|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای بینا
مهندس محمدهادی مهدی نژاد، دکتر بیژن بینا، دکتر مهناز نیک آئین، دکتر حسین موحدیان عطار، دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا از منعقدکنندههای طبیعی هستند که امروزه به منظور رفع مشکلات مربوط به منعقدکنندههای شیمیایی، کاربرد فراوانی پیدا کردهاند. این مطالعه به منظور تعیین کارآیی این ترکیبات طبیعی به عنوان کمکمنعقدکننده به همراه آلوم، برای حذف ذرات کلوئیدی، باکتریهای اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فیکالیس در شرایط بهینه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مداخلهای شبهتجربی، نمونههای آب ساختگی با کدورتهای کم (NTU20-10)، کدورت متوسط (NTU120–100) و کدورت زیاد (NTU220–200) تهیه شد. غلظت بهینه آلوم توام با کمکمنعقدکنندهها و PH بهینه از طریق آزمایش جار تعیین گردید. سنجش کدورت از طریق دستگاه کدورتسنج HACH مدلP2100و براساس اصل پراکندگی نور صورت گرفت. نمونهبرداری از عمق10 سانتیمتری زیر سطح آب برای تعیین کدورت و حذف باکتریها انجام گرفت. آزمون تی زوج با ضریب اطمینان 95 درصد در این مطالعه استفاده شد. یافتهها : غلظت بهینه آلوم برای کدورتهای کم ، متوسط و زیاد به ترتیب 40 ، 20 و 20 میلیگرم در لیتر و PH بهینه 5/7-7 به دست آمد. کاربرد پروتئین انعقادی مورینگا بین 5/12 تا 5/62درصد و کایتوزان بین 50 تا 5/87درصد غلظت منعقدکننده آلوم را در کدورتهای مختلف کاهش داد و آلومینیوم باقیمانده را تا زیر 0.2 mg/l رساند. میزان حذف باکتریها بین 90 تا 9999/99درصد بود و بعد از 24 ساعت هیچگونه رشد مجددی از باکتریها در نمونههای آب تصفیه شده مشاهده نگردید. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا به عنوان کمک منعقدکننده ، بدون فیلتراسیون، کدورت آب را تا زیر NTU5 کاهش میدهند.
دکتر علیرضا خویی، دکتر جینا خیاط زاده، دکتر علیرضا فاضل، سپیده سالاری بیناباج، مینو گوهری، دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : ترکیبات قندی سطح سلول و ماتریکس سلول، دارای نقش با اهمیتی در تنظیم میانکنشهای سلول - سلول و سلول - ماتریکس هستند. تغییر قندهای سلولی، یکی از مهمترین وقایع مولکولی است که در طی فرآیند بدخیمی بافتها ایجاد میشود. این مطالعه به منظور بررسی هیستوشیمیایی موکوپلیساکاریدهای سلولی و ارتباط آن با تمایز تومور در کارسینومای مری و معده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی نمونههای بافتی 80 بیمار شامل 40 بیمار با اسکوآموس سل کارسینومای مری (SCC) و 40بیمار با آدنوکارسینومای معده با تمایزهای مختلف تومور، از بخش آسیبشناسی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد طی سال 1388 انتخاب گردید. نمونهها با روش آلسینبلو PH 1 و 2.5 برای شناسایی ترکیبات موکوسی سولفاته و کربوکسیله همراه با شاهد مثبت و منفی رنگآمیزی و بررسی میکروسکوپی شدند.
یافتهها : سلولهای پوشش طبیعی و کارسینوم مری در تمایزهای مختلف در PH 1 و 2.5 رنگپذیری منفی داشتند؛ اما سلولهای استرومای طبیعی و توموری واکنش مثبت داشتند. سلولهای غددی طبیعی و سرطانی معده در PH 1 منفی؛ ولی سلولهای غددی طبیعی در PH2.5 مثبت شدند؛ اما سلولهای سرطانی در تمایزهای مختلف پاسخ ضعیفی نشان دادند. سلولهای استرومای طبیعی و توموری معده در در PH 1 و 2.5 مثبت بودند.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که احتمالاً در فرایند سرطانی شدن، تغییر در عملکرد سلولهای پوششی مری از نظر ایجاد ترکیبات موکوسی سولفاته و کربوکسیله پدید نمیآید؛ ولی در سلولهای غددی معده تغییراتی به صورت کاهش ترشح ترکیبات موکوسی کربوکسیله ایجاد میگردد.
رحیم احمدی، شیما اکبری راد، مریم مرادی بیناباج، دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : استرس بیحرکتی اثرات گوناگونی بر فعالیت آنزیمهای بدن دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی عصاره آبی گیاه آلوئهورا بر سطح سرمی آنزیم کراتینکیناز موشهای صحرایی نر مواجههیافته با استرس بیحرکتی حاد و مزمن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 45 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 30±200gr و سن 8 هفته انجام شد. موشها بهطور تصادفی به 9 گروه 5 تایی شامل شاهد، دریافت کننده نرمال سالین، تحت استرس بیحرکتی مزمن، تحت استرس بیحرکتی حاد، تحت استرس بیحرکتی مزمن دریافت کننده نرمالسالین، تحت استرس بیحرکتی حاد دریافت کننده نرمالسالین، دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily)، تحت استرس بیحرکتی مزمن دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) و تحت استرس بیحرکتی حاد دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) تقسیم شدند. عصاره آبی گیاه آلوئهورا به صورت گاواژ، قبل از اعمال استرس بیحرکتی تجویز شد. حیوانات در بیحرکتی مزمن، روزانه 2 ساعت و به مدت 3 هفته و در بیحرکتی حاد روزانه 8 ساعت و به مدت یک هفته تحت استرس بیحرکتی قرار گرفتند. پس از پایان تجربیات، نمونههای خونی به روش خونگیری از قلب تهیه شدند و سطح سرمی آنزیم کراتین کیناز به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-19 و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : سطح سرمی آنزیم کراتین کیناز (units/L) در گروههای تحت بیحرکتی مزمن (104.96±2367.20) و حاد (234.75±2177.80) نسبت به گروه شاهد (706.40±1240.40) دچار افزایش آماری معنیداری گردید (P<0.001) و این میزان در گروه دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (171.41±1619.80) و گروههای تحت بیحرکتی حاد و مزمن دریافت کننده عصاره آبی گیاه آلوئهورا (206.03±1619.00) و بیحرکتی مزمن دریافت کننده عصاره آلوئهورا (106.07±1448.00) تغییر آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که گاواژ عصاره آبی گیاه آلوئهورا (600 mg/kg/daily) به موشهای صحرایی میتواند از افزایش سطح سرمی آنزیم کراتینکیناز حاصل از استرس بیحرکتی جلوگیری نماید.
فیروزه فروزنده، شیما رحیمیان، مبینا حبیبی اردبیلی، دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
اگرچه در گزارشات اخیر شیوع خونریزیهای ساب آراکنوئید (آنوریسم و اختلال عملکرد شریانی وریدی) حدود 15 مورد در 100 هزار حاملگی ذکر شده؛ حدود 3.1 مرگهای مادری با علل غیرمرتبط با مامایی و 12-5 درصد کل مرگهای مادری را شامل میشود. در این مقاله یک مورد مرگ پس از زایمان ناشی از پارگی آنوریسم مغزی معرفی شده است. خانم باردار، 42 ساله، G5P4Lch4 در تاریخ 1388.5.21 به طور طبیعی زایمان نمود. پس از گذشت یک هفته از زایمان، به دلیل سردرد به پزشک مراجعه نمود. فشارخون وی 70/130 میلیمتر جیوه بود و به بیمارستان ارجاع گردید. بیمار با علایم خواب آلودگی، استفراغ جهنده، بازکردن چشمها با شنیدن صدا و تحریک دردناک، سطح هوشیاری 5 و کما در بیمارستان بستری شد. در سیتی اسکن انجام شده خونریزی وسیع داخل بطنها و مغز مشاهده شد. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت و خونریزی وسیع داخل بطنها تایید شد. بیمار ده روز بعد دچار ایست قلبی منجر به فوت گردید. باتوجه به گزارش حاضر، برای زنانی که دچار سردرد پس از زایمان شدهاند؛ بایستی ارزیابی دقیق و سریعی انجام گردد.
|
|
|
|
|
|