|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای جعفرزاده
دکتر محمد کاظمی عرب آبادی، دکتر علی اکبر پور فتح اله، دکتر عبداله جعفرزاده، دکتر غلامحسین حسن شاهی، سعید دانشمندی، محمد رضا افروز، محمود حدادیان، فهیمه محمدی زاده، دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت نهفته هپاتیت B شکل بالینی از بیماری هپاتیت B میباشد که در آن فرد علیرغم این که از نظر HBsAg منفی است؛ اما دارای HBV-DNA در خون محیطی میباشد. هنوز علت عدم توانایی پاکسازی کامل ویروس از بدن مشخص نشده است. به نظر میرسد که تفاوتهای ژنتیکی و ایمونولوژیکی در این امر سهم عمدهای را دارا میباشند. از جمله مواردی که پاسخ ایمنی علیه ویروسها را دستخوش تغییر میکند؛ سیستم سیتوکینی است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama با عفونت نهفته هپاتیت B انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی ابتدا 3700 عدد پلاسمای تازه منجمد شده (FFP) که از نظر HBsAg منفی بودند؛ جمعآوری و از نظر anti-HBc بررسی شدند. سپس نمونههای HBsAg منفی و anti-HBc مثبت از نظر وجود HBV-DNA با روش PCR بررسی شدند. نمونههای HBV-DNA مثبت به عنوان موارد عفونت نهفته هپاتیت B از نظر پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama با روش ARMS-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها : نتایج این تحقیق روی نمونههای HBsAg منفی نشان داد که 352 نمونه (9.51%) از این نمونهها از نظر anti-HBc مثبت بود. با انجام PCR روی نمونههای HBsAg منفی و anti-HBc مثبت؛ مشخص گردید که 57 نمونه (%16.1 از افراد anti-HBc مثبت و HBsAg منفی) HBV-DNA مثبت هستند. دو گروه مورد و شاهد از نظر وجود تمامی ژنوتیپهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama تفاوتی نداشتند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که هیچگونه ارتباطی بین پلیمرفیسمهای موجود در ناحیه 874+ ژن IFN-Gama و بیماری عفونت نهفته هپاتیت B وجود ندارد.
حمیرا جعفرزاده، مهران عربی، نرگس نجفی، علی محمد احدی، دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : گیاه آلوئهورا (Aloe barbadensis M.) از جمله گیاهان استوایی است که به طور سنتی در ترمیم زخم استفاده میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر القاء کنندگی ژل آلوئهورا بر بیان ژن TGF-β در زخمهای پوستی موش سوری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش نر سوری BALB/c به 3 گروه 12 تایی شامل کنترل منفی (پوست سالم)، کنترل کاذب (شم، زخم با تیمار سرم فیزیولوژیک) و درمانی (زخم با تیمار ژل آلوئهورا) تقسیم شدند. روی پشت موشها دو زخم یکسان به قطر 2±10 mm با برداشت کامل پوست در ناحیه خاجی ایجاد گردید. در گروه درمانی، روزانه یک بار 2 گرم از ژل آلوئهورا به صورت یک لایه نازک بر روی سطح زخمها (بدون بانداژ) به مدت 16 روز قرار داده شد. پس از روزهای 8 و 16 برای تعیین میزان بیان ژن عامل رشد تغییر شکلدهنده بتا (TGF-β) به کمک RT-PCR و نیز محتوی پراکسیداسیون لیپیدی (LPO) با اندازهگیری میزان مالونیلدیآلدیید از پوست و سرم خون موشها نمونهبرداری بهعمل آمد. یافتهها : عصاره ژل آلوئهورا سبب افزایش بیان ژن TGF-β در پوست زخمدار موشهای گروه درمان شده با ژل آلوئهورا نسبت به سایر گروهها گردید (P<0.05). تیمار با ژل آلوئهورا موجب کاهش معنیدار مالونیلدیآلدیید در سرم خون موشها در مقایسه با دیگر گروهها شد (P<0.05). نتیجهگیری : ژل آلوئهورا با القاء بیان ژن عامل رشد TGF-β و نیز کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدها میتواند نقش محوری در پروسه ترمیم زخمهای برشی داشته باشد.
مریم آل رسول دهکردی، لعبت جعفرزاده، اکبر سلیمانی، علی حاجی غلامی، سعید آل رسول، دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : ترومبوفیلی حالت افزایش انعقادپذیری خون است. این حالت سبب ایجاد مشکلات بارداری از جمله پرهاکلامپسی، مردهزایی، سقط مکرر و جداشدگی جفت میگردد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کمبود فاکتورهای انعقادی prs ، prc و آنتیترومبین3 با بروز پرهاکلامپسی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 142 زن باردار مبتلا به پرهاکلامپسی و 142 زن باردار غیرمبتلا به پرهاکلامپسی مراجعه کننده به درمانگاه مامایی و بخش زایمان بیمارستان هاجر شهرکرد انجام شد. میزان prs ، prc سرم با استفاده از روش ELISA و آنتیترومبین3 به روش سنجش کروموژنیک اندازهگیری شد. یافتهها : کمبود prs در 2 مادر (1.4%) از گروه مورد و 6 مادر (4.2%) از گروه شاهد تعیین گردید و این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود. موردی از کمبود فاکتورهای انعقادی prc و آنتیترومبین3 در گروههای مورد مطالعه مشاهده نگردید. نتیجهگیری : کمبود فاکتورهای انعقادی prs ، prc و آنتیترومبین3 نقشی در بروز پرهاکلامپسی نداشت.
لعبت جعفرزاده، زهرا موبدی، اکبر سلیمانی، مریم آل رسول، عبدالرحیم کاظمی وردنجانی، دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آرتریت روماتوئید یک بیماری مزمن التهابی و سیستمیک با علت ناشناخته است که با پلیآرتریت متقارن محیطی مشخص میشود. عوامل متعدد ژنتیکی، محیطی و ایمونولوژیک در پاتوژنز بیماری نقش دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آنتیبادی ضدپروتئین سیترولینه حلقوی (Anti - CCP) و فاکتور روماتوئید بر شاخص فعالیت بالینی بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه همگروهی آینده نگر 64 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید براساس معیارهای ACR سال 1987 به روش نمونهگیری ساده انتخاب شدند. همه بیماران برای تعیین شاخص فعالیت بالینی بیماری اولیه مورد معاینات بالینی قرار گرفتند و برای انجام آزمایشات سرولوژیک (فاکتور روماتوئید و آنتیبادی ضد CCP) به آزمایشگاه ارجاع شدند. معاینه دوم بیماران ششماه بعد و با تکمیل چک لیست مربوط به هر بیمار انجام شد. یافتهها : 81.3% از بیماران دارای تیترهای بالایی از آنتیبادی ضد CCP بودند و 74درصد بیماران مورد مطالعه فاکتور روماتوئید مثبت داشتند. کاهش واضح شدت فعالیت بالینی ثانویه بیماری نسبت به فعالیت بالینی اولیه در گروه دارای تیتر بالای آنتیبادی مشاهده شد که این کاهش از نظر آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه حاکی از نقش مهم فاکتور روماتوئید و آنتیبادی ضدپروتئین سیترولینه حلقوی در تشخیص به موقع بیماری آرتریت روماتوئید است.
|
|
|
|
|
|