[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73783017
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
17 نتیجه برای جعفری

ابراهیم علیجانی، دکتر مهدی شکرآبی، ملیحه کم‎گویان، دکتر صبا عرشی، محمد جعفری ‎مدرک،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده

سیستم اصلی سازگاری بافتی (MHC) به دلیل نقش زیست شناختی وسیع و گسترده آن در سیستم ایمنی بسیار مورد توجه بوده است. آنتی ژن های این مجموعه ژنی که در انسان تحت عنوان آنتی ژن های لکوسیتی انسانی (HLA) خوانده می شوند، در پاسخ های ایمنی نقش مهم و در خور توجهی دارند، و ژنوم مربوط به این مجموعه به عنوان ژن های کنترل کننده پاسخ های ایمنی مطرحند. از طرف دیگر رابطه قوی و مستحکم بین پاره ای از بیماری های با واسطه ایمنی (نظیر بیماری های خود ایمنی) و سیستم MHC تایید شده است. رابطه بیماری های آلرژیک و آنتی ژن های HLA نیز از جمله مواردی است که مورد توجه بوده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه آسم آلرژیک و آنتی ژن های سیستم HLA در 30 فرد بیمار (گروه آزمایشی) و 100 فرد سالم به عنوان گروه شاهد انجام پذیرفته است. آزمایش HLA-Typing به روش استانداردN.I.H (میکرولنفوسیتوتوکسیسیته) برای تعیین آنتی ژن های کلاس یک افراد انجام و سپس به منظور بررسی های آماری با محاسبه فراوانی آنتی ژنی و فراوانی ژنی در دو گروه مورد مطالعه، اختلافات مشاهده شده با آزمون کای دو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دادند آنتی ژن های A2, AW19 و A11 از گروه آنتی ژن های HLA-A و آنتی ژن B51 از آنتی ژن های HLA-B در دو گروه مورد بررسی به طور معنادار با یکدیگر اختلاف دارند .(p<0.05) با توجه به نتایج حاضر مشخص گردید که بین بیماری آسم آلرژیک و برخی از آنتی ژن های HLA کلاس یک، رابطه معنی دار وجود دارد.
دکتر محمدرضا علویان قوانینی، دکتر شهرام صادقی، پیمان جعفری،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفلکس Tp)H)، یکی از روشهای تشخیصی الکتروفیزیولوژیک است که درگیری ریشه عصبی اولین عصب ساکرال (S1) را ارزیابی می کند. این رفلکس، مسیری نسبتا طولانی را طی می کند و حساسیت تشخیصی آن برای ضایعات خفیف ریشه S1 کم است؛ لذا محققین سعی کرده اند که طول این مسیر را کوتاه کنند؛ بررسی قومی مرکزی رفلکس Tc)H)، یکی از این تلاشهاست که احتمالا دقت آن برای تشخیص رادیکولوپاتی S1 از رفلکس H بیشتر است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر آن و نیز معادله رگرسیون مربوطه انجام شد.مواد و روشها: پس از توضیح روش بررسی،40 داوطلب سالم مورد مطالعه قرار گرفتند که 26 نفر(65 درصد) مرد و 14 نفر(35 درصد) زن بودند. میانگین سن این گروه 37 سال و میانگین طول ساق نیر 36.4 بود. ثبت رفلکس (TP,Tc)H از عضله گاستروکنمیوس - سولئوس راست بر اساس تحریکاتsubmaximal و با مدت یک هزارم ثانیه و با کنترل دما انجام گردید. یافته ها: میانگین Tp و انحراف معیار آن به ترتیب 28.8 ms و 1.66 ms بود:ms) هزارم ثانیه) میانگین Tc و انحراف معیار آن به ترتیب 6.78 ms و 0.6 ms بود. بین Tc و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت(P<0.05) . ارتباط Tc و سن معنی دار بود(P<0.05) . بین Tp و هر دو متغیر سن و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت. بین Tc و Tc نیز ارتباط معنی دار وجود داشت (P<0.05) همچنین معادلات رگرسیونیTc=0.04L+5.28، Tc=0.07Tp+4.56، Tp=0.04A+0.3L+16.13 حاصل شد :L) طول ساق بر حسب سانتیمتر، :A سن بر حسب سال، Tp و Tc: بر حسب هزارم ثانیه.(نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که برای باریکتر کردن محدوده نرمال، باید در بررسیهای بالینی، طول ساق را نیز مد نظر قرارداد. از طرف دیگر لازم است تحقیقات بیشتری درباره حساسیت ویژگی روش مزبور در تشخیص رادیکولوپاتی S1 و مقایسه آن با سایر روشها انجام گیرد.
دکتر علی‌اکبر مقدم‌نیا، دکتر لیلا حسینی‎مطلق، دکتر محبوبه جندقی‎جعفری،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: فلفل سیاه در طب سنتی گاهی به عنوان مسکن درد ( به ویژه دندان درد) مورد استفاده بوده و مطالعاتی برای یافتن مکانیسم آن صورت گرفته است. این مطالعه اثرات ضد دردی پی یرین (ماده موثر فلفل سیاه) را به دو روش Hot-Plate و فرمالین تست مورد مقایسه قرار می دهد. مواد و روش ها: این مطالعه تجربی به صورت randommized controlled trial روی موش های سوری که به صورت گروه های کنترل و مورد تقسیم بندی شدند، انجام گردید. برای بررسی درد از دو روش صفحه داغ (Hot-Plate) و فرمالین تست استفاده شد. در تست فرمالین علاوه بر اثبات بر درد حاد اثرات پی یرین بر درد مزمن (فاز دوم درد) نیز بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی و ANOVA مورد تجربی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پی یرین به تنهایی در زمان تحمل حیوان روی صفحه داغ تفاوت معنی داری با گروه سالین نشان نداد. در حالی که پی یرین در دوزهای 25، 50 و 75 mg/kg به همراه مرفین (mg/kg10) سبب افزایش قابل توجه و معنی داری در زمان تحمل حیوانات نسبت به گروه سالین و گروه مرفین به تنهایی شده است. اما در تست فرمالین، پی یرین به تنهایی توانست اثرات قابل توجهی در کاهش آثار دردناک فرمالین در حیوان ایجاد نماید. این اثرات با اثر مرفین تنها قابل مقایسه است. پی یرین سبب کاهش در عوارض تست فرمالین در فاز اول درد گردید. نالوکسان در تمامی موارد، سبب حذف این اثرات شد. در هر دو تست فرمالین و Hot-Plate اثرات پی یرین وابسته به دوز بود. نتیجه گیری: پی یرین از طریق مرکزی عمل می کند و اثرات آن روی سیستم اوپیوئیدی به صورت تقویت اثرات اوپیوئیدها ظاهر می شود و همچنین اثرات آن کاملاً وابسته به دوز است و با آنتاگونیست های اوپیوئیدی حذف می شود.
فرهاد جعفری، اکرم نوده شریفی، فرید زایری،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: تالاسمی شایع ترین اختلال ژنتیکی است که آمارها از وجود 2 تا 3 میلیون ناقل و 20 هزار بیمار تالاسمی ماژور در کشور حکایت دارد. از سال 1376 و با اجرای برنامه کشوری کنترل تالاسمی، مشاوره و ترغیب زوج های مینور به انصراف از ازدواج با مشاوره و افزایش سطح آگاهی ایشان به عنوان استراتژی اصلی پیشگیری کشور انتخاب شد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرح پیشگیری از تالاسمی بر افزایش سطح آگاهی زوجین و انصراف زوج های ناقل از ازدواج در شهرستان گرگان انجام شد.روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات فرم اطلاعاتی و پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تایید شده بود. نمونه ها برای سنجش سطح آگاهی شامل 282 نفر از زوجین در شرف ازدواج بودند. همچنین 107 زوج مینور، شناسایی شده طی سال های 82-76 نیز از نظر انصراف از ازدواج مطالعه شدند و در هر دو بخش عوامل مرتبط نیز بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های کای دو، تی و آنالیز واریانس صورت گرفت.یافته ها: میانگین سن 282 زوج مورد بررسی در خانم ها 26.5 و آقایان 24.86 سال به دست آمد. 57.8 درصد ساکن شهر و 39.4 درصد خویشاوند بودند. اکثر مردان دارای شغل آزاد و اکثر خانم ها خانه دار و نیمی از نمونه ها نیز زیر دیپلم بودند. سطح آگاهی 2.5 درصد ضعیف، 9.2 درصد متوسط، 53.2درصد خوب و 29.1 درصد عالی به دست آمد. ارتباط سطح آگاهی با سطح تحصیلات، محل سکونت و شغل معنی دار بود (P<0.05)، ولی با سن، جنس و خویشاوندی رابطه معنی دار آماری مشاهده نشد. از 10 زوج ناقل شناسایی شده تنها 2 مورد (20 درصد) از ازدواج انصراف دادند. همچنین بررسی 107 زوج ناقل سال های 82-76 نشان داد، 43 درصد آنها از ازدواج منصرف شده اند که این موضوع با خویشاوندی، محل سکونت و سطح سواد مرتبط بود (P<0.05).نتیجه گیری: با وجودی که سطح آگاهی نسبتا خوب بود اما عملکرد زوج ها مناسب نبود و درصد بالایی از افراد ناقل همچنان به این ازدواج های پرخطر تن می دهند.
دکتر افسون نودهی مقدم، زهرا روحبخش، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر مهیار صلواتی، دکتر داوود جعفری،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات زیادی اهمیت عملکرد هماهنگ و هم‌زمان عضلات کتف و گلنوهومرال را نشان داده‌اند. تغییرات خفیف در عملکرد و هماهنگی این عضلات منتهی به اختلال مفاصل می‌گردد. سندرم گیرافتادگی به عنوان شایع‌ترین علت درد شانه گزارش شده است. در این مطالعه قدرت ایزومتریک عضلات کمربند شانه‌ای در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی با افراد سالم مقایسه گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی با استفاده از نمونه‌گیری غیراحتمالی ساده روی 15 بیمار مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه که به درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و دانشگاه علوم پزشکی ایران مراجعه نموده بودندو 15 فرد سالم طی سال 1387 انجام شد. قدرت عضلات گلنوهومرال و اسکاپولوتوراسیک با استفاده از یک دینامومتر دستی در دو گروه مورد و شاهد اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل و تی زوج برای مقایسه بین‌گروهی و درون‌گروهی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی در مقایسه با افراد سالم دارای قدرت کمتری در عضلات شانه خود بودند (P<0.05). قدرت عضلات در سمت درگیر بیماران نسبت به سمت غیردرگیر کمتر بود (P<0.05). در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی نسبت قدرت عضلات چرخاننده به خارج به قدرت عضلات چرخاننده به داخل به طور معنی‌داری کمتر از گروه شاهد بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کاهش قدرت عضلات شانه در بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی وجود دارد. لذا بررسی قدرت عضلانی بایستی در برنامه ارزیابی و درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. همچنین در درمان فیزیوتراپی این بیماران تقویت عضلات ضعیف بایستی مورد تاکید قرار گیرد.
مرضیه اکبرزاده، فرشته مرادی، دکتر محمدحسین دباغ منش، دکتر پیمان جعفری، دکتر محمدابراهیم پارسانژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) یکی از شایع‌ترین اختلالات غدد اندوکرین در زنان است که 6-10% زنان در سنین باروری را درگیر می‌کند. در این بیماری وضعیت غیرطبیعی لیپوپروتئین‌ها شایع است. تجمع خانوادگی بالای سندرم تخمدان پلی‌کیستیک دلالت بر نقش وراثت در این بیماری دارد. این مطالعه به منظور تعیین سطح سرمی لیپوپروتئین‌ها در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 107 نفر از وابستگان درجه یک افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (گروه مورد) و 107فرد سالم (گروه شاهد) از خانواده درجه یک زنان فاقد سابقه ابتلاء به PCOS از مراجعین به درمانگاه‌های زنان شیراز طی سال 1387 انجام شد. وابستگان درجه یک گروه مورد (پدر، مادر، خواهر و برادر) با شرط داشتن سن بالای 30 سال و سایر شرایط ورود به مطالعه، مصاحبه شدند و قسمت اول پرسشنامه که شامل اطلاعات دمو گرافیک بود؛ تکمیل شد. میزان 5سی‌سی نمونه خون از افراد مورد مطالعه برای تعیین سطح سرمی لیپوپروتئین‌های خون شامل کلسترول تام ، تری‌گلیسرید، LDL-c و LDL-c گرفته شد. یافته‌ها : میانگین‌های کلسترول تام ، LDL-c و تری‌گلیسرید در گروه مورد به ترتیب 31.64+-191 و 4.06+-167 و 31.64+-191 میلی‌گرم‌دردسی‌لیتر تعیین شد. میانگین‌های کلسترول تام و LDL-c و تری‌گلیسرید در گروه شاهد به ترتیب 18.25+-158.25 و 21.33+-123 و 17.11+-120.42 میلی‌گرم‌دردسی‌لیتر تعیین شد. این تفاوت‌ها از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). میانگین HDL-c 6.95+-40.06 میلی‌گرم‌دردسی‌لیتر در گروه مورد کمتر از گروه شاهد 6.7+-45.9 میلی‌گرم‌دردسی‌لیتر بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سطح سرمی لیپوپروتئین‌ها در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک به‌طور معنی‌داری بالاتر از گروه شاهد می‌باشد.
مرضیه اکبرزاده، فرشته مرادی، دکتر محمدحسین دباغ منش، دکتر پیمان جعفری،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : تجمع خانوادگی عدم تخمک‌گذاری و تخمدان‌های پلی‌کستیک، مؤید وجود نوعی زمینه ژنتیکی برای سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) است. با توجه به افزایش اختلال در متابولیسم لیپوپروتئین‌ها (کلسترول و تری‌گلیسرید)، اختلال تحمل گلوکز و افزایش شیوع پرفشاری خون در این بیماران؛ این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر قلب و عروق در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 107 نفر از وابستگان درجه یک افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (گروه مورد) و 107فرد سالم (گروه شاهد) از خانواده درجه یک زنان فاقد سابقه ابتلاء به PCOS از مراجعین به درمانگاه‌های زنان شیراز طی سال‌های 87-1386 انجام شد. شاخص توده بدنی، چاقی مرکزی و فشارخون افراد مورد مطالعه تعیین شد. سطح سرمی لیپوپروتئین‌ها شامل کلسترول تام، تری‌گلیسرید، LDL و HDL و نیز قندخون ناشتا اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16.5 و آزمون‌های t مستقل، کای‌اسکوئر و کاپا تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : 3/35 درصد پدران گروه مورد دارای اضافه وزن، 26.5% چاقی کلاس I ، 76/11 درصد چاقی کلاسII و 8/5درصد چاقی کلاس III داشتند که در مقایسه با گروه شاهد از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). در 25.6% از مادران گروه مورد و 17.9% از مادران گروه شاهد نسبت دور کمر به دور باسن (waist –hip ratio:WHR) بالاتر از 0.85 بود و این تفاوت در مقایسه با گروه شاهد از نظر آماری معنی‌دار نبود. WHR در خواهران گروه مورد و شاهد به ترتیب 23.5% و 17.6% بود (P<0.05). میزان ابتلاء به فشارخون در گروه مورد 12.2% و در گروه شاهد 3.7% بود. 14.94% از گروه مورد و 6.5% از گروه شاهد تری‌گلیسرید بالاتر از حد طبیعی داشتند که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود. ارتباط معنی‌داری بین چاقی و دیابت تیپ II در دو گروه مورد و شاهد یافت شد (P<0.05). اختلال عدم تحمل به گلوکز در گروه مورد و شاهد به ترتیب 19.62% و 7.47% بود (P<0.05). چاقی در 18.7% و 6.54% از گروه‌های مورد و شاهد مبتلا به عدم تحمل گلوکز وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که چاقی، چاقی مرکزی، افزایش سرمی لیپوپروتئین‌ها و پرفشاری خون در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد می‌باشد.
مراد رستمی، محمد آبرومند، علیرضا خیراله، معصومه جرفی، رضا ملیحی، مژگان نوربهبهانی، علیرضا جعفری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر (CHD)، متناسب با افزایش غلظت لیپوپروتئین LDL-C است. با توجه به گستردگی استفاده از معادله فریدوالد در تخمین میزان LDL-C در اغلب آزمایشگاه‌های کشور، این مطالعه به منظور کاربرد معادله اصلی و تصحیح شده فریدوالد در تعیین سطح سرمی LDL-C در مقایسه با روش اندازه‌گیری مستقیم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 598 نفر (226 مرد و 372 زن) از مراجعین به آزمایشگاه بیمارستان امام علی (ع) شهرستان اندیمشک برای ارزیابی صحت سلامت در سال 1388 انجام شد. از شرکت کنندگان در مطالعه 8 میلی‌لیتر نمونه خون ناشتا اخذ شد. کلسترول تام (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، تری‌گلیسرید (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، HDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)و LDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر) سرم با استفاده از کیت‌های شرکت پارس آزمون اندازه‌گیری شدند. برای تخمین میزان LDL-C از معادله فریدوالد (Friedwald) با مقدار K معادل 3, 3.5, 5 استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های ANOVA و Pearson correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از مجموع 598 نمونه سرم جمع‌آوری شده؛ 37.8% به مردان و 62.2% به زنان اختصاص داشت. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 10.77±38.08 سال بود. کمترین محدوده سنی 21 سال و بیشترین محدوده سنی 77 سال بود. میانگین و انحراف‌معیار تری‌گلیسرید با مقادیر مساوی و یا کمتر از 150, 201-300 , 301-400 mg/dl در معادله فریدوالد با احتساب K مساوی 5 به ترتیب 8.79±13.01- و 13.17±17.11- و 18.54±18.63- و با احتساب K مساوی 3 به ترتیب 12.04±0.39- ، 18.55±0.078- و 0.04±25.55 تعیین شد. همچنین با احتساب K مساوی 3 برای تری‌گلیسرید 151-200 mg/dl برابر 10.54±9.72- و با احتساب K مساوی 3.5 برابر 13.70±0.82 تعیین شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که نتایج حاصل از مقایسه روش مستقیم اندازه‌گیری و محاسبه شده LDL-C از طریق معادله فریدوالد در محدوده‌های تری‌گلیسرید مساوی و یا کمتر از 150, 151-200, 201-300, 301-400 mg/dl ، دارای ضریب همبستگی پیرسون به ترتیب 0.982, 0.991, .0991, 0.975 تعیین شد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C به معادله فریدوالد برتری دارد. چنانچه استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C مقدور نباشد؛ استفاده از معادله تصحیح شده فریدوالد (K مساوی 3) توصیه می‌گردد.
ناهید مسعودپور، فاطمه عرب بنی اسد، آزاده جعفری،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : ناهنجاری مادرزادی به تغییر دائمی که قبل از تولد توسط یک اختلال تکاملی با منشا درونی در ساختمان‌های بدن ایجاد شده اطلاق می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و الگوی ناهنجاری‌های ظاهری مادرزادی نوزادان زنده متولد شده در رفسنجان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 6089 نوزاد زنده متولد شده در مرکز آموزشی درمانی نیک نفس دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان طی سال‌های 87-1386 انجام شد. نوع ناهنجاری بزرگ و کوچک براساس معاینه بالینی نوزاد توسط متخصصین اطفال در پرسشنامه ثبت شد. یافته‌ها : 179 مورد حداقل دارای یک ناهنجاری کوچک یا بزرگ بودند. شیوع ناهنجاری مادرزادی 2.93% تعیین شد. بیشترین میزان ناهنجاری در سیستم عضلانی-اسکلتی (43.5%) و سپس در سیستم ادراری-تناسلی (22.9%) و سیستم قلبی (15.08%) مشاهده شد. بین ناهنجاری مادرزادی و سن تولد و مصرف دارو توسط مادر تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : بیشترین ناهنجاری ظاهری مادرزادی در سیستم عضلانی- اسکلتی مشاهده گردید.
مهدی مدیر، فرهاد دریانوش، هنگامه فیروزمند، حسین جعفری، مصطفی خانزاده،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : فعالیت‌های جسمانی متفاوت بر روی سیستم ضداکسایشی موثرند. انتخاب نوع، زمان و شدت تمرین به عنوان الگویی مناسب برای بهبود سطح سلامت جامعه ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات هوازی شدید فزاینده کوتاه و میان مدت بر سطح سرمی آنزیم‌های سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در موش‌های صحرایی ماده انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 45 سر موش صحرایی ماده نژاد اسپراگوداولی به‌طور تصادفی در سه گروه 15 تایی کنترل، هوازی کوتاه‌مدت و میان‌مدت قرار گرفتند. برنامه تمرینی کوتاه‌مدت و میان‌مدت به ترتیب به مدت 4 و 8 هفته، هفته‌ای 5 جلسه با سرعت 10 تا 17 متر در دقیقه، شیب 5 تا 15 درجه و مدت زمان 15 تا 60 دقیقه اجرا شد. میزان سرمی آنزیم‌های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز به روش ELISA اندازه‌گیری شد. یافته‌ها : سطح سرمی آنزیم سوپراکسیددیسموناز (U/ml) در گروه‌های کنترل 12.8±98.8، تمرینات هوازی کوتاه‌مدت 10.2±126.4 و میان‌مدت 10.2±115.1 و سطح سرمی آنزیم کاتالاز (U/ml) در گروه‌های کنترل 7.2±51.2، تمرینات هوازی کوتاه‌مدت 5.3±43.7 و 6.3±52.1 تعیین شد. این تغییرات از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : تمرینات هوازی کوتاه‌مدت و میان‌مدت اثری بر سطح سرمی آنزیم‌های ضداکسایشی سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز موش‌های ماده نداشت.
شیرین دهقان پیشه، فرهاد دریانوش، حسین جعفری، داوود مهربانی، مریم کوشکی جهرمی، مهسا یاغی کش،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : نتایج متناقضی در رابطه با اثر تمرین ورزشی بر سطح ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α زنان جوان سالم غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 دختر سالم غیرورزشکار براساس وزن، قد، شاخص توده بدن و درصد چربی در دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته به صورت سه روز در هفته روی دوچرخه ثابت رکاب زدند. سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α آزمودنی‌ها قبل از اولین جلسه و در پایان تمرینات بعد از 14-12 ساعت ناشتایی به‌روش ELISA اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: در پایان مطالعه بین سطح سرمی هورمون‌های ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : هشت هفته تمرینات هوازی در زنان جوان سالم غیرورزشکار باعث کاهش سطح سرمی ویسفاتین و سایتوکین TNF-α گردید.
عزت السادات حاجی سیدجوادی، فریده موحد، آمنه باریکانی، مریم جعفری،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : نارسایی تنفسی یکی از مهم‌ترین مشکلات ریوی نوزادان نارس است. هرچند مطالعات مختلفی اثربخشی کورتیکواستروئید در سنین بارداری کمتر از 34 هفته را نشان داده‌اند؛ ولی اثر این مداخلات در بارداری‌های بالاتر از هفته 34، هنوز مورد بحث است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بتامتازون تزریقی طی هفته‌های 34 الی 36 بارداری در پیشگیری از نارسایی تنفسی نوزادان متولد شده انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی دو سوکور 140 زن در معرض خطر زایمان پره‌ترم با سن بارداری 34 الی 36 هفته در دو گروه 70 نفری مداخله (دریافت کننده بتامتازون 12 میلی‌گرم در دو دوز عضلانی با فاصله 12 ساعت) و گروه کنترل (دریافت کننده نرمال‌سالین) قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز شامل جنس و وزن نوزاد، ابتلا به سندرم زجر تنفسی، نیاز به بستری نوزادان در بخش مراقبت‌های ویژه و نیاز به حمایت تنفسی جمع‌آوری گردید. یافته‌ها : تفاوت معنی‌داری در وزن و جنس نوزادان دو گروه مشاهده نشد. سندرم زجر تنفسی در 9 نوزاد (12.5%) گروه مداخله و 16 نوزاد (22 درصد) گروه کنترل مشاهده شد که اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند. همچنین از نظر نیاز به حمایت تنفسی و بستری در بخش NICU دو گروه مورد مطالعه با هم اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری : تزریق بتامتازون به مقدار 12 میلی‌گرم در 2 دوز به فاصله 12 ساعت در هفته‌های 34 الی 36 بارداری اثری بر جلوگیری از بروز نارسایی تنفسی در نوزادان پره‌ترم نداشت.
حسین طوسی خورشیدی، هوشنگ جعفری قصر الدشتی، سیده خدیجه پرندک، نازنین محمودی،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : نشانگرهای جدید بیماری‌های قلبی - عروقی در پیش‌بینی حوادث قلبی - عروقی از حساسیت و دقت بیشتری برخوردارند. با توجه به نقش مؤثر فعالیت‌های بدنی در پیشگیری و کاهش این بیماری‌ها که کمک شایانی به ارتقای سلامت افراد جامعه خواهد کرد؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر غواصی در اعماق مختلف بر تغییرات سطح پروتئین واکنشگر-C (CRP) و نیمرخ لیپیدی مردان غواص انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 6 مرد غواص عضو تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان کهکیلویه و بویراحمد انجام شد. آزمودنی‌ها در روز اول در عمق 1 متر، روز دوم در عمق 10 متر و روز سوم در عمق20 متر به مدت 20 دقیقه با شدت 40 تا 50 درصد ضربان قلب ذخیره‌ای به‌صورت رفت و برگشت غواصی کردند. آزمودنی‌ها در اعماق 10 و 20 متری در ارتفاع 3 متری تا سطح آب به مدت پنج دقیقه سیفتی استاپ (توقف) داشتند. قبل و بعد از غواصی از همه غواصان خونگیری شد و میزان CRP و نیمرخ لیپیدی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها : افزایش فشار محیطی ناشی از غواصی در سه عمق یک، 10 و 20 متری دریا سبب افزایش معنی دار سطح CRP گردید (P<0.05). تغییرات معنی‌داری در میزان تری‌گلیسرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین کم‌چگال مشاهده نشد؛ اما این تغییرات سبب افزایش معنی‌دار لیپوپروتئین پرچگال گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری : غواصی اسکوبا در اثر حمل تجهیزات تنفسی در حین فعالیت، حتی با وجود تغذیه تنفسی، موجب افزایش سطح CRP و نمیرخ لیپیدی می‌گردد.


مینا وجودی سردرودی، زهرا باقری، لیلا قهرمانی، پیمان جعفری،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : طولانی شدن اقامت بیماران در بیمارستان منجر به تحمیل هزینه‌های قابل توجهی بر فرد و سیستم درمانی جامعه می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین کاربرد مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی در شناسایی عوامل مرتبط با تعداد روزهای اضافه بستری بیماران تحت جراحی‌های ناحیه شکم انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 485 پرونده بیماران بستری از پنج بیمارستان دولتی و خصوصی شهر شیراز به روش نمونه‌گیری در دسترس ارزیابی شدند. از مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی به منظور بررسی عوامل خطر مرتبط با تعداد روزهای اضافی بستری استفاده شد. به‌منظور برآورد پارامترهای مدل، روش ماکزیمم درستنمایی و برای ارزیابی مدل، شاخص‌های نیکویی برازش AIC (Akaike Information Criterion) و BIC (Bayes Information Criterion) به‌کار برده شد.

یافته‌ها : 81.2% از بیماران تعداد روز اضافه بستری نداشتند. نتایج مدل نشان داد متغیرهای سن، تنفس، سرطان، تزریق خون، داشتن تب بالا، مصرف سیگار و مواد مخدر اثر معنی‌داری بر تعداد روزهای اضافه بستری نداشتند. در مقابل متغیرهای جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی و ابتلا به عارضه ایلئوس سبب افزایش تعداد روزهای اضافه بستری بیماران گردید (P<0.05). همچنین جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا و بیرون آوردن غده پروستات شانس اضافه بستری را به ترتیب 4.64 برابر و 9 برابر افزایش داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی، انجام عمل جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا، انجام عمل جراحی بیرون آوردن غده پروستات و ابتلا به عارضه ایلئوس به عنوان متغیرهای افزایش دهنده تعداد روزهای اضافه بستری بیماران بودند.


محسن جعفری،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده

آتروسکلروز علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر در سراسر جهان است. آتروسکلروز که نتیجه رسوب کلسترول در دیواره عروق کرونری است؛ علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر در سراسر جهان محسوب می‌شود. انتقال معکوس کلسترول فرایندی است که طی آن کلسترول اضافی از دیواره عروق برداشت می‌شود و بدین ترتیب از خطر آتروسکلروز کاسته می‌شود. پروتئین‌های ناقل کاست متصل به ATP (ABC) مانند ناقل کاست A1 متصل به ATP (ABCA1)، ناقل کاست G1 متصل به ATP (ABCG1)، ناقل کاست G4 متصل به ATP (ABCG4)، ناقل کاست G5 متصل به ATP (ABCG5) و ناقل کاست G8 متصل به ATP (ABCG8) در فرایند انتقال معکوس کلسترول نقش مهمی ایفا می‌کنند. برای جستجوی مقالات بین سال‌های 1990 تا 2018 مرتبط با موضوع مقاله، کلیدواژه‌های تمرین، فعالیت بدنی، انتقال معکوس کلسترول، ناقلان کاست متصل به آدنوزین تری فسفات، ناقل کاست G5 متصل به آدنوزین تری فسفات (ABCG5)، ناقل کاست G8 متصل به آدنوزین تری فسفات (ABCG8)، بیماری‌های قلبی - عروقی و آتروسکلروز در پایگاه‌های اطلاعاتی Google scholar، PubMed، Elsevier، Scopus، پایگاه جهاد دانشگاهی (SID)، science direct و ProQuest مورد استفاده قرار گرفتند. در ابتدا 249 مقاله جستجو شدند که پس از مطالعه دقیق آنها، در نهایت از 84 مقاله در این مقاله مروری استفاده شد. ABCG5 و ABCG8 دو ناقل غشایی کلسترول در هپاتوسایت‌ها و انتروسایت‌ها هستند که موجب دفع کلسترول به درون صفرا و مدفوع می‌شوند. جهش در ژن‌های این دو ماده می‌تواند منجر به افزایش 200 برابری استرول‌های خون شود؛ عارضه‌ای که سیتواسترولمی نام دارد و پیامد آن آتروسکلروز عروق کرونری است. درباره اثر تمرینات ورزشی بر ABCG5 و ABCG8 پژوهش‌های محدود و یا متناقضی انجام شده است. با توجه به اهمیت ABCG5 و ABCG8 در انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری و درمان آتروسکلروز عروق کرونری، هدف از این مقاله مروری بررسی اثر فعالیت بدنی بر پیشگیری و درمان آتروسکلروز با تمرکز بر فعالیت ژن‌های ABCG5 و ABCG8 بود. به‌طور کلی با توجه به این که عوامل رونویسی LXR/RXR مسؤول تنظیم ژن‌های مربوط به خروج کلسترول (ABCA1, ABCG1)، انتقال کلسترول (لیپوپروتئین لیپاز، CETP)، تبدیل کلسترول به اسیدهای صفراوی (CYP7A) و متابولیسم و دفع کلسترول کلسترول به صفرا یا مجرای روده‌ای (ABCG5 و ABCG8) هستند؛ لذا تحریک این عوامل و نیز دیگر عوامل رونویسی (PPAR، LRH1، FXR، HNF4α و GATA4) موجب افزایش بیان ژن‌های ABCG5 و ABCG8 می‌شود. اثر ورزش بر این عوامل موضوع جدیدی است که می‌تواند دانش ما را نسبت به راهکارهای پیشگیری و درمان آتروسکلروز افزایش دهد.


علی جعفری، زهرا نوروزی، فاضل عیسی پناه املشی، ایمان شهابی نسب، پوریا قدیریان، شاهین شاه یوسفی، محمدتقی بادله شموشکی، سیده فاطمه موسوی عمادی، سیما بشارت،
دوره 24، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری سلیاک که نوعی سوءجذب موادغذایی است؛ می‌تواند در صورت عدم رعایت رژیم غذایی فاقد گلوتن منجر به عوارض مختلفی از جمله بیماری‌های روانشناختی و افسردگی گردد. این مطالعه به منظور برآورد فراوانی اختلال خلقی افسردگی و ارتباط آن با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن در بیماران مبتلا به سلیاک انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 47 بیمار مبتلا به سلیاک (30 زن و 17 مرد) با میانگین سنی 10.7±40.88 سال در مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان طی تابستان 1399 انجام شد. از بیماران خواسته شد تا پرسشنامه بک 13 سوالی را تکمیل نمایند. تست پایبندی به رژیم غذایی سلیاک (CDAT) برای بررسی پایبندی از دید خود فرد و ارزیابی استاندارد شده توسط متخصص تغذیه (SDE) برای ارزیابی پایبندی بیمار از دیدگاه مصاحبه گر استفاده گردید.


یافته‌ها: 28 بیمار مبتلا به سلیاک (6/59 درصد) دچار درجاتی از افسردگی بودند. بر اساس SDE میزان پایبندی بیماران به رژیم فاقد گلوتن 83 درصد گزارش شد. بین میزان پایبندی به رژیم فاقد گلوتن و افسردگی در این بیماران ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. بین افسردگی با جنسیت و سن بیماران ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد.


نتیجه‌گیری: فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به سلیاک بالا ارزیابی شد؛ اما رابطه آماری معنی‌داری با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن نداشت.


زهرا جعفری، محمدحسین راضی جلالی، سارا لرکی، محمد خسروی،
دوره 26، شماره 3 - ( پاییز 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال سومین سرطان شایع در مردان و دومین سرطان شایع در زنان است. استفاده از انگل‌ها یا آنتی‌ژن‌های انگل یکی از نوین‌ترین روش‌های درمانی برای سرطان است که هنوز در فاز انسانی مورد استفاده و تایید قرار نگرفته است. این مطالعه به منظور تعیین اثر سمیت سلولی کربوهیدرات‌های تخلیص شده از لایه هیالن، مایع و پروتواسکولکس کیست هیداتید بر رده سلولی سرطان کولورکتال انسانی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی دو کبد گوسفند و دو کبد گاو آلوده به کیست هیداتید و رده سلولی آدنوکارسینومای کولورکتال انسانی (LS174T) خریداری شده از انستیتو پاستور ایران در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز طی سال 1401 انجام شد. مایع کیست، پروتواسکولکس‌ها و نیز لایه هیالن از کبدهای آلوده به کیست هیداتید جدا شدند و گلیکوپروتئین‌ها و گلیکولیپیدهای بخش‌های مختلف کیست به روش کلروفرم - متانول استخراج شدند. با روش بتا الیمینیشن کربوهیدرات‌ها تخلیص شدند و حضور آنها با روش اسیدسولفوریک فنول تایید شد. سمیت سلولی کربوهیدرات‌های تخلیص شده بر رده سلولی LS174T با استفاده از روش MTT به مدت 24 ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت.


یافته‌ها: رقت‌های 0.5 و 0.25 کربوهیدرات‌های تخلیص شده از گلیکوپروتئین‌ها و گلیکولیپیدهای کیست هیداتید به‌طور معنی‌داری باعث مهار رشد سلول‌های LS174T شد (P<0.05). ارزیابی سمیت سلولی در مرحله اول نشان داد که کربوهیدرات‌های تخلیص شده از گلیکوپروتئین مایع کیست گوسفند (38.60±1.33%)، گلیکوپروتئین لایه هیالن کیست گاو (36.61±1.76%)، گلیکولیپید لایه هیالن کیست گاو (38.94±2.99%)، گلیکوپروتئین پروتواسکولکس کیست گاو (40.27±3.66%) و گلیکولیپید پروتواسکولکس کیست گوسفند (37.94±1.99%) به‌طور معنی‌داری اثرات مهاری بارزتری دارند (P<0.05). غربالگری بعدی با روش MTT نشان داد که کربوهیدرات‌های تخلیص شده از گلیکوپروتئین‌های جداشده از مایع کیست هیداتید گوسفند (52.35±10.24%) و گلیکولیپید جدا شده از لایه هیالن کیست هیداتید گاو (53.40±7.88%) و گلیکولیپید جدا شده از پروتواسکولکس کیست هیداتید گوسفند (53.05±5.06%) به‌طور معنی‌داری دارای اثرات مهاری بارزتری بر رشد سلول‌های سرطانی LS174T بودند (P<0.05).


نتیجه‌گیری: کربوهیدرات‌های جدا شده از گلیکوپروتئین‌ها و گلیکولیپیدهای لایه هیالن و پروتواسکولکس مایع کیست هیداتید اثر ضدسرطانی قابل توجهی بر رده سلولی سرطان کولورکتال LS174T دارند.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)