[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای حدادنژاد

بهنام مرادی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع‌ترین بیماری‌های سیستم عصبی - مرکزی در بزرگسالان است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش و تمرین ترکیبی بر استقامت عملکردی و کنترل طرز ایستادن مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 40 مرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت غیرتصادفی در سه گروه مداخله و یک گروه کنترل طی مدت هشت هفته قرار گرفتند. دامنه سنی بیماران 35-25 سال، نمایه توده بدنی 25-20 و مقیاس ناتوانی جسمانی 4.5-1 بود. از تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش، تمرین ترکیبی، آزمون تعادل برگ و تست 6 دقیقه راه‌رفتن به ترتیب برای انجام پروتکل‌های تمرینی، ارزیابی کنترل طرز ایستادن و استقامت عملکردی بیماران استفاده گردید. یافته‌ها : ظرفیت حرکتی و کنترل طرز ایستادن گروه‌های تجربی (پس‌آزمون) در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی‌داری یافت (P<0.05) و بیشترین تغییرپذیری مربوط به برنامه تمرین ترکیبی بود. نتیجه‌گیری : هشت هفته تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش و ترکیبی موجب بهبود فعالیت راه‌رفتن و کنترل طرز ایستادن مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گردید و استفاده از برنامه تمرین ترکیبی در این بیماران به خاطر تغییرپذیری بیشتر، توصیه می‌شود.


امید کاظمی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : حس عمقی نقش مهمی در عملکرد مفصل شانه ایفا می‌کند. حرکت‌های ورزشی و پرتاب‌های اندام فوقانی از حرکات پیچیده و ماهرانه‌ای هستند که روی مجموعه مفصلی شانه استرس زیادی را اعمال می‌کنند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط حس عمقی و قدرت عضلات چرخش دهنده مفصل شانه با میزان درد شانه مردان بسکتبالیست با ویلچر انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 50 مرد بسکتبالیست با ویلچر از باشگاه‌های بسکتبال با ویلچر استان‌های تهران و البرز به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی انجام شد. از شاخص درد شانه کاربران ویلچر، دستگاه MMT و آزمون بازسازی فعال زاویه به کمک انعطاف‌سنج لیتون به ترتیب برای اندازه‌گیری درد شانه، قدرت عضلات چرخاننده و حس عمقی اندام غالب و غیرغالب استفاده گردید.

یافته‌ها : بین قدرت چرخش دهنده‌ها و حس عمقی در اندام غالب و غیرغالب اختلاف آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). بین قدرت چرخش دهنده‌های داخلی و حس عمقی در اندام غیرغالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). در حالی که بین قدرت چرخش دهنده‌های خارجی و حس عمقی در اندام غالب با درد شانه همبستگی معنی‌داری یافت نشد.

نتیجه‌گیری : انجام الگوهای حرکتی تکراری در ورزشکاران بسکتبال با ویلچر، ممکن است در مدت زمان طولانی باعث به هم خوردن نسبت طبیعی تعادل قدرت مفصل شانه شود که به عنوان عامل خطرزا در آسیب‌های شانه، مستلزم توجه به رویکردهای پیشگیرانه با ایجاد راهکارهای اصلاحی است.


شیرین عالی، امیر لطافت کار، اسماعیل ابراهیمی، امیرحسین براتی، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : سفتی عضلانی و محدودیت دامنه حرکتی، راستای بدن و تعادل عضلانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوتاهی عضله ایلیوپسواس با دامنه حرکتی فعال، قدرت عضلات فلکسوری- اکستانسوری ران و قوس‌های سینه‌ای – کمری در نوجوانان فوتبالیست انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد- شاهدی روی 15 نوجوان فوتبالیست 11-14 ساله دارای کوتاهی عضله ایلیوپسواس (گروه مورد) و 15 نوجوان فوتبالیست سالم (گروه شاهد) همگن از لحاظ سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی، پای برتر و سابقه فعالیت ورزشی (3 سال) انجام شد. دامنه حرکتی با گونیامتر یونیورسال، کایفوز و لوردوز با خط‌کش منعطف و قدرت عضلانی با دینامومتر دستی اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : دامنه حرکتی اکستنشن هیپ و قدرت عضله ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). میزان لوردوز کمری و نسبت قدرت گلوتئوس ماکزیموس به قدرت ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). بین دامنه حرکتی فلکشن هیپ، کایفوز پشتی، قدرت عضله گلوتئوس ماکزیموس در گروه‌های مورد مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری : افراد با کوتاهی ایلیوپسواس، دامنه حرکتی اکستنشن محدودتر، لوردوز کمری بیشتر و قدرت عضله ایلیوپسواس کمتری نسبت به همتایان سالم دارند.


هادی محمدی نیا سماکوش، سید صدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش کارایی عضلات پس از تمرینات ورزشی طولانی مدت، سبب افزایش احتمال آسیب پس از وقوع خستگی می‌شود. پیچ خوردگی (sprain) جانبی مچ پا یکی از رایج‌ترین صدماتی است که حین انجام فعالیت‌های ورزشی رخ می‌دهد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر دو نوع تمرین هاپینگ و ترکیبی تعادلی - قدرتی بر تعادل ایستا، تعادل پویا و قدرت عضلات منتخب مردان فوتبالیست مبتلا به پیچ خوردگی مزمن یک‌طرفه مچ پا انجام گردید.

روش بررسی: در این مطالعه شبه‌تجربی 36 مرد فوتبالیست با بی ثباتی مزمن یک‌طرفه مچ پا به صورت غیرتصادفی در سه گروه 12 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرین هاپینگ و گروه تمرین ترکیبی تعادلی – قدرتی قرار گرفتند. برای جمع‌آوری اطلاعات دموگرافیک از چک لیست استفاده شد. برای اندازه‌گیری تعادل ایستا، تعادل پویا و قدرت به ترتیب از آزمون‌های تعادلی باس استیک و وای و قدرت‌سنج دستی استفاده شد.

یافته‌ها: بین تعادل ایستا و نتیجه کل تعادل پویا دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). آزمودنی‌های گروه تمرین تعادلی - قدرتی در تمامی جهت‌های آزمون Y عملکرد بهتری نسبت به گروه تمرینی هاپینگ نشان دادند (P<0.05). مچ پا دو گروه تمرینی پس از اعمال تمرین در قدرت ابداکشن ران، اداکشن ران و اینورژن افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). آزمودنی‌های گروه تمرین تعادلی - قدرتی عملکرد نسبتاً بهتری در آزمون اورژن مچ پا داشتند. با این حال در سایر عوامل نظیر قدرت اکستنشن و فلکشن زانو و دورسی فلکشن و پلانتارفلکشن مچ پا تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مداخله مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: هر دو تمرینات تعادلی - قدرتی و هاپینگ می‌توانند در بهبود تعادل و قدرت مردان فوتبالیست مبتلا به پیچ خوردگی مزمن یک‌طرفه مچ پا اثرگذار باشند. با این حال به‌نظر می‌رسد تمرینات منتخب تعادلی – قدرتی به علت جامع بودن آن و به این دلیل که به تقویت هر یک از این عوامل به صورت مجرا تاکید دارد؛ نسبت به تمرینات هاپینگ در بهبودی سریع‌تر ورزشکاران با پیچ خوردگی مزمن یک‌طرفه مچ پا بتواند تاثیر بیشتری داشته باشد.


نوش آفرین نیکنام، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: درد کشککی - رانی یکی از شایع‌ترین و بحث برانگیزترین مشکلات اسکلتی عضلانی است. به همین دلیل مطالعات فراوانی در مورد علل بروز و راه‌های پیشگیری و درمان آن انجام شده است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین متداول و ثباتی عملکردی بر درد و عملکرد حرکتی زنان با درد کشککی - رانی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی 45 زن غیرورزشکار مبتلا به درد کشککی - رانی با دامنه سنی 18 تا 35 سال به‌صورت غیرتصادفی به سه گروه 15 نفری تمرین ثباتی عملکردی، تمرین متداول و گروه کنترل تقسیم شدند و به مدت 8 هفته مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور اندازه‌گیری متغیر شدت درد از مقیاس سنجش دیداری درد و عملکرد حرکتی از پرسشنامه کیوجالا استفاده گردید.

یافته‌ها: در پایان مطالعه شدت درد در دو گروه مداخله (تمرین متداول و ثبات عملکردی) در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). عملکرد حرکتی در گروه‌های مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). تغییرات شدت درد و عملکرد حرکتی پس از مداخله در بین دو گروه مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نشان ندادند.

نتیجه‌گیری: روش درمانی تمرین ثباتی عملکردی و روش تمرین متداول به مدت هشت هفته، اثرات سودمندی بر کاهش درد و بهبود عملکرد حرکتی در زنان مبتلا به درد کشککی - رانی دارد.


آیسان فردمهرگان، ملیحه حدادنژاد، امیر لطافت کار،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت و انعطاف پذیری از عوامل تاثیر گذار بر عملکرد ورزشی محسوب می‌شوند. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات اکسنتریک بر قدرت و انعطاف پذیری زنان فعال دارای کوتاهی همسترینگ انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 24 زن فعال دارای کوتاهی همسترینگ در دو گروه 12 نفری مداخله و کنترل انجام شد. برای اندازه‌گیری قدرت شامل گشتاور اکسنتریک، گشتاور کانسنتریک و زمان رسیدن به حداکثر گشتاور در سرعت‌های 60 و180 درجه بر ثانیه از دستگاه دینامومتر ایزوکینتیک و برای اندازه‌گیری انعطاف‌پذیری همسترینگ از آزمون اکستنشن غیرفعال زانو قبل و بعد از 6 هفته تمرینات اکسنتریک استفاده شد.

یافته‌ها: پس از شش هفته تمرینات اکسنتریک بهبود معنی‌داری در امتیازات آزمون‌های باز کردن غیرفعال زانو و نیز حداکثر گشتاور و زمان رسیدن به حداکثر گشتاور اکسنتریک فلکسورهای زانو در سرعت زاویه‌‌ای 60 درجه بر ثانیه در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: تمرینات اکسنتریک سبب افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت اکسنتریک عضله همسترینگ زنان فعال گردید.


مهلا رمضانی اوزینه، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب رباط صلیبی قدامی (Anterior Cruciate Ligament: ACL) از ﺟﺪیﺗﺮﻳﻦ ﺿﺎﻳﻌﺎت زاﻧﻮ بوده و به صورت مکرر در ﺣﻴﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ورزﺷﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ. برای تامین ﺛﺒﺎت ﻣﻔﺼﻞ و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آﺳﻴﺐ ACL ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ به موقع و ﻣﻨﺎﺳﺐ عضلانی ﺿﺮوری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دستورالعمل‌های تمرکز بیرونی و تمرینات عملکردی بر زمانبندی فعالیت عضلات ثبات دهنده‌ زانوی بسکتبالیست‌ها انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی یک سویه کور روی 48 نفر از مردان سالم بسکتبالیست لیگ استانی ایران در محدوده سنی 19 تا 25 سال انجام شد. بسکتبالیست‌ها به صورت تصادفی در 3 گروه 16 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرینات عملکردی با فیدبک و گروه بدون فیدبک تقسیم شدند. زمانبندی شروع فعالیت الکتریکی عضلات چهارسررانی و همسترینگ و سرینی افراد قبل و بعد از هشت هفته در تکلیف فرود تک پا (توسط دستگاه الکترومایوگرافی) مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بین گروه‌ها در زمان شروع فعالیت عضلات رکتوس فموریس، وستوس لترالیس، وستوس مدیالیس، گلتئوس مدیوس، گلتئوس ماگزیموس، بایسپس فموریس و همسترینگ مدیال تفاوت آماری معنی‌داری وجود داشت. بین گروه‌های عملکردی با فیدبک و بدون فیدبک در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری در زمان شروع فعالیت عضلات وجود داشت (P<0.05). در شروع فعالیت عضلات مذکور بین گروه‌های تمرینی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: تمرینات عملکردی بسکتبال با و بدون فیدبک می‌تواند با بهینه کردن زمان فعالیت عضلات ثبات‌دهنده زانو، هنگام تمریناتی مانند پرش - فرود، افزایش ثبات مفصل زانو و احتمالاً کاهش آسیب دیدگی ACL را در ورزشکاران را به همراه داشته باشد.


زهرا محمودآبادی، ملیحه حدادنژاد، رغد معمار، مجید هامون گرد،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: گردن درد مشکل شایعی است که بر سلامتی و کیفیت زندگی افراد اثر منفی دارد. لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات ثبات دهنده گردن و تحرک بخشی توراسیک بر ناتوانی، دامنه حرکتی و استقامت زنان با گردن درد مزمن غیر اختصاصی انجام شد.


روش بررسی: این کارآزمایی بالینی یک سویه کور روی 36 زن مبتلا به گردن درد مزمن غیراختصاصی در 3 گروه 12 نفری در شهر قم انجام شد. آزمودنی‌های گروه مداخله اول (اجرا کننده تمرینات ثبات دهنده گردن) و گروه مداخله دوم (اجرا کننده تمرینات ثبات دهنده گردن با تحرک بخشی توراسیک) را به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و 60 دقیقه در باشگاه ورزشی انجام دادند و گروه کنترل یکسری راهنمایی‌های اصلاحی دریافت نمودند. ناتوانی، دامنه حرکتی گردن و استقامت عضلانی به ترتیب توسط پرسشنامه ناتوانی گردن، گونیامتر و آزمون پایل و بیوفیدبک فشارسنج ارزیابی شدند.


یافته‌ها: ناتوانی، دامنه حرکتی و استقامت عضلانی آزمودنی‌های هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنی‌داری یافتند (P<0.05). دامنه حرکتی و استقامت عضلانی آزمودنی‌های گروه مداخله دوم در مقایسه با گروه مداخله اول، بهبود معنی‌دار بیشتری نشان داد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: انجام تمرینات ثبات‌دهنده گردن و تحرک‌بخشی توراسیک یک مداخله موثر در بهبود ناتوانی، دامنه حرکتی و استقامت عضلانی زنان با گردن درد مزمن غیراختصاصی ارزیابی شد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4657