمی حاد بستری شده در بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سالهای 86-1380 و 117026 داوطلب سالم اهداء کننده خون به عنوان گروه شاهد بررسی شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و گروه خونی بیماران و افراد سالم به ترتیب از پروندههای موجود در بایگانی بیمارستان و سازمان انتقال خون استخراج گردید. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Chi-Square ، فیشر و Odds ratio تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : فراوانی گروههای خونی A ، B ، AB ، O و RH مثبت به ترتیب در گروه بیماران مبتلا به لوسمیهای حاد 23.8%، 32.8%، 7%، 36.4% و 90.7% و در افراد سالم به ترتیب 29.8% ، 27.4% ، 8.9% ، 33.9% و 88.3% تعیین شد. آزمونOdds Ratio ارتباط معنیداری را بین گروههای خونی و خطر ابتلاء به لوسمی حاد نشان نداد. آزمون Odds ratio رابطه معنیداری بین گروههای خونی B و خطر ابتلاء به لوسمی حاد در جنس مونث را نشان داد (OR=0.571, 95% CI: 0.358-0.908, P=0.021)
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که گرچه فراوانی گروههای خونی (RH, ABO) در بیماران مبتلا به لوسمی حاد مشابه افراد سالم است؛ اما احتمالاً افراد با گروه خونی B دارای شانس بیشتری برای ابتلاء به لوسمی لنفوبلاستیک حاد در جنس مونث میباشند.
دکتر کرم اله دانش فرد، صفدر شیراوند،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ضرورتهای اصلاح ساختار اقتصادی بخش بهداشت و درمان، اصلاح روشهای بودجهریزی و توزیع منابع آن میباشد. از جمله راهکارهای اصلاح ساختار بودجهریزی استفاده از روش بودجهبندی عملیاتی در حوزه درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. این روش بودجهریزی در حوزه درمان وزارت بهداشت از سال 1382 درحال اجرا است. این مطالعه به منظور تعیین موانع استقرار بودجهریزی عملیاتی در حوزه درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام گرفت. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی دادههای موردنیاز از طریق پرسشنامه برای شناسایی موانع در شش محور نیروی انسانی، سیستم مدیریت مالی، سیستم اطلاعات مالی، ساختار سازمانی، سیستم ارزیابی عملکرد و الزامات قانونی در سال 1389 جمعآوری شد. 80 فرد از مجریان ستادی اجرای طرح بودجهریزی عملیاتی به صورت تمامشماری مورد پرسش قرار گرفتند. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمونهای آماری دقیق فیشر، کارل پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و ملاک آنتروپی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در شاخص سیستم اطلاعات مالی، عدم بهکارگیری سیستم حسابداری تعهدی (0.1464) و در شاخص سیستم ارزیابی عملکرد، ضعیف بودن شاخصهای کمی و مناسب برای برآورد عملکرد برنامهها (0.1442) بهعنوان بالاترین موانع تعیین شدند. در ساختار سازمانی، واگذاری اختیارات و مسؤولیت به مدیران و کارشناسان (0.1447) از اولویت بیشتری برخوردار بود. ضعف سیستم کنترل دقیق هزینهها (0.1449) بیشترین رتبه را در سیستم مدیریت مالی به خود اختصاص داد. مقاومت و ایستادگی کارکنان (0.1449) بالاترین رتبه در شاخص نیروی انسانی و ضعف مقررات و دستورالعملهای داخلی برای پیادهسازی بودجهریزی (0.1454) بالاترین رتبه را در الزامات قانونی به خود اختصاص داد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بین شاخصهای سیستم اطلاعات مالی، سیستم ارزیابی عملکرد، سیستم مدیریت مالی، ساختار سازمانی، نیروی انسانی و الزامات قانونی با عدم استقرار بودجهریزی عملیاتی همبستگی وجود دارد.
شیرین عالی، حسن دانشمندی، علی اصغر نورسته، فرهاد رضازاده،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سیستمهای حس عمقی، وستیبولار و بینایی نقش مهمی در کنترل حرکت انسان دارند. نقص هریک میتواند منجر به مشکلاتی در تعادل، وضعیت و هماهنگی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه وضعیت سر و شانه در دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 16 کودک نابینا، 30 کودک ناشنوا و 60 کودک عادی شهر اردبیل در سال 1390 انجام شد. برای ارزیابی وضعیت سر و شانه از روش عکسبرداری در نمای قدامی و جانبی استفاده شد. یافتهها : زاویه سر به جلوی نابینایان کمتر از گروه ناشنوایان و عادی بود (P<0.05). زوایه شانه گرد نابینایان و ناشنوایان مشابه و کمتر از گروه عادی، زاویه شانه نابرابر در ناشنوایان کمتر از سایر گروهها و زاویه کج گردنی نابینایان و ناشنوایان مشابه و بیشتر از گروه عادی بود (P<0.05). نتیجهگیری : نارسایی در بینایی و شنوایی با ناهنجاریهای وضعیتی مرتبط است. به صورتی که میزان ناهنجاریها در دانشآموزان نابینا بیشتر از دانشآموزان ناشنوا بود و نابینایی بیش از ناشنوایی با ناهنجاریهای قامتی مانند سر به جلو و کج گردنی ارتباط دارد.
سلمان غفاری، مسعود شایسته آذر، محمدحسین کریمی نسب، سیدمحمدمهدی دانشپور، میلاد انوشه، بهمن غفاری،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : در بسیاری از موارد شکستگی ران به دریافت حجم زیاد خون و مراقبتهای ویژه نیاز است. این مطالعه به منظور تعیین میزان خونریزی و نیاز به تزریق خون در بیماران با جراحی شکستگی تنه استخوان ران انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی گذشتهنگر روی 84 بیمار دارای شکستگی تنه استخوان ران در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی ساری طی سالهای 1391 تا 1393 انجام شد. متغیرهایی نظیر سن، جنس، بیماریهای همراه، نوع شکستگی، نوع جراحی، زمان بستری، هموگلوبین قبل و بعد جراحی، میزان واحدهای خون از دست رفته و مدت زمان بستری با بررسی پرونده بیماران ثبت گردید.
یافتهها : در 43 بیمار (51.19%) از پلاک و در 41 بیمار (48.8%) از نیل اینترامدولاری برای درمان شکستگی استفاده شد. برای 13 بیمار (15.47%)، 33 بیمار (39.28%) و 37 بیمار (44.04%) به ترتیب یک واحد، دو واحد و سه واحد خون تزریق شده بود و فقط برای یک بیمار (1.19%) تزریق خون صورت نگرفته بود. بین شدت انرژی و نوع شکستگی و نیز بین میزان خون تزریق شده با جنس بیماران، نوع شکستگی، هموگلوبین قبل از جراحی و شدت انرژی بالای شکستگی ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05).
نتیجهگیری :. برای بیماران دارای شکستگی استخوان تنه ران، توصیه میشود حداقل سه واحد خون رزرو شود.
حمیدرضا خورشیدی، سجاد دانشیار، زینب السادات اسلامی، عباس مرادی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما سومین علت مرگ و عامل اصلی ناتوانی در کودکان ایرانی است. کودکان بهعلت شرایط فیزیولوژیک و فرآیند رشد بیشتر در معرض تروما هستند. شناسایی عوامل خطر میتواند از میزان بروز این حوادث و عواقب آنها بکاهد. این مطالعه به منظور ارزیابی ترومای کودکان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 482 کودک (330 پسر و 152 دختر) زیر 14 سال دچار تروما مراجعه کننده به بیمارستان بعثت شهر همدان در سال 1295 انجام شد. اپیدمیولوژی و عواقب تروما مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیشترین موارد تروما به ترتیب 195 مورد (40.5%) در محدوده سنی 7 تا 14 سال (دوران مدرسه)، 189 مورد (39.2%) در محدوده سنی 2 تا 7 سال (قبل از مدرسه) و 98 مورد (20.3%) در محدوده سنی صفر تا 2 سال (شیرخوارگی) رخ داده بود. وقوع تروما در دو گروه قبل از مدرسه (67.8%) و دوران مدرسه (75.4%) در پسران بیش از دختران بود (P<0.05). بیشترین شیوع در فصل تابستان (36.9%)، بیشترین مکان وقوع حادثه در منزل (44%)، بیشترین علت آسیب سقوط (53%)، بیشترین نوع آسیب شکستگی (35%) و بیشترین محل آسیب در ناحیه سر و صورت (41%) تعیین گردید. از نظر پیامد بعد از ترخیص، 10 مورد مرگ ناشی از تروما و 42 مورد ناتوانی بعد از تروما مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به این که بیشترین محل وقوع حادثه در منزل به علت سقوط و شکستگی بود؛ میتوان با ایمن کردن بیشتر منازل و آگاهی بیشتر والدین از خطرهای پیش روی کودکان جلوگیری نمود.
زهره افشارمند، حسن دانشمندی، مهدیه آکوچکیان، یحیی سخنگویی،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اکثر تحقیقات بر اثر مثبت تمرینات ورزشی روی متغیرهای راهرفتن سالمندان تأکید کردهاند. در مورد اثربخش بودن نوع خاصی از تمرین در جهت بهبود راهرفتن سالمندان تحقیقات اندکی انجام شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین روی سطوح پایدار و ناپایدار بر متغیرهای کینماتیکی راهرفتن و زمان برخاستن و رفتن (Timed-up-and go: TUG) در زنان سالمند انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 75 زن سالمند بهصورت غیرتصادفی در 5 گروه 15 نفری شامل کنترل (عدم دریافت مداخله)، گروه دوم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی فوم 6 سانتیمتری، گروه سوم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی فوم 9 سانتیمتری، گروه چهارم (سطح ناپایدار): گروه تمرینی روی ماسه و گروه پنجم (سطح پایدار): گروه تمرینی روی سطح سفت قرار گرفتند. برای ثبت دادهها از دوربین مخصوص ثبت تصویر استفاده شد. متغیرهای کینماتیکی راهرفتن (شامل کادنس، طول گام، سرعت گام و طول قدم) با نرمافزار آنالیز حرکتی (Motion Analysis Kinovea) استخراج شد. میانگین سه تکرار متغیرها بهعنوان نمره نهایی فرد ثبت گردید.
یافتهها: تمرین اثر آماری معنیداری بر متغیر کادنس طول قدم، طول گام، عرض گام، سرعت راهرفتن و زمان برخاستن و رفتن داشت (P<0.05). اگرچه بعد از برنامه تمرینی اختلاف آماری معنیداری در عامل تمرین مشاهده شد؛ اما تمرین بر فوم 9 سانتیمتری بیشترین اختلاف میانگین را در متغیرهای TUG، کادنس، طول گام ایجاد نمود و تمرین روی ماسه بیشترین اختلاف میانگین را در متغیرهای طول قدم و سرعت راه رفتن ایجاد کرد.
نتیجهگیری: تمرینات روی سطوح پایدار و ناپایدار باعث بهبود متغیرهای کادنس، طول قدم، طول گام، عرض گام، سرعت راهرفتن و زمان برخاستن و رفتن سالمندان گردید.
ملیحه شریفی، حسن دانشمندی، پریسا صداقتی،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: داشتن تعادل در افراد کمتوان ذهنی به دلیل ضعف در اجرای وظایف تعادلی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی تمرینات شش هفتهای تحریک وستیبولار بر تعادل کودکان کمتوان ذهنی انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 دانشآموز پسر کمتوانذهنی آموزشپذیر به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. دانش آموزان گروه مداخله تمرینات تحریک وستیبولار را به مدت شش هفته انجام دادند. بر روی دانش آموزان گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. از آزمون ایستادن تک پا برای غربالگری دانشآموزان دارای ضعف تعادل و برای ارزیابی تعادل ایستا، پویا و عملکردی به ترتیب از خرده آزمون برونینکس - اوزرتسکی و آزمون زمان برخاستن و رفتن استفاده گردید.
یافتهها: تعادل ایستا، تعادل پویا و تعادل عملکردی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: شش هفته تمرینات تحریک وستیبولار میتواند اثر مثبتی بر تعادل ایستا، پویا و عملکردی کودکان کمتوانذهنی داشته باشد.
علیرضا نیکونژاد، فخریه حزبه، عباس علامی، محمدعلی دانش،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده
زهرا صفوی بیات، نادره نادری روش، ملیحه نصیری، مجید دانشفر،
دوره 25، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رنجآور در سالمندان، احساس تنهایی است و خلاء ارتباطات اجتماعی در بروز احساس تنهایی افراد نقش اساسی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر پرستاری از راه دور بر احساس تنهایی سالمندان انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی میدانی روی 100 سالمند بالای 60 سال به روش نمونهگیری در دسترس از مراجعین به مراکز سلامت جامعه شهر گناباد طی سال 1396 انجام شد. سالمندان به صورت تصادفی در دو گروه 50 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه بررسی وضعیت شناختی سالمندان و پرسشنامه احساس تنهایی دهشیری تکمیل گردید. گروه مداخله تحت آموزش حضوری به مدت 2 ساعت توسط پژوهشگر قرار گرفت. در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت و سالمندان مراقبتهای روتین واحد بهداشت خانواده را دریافت کردند. بعد از انجام جلسه حضوری، تماسهای تلفنی در گروه مداخله به مدت 12 هفته توسط پژوهشگر انجام شد. یک ماه پس از اتمام مداخله مجدداً پرسشنامهها توسط دو گروه تکمیل و مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره احساس تنهایی سالمندان گروه مداخله و کنترل به ترتیب قبل از مداخله 60.82±21.07 و 57.48±18.76 و بعد از مداخله 35.06±14.20 و 61.40±18.72 تعیین شد. پس از مداخله اختلاف آماری معنیداری در کاهش نمره احساس تنهایی سالمندان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05).
نتیجهگیری: پرستاری از راه دور بر کاهش میزان احساس تنهایی سالمندان موثر بود.