[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations69543239
h-index3119
i10-index21681
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
16 نتیجه برای حبیبی

دکتر فیروز امانی، دکتر انوشیروان کاظم نژاد، دکتر رضا حبیبی، دکتر ابراهیم حاجی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از مؤلفه‌های مهم در برنامه‌ریزی‌های مربوط به سلامت هرجامعه، آمار و علل مرگ‌ومیر در آن جامعه است. این مطالعه به منظور تعیین روند تغییرات الگوی مرگ‌ومیر در ایران طی سال‌های 88-1350 انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی اطلاعات مربوط به 9740656 متوفی ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشوری در فاصله سال‌های 1350 تا 1388 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای آنالیز روند تغییرات زمانی الگوی کلی مرگ‌ومیر از روش‌های گرافیکی و مقایسه تغییرات روند مرگ‌ومیرهای ثبتی طی سال‌های مورد بررسی استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و روش‌های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : نتایج نشان داد که 60.4% مرگ‌ومیرهای ثبت شده در نقاط روستایی و 39.6% در نقاط شهری بود. 61.1% مرگ‌ها در مردان و 38.9% در زنان رخ داده بود. شاخص مرگ‌ومیر خام در کشور ایران بر اساس آمارها از 13 نفر به ازای هر 1000 تولد زنده در سال‌های 75-1970 به رقم 5 نفر در سال‌های 10-2005 کاهش یافته است. شاخص امید به زندگی با 28.6% افزایش از رقم 55.2 سال در سال‌های 75-1970 به رقم 71 سال در سال‌های 10-2005 افزایش یافت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شاخص‌های مرگ‌ومیر در ایران در مقایسه با کل دنیا پایین‌تر بوده و یک کاهش عمومی در مرگ‌ومیر کودکان در کشور ایران طی سه دهه اخیر وجود داشته است. همچنین سیستم ثبت مرگ‌ومیر در کشور ایران نسبت به سال‌های قبل بهبود یافته است.
دکتر کریم اله حاجیان، دکتر فرزان خیرخواه، دکتر مانی حبیبی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : نوجوانان و جوانان از یک طرف عامل اصلی پیشرفت و اعتلای جامعه می‌باشند و از طرفی به عنوان گروه اصلی در معرض خطر مسائل رفتاری هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع رفتارهای پرخطر در دانشجویان دانشگاه‌های بابل انجام گرفت.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 882 دانشجوی دانشگاه‌های بابل با اجرای نمونه‌گیری ترکیبی در سال 1388 انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از طریق پرسشنامه مدون جمع‌آوری گردید که شامل اطلاعات دموگرافیک، صدمات و خشونت، مصرف سیگار، مصرف مواد نیروزا و مواد مخدر، کم تحرکی و وضعیت چاقی بود. در تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از آزمون Chi-Square استفاده گردید.

یافته‌ها : شیوع درگیری فیزیکی در طی یک سال گذشته 33.5% ، مصرف سیگار 13.7% ، اضافه وزن و چاقی 25.6% ، کم‌تحرکی 15.3% و مصرف مواد مخدر و داروهای نیروزا 0.3% تعیین شد. شیوع برخی از رفتارهای پرخطر در پسرها به نسبت دخترها (P<0.001) ، در مجردین نسبت به متأهلین (P<0.001) ، در دانشجویان ساکن منزل استیجاری و خوابگاه نسبت به ساکنین منزل شخصی (P<0.001) ، در دانشجویان دانشگاه فنی مهندسی و آزاد اسلامی نسبت به علوم پزشکی (P<0.001) و در دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی نسبت به مقطع دکتری حرفه‌ای بیشتر بود (P<0.001). به عنوان مثال شیوع سیگار کشیدن در پسرها 25.7% و در دخترها 3.6% تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.001).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که رفتارهای پرخطر در دانشجویان دانشگاه‌های بابل از فراوانی نسبتاً بالایی برخوردار می‌باشد.


دکتر سیدجعفر موسوی، معصومه حبیبیان،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : فیبرینوژن به عنوان یک شاخص التهابی، بخش اصلی از مسیر آبشاری انعقاد خون است که نقش مهمی در تصلب شرایین و عوارض ناشی از لخته‌زایی ایفاء می‌نماید. این مطالعه به منظور مقایسه اثر دو شیوه تمرینی حاد هوازی و مقاومتی بر غلظت فیبرینوژن پلاسمایی زنان فعال جوان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه نیمه‌تجربی روی 20 زن سالم و فعال دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1388 انجام شد. افراد به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و سپس به دو گروه تمرین مقاومتی و تمرین هوازی تقسیم شدند. پروتکل تمرینی گروه هوازی شامل دویدن بر روی تریدمیل با 75- 65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی تا رسیدن به واماندگی و در گروه مقاومتی اجرای شش تمرین با وزنه در سه ست و 7- 5 تکرار با شدت 80درصد از یک تکرار بیشینه بود. افراد از نظر متغیرهای آنتروپومتریک، حداکثر اکسیژن مصرفی، درصد چربی و سن همسان شدند. پس از 12 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه‌های خونی در مراحل قبل، بلافاصله و 60 دقیقه پس از آزمون گرفته شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-12 و آزمون‌های کولموگروف- اسمیرونوف، تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری، تعقیبی LSD و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در هر دو گروه تمرینی مقاومتی و هوازی مقادیر فیبرینوژن بلافاصله بعد از تمرین افزایش یافت و در 60دقیقه ریکاوری تا سطوح بالاتر از مقادیر پایه بالا ماند. تغییرات فوق فقط در گروه هوازی معنی‌دار (P<0.05) بود. در مقایسه بین گروهی سطوح فیبرینوژن، فقط تفاوت معنی‌داری در غلظت فیبرینوژن بلافاصله پس از تمرین و با سطوح بالاتر در گروه تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی مشاهده شد (P<0.035). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اجرای یک جلسه تمرین حاد هوازی وامانده‌ساز با شدت متوسط ممکن است به افزایش کمتر سطوح فیبرینوژن پلاسمایی در مقایسه با یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه، منجرشود.
فیروزه فروزنده، شیما رحیمیان، مبینا حبیبی اردبیلی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

اگرچه در گزارشات اخیر شیوع خونریزی‌های ساب آراکنوئید (آنوریسم و اختلال عملکرد شریانی وریدی) حدود 15 مورد در 100 هزار حاملگی ذکر شده؛ حدود 3.1 مرگ‌های مادری با علل غیرمرتبط با مامایی و 12-5 درصد کل مرگ‌های مادری را شامل می‌شود. در این مقاله یک مورد مرگ پس از زایمان ناشی از پارگی آنوریسم مغزی معرفی شده است. خانم باردار، 42 ساله، G5P4Lch4 در تاریخ 1388.5.21 به طور طبیعی زایمان نمود. پس از گذشت یک هفته از زایمان، به دلیل سردرد به پزشک مراجعه نمود. فشارخون وی 70/130 میلی‌متر جیوه بود و به بیمارستان ارجاع گردید. بیمار با علایم خواب آلودگی، استفراغ جهنده، بازکردن چشم‌ها با شنیدن صدا و تحریک دردناک، سطح هوشیاری 5 و کما در بیمارستان بستری شد. در سی‌تی اسکن انجام شده خونریزی وسیع داخل بطن‌ها و مغز مشاهده شد. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت و خونریزی وسیع داخل بطن‌ها تایید شد. بیمار ده روز بعد دچار ایست قلبی منجر به فوت گردید. باتوجه به گزارش حاضر، برای زنانی که دچار سردرد پس از زایمان شده‌اند؛ بایستی ارزیابی دقیق و سریعی انجام گردد.
معصومه حبیبیان، ولی اله دبیدی روشن، سید جعفر موسوی، سید علی اکبر محمودی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : آسیب اکسیداتیو ناشی از وجود سرب در مغز، به عنوان یک مکانیسم مولکولی احتمالی در سمیت سرب در نظر گرفته می‌شود. تمرین هوازی با القای آبشاری از فرایندهای مولکولی و سلولی از مغز حمایت می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی بر عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و مالون دی آلدئید (MDA) بافت مخچه موش‌های صحرایی در معرض استات سرب انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به گروه‌های پایه، شم (30 میلی‌گرم/کیلوگرم، اتیل اولئات)، سرب و سرب + تمرین (20 میلی‌گرم/کیلوگرم، تزریق داخل صفاقی استات سرب) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته دویدن با سرعت 15 تا 22متربردقیقه، مدت 25 تا 64 دقیقه در روز و 5 جلسه در هفته بود. سطوح BDNF و MDA به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیتوریک اسید سنجیده شد. یافته‌ها : تیمار مزمن با استات سرب سطوح MDA مخچه‌ای را در موش‌ها افزایش داد (P<0.001)؛ اما اثری بر سطوح BDNF نداشت. اثر متقابل تمرین هوازی و استات سرب سطوح MDA را کاهش داد (P<0.001) و منجر به افزایش غیرمعنی‌دار سطوح BDNF در مخچه گردید. نتیجه‌گیری : تمرین هوازی با شدت متوسط ممکن است نقش حمایت عصبی در مقابل آسیب ناشی از سرب بر مخچه از طریق تنظیم منفی استرس اکسیداتیو داشته باشد و سلامت مغز را با افزایش BDNF ارتقاء بخشد.
نجمه حبیبی، سیدمحمد مرندی،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت ملیتوس به عنوان یک بیماری متابولیک با اختلال در سطح لیپید و گلوکز خون همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته تمرین یوگا برسطح سرمی گلوکز، انسولین و تری‌گلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 26 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در دو گروه مداخله (16 نفر) و کنترل (10 نفر) در شرایط رژیم دارویی و غذایی یکسانی قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه مداخله روزانه شامل 75 دقیقه تمرین یوگا، هفته‌ای سه جلسه و به مدت 12هفته به طول انجامید. سطح گلوکز، انسولین، لپتین ، تری‌گلیسرید ، HDL-C ، LDL-C و TC زنان 24 ساعت قبل و بعد از اتمام دوره تمرینی مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها : پس از اتمام دوره تمرینی سطح گلوکز، انسولین و تری‌گلیسرید بیماران گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). در حالی که سطح لپتین، HDL-C ، LDL-C و TC گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد. نتیجه‌گیری : تمرین یوگا باعث بهبود میزان گلوکز، انسولین و تری‌گلیسیرید زنان مبتلا به دیابت نوع دو می‌گردد.
پروین فرزانگی، معصومه حبیبیان، سیدمهدی انوری،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : استرس اکسایشی نقش مهمی در تغییرات ساختاری و عملکرد میوکارد ناشی از دیابت ایفا می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر شنا و مکمل آربوتین بر سطح آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان و استرس اکسیداتیو قلب موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، دیابت، آربوتین، دیابت+آربوتین، دیابت+تمرین و دیابت+ترکیبی تقسیم شدند. دیابت با تزریق یک دوز آلوکسان درون صفاقی به میزان 90 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن القا شد و مکمل آربوتین 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن 5 روز در هفته به صورت درون صفاقی تزریق گردید. پروتکل ورزشی شامل شش هفته شنا به مدت 6-30 دقیقه در روز، 5 روز در هفته بود. سطح مالون‌دی‌آلدئید، کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلب موش‌های صحرایی تعیین شد. یافته‌ها : دیابت منجر به افزایش معنی‌دار سطح مالون دی آلدئید، کاهش سطح کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلبی شد (P<0.05). شش هفته مصرف آربوتین، تمرین شنا و ترکیب این دو روش با افزایش سطح کاتالاز و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قلبی همراه بود؛ اما کاهش سطح مالون دی آلدئید قلبی تنها در گروه‌های ترکیبی و تمرین معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : هر دو مداخله فعالیت منظم ورزشی (شنا) و مکمل آنتی‌اکسیدانی (آربوتین) ممکن است به واسطه اثرات آنتی‌اکسیدانی خود از بافت قلبی در مقابل استرس اکسیداتیو ناشی از دیابت حمایت نمایند و ترکیب این دو شیوه درمانی ممکن است با اثرات هم‌افزایی همراه باشد.
فاطمه حبیب زاده بیژنی، معصومه حبیبیان، پروین فرزانگی،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : برخی از بیماری‌های کبدی با توسعه سطح چاقی در کودکان افزایش می‌یابند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی منتخب و مصرف ویتامین C بر فعالیت ترانس آمینازهای کبدی در دختران چاق 8 تا 11 ساله انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 28 دختر دبستانی چاق به‌طور غیرتصادفی در 4 گروه 7 نفری کنترل، تمرین، مکمل و ترکیبی قرار گرفتند. تمرین هوازی منتخب شامل 8 هفته انجام حرکات ورزشی با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب حداکثر و 3 جلسه در هفته بود. گروه‌های مکمل و ترکیبی قرص 500 میلی‌گرمی ویتامینC را یک روز در میان مصرف نمودند. نمونه‌های خونی ناشتا قبل و 48 ساعت پس از آخرین مداخله جمع‌آوری شد. فعالیت ترانس آمینازها به روش رنگ‌سنجی آنزیماتیک اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : 8 هفته تمرین هوازی، مصرف ویتامینC و مداخله ترکیبی با کاهش معنی‌دار فعالیت آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز همراه بود (P<0.05). در حالی که اثری بر فعالیت آلکالین فسفات دختران چاق نداشت. به‌علاوه هر کدام از این مداخله‌ها با کاهش بیشتر درصد تغییرات فعالیت آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در مقایسه با گروه کنترل همراه بودند. در مداخله ترکیبی درصد تغییرات این متغیرها در مقایسه با دو مداخله دیگر، کاهش بیشتری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : مداخله‌های غیردارویی مانند تمرین هوازی منتخب و مصرف ویتامین C ممکن است بخشی از اثرات حمایتی خود را از طریق بهبود عملکرد کبدی در دختران چاق القا نمایند.


معصومه حبیبیان، ناصرالدین صبحی،
دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : پیری با آنژیوژنز آسیب‌دیده، گلومرواسکلروز و افزایش ابتلا به آسیب نفروتوکسیک همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مستقل و ترکیبی تمرین هوازی شنا و عصاره سیر بر سطح کلیوی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و عامل رشد تبدیل بتا -1 (TGF-β1) در موش‌های صحرایی پیر انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر پیر (50-48 هفته‌ای) از نژاد ویستار به صورت تصادفی در گروه‌های کنترل، شم، تمرین هوازی، عصاره سیر (2.5 g/kg/bw) و تمرین هوازی + عصاره سیر (2.5 g/kg/bw) قرار داده شدند. حیوانات با تمرین شنا به مدت 60 دقیقه، 3 روز در هفته به مدت 8 هفته ورزش داده شدند. سطح کلیوی VEGF و TGF-β1 به روش الایزا تعیین شد.

یافته‌ها : 8 هفته تمرین شنا، مصرف مکمل سیر و ترکیبی از دو مداخله با افزایش معنی‌دار سطح VEGF و کاهش معنی‌دار TGF-β1 در بافت کلیه موش‌های پیر همراه بود (P<0.05). بین اثر مستقل و ترکیبی این مداخله‌ها بر سطح TGF-β1 و VEGF کلیوی موش‌های پیر تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری : به‌نظر می‌رسد بخشی از اثر حفاظتی تمرین منظم شنا، مصرف مکمل سیر و ترکیبی از دو مداخله بر فرایند پیری کلیه به توانایی این مداخله‌ها در کاهش TGF-β1 و تنظیم مثبتVEGF مربوط است.


صدیقه اسدی آهنگر، معصومه حبیبیان،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : همزمانی دو بیماری دیابت نوع دو و پرفشاری خون ممکن است؛ التهاب مزمن را تشدید نماید و فعالیت ورزشی منظم به عنوان یک راهکار درمانی مهم برای این بیماران محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی منظم بر سطح آپلین و عامل نکروزدهنده تومور آلفا در زنان یائسه با ابتلا به پرفشاری خون و دیابت نوع دو انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 20 زن یائسه با ابتلا به پرفشاری خون و دیابت نوع دو در دو گروه 10 نفری مداخله و کنترل انجام شد. برنامه تمرینی شامل 25 تا 40 دقیقه تمرین هوازی با شدت 50 تا 70 حداکثر ضربان قلب، 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته بود. سپس سطح آپلین، عامل نکروزدهنده تومور آلفا و گلوگز پلاسما گروه‌ها اندازه‌گیری و مقایسه شد.

یافته‌ها : هشت هفته تمرین هوازی منجر به کاهش معنی‌دار سطح آپلین، عامل نکروزدهنده تومور و گلوگز زنان یائسه با پرفشاری خون و ابتلا به دیابت نوع دو در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل گردید (p<0.05).

نتیجه‌گیری : فعالیت ورزشی هوازی منظم می‌تواند برخی از اثرات مطلوب خود را در شرایط پاتولوژیکی پرفشاری خون همراه با دیابت نوع دو، به‌واسطه کاهش سطح پلاسمایی آپلین و عامل نکروزدهنده تومور آلفا میانجی‌گری کند.


مهناز حبیبی نسب، محمدرضا رجبعلی پور، آرمیتا شاه اسماعیلی نژاد، مقدمه میرزائی، عابدین ایرانپور،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از دخانیات جویدنی یکی از مشکلات مهم بهداشتی بنادر سواحل جنوبی ایران به‌شمار می‌رود و مقابله با آن مستلزم شناسایی عوامل اثرگذار بر این پدیده است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع مصرف دخانیات جویدنی در نوجوانان و عوامل مرتبط با آن در بنادر کنارک و چابهار در جنوب شرقی ایران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی 204 دانش‌آموز پسر مقطع دوم دبیرستان با نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، در بندر کنارک (91 نفر) و بندر چابهار (113 نفر) در جنوب شرق ایران طی بهار 1397 انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه معتبر شامل پرسش‌های مربوط به دانش، نگرش و شیوع مصرف دخانیات جویدنی در بین افراد مورد مطالعه، دوستان صمیمی و اعضای خانواده آنها بود.

یافته‌ها: شیوع مصرف دخانیات جویدنی در طول عمر 71.8% و در 30 روز اخیر 43.1% تعیین شد. بیشترین ماده مصرفی سوپاری (80.8%) بود. نگرش منفی نسبت به مصرف این مواد در دانش‌آموزان نقش محافظت کننده (OR=0.41) داشت. مهم‌ترین عوامل خطر گرایش به مصرف دخانیات جویدنی شامل سهولت دسترسی (OR=6.88)، سابقه مصرف در خانواده (OR=2.28) و دوستان (OR=3.28) تعیین شدند.

نتیجه‌گیری: مصرف دخانیات جویدنی در بین پسران دبیرستانی بنادر کنارک و چابهار شیوع بالایی دارد.


علی احمدی، علی اکبر نیک نژاد، معصومه حبیبیان،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت ورزشی حاد منجر به القا برخی از بیومارکرهای قلبی و التهابی می‌شود که به عواملی مانند شدت، نوع و سابقه تمرینی مرتبط است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تمرینات حاد استقامتی و مقاومتی در دو شدت مختلف بر سطح سرمی تروپونین قلبی T با حساسیت بالا (hs-cTnT) و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) در مردان دونده و بدنساز انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی 20 مرد دونده و بدنساز با دامنه سنی 24-20 سال به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. مطالعه با طرح پیش آزمون - پس آزمون روی 10 مرد دونده (تمرین استقامتی) و 10 مرد بدنساز (تمرین مقاومتی) اجرا شد. ورزشکاران دونده 6 کیلومتر با شدت‌های متوسط ( 70 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره) و زیاد (80 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره) به فاصله یک هفته، طی جلسات مجزا دویدند. ورزشکاران بدنساز تمرین مقاومتی را با شدت‌های متوسط (70 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه) و زیاد (80 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) انجام دادند. نمونه‌های خونی قبل و بلافاصله پس از تمرینات گرفته شد. سپس سطح سرمی hs-cTnT و TNF-α اندازه‌گیری شدند.

یافته‌ها: سطح سرمی hs-cTnT و TNF-α متعاقب تمرین حاد دویدن و مقاومتی با شدت‌های متوسط و زیاد افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05)؛ اما اثر تمرینات حاد شدید بر افزایش سطوح این متغیرها بیشتر بود. همچنین اثر حاد تمرین هوازی شدید بر افزایش hs-cTnT در مقایسه با تمرین هوازی با شدت متوسط و تمرینات مقاومتی با شدت‌های زیاد و متوسط، به طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: پاسخ hs-cTnT و TNF-α ورزشکاران استقامتی و مقاومتی متاثر از شدت تمرینات است و با تمرینات شدیدتر افزایش بیشتری می‌یابد؛ اما تمرین حاد هوازی با شدت زیاد با افزایش بیشتری در سطوح hs-cTnT  همراه است.


نصرت الله سلیمانی، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامینD در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بسیار رایج است و یکی از عوامل خطرزای مهم برای بیماری‌های مزمن کلیوی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرینات ثبات دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D بر برخی از شاخص‌های عملکرد کلیوی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 زن مبتلا به کمردرد مزمن با تخصیص تصادفی در 4 گروه 12 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرین، گروه ویتامین D و گروه ترکیبی انجام شد. گروه‌های تمرین و ترکیبی، 8 هفته تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی با سطوح مختلف را انجام دادند. گروه‌های ویتامینD و ترکیبی، هفتگی 50000 واحد ویتامین D دریافت نمودند. سطوح کراتینین، اوره و اسیداوریک قبل و پس از مداخله‌ها سنجیده شد.

یافته‌ها: 74.26% و 25.64% از بیماران به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامینD بودند. پس از 8 هفته کاهش معنی‌داری در شاخص‌های کراتینین، اوره و اسید اوریک گروه‌های تمرین، ویتامین D و ترکیبی مشاهده شد. به‌علاوه مداخله ترکیبی به  کاهش بیشتری در سطوح اسیداوریک و اوره در مقایسه با دو مداخله دیگر منجر شد؛ اما اثر فعالیت ورزشی بر کاهش اسیداوریک نسبت به ویتامین D بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: هر دو شیوه تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D می‌تواند در بهبود عملکرد کلیوی در بیماران کمردرد مزمن با سطوح پایین ویتامین D ، اثرگذار باشد؛ اما به نظر می‌رسد مداخله ترکیبی با اثربخشی بیشتری همراه است.


یوسفعلی حاجی پور گلی، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتامین D با سنتز پروتئین عضلانی و میوژنز سبب افزایش قدرت می‌شود و ممکن است نقش مهمی در فعالیت‌های بیهوازی و هوازی ایفا کند. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت ویتامین D و ارتباط آن با شاخص‌های عملکرد جسمانی تکواندوکاران جوان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 75 تکواندوکار مرد در محدوده سنی 18 تا 23 سال انجام شد. سطح سرمی 25-هیدروکسی ویتامین D (25(OH)D) به روش الایزا تعیین شد و مقادیر کمتر از صفر، 30-20 و بیش از 30 نانوگرم در میلی‌لیتر به ترتیب به عنوان نقص، سطح ناکافی و نرمال در نظر گرفته شدند. از آزمون‌های 20 متر شاتل ران، دو سرعت بیهوازی (رست)، پرش ارتفاع، دوی سرعت 36 متر و الی نویز به ترتیب برای تعیین ظرفیت‌های هوازی و بیهوازی، توان انفجاری پاها، سرعت و چابکی استفاده شد. همچنین درصد چربی و شاخص توده بدن هر آزمودنی تعیین گردید.
یافته‌ها: 36 تکواندوکار (48%) و 32 تکواندوکار (42.66%) به ترتیب دارای کمبود و سطح ناکافی ویتامین D بودند. ارتباط آماری معنی‌داری بین سطح پایین‌تر از نرمال ویتامین D با توان هوازی (r=0.897)، توان بیهوازی (r=0.901)، پرش عمودی (r=0.855)، شاخص خستگی (r=-0.838)، زمان چابکی (r=-0.634) و دو سرعت 36 متر (r=-0.793) مشاهده شد (P<0.05) و در آزمودنی‌هایی با سطح نرمال ویتامین D هیچ ارتباطی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: 90.66% از تکواندوکاران جوان دارای ویتامین D پایین‌تر از حد مطلوب بودند. افزایش سطوح ویتامین D می‌تواند به بهبود عملکرد جسمانی ورزشکاران جوان مبتلا به کمبود یا نقص ویتامین D کمک نماید.


حانیه صادقی شیرسوار، معصومه حبیبیان، سقا فرج تبار بهرستاق،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامین D و فقر حرکتی از جمله عوامل مربوط به افزایش التهاب و استرس اکسایشی در شرایط چاقی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرین پیلاتس همراه با ویتامین D بر سطح پروتئین جاذب شیمیایی مونوسیت -1 (MDP-1) و فعالیت سوپراکسیددیسموتاز (SOD) در مردان دارای اضافه وزن انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی یک سویه کور 56 مرد دارای اضافه وزن به طور تصادفی در گروه‌های کنترل، تمرین پیلاتس، ویتامین D و ترکیبی قرار گرفتند. تمرینات پیلاتس 8 هفته با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره و 3 جلسه در هفته انجام شد. گروه‌های ویتامین D و ترکیبی به طور هفتگی 50000 واحد ویتامین D دریافت نمودند. سطح MCP-1 و فعالیت SOD قبل و پس از مداخله سنجیده شد.


یافته‌ها: وضعیت ویتامین D در تمام آزمودنی‌ها پایین‌تر از نرمال بود. مقادیر MCP-1 در گروه‌های تمرین پیلاتس، ویتامینD و ترکیبی بعد از 8 هفته کاهش و فعالیت SOD افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05)؛ اما مداخله ترکیبی تاثیر قوی‌تری در تعدیل مقادیر MCP-1 و فعالیت SOD در مقایسه با دو مداخله دیگر داشت (P<0.05). همچنین اثر تمرینات پیلاتس بر افزایش فعالیت SOD بیشتر از مصرف ویتامینD بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد تمرین پیلاتس و مصرف ویتامین D می‌توانند اثرات حمایتی خود را در افراد اضافه وزن با سطح پایین ویتامینD، به واسطه افزایش فعالیت SOD و کاهش شاخص التهابی MCP-1 اعمال نمایند. اگرچه این اثرات با مداخله ترکیبی توسعه یافت؛ ولی تمرینات پیلاتس با افزایش بیشتری در افزایش سطح آنتی اکسیدانی نسبت به ویتامین D همراه بود.


پرندوش هاشمی زاده، رضا حبیبی تیرتاشی، فرزاد حدائق، سعید گل فیروزی، محمدهادی قریب، سعید امیرخانلو، مریم کبوتری،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با در نظر داشتن پرفشاری خون به عنوان شایع‌ترین هم‌ابتلایی در بیماران COVID-19؛ این مطالعه به منظور تعیین ویژگی‌های بالینی و عوامل خطر مرتبط با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی بیماران مبتلا به COVID-19 با سابقه پرفشاری خون انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 527 بیمار (277 مرد و 250 زن) با میانگین سنی 64.73±13.13 سال مبتلا به پرفشاری خون آلوده به COVID-19 بستری در مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی از اسفند 1398 لغایت شهریور 1399 انجام شد. داده‌ها با استفاده از سیستم اطلاعاتی بیمارستان استخراج و با اطلاعات ثبت شده در پرونده بیماران و طی تماس تلفنی با آنان تکمیل شد. ارتباط بین عوامل خطر و مرگ‌ومیر درون بیمارستانی COVID-19 با تحلیل رگرسیون لجستیک در سه مدل شامل مدل 1 (اطلاعات دموگرافیک و شرح حال بیماران)، مدل 2 (مدل1 به همراه علایم حیاتی و درصد اشباع اکسیژن هنگام بستری) و مدل 3 (مدل 2 به همراه یافته‌های آزمایشگاهی هنگام بستری) سنجیده شد. در هر مدل، نسبت شانس و فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از عوامل مرتبط با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی گزارش شده و قدرت تمایز نتایج در مدل‌ها با محاسبه سطح زیرمنحنی تصحیح شده نمودار مشخصه عملکرد، آزموده شد.


یافته‌ها: از تعداد کل 527 بیمار بستری، 88 بیمار (16.6%) طی 6.48 روز بستری فوت کردند که 47 بیمار مرد بودند. در مدل1، مصرف تریاک (CI95%=1.16-3.85, OR=2.11) و اختلال شناختی (CI95%=0.98-5.40, OR=2.30) با خطر بالاتر مرگ‌ومیر ارتباط داشتند (سطح زیر منحنی=0.65). در مدل2، با اضافه شدن علایم حیاتی و درصد اشباع اکسیژن، اختلال شناختی ارتباط معنی‌دار خود را از دست داده و تنها مصرف تریاک (CI95%=1.09-3.19, OR=1.87)  و درصد اشباع اکسیژن (CI95%=0.90-0.95, OR=0.93) با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی مرتبط بودند (سطح زیر منحنی=0.73). در مدل3 پس از اضافه شدن یافته‌های آزمایشگاهی، با سطح زیر منحنی 0.79 (CI95%=0.70-0.90) هر درصد اشباع اکسیژن بالاتر هنگام بستری با کاهش 7 درصد مرگ ‌و میر درون بیمارستانی همراه بود (CI95%=0.88-1.00, OR=0.93). همچنین مصرف تریاک و کراتینین بالا نیز منجر به افزایش مرگ‌ومیر گردید که از نظر آماری معنی‌دار نبودند.


نتیجه‌گیری: با توجه به ارتباط درصد اشباع اکسیژن در هنگام بستری با مرگ‌ومیر درون بیمارستانی بیماران مبتلا به پرفشاری خون و COVID-19، داده‌های پالس اکسیمتری هنگام بستری اهمیت ویژه‌ای در ارزیابی این بیماران دارد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)