|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای بخشا
فوزیه بخشا، ناصر بهنام پور، دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: احیای قلب و ریه (CPR) سلسله اعمالی است که به وسیله افراد آگاه و حاضر در صحنه برای بازگرداندن قلب و ریه انجام می شود. این مطالعه با هدف سنجش تاثیر آموزش CPR بر آگاهی پرستاران شاغل در مراکز درمانی نسبت به احیای قلبی - ریوی انجام شد.روش بررسی: این مطالعه به صورت کارآزمایی گروهی و به روش قبل و بعد از اجرا روی 26 نفر از پرستاران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه و شامل 43 پرسش آگاهی بود. به طوری که پاسخگویی به سوالات نیاز به آگاهی از اصول احیای مقدماتی و پیشرفته را داشت که بین شرکت کنندگان توزیع و در حضور محقق قبل و بعد از اتمام آموزش تکمیل و گردآوری گردید. شیوه آموزش به صورت سخنرانی و روش اجرای عملی بر روی مانکن طی 2 روز، هر روز 8 ساعت و به صورت کارگاهی در دو بخش پایه و پیشرفته انجام گرفت. با توجه به کیفی بودن داده ها، از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. سطح معنی داری در کلیه آزمون ها a=0.01 در نظر گرفته شد.یافته ها: از 26 پرستار لیسانس انتخاب شده، 57.7 درصد مرد و 42.3 درصد زن با میانگین سنی 35.54±5.99 و با میانگین سابقه کار 10.35 بودند. آگاهی در مورد آریتمی های شایع منجر به مرگ و پروتکل های درمانی متداول قبل از آموزش بسیار پایین و نیز در مورد دارو درمانی چندان مناسب نبود. پس از آموزش میزان آگاهی به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت. البته در بعضی موضوعات مانند علایم ایست قلبی، اقدامات اولیه در برخورد با بیمار دچار ایست قلبی- ریوی، مانورهای باز کردن راه هوایی و چگونگی انجام ماساژ افزایش آگاهی قابل ملاحظه نبود.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بیانگر آگاهی بسیار کم پرستاران در موردآریتمی های شایع منجر به مرگ، چگونگی برقراری گردش خون و داروهای مورد، مانور هایملیش و چگونگی انجام آن بود. همچنین این تحقیق نشان داد که دوره های آموزشی می تواند بر افزایش آگاهی پرستاران تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد.
عبدالرحمان چرکزی، قربان محمد کوچکی، محمدتقی بادله، شهربانو گزی، زلیخا اکرامی، فوزیه بخشا، دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : فشارخون بالا یکی از مهمترین عوامل خطر بروز بیماریهای قلبی- عروقی و شایعترین عامل بروز نارسایی قلبی و سکته مغزی در بسیاری از کشورها و شایعترین عامل نارسایی کلیوی است. این مطالعه با هدف ارزشیابی تاثیر آموزش از طریق الگوی اعتقاد بهداشتی بر دانش، نگرش و عملکرد کادر پرستاری شهر گنبدکاووس درباره بیماری پرفشاری خون صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی روی 136 نفر از کادر پرستاری شهر گنبد در سال 1384 که به صورت تصادفی طبقهای از میان 370 کارکنان شاغل انتخاب شدند، انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه و چک لیست مشاهده بود. در ابتدا میزان دانش، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه به وسیله این ابزار مورد بررسی قرار گرفت. سپس نیازهای آموزشی آنان مشخص و برنامهای آموزشی بر مبنای الگوی اعتقاد بهداشتی طراحی، تدوین و اجرا گردید. سه ماه پس از اجرای برنامه آموزش میزان دانش، نگرش و عملکرد نمونههای مورد مطالعه از طریق همان پرسشنامه و چک لیست، تعیین و با یافتههای به دست آمده از مرحله اولیه (pre-test) مقایسه گردید. برای دستیابی به میزان تاثیرآموزش از آزمونهای آماری ویلکاکسون، تی مستقل، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتهها: میانگین نمرات دانش، منافع درک شده، موانع درک شده، تهدید درک شده، نگرش (مجموع اجزاء مدل اعتقاد بهداشتی) و عملکرد قبل از آموزش به ترتیب برابر با 68/9، 76/23، 63/25، 82/22، 99/71 و 55/4 بود که بعد از آموزش همه آنها افزایش نشان داده و به ترتیب به 66/16، 06/26، 94/28، 98/24، 08/80 و83/4 رسید. نتایج نشان داد که آموزش کادر پرستاری ازطریق الگوی اعتقاد بهداشتی سبب ارتقاء دانش و تغییر نگرش و همچنین سبب بهبود عملکرد آنان میشود (05/0P<). بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، سابقه کاری و زمینه خانوادگی مثبت با میزان دانش، نگرش و عملکرد ارتباط معنیدار مشاهده نشد. ولی بین متغیرهای رده شغلی، میزان تحصیلات و بخش کاری با دانش قبل از آموزش و عملکرد قبل از آموزش و همچنین بین متغیر واحد سازمانی با نگرش قبل از آموزش ارتباط معنیدار مشاهده شد (05/0P<). نتیجهگیری : این مطالعه نشاندهنده ضرورت آموزش دورهای کادر پرستاری در خصوص پرفشاری خون با استفاده از یک مدل آموزشی مناسب و برنامهریزی شده میباشد.
فوزیه بخشا، ناصر بهنام پور، عبدالرحمان چرکزی، دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : خودکشی یکی از علل مهم مرگ در گروه سنی 44-15 سال در سراسر جهان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اقدام به خودکشی در استان گلستان طی سالهای 87-83 انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 4977 نفر از مراجعین به مراکز اورژانس بیمارستانهای استان گلستان با اقدام به خودکشی طی سالهای 87-1383 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها فرم ثبت اطلاعات در مراجعین با تشخیص اقدام به خودکشی بود که از طرف دانشگاه علوم پزشکی گلستان در اختیار مراکز درمانی قرار گرفته بود. دادهها از طریق نرم افزار آماری SPSS-18 و از طریق آمار توصیفی و آزمون کایاسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : میانگین و انحراف معیار سنی افراد 7.59±22.91 سال بود. نسبت جنسی زن به مرد 1.62 تعیین شد. 55.6% مجرد و 45.2% متأهل بودند. 62% در شهر، 37.8% در روستا و 0.2% در زندان ساکن بودند. سطح تحصیلات اکثر مراجعین زیردیپلم (61.4%) و دیپلم (27.1%) بود. 44% موارد خودکشی در زنان خانهدار مشاهده شد. ابزار خودکشی در 90.1% استفاده از داروها بود. اقدام به خودکشی در 2 درصد به فوت منجر شد. همچنین 0.9% برای ادامه درمان به مراکز تخصصیتر ارجاع شدند. بین وضعیت تأهل (P<0.036) و سطح تحصیلات (P<0.001) در افراد اقدام کننده به خودکشی، رابطه آماری معنیداری یافت شد. به طوری که میزان موارد خودکشی در افراد مجرد و در افراد با تحصیلات پایین بیشتر بود.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اقدام به خودکشی در بین افراد جوان، مجرد، با جنسیت زن و دارای سطح تحصیلات پایین فراوانی بیشتری دارد.
افشین نقی زاده، مهران ضرغامی، انسیه بابایی، هدی رضایی روشن، حبیب اله خزایی، مجتبی یاسینی اردکانی، نورمحمد بخشانی، علی صحراییان، مجید ترابی ینگجه، سیدعطااله عقیلیان، دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشتر کسانی که خودکشی میکنند؛ از اختلالات روان پزشکی به ویژه افسردگی و اختلالات مرتبط با سوء مصرف مواد رنج میبرند. خطر خودکشی فقط مربوط به اختلالات عمده روان پزشکی به عنوان عامل خطر نیست. تمایل به ایده پردازی خودکشی به علل دیگر مانند بیماریهای جسمی نیز از عوامل مهم مرتبط با اقدام به خودکشی محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ایده پردازی خودکشی و رابطه آن با افسردگی و وضعیت سلامت عمومی در مراجعین به مراکز درمان اعتیاد ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 689 مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد استانهای یزد، خراسان رضوی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و کرمانشاه که تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند در سال 1397 انجام شد. برای نمونهگیری در مرحله اول هفت استان (خوشه) به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مرحله دوم نمونهها به صورت در دسترس از مراکز درمان اعتیاد انتخاب شدند. ابزارهای مورد بررسی شامل پرسشنامه سلامت عمومی، سیاهه افسردگی بک و سنجه ایده خودکشی بک بودند.
یافتهها: 151 نفر (21.91%) دارای سابقه اقدام به خودکشی بودند. 218 نفر (31.6%) از افراد ایده پردازی خودکشی داشتند. بین افسردگی و ایده پردازی خودکشی (r=0.504) رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای سلامت عمومی در همه ابعاد آن و ایدهپردازی خودکشی رابطه خطی معنیدار وجود داشت (P<0.05). ایده پردازی خودکشی با خرده مقیاسهای علایم جسمانی، علایم اضطرابی و اختلال خواب و علایم افسردگی رابطه مثبت معنیدار (P<0.05) و بین کارکرد اجتماعی با ایده پردازی خودکشی رابطه معکوس معنیدار یافت شد (P<0.05).
نتیجهگیری: ایده پردازی خودکشی در یک سوم از مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد کشور وجود دارد. متغیرهای افسردگی و وضعیت نامناسب سلامت عمومی میتواند منجر به ایده پردازی خودکشی گردد.
|
|
|
|
|
|