19 نتیجه برای بخشی
دکتر بهناز خدابخشی، دکتر محمد حیدری، دکتر محمد رضا فاضلی، دکتر عزت ا... قائمی، دکتر محمد صادق کریمی،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده
بیماری های روده ای در اواسط تابستان 1377 به طور ناگهانی در کشور گسترش پیدا کرد که بخشی از آن ناشی از ویبریوکلرا بود. در آن زمان 75 بیمار به دلیل اسهال شدید در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان بستری شدند. نمونه مدفوع این بیماران برای کشت به مرکز بهداشت ارسال گردید که از کشت مدفوع 46 نفر از آنان ویبریوکلرا جدا شد. بررسی تظاهرات بالینی و فرابالینی این بیماران هدف این مطالعه بود. از تعداد 46 بیمار، 23 نفر(50 درصد)آنان بین سنین 45-15 سال قرار داشتند. 43.5 درصد آنان را مردان و 56.5 درصد، زنان تشکیل می دادند که از نظر آماری معنی دار نبود. در اکثر بیماران (65 درصد) طول مدت اسهال 4-2 روز بود. تعداد دفعات اسهال در 48 درصد بیماران بین 10-5 در روز بود، ودر 78 درصد بیماران اسهال به صورت آب برنجی بود. سایر یافته های مورد توجه عبارت بودند از درجه حرارت 39.1-37.7 در 13 بیمار (28.1 درصد)، لکوسیتوزبین 18-10 هزار در 26 نفر(56.5 درصد) و بالای 18 هزار در 7 بیمار (15 درصد)، وجود سلول های قرمز خون (RBC) در مدفوع 15 بیمار(33 درصد) و دزهیدراتاسیون شدید همراه با فشار خون کمتر از 80 میلی متر جیوه سلول های قرمز خون (RBC) در مدفوع 15 بیمار(33 درصد) و دزهیدراتاسیون شدید همراه با فشار خون کمتر از 80 میلی متر جیوه در 19 بیمار (41 درصد) وجود تب همراه با لکوسیتوز شدید و وجود خون در مدفوع در این مطالعه، مساله عفونت همزمان وبا را با سایر سازواره (ارگانیسم)های مهاجم روده ای مثل شگیلا ونیز احتمال وجود سویه های جدید ویبرکلرا را مطرح می کند. براین اساس پیشنهاد می شود در تمامی موارد جداسازی ویبریوکلرا، سروتیپینگ برای سویه های جدید و کشت همزمان برای سایر آسیب زاهای روده ای انجام شود.
دکتر عزتا.. قائمی، دکتر کیومرث قاضیسعیدی، هادی کوهساری، دکتر بهناز خدابخشی، فرامرز کوهسار، ناصر بهنامپور، مسعود بازوری، مایا بابایی کوچکسرائی، دکتر شهرام بهمنیار،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده
تمام گونه های میکوباکتریوم ها به غیر از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، لپره و بوویس جز میکوباکتریوم های محیطی تلقی می گردند که به طور معمول از خاک، آب، گرد و غبار و ... قابل جداسازی هستند. علاوه بر بیماری زایی نقش مهم دیگر میکوباکتریوم های محیطی تاثیر بر سیستم ایمنی افراد می باشد. که ممکن است در برابر بیماری های میکوباکتریال نقش مفید و یا تخریبی داشته باشد. استان گلستان از نظر شیوع بیماری سل دارای دو منطقه است. در منطقه غرب استان گلستان شیوع سل نسبت به منطقه شرق استان کمتر است. هدف این مطالعه علاوه بر تعیین انواع میکوباکتریوم های محیطی در دو منطقه، مقایسه فراوانی و تنوع آنها با یکدیگر می باشد. برای این منظور از خاک این دو منطقه نمونه گیری صورت گرفت و پس از مراحل تیمار، روی محیط لوون اشتاین جانسون کشت داده شد. به طور کلی 220 نمونه گرفته شد که 120 نمونه از مناطق پرشیوع سل بود که از این تعداد 25 عدد (20.8 درصد) کشت مثبت شدند و 47 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در 100 نمونه گرفته شده از مناطق کم شیوع سل، 66 مورد (66 درصد) کشت مثبت شدند که 114 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد. در نتیجه در کل استان بدون در نظر گرفتن شیوع سل از 220 نمونه 91 عدد (41.2 درصد) کشت مثبت شدند و 161 نوع میکوباکتریوم تشخیص داده شد که شایع ترین آنها عبارت بودند از میکوباکتریوم فورچوئیتوم (21.8 درصد)، میکوباکتریوم فلاویسنس (20.5 درصد) و میکوباکتریوم چلونه ای (16.8 درصد). شیوع و تنوع میکوباکتریوم های محیطی در مناطق کم شیوع بسیار بیشتر از مناطق پرشیوع بود. هر چند، این اختلاف می تواند مربوط به عوامل زیست محیطی باشد، نشان دهنده این است که احتمال برخورد سیستم ایمنی ساکنین این مناطق با میکوباکتریوم های محیطی بیشتر است.
علی اکبر عبداللهی، حسین رحمانی انارکی، دکتر بهناز خدابخشی، ناصر بهنامپور،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی بدون تردید یکی از مهمترین معضلات مراکز بهداشتی درمانی جهان است. میزان وقوع آن در هر کشوری متفاوت است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان شاغل پرستاری نسبت به عفونتهای بیمارستانی در سال 80-1379 در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت.مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده که تمامی پرستاران شاغل (518) 189 مرد و 328 زن شاغل در 11 بیمارستان استان گلستان به وسیله پرسشنامه مورد پژوهش قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده توسط برنامه نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که 26.5 درصد پرستاران از آگاهی ضعیف، 63.9 درصد آگاهی متوسط و 9.6 درصد از آگاهی خوبی برخوردار بودند. در رابطه با کنترل عفونت، 52.4 درصد نگرش منفی، 36.4 درصد نگرش متوسط و 11.2 درصد نگرش مثبت داشتند. در مورد عملکرد ، 37.1 درصد عملکرد ضعیف ، 49 درصد عملکرد متوسط و 13.9 درصد عملکرد خوب داشتند. در ضمن بین آگاهی و نگرش و همچنین بین آگاهی و عملکرد ارتباط معنی داری وجود نداشت. ولی بین نگرش و عملکرد ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم پرستار جهت افزایش آگاهی و نگرش لازم است آموزشهای لازم به عمل آید تا بتوانند رفتارهای صحیحی در کنترل عفونت انجام دهند.
دکتر عزتا.. قائمی، محمدعلی وکیلی، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر سپیده بخشندهنصرت، دکتر سعید آقاپور، دکتر محمد نعیمی طبیعی، علیجان تبرائی، مهندس سیدابراهیم حسینی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به باسیل سل هستند. واکسیناسیون منظم با BCG به عنوان تنها واکسن مجاز و ایمن، سالهاست که برای کنترل این بیماری در ایران و بسیاری از نقاط جهان انجام می شود، ولی کارایی آن در نقاط مختلف، متفاوت و مورد اختلاف است. این مطالعه به منظور مشخص کردن سطح واکنش توبر کولینی 4.5 ماه و 7 سال پس از واکسیناسیون بدو تولد در سطح استان گلستان انجام شد.مواد و روش ها: 2700 شیرخوار 4.5 ماهه و 2400 کودک 7 ساله در سطح استان گلستان با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پس از هماهنگی و کسب مجوز از خانواده ها، مسوولین مراکز بهداشتی و نیز مسوولین اداره های آموزش و پرورش استان و مدارس انتخاب شده، در هر فرد مورد بررسی، وجود اسکار BCG بررسی شد. سپس 0.1 میلی لیتر محلول توبرکولین 5T.U به صورت داخل جلدی تزریق گردید. اندوراسیون حاصله 48-72 ساعت بعد ارزیابی و ثبت گردید. نتایج به صورت تعیین فراوانی ثبت و نیز با آزمون تی با یکدیگر مقایسه گردید.یافته ها: در این مطالعه جمعا 2559 شیرخوار 4.5 ماهه و 2193 کودک 7 ساله در بررسی نهایی شرکت کردند. فراوانی اسکار BCG در شیرخواران 97.9 درصد و در کودکان 7 ساله 87.8 درصد برآورد گردید که تفاوت معنی داری را نشان می دهد (P<0.05). میانگین قطر اندوراسیون در شیرخواران 2.92 میلی متر و در 7 ساله ها تنها 0.66 میلی متر بود که تفاوت آنها از نظر آماری معنی دار است. بیش از 82 درصد از کودکان 7 ساله و 44.7 درصد شیرخواران فاقد هرگونه واکنش توبرکولینی بودند که این تفاوت نیز از نظر آماری معنی دار است (P<0.05).نتیجه گیری: میزان واکنش توبرکولینی مثبت در شیرخواران استان علی رغم واکسیناسیون بدو تولد، 4.5 ماه پس از واکسیناسیون بدو تولد بسیار پایین است و این میزان در کودکان 7 ساله به شدت کاهش یافته است. این یافته نشانگر آنست که واکسیناسیون بدو تولد در مثبت شدن تست توبرکولین نقش زیادی ندارد. نتایج همچنین نشان می دهد که وجود اسکار در محل تزریق واکسن می تواند نشانه مناسبی برای ارزیابی سابقه واکسیناسیون در شیرخواران باشد. با توجه به منفی بودن تست توبرکولین در اکثریت شیرخواران پیشنهاد می گردد کارایی واکسن در پیشگیری از بیماری سل با روش های دیگری مثل ارزیابی بروز بیماری در کودکان در یک مطالعه دراز مدت و طی چند سال و یا از طریق تعیین سطح سیتوکین ها بعد از واکسیناسیون تعیین گردد.
دکتر محمدرضا محمدی، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر محمدمهدی مطهری، دکتر حمید عبادی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده
بیمار دختر 13 ساله ای است که دو هفته بعد از تزریق واکسن سرخک – سرخجه دچار کاهش شدید بینایی دو طرفه شد و به منظور بررسی در مرکز آموزشی – درمانی پنجم آذر گرگان بستری گردید. سابقه بیماری قبلی وجود نداشت و در خانواده نیز سابقه بیماری خاصی گزارش نشده بود. واکسیناسیون وی طبق برنامه کشوری واکسیناسیون انجام شده بود. معاینه اولیه کاهش شدید دید چشم راست در حد درک نور و در چشم چپ به میزان فقط تشخیص حرکات دست وجود داشت. معاینه ته چشم التهاب دو طرفه سر عصب اپتیک را نشان می داد. ویزینگ دوطرفه ریوی نیز در سمع ریه به گوش می رسید. سی تی اسکن مغز و MRI طبیعی بود. عکس سینه و اسمیر و کشت خلط هم نکته پاتولوژیکی نداشت. با پالس ترابی با متیل پردنیزولون بینایی چشم راست به حد 2 متر شمارش انگشتان و دید چشم چپ به 6.10 رسید و با پیگیری سه ماهه بعد از درمان هم دید هر دو چشم در همین حد باقی مانده بود. علت گزارش این بیمار نادر بودن عوارض عصبی به ویژه نوریت اپتیک دوطرفه به دنبال تزریق واکسن سرخجه و سرخک می باشد.
دکتر رقیه گلشا، دکتر بهناز خدابخشی، عباس رهنما،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لپتوسپیروز یکی از شایعترین بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان در سراسر دنیا محسوب میشود. بیماری گاهاً مهلک بوده و از طریق تماس مستقیم یا غیرمستقیم با ادرار حیوانات آلوده به لپتوسپیرا بروزمیکند. این مطالعه به منظور معرفی موارد بروز لپتوسپیروز در استان گلستان طی سال 1383 انجام شد. روش بررسی : طبق هماهنگیهای مقرر با مرکز بهداشت استان، 20 بیماری که با تشخیص پزشک معالج و بر اساس علایم بالینی مشکوک به لپتوسپیروز بودند، به مرکز آموزشی – درمانی 5 آذر گرگان در سال 1383 ارجاع داده شدند. بیمارانی که لااقل 4 علامت از علائم بالینی عمومی لپتوسپیروز از قبیل تب، سردرد شدید، قرمزی ملتحمه، درد عضلات و مفاصل، زردی و بیحالی عمومی و نیز سابقه کار در مزرعه، تماس با حیوانات اهلی یا وحشی و تماس با آبهای راکد محیطی را داشتند، مبتلا به لپتوسپیروز تلقی میشدند. سپس با رد سایر علل (منفی بودن مارکرهای هپاتیت، کشت خون بیماران، منفی بودن سرولوژی رایت و ویدال و VDRL و اسمیر خون محیطی) از آنان نمونهگیری خون به عمل میآمد و پرسشنامه پر میشد و تست MAT در مورد بیماران مشکوک درخواست میشد. یافتهها : 12 بیمار عمدتاً برنجکار با علایم بالینی منطبق با لپتوسپیروز و با شایعترین شکایات تب، لرز و سردرد که آزمون سرولوژیکی MAT برای تمام موارد از نظر لپتوسپیروز مثبت بود، گزارش شد. پرخونی ملتحمه در 75 درصد بیماران و افزایش CPK به بیش از 2برابر حد طبیعی در 4/66 درصد آنها یافت شد و تمامی بیماران با آمپیسیلین یا آموکسیسیلین بهبود یافتند. نتیجهگیری : براساس یافتههای این مطالعه بایستی لپتوسیپروز به عنوان یک بیماری شغلی برنجکاران مدنظر پزشکان قرار گیرد. تشخیص زودرس آن میتواند از ایجاد عوارض در این گروه از کشاورزان جلوگیری نماید.
دکتر عبدالوهاب مرادی، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر عزت الله قائمی، دکتر آزادرضا منصوریان، عبدالجلیل ساریخانی، محسن سعیدی،
دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : واکسیناسیون یکی از موثرترین روشهای پیشگیری از بیماری هپاتیت B در سرتاسر دنیا میباشد. این مطالعه به منظور بررسی میزان پاسخدهی به واکسیناسیون هپاتیتB در کودکان کمتر از یکسال در شهر گرگان انجام گردید. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی روی 215کودک 7 تا 12 ماهه (3/55 درصد پسر و 7/46 درصد دختر) شهر گرگان که سهنوبت واکسیناسیون بر علیه هپاتیت B را کامل دریافت کرده بودند، در سال 1385 انجام شد. ابتدا از آنها سرم تهیه و سپس به روش الیزا جستجوی Anti-HBs و Anti-HBc و HBsAg در سرم آنها صورت گرفت. یافتهها : در سرم 30 نفر (14 درصد) از 215 کودک علیرغم دریافت سه نوبت واکسیناسیون هیچگونه آنتیبادی علیه ویروس وجود نداشت. از بین 185 نفری که Anti-HBs مثبت بودند در 4 مورد Anti-HBc یافت شد. در افراد مورد مطالعه 86درصد بالای 10 واحد بین المللی Anti-HBs داشتند و پاسخ به واکسیناسیون را نشان میدادند. میانگین تیتر آنتیبادی علیه واکسن در پسرها 48/158 با انحراف معیار 02/12 و در دخترها 55/187 با انحراف معیار 83/13 بود. میزان پاسخدهی به سه نوبت واکسیناسیون در بین پسرها 84درصد و در بین دختران 9/89درصد به دست آمد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که علیرغم واکسینه شدن، تعدادی از این کودکان با ویروس آلوده شدهاند و علت عدم پاسخدهی در تعدادی از کودکان میتواند به دلایل نقص در سیستم ایمنی، نداشتن زمینه ژنتیکی مناسب برای پاسخدهی، عدم رعایت شرایط نگهداری واکسن و نوع واکسن بهکار رفته، شیوه تلقیح واکسن، شرایط نگهداری و طریقه حمل و نقل آن باشد.
دکتر محمدجعفر گلعلیپور، دکتر بهناز خدابخشی، دکتر عزتالله قائمی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : عوامل عفونی TORCH شامل ویروسهای روبلا، سیتومگالو، هرپس سمپلکس II ، توکسوپلاسما گوندی و ترپونماپالیدوم از عوامل ایجاد کننده ناهنجاریهای مادرزادی میباشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آنتیبادیهای TORCH در نوزادان با ناهنجاری مادرزادی و مادران آنان در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان طی سالهای 83-1382 انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی کلیه نوزادانی که در طی مدت 20 ماه از سال 1382 لغایت 1383 در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان با ناهنجاریهای مادرزادی متولد شده بودند، انجام شد. از 64 نفر نوزاد ناهنجاری که اجازه خونگیری و امکان خونگیری وجود داشت، نمونه خون تهیه گردید و همزمان از مادران آنها نیز نمونه خون تهیه شد. مشخصات دموگرافیک نوزادان و مادران آنان ثبت گردید. با روش الیزا سطح سرمی آنتیبادی علیه عوامل TORCH در این دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها : آنتیبادی از کلاس IgM ویژه ویروسهای روبلا، سیتومگالو، هرپس سمپلکس II و توکسوپلاسما گوندی در14درصد سرم مادران وجود داشت، اما این میزان در مورد سرم نوزادان 6درصد برآورد گردید. یک مورد IgM ویژه توکسوپلاسما و 2 مورد ویژه سیتومگالوویروس و یک مورد ویژه روبلا در سرم نوزادان مثبت بود. در سرم مادران، 3 مادر نسبت به IgM ویژه روبلا و 3 مادر نسبت به IgM ویژه سیتومگالوویروس و 3 مادر نسبت به IgM ویژه توکسوپلاسموزیس مثبت بودند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که آنتیبادیهای TORCH در 6 درصد ناهنجاریهای مادرزادی در این منطقه وجود دارد.
فرانک صفدری ده چشمه، تهمینه صالحیان، مهدی صفری، نسرین اکبری، فاطمه دریس، محبوبه نوربخشیان،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اعمال جراحی شکمی و از جمله جراحیهای ژنیکولوژیک در بیماران سبب اختلال در حرکات معدی رودهای میشود. تغذیه زودرس و حرکت بیمار از مداخلات غیردارویی هستند که ممکن است در برگشت حرکات روده مفید واقع گردند. شروع زودرس تغذیه پس از سزارین هنوز بهطور روتین در بیمارستانها اجرا نمیشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر مایع درمانی خوراکی زودرس بر بازگشت عملکرد روده و رضایتمندی زنان نخستزا پس از عمل سزارین انتخابی تحت بیهوشی عمومی انجام شد. روش بررسی : این کار آزمایی بالینی روی 120 زن نخستزا پس از سزارین انتخابی تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان هاجر شهرکرد طی ششماه اول سال 1387 انجام شد. زنان به صورت تصادفی در دو گروه 60 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله تغذیه زودرس با مایعات شفاف 4 ساعت بعد از عمل، بدون در نظر گرفتن صدای روده و تغذیه جامد پس از سمع صدای روده انجام شد. تغذیه گروه کنترل 12 ساعت بعد از عمل با مایعات آغاز و در صورت تحمل، رژیم نرم و در وعده بعدی غذای معمولی دریافت نمودند. برگشت حرکات روده، زمان شروع حرکت بیمار، رضایتمندی و ترخیص از بیمارستان و عوارض در دو گروه با هم مقایسه گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-15 و آزمونهای آماری کایاسکوئر، تی تست، آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین فاصله زمانی سمع صدای روده (1.38±9.5 ساعت در برابر 2.5±12.5)، دفع گاز (3.61±15.7 در برابر 4.1±22.4 ساعت)، زمان احساس حرکات روده (1.99±10.8 در برابر 3.4±15.7 ساعت) و دفع مدفوع (3.65±18.9 در برابر 4.8±23.4 ساعت) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به صورت معنیداری کوتاهتر بود (P<0.05). راهرفتن و پایین آمدن از تخت در گروه مداخله (14.1 ساعت) زودتر از گروه کنترل (18.8ساعت) بود (P<0.05). رضایتمندی گروه مداخله به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که تغذیه زودرس مایعات بعد از عمل سزارین انتخابی در مقایسه با روش معمول با برگشت سریعتر حرکات رودهای، تحرک سریعتر فرد و افزایش رضایتمندی همراه است.
بهناز خدابخشی، علی عسلی، ناصر بهنام پور، عبداله عباسی، علیرضا عادل برخوردار، آیدا هاشمی فرد،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تشخیص سل ریوی در برخی موارد به دلیل در دسترس نبودن روشهای تشخیص کلینیکی و پاراکلینیکی که از دقت و سرعت تشخیصی بالا برخوردار باشند؛ مدتها پس از ابتلا صورت میپذیرد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا در سل فعال ریوی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تشخیصی غربالگری روی 135 بیمار با تشخیص احتمالی سل فعال ریوی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان که طبق نظر پزشک معالج در روند معالجات به HRCT (high resolution computed tomographic scan) نیاز داشتند؛ در سالهای 89-1388 انجام شد. بیماران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از نظر سیر آزمایشات، اسمیر و کشت خلط بررسی شدند. بیمارانی با نتیجه اسمیر و کشت خلط منفی، به عنوان گروه سالم واقعی (64 نفر) در نظر گرفته شدند. نتایج HRCT بین گروه مورد (71 نفر) و سالم واقعی مقایسه شد. درگیری ریوی با تظاهر کاویته و یا ندولهای کوچک با حدود مشخص به عنوان مناسبترین حالت برای تعیین وجود درگیری ریوی مثبت در HRCT در بیماری سل فعال ریوی تعیین شد. پس از گزارش سیتی اسکنهای با قدرت تحلیلی بالا توسط رادیولوژیست، حساسیت و ویژگی آن مشخص گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی HRCT در سل فعال ریه به ترتیب 97.2%، 71.9% ، 79.3% و 95.8% حاصل شد. درگیری لوب فوقانی و میانی ریه راست و لوب فوقانی ریه چپ در گروه مورد بهطور معنیداری بیشتر از گروه سالم واقعی بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا دارای حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص سل فعال ریوی است و از آن به عنوان یک روش تشخیصی سریع به خصوص در بیماران با شک بالینی قوی و اسمیر منفی میتوان استفاده نمود.
دکتر فرهاد ایرانمنش، دکتر محمد صالحی، حمید بخشی، دکتر رعنا عرب،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سکته مغزی خاموش در افرادی که برای اولین بار دچار سکته مغزی میشوند؛ شایع است. برخی از مطالعات بر نقش احتمالی ضایعات خاموش در موارد سکته مغزی ایسکمیک تاکید میکنند. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته مغزی خاموش در مبتلایان به سکته مغزی ایسکمیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 203 بیمار (94 مرد و 109 زن) مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک بستری (اولین دفعه)، در بیمارستان شفا کرمان طی سال 1390 انجام شد. تشخیص بیماری با معاینه بالینی و سیتیاسکن و MRI مغزی انجام شد. برای هر بیمار پرسشنامهای حاوی اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطری نظیر پرفشاری خون، دیابت، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار، بیماریهای ایسکمیک و غیرایسکمیک قلبی و نیز وجود سکته مغزی خاموش تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندمتغیره مدل رو به جلو تجزیه تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی بیماران 17.35±62.56 سال با دامنه سنی 22-99 سال بود. 66 بیمار (32.5%) سابقه پرفشاری خون، 26بیمار (12.8%) سابقه هیپرلیپدمی، 40 بیمار (19.7%) سابقه بیماری دیابت، 27 بیمار (13.3%) سابقه ایسکمی قلبی و 16بیمار (7.9%) سابقه بیماری قلبی داشتند. همچنین 16 بیمار (7.9%) سیگاری بودند و 31 بیمار (15.3%) سکته مغزی خاموش داشتند. احتمال ابتلا به سکته مغزی خاموش در بیماران مبتلا به هیپرلیپدمی 3.7 برابر افرادی بدون عارضه هیپرلیپدمی بود (CI 95% 1.556-12.780 , P<0.05). بین سکته مغزی خاموش و عوامل خطرساز سکته مغزی رابطه آماری معنی داری یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که سکته مغزی خاموش در 15.3% از بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک مغزی وجود دارد. کنترل هیپرلیپیدمی میتواند نقش موثری در پیشگیری از بروز سکته مغزی خاموش داشته باشد.
بهناز خدابخشی، مونا تفرشی، سروش امین الشریعه نجفی،
دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1393 )
چکیده
بورلیوزیس یا تب راجعه از دسته بیماریهای اسپیروکتی است که توسط گونههای محتلف بورلیا ایجاد میشود. این بیماری با حملات راجعه تب و لرز واسپیروکتمی مشخص میگردد و میتواند باعث انتشار و درگیری ارگانهای متعدد و حتی مرگ گردد. بیمار معرفی شده در این مقاله مردی 23 ساله با اسفروسیتوز ارثی است که با تب و لرز تکاندهنده و درد شکم از یک هفته قبل از بستری مراجعه نمود. در اسمیر خون محیطی بیمار در نوبت سوم اسپیروکت مشاهده شد و تشخیص بورلیوز داده شد و بعد از یک هفته درمان با داکسیسیکلین خوراکی با حال عمومی خوب ترخیص گردید. همراهی بورلیوزیس با همولیز زمینهای در این بیمار منجر به ایجاد تظاهرات بالینی گمراه کننده گردید.
بهناز خدابخشی، عبداله عباسی، آیدا هاشمی فرد، فاطمه قاسمی کبریا، مینا خسرویان،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : درمان با داروهای ضدسل موثرترین روش کنترل بیماری سل است. با شناسایی عوارض داروهای ضدسل و درمان آنها میتوان از ایجاد مقاومت دارویی جلوگیری نمود. این مطالعه به منظور تعیین عوارض منجر به بستری ناشی از مصرف داروهای ضدسل ثبت شده طی سالهای 90-1386 در مراکز بهداشتی شهری و روستایی شهرستان گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 1550 پرونده بیماران مبتلا به سل در گرگان انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و بالینی در پرسشنامهای ثبت شد. عوارض دارویی در سه دسته کبدی، پوستی و سایر عوارض تقسیم شدند. یافتهها : 44 بیمار مبتلا به سل (2.8%) دارای عوارض دارویی منجر به بستری بودند که 27 نفر (61.4%) از آن زن بودند. بین وقوع عوارض دارویی با سن و جنس ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. 34 بیمار (77.3%) به سل ریوی و 10 بیمار (22.7%) به سل خارج ریوی مبتلا بودند. 17 نفر (38.6%) از مسلولین مبتلا به دیابت بودند. بین وقوع عارضه دارویی و بیماری زمینهای ارتباط آماری معنیداری مشاهده نگردید. عارضه کبدی در 37 بیمار (84.1%)، عارضه پوستی در 5 بیمار (11.4%) و سایر عوارض در 2 بیمار (4.5%) منجر به بستری شده بود. نتیجهگیری : عارضه کبدی فراوانترین علت بستری ناشی از مصرف داروهای ضدسل در شهرستان گرگان بود.
عبداله عباسی، سمیه آزادفر، غلامرضا روشندل، سیدمحمد حسینی، رقیه گلشا، بهناز خدابخشی، خدیجه امجدی، نغیمه حاجی مرادلو،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : تداخل دارویی یکی از مشکلات ناشی از تجویز غیرمنطقی دارو است و این امر سبب تغییر اثر درمانی و یا سمیت یک دارو به واسطه حضور دارو یا عوامل دیگر میگردد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی تداخلات دارویی نسخ پزشکان طرف قرارداد با بیمه سلامت استان گلستان طی شش ماه اول سال 1391 انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 1100000 نسخ پزشکان طرف قرارداد با اداره کل بیمه سلامت استان گلستان از نظر تداخل دارویی طی ششماه اول سال 1391 ارزیابی شد.
یافتهها : میزان فراوانی تداخلات دارویی 7262 مورد (0.66%) تعیین شد. میزان تداخل دارویی از نوع شدید، متوسط و خفیف به ترتیب در 35.5% ، 63.1% و 1.4% یافت شد. بیشترین تداخل دارویی شدید مربوط به داروهای Atorvastatin و Gemfibrozil با 13.67% بود. بیشترین تداخل دارویی متوسط مربوط به داروهای Ceftriaxone و Gentamicin با 9.05% بود. بیشترین تداخل دارویی خفیف مربوط به داروهای Lithium Carbonate و Haloperidol با 2.56% بود.
نتیجهگیری : با توجه به وجود تداخلات متوسط و شدید در نسخ پزشکان در استان گلستان، لزوم برنامهریزی همهجانبه توسط دستاندرکاران برای ارتقاء آگاهی و نظارت موثر در جهت کاهش تداخلات دارویی ضروری است.
آناهیتا خدابخشی کولایی، فاطمه انتخابی، محمدرضا فلسفی نژاد، اکرم ثناگو،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ﭘﺮﺳﺘﺎری یکی از ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺗﻨﺶزا اﺳﺖ و یﮑﯽ از ﺳﻨﺪرمﻫﺎی رایﺞ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻨﺶ در ﺑﯿﻦ ﭘﺮﺳﺘﺎران تابآوری پایین است. ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﻇﺮﻓﯿﺖ تابآوری یکی از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺗﻨﺶﻫﺎ اﺳﺖ. این مطالعه به منظور تعیین رابطه ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ و ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ ﺑﺎ تابآوری زنان پرستار ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی 230 زن پرستار شاغل در بخشهای عمومی بیمارستانهای شهر اصفهان طی سال 1395 انجام شد. ابتدا از ﻣﯿﺎن بیمارستانها، ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺧﻮﺷﻪای سه ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﺗﻌﺪاد ﭘﺮﺳﺘﺎران ﺑﺨﺶﻫﺎی درﻣﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ در ایﻦ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎ 600 ﻧﻔﺮ ﺑﻮد و در ﻧﻬﺎیﺖ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺟﺪول برآورد حجم نمونه کرجسی و ﻣﻮرﮔﺎن سال 1970، تعداد 235 ﻧﻔﺮ ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ لفکورت و مارتین (Sense of Humor Questionnaire: SHQ)، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی زﻧﺪﮔﯽ کارور و شیرر (Life Orientation Test-Revis: LOT-R) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تابآوری ﮐﺎﻧﺮ و دیﻮیﺪﺳﻮن (The Connor-Davidson Resilience Scale: CD-RISC) استفاده شد.
یافتهها: ﺑﯿﻦ ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ و تابآوری راﺑﻄﻪ آماری معنیدار و منفی وﺟﻮد داشت (P<0.05). ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﯿﻦ ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ و تابآوری راﺑﻄﻪ معنیدار و مثبت یافت شد (P<0.05). علیرغم این که ﺗﻤﺎﻣﯽ زیﺮﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ تابآوری است. ﺧﻨﺪه از ﺳﺎیﺮ زیﺮﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی دیﮕﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ اﺛﺮ را ﺑﺮ تابآوری داشت.
نتیجهگیری: خوشبینی سبب کاهش تاب آوری و شوخطبعی باعث افزایش تابآوری زنان پرستار شاغل در بیمارستان میگردد.
آناهیتا خدابخشی کولایی، محمدرضا فلسفی نژاد، لیلا قربانی سکاچایی، اکرم ثناگو،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مفهوم فراشناخت با سازگاری روانشناختی رابطه نزدیکی دارد. افراد دارای باورهای سازگارانه، از سازگاری روانی - اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. دیابت نوع دو اثرات منفی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. این مطالعه به منظور تعیین رابطه باورهای فراشناخت و سازگاری روانشناختی با بهبود کیفیت زندگی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی روی 60 مرد و 40 زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر تهران در سال ۱۳۹۵ انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارترایت هاتون سال 2004، سازگاری بل سال 1961 و کیفیت زندگی سال 1996 استفاده شد.
یافتهها: رابطه مثبت و معنیداری میان باورهای فراشناختی (r=0.756) با کیفیت زندگی یافت شد (P<0.05). رابطه آماری معنیداری بین نمرات سازگاری روانشناختی (r= -0.917) با کیفیت زندگی مشاهده شد (P<0.05). همچنین نتایج زیرمقیاسهای باورهای فراشناختی نشان دادند که قویترین پیشبینیکننده کیفیت زندگی، مؤلفه باور مثبت در مورد نگرانی و پس از آن مؤلفههای باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار و باور منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر، بهترتیب نقش پیشبینیکنندگی خوبی داشتند. شدت بیماری دیابت نوع دو سبب کاهش کیفیت زندگی بیماران گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: باورهای فراشناختی و سازگاری میتواند کیفیت زندگی بیماران دیابتی را تحت تاثیر قرار دهد.
عبدالرضا فاضل، رضا افغانی، محمد نادران، طاهره بخشی،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما مهمترین علت از دست رفتن عمر موثر در جمعیتهای انسانی بوده و دومین علت مرگ و میر در کشور محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آسیبهای ارگانهای داخل توراکس به دنبال ترومای نافذ در بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی به صورت گذشتهنگر روی پرونده 107 بیمار بستری شده به دلیل ترومای نافذ در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان (مرکز ترومای استان گلستان) طی سال 1395 انجام شد. دادههای موجود در پرونده بیماران شامل سن، جنس، نوع شغل، محل آسیب، نوع آسیب و علت آسیب براساس چک لیستی استخراج و مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 26.13 سال در محدوه سنی 62-14 سال بود. بیشترین علت تروما، نزاع به میزان 78.5% تعیین شد. بیشترین عامل ایجاد کننده آسیب، چاقو به میزان 66.35% بود که بیشترین آسیب به ریه (11.21%) وارد شده بود. کمترین آسیب مربوط به عروق بزرگ (ورید پولمونری) با یک مورد (0.93%) بود. بیشترین فراوانی بر اساس شغل مربوط به گروه بیکار (39.25%) بود. دو مورد مرگ و میر مشاهده شد که در یک بیمار به علت ترومای قلب و در بیمار دیگر به دلیل پارگی عروق سابکلاوین بود.
نتیجهگیری: آسیب توسط چاقو بیشترین علت ترومای نافذ در اثر نزاع خیابانی تعیین شد.
سعید کوکلی، طاهره بخشی،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده
استئوئید استئوما از تومورهای خوشخیم استخوانی است که درگیری استخوان تالوس در آن نادر است. مورد گزارش شده پسری ۱۷ ساله بود که سابقه درد و کاهش حرکات مچ پای راست را از یکسال قبل داشت. بعد از انجام معاینات تخصصی، انجام رادیوگرافی، CT-Scan و MRI مچ پا و تشخیص اولیه استئوئید استئوما، با اپروچ قدامی مچ پا تحت عمل جراحی قرار گرفت. بیمار بعد از دو روز ترخیص گردید. درد بیمار بعد از عمل از بین رفت و حرکات طبیعی مچ پا بعد از دو ماه مانند پای مقابل سالم بود. تشخیص قطعی استئوئید استئوما با بیوپسی بود. بهعلت نادر بودن درگیری تالوس با استئوئید استئوما و مشکلات تشخیصی بالینی و تظاهرات غیرمعمول رادیوگرافیک آن، این مورد گزارش شد تا استئوئید استئوما تالوس در درد مزمن مچ پا در بیماران به خصوص جوان در لیست تشخیصهای افتراقی مدنظر قرار گیرد.
حسین خدابخشی، سودابه باقری مقدم، مسعود محمدی*، نازنین مرتضوی،
دوره 26، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت دهان و دندان به عنوان مسیر ورودی تغذیه، نقش بیبدیل در تکلم و زیبایی چهره، یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در فعالیتهای فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی افراد است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین شاخص پوسیدگی دندانی (DMFT) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 61 بیمار (29 مرد و 32 زن) در محدوده سنی 50-20 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی گرگان طی سال 1398 انجام شد. شاخص DMFT آزمودنیها شامل پوسیدگی (Decay)، از دست دادن دندان (Missing) و پر کردگی دندان (Filling) محاسبه گردید. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه 36 سؤالی DIDL (Dental Impact on Daily Living) در پنج حیطه شامل ظاهر و زیبایی دندانها، احساس راحتی در دهان، عملکرد کلی دهان و دندان، محدودیتهای غذا خوردن و درد دندان و مفصل فک مورد سنجش قرار گرفت. نمرات حاصله در سه دسته ناراضی (زیر صفر)، نسبتاً راضی (صفر تا 7) و راضی (بیش از 7) تقسیمبندی شدند.
یافتهها: میانگین نمره کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان برابر 5.14±0.229 محاسبه شد که نشاندهنده سطح رضایت نسبی از کیفیت زندگی است. ضریب همبستگی پیرسون بین DMFT و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان -0.358 محاسبه شد که براساس آن بین DMFT و کیفیت زندگی (سطح رضایت فرد) رابطه معکوس و معنیدار وجود داشت (P<0.05). میانگین DMFT در دامنه 0-28 برابر 9.36 با بیشترین فراوانی 7 و 11 و 13 بود که هر یک 11.5% از حجم نمونه را شامل شدند. پوسیدگی (D) در دامنه 0-12 با میانگین 3.44، از دست دادن دندان (M) در دامنه 0-19 با میانگین 1.98 و پرکردگی دندان (F) در دامنه 0-13 با میانگین 3.93 قرار داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده اثرگذاری معکوس شاخص پوسیدگی دندانی بر کیفیت زندگی بیماران است. کیفیت زندگی وابسته به سلامت دهان و دندان به عنوان یک ساختار چندوجهی بر ابعاد مختلف ظاهر و زیبایی، احساس راحتی دهانی و محدودیتهای غذا خوردن به عنوان مؤلفههای بسیار پراهمیت در کیفیت زندگی و رضایت از زندگی تاثیر میگذارد.