|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای بابائی
دکتر عزت الله قائمی، دکتر کیومرث قاضی سعیدی، مایا بابائی کوچکسرائی، دوره 1، شماره 2 - ( تابستان 1378 )
چکیده
اثر غلظت های مختلف استرپتومایسین بر رشد سویه های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سویه های مقاوم به این دارو افزودن 0.1 میکروگرم در میلی لیتر استرپتومایسین به محیط لوون اشتاین، می تواند زمان ظهور کلنی را 7-5 روز کاهش دهد و افزودن حساس 0.01 میکروگرم در میلی لیتر از این دارو به محیط پایه لوون اشتاین، ظهور کلنی سویه ها را 5-1 روز تسریع نماید. سازوکار دقیق این عمل نامشخص است ولی ممکن است بعلت اثر استرپتومایسین روی پورین ها باشد که نقش انتقال مواد غذایی را به عهده دارند. وجود غلظت های پایین (0.1، 0.01 میکروگرم در میلی لیتر) استرپتومایسین در محیط لوون اشتاین سبب تغییر شکل کلنی در بعضی از سویه ها می شود.
مهدی محمدزاده، فاطمه بابائیفر، فرین بابائی، دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : استرس اکسیداتیو موجب اختلال در فرایندهای مغزی مانند حافظه میگردد. پستهکوهی (Pistacia atlantica kurdica) حاوی ترکیبات آنتیاکسیدان، اسیدهای اولئیک و لینولئیک است. فلووکسامین یک داروی ضدافسردگی است که با مهار بازجذب سروتونین عمل میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی پستهکوهی و فلووکسامین بر حافظه فضایی موشهای صحرایی نر تحت استرس بیحرکتی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تحت استرس بیحرکتی قرار نگرفت. گروه استرس فقط تحت استرس بیحرکتی، گروه پستهکوهی تحت استرس بیحرکتی و تجویز عصاره هیدروالکلی پستهکوهی (mg/kg/bw400)، گروه فلووکسامین تحت استرس بیحرکتی و تجویز فلووکسامین (mg/kg/bw 120) و گروه پستهکوهی توام با فلووکسامین تحت استرس بیحرکتی و تجویز عصاره هیدروالکلی پستهکوهی (mg/kg/bw400) و فلووکسامین (mg/kg/bw 120) بهصورت گاواژ قرار گرفتند. برای سنجش حافظه فضایی از آزمون ماز شعاعی استفاده شد. بعد از 21 روز از شروع مداخله، حیوانات تحت بیهوشی قرار گرفتند و بعد از خونگیری، میزان مالوندیآلدهید و کاتالاز در بافت هیپوکمپ و میزان کورتیکوسترون و گلوکز سرم اندازهگیری شد.
یافتهها : استرس بهطور معنیدار باعث افزایش زمان رسیدن به هدف، افزایش مالوندیآلدهید، کورتیکوسترون، گلوکز سرم و کاهش کاتالاز در گروه استرس در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05). در گروه دریافتکننده پستهکوهی و گروه پستهکوهی توام با فلووکسامین در مقایسه با گروه استرس زمان رسیدن به هدف، مالوندیآلدهید، کورتیکوسترون و گلوکز سرم بهطور معنیداری کاهش و کاتالاز بهطور معنیداری افزایش یافت (P<0.05). در حالی که فلووکسامین در مقایسه با گروه کنترل زمان رسیدن به هدف، مالوندیآلدهید و گلوکز سرم را بهطور معنیداری افزایش و میزان کورتیزول و کاتالاز را کاهش داد (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که استرس بیحرکتی باعث تضعیف حافظه و تیمار با فلووکسامین بهعنوان داروی ضدافسردگی باعث تشدید ضعف حافظه و تیمار با عصاره هیدروالکلی پستهکوهی باعث بهبود حافظه میگردد.
شیدا علیخانی، فرین بابائی بالدرلو، صمد زارع، دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: محدودیت غذایی میتواند اثرات مفید یا مخرب بر عملکردهای مغز از جمله یادگیری و حافظه داشته باشد. همچنین گیرندههای دوپامینی در فرآیند یادگیری و بازخوانی اطلاعات دخالت دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر همزمان محدودیت غذایی و مهار گیرنده D2 دوپامینی بر حافظه فضایی موشهای صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 60 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 6 گروه 10 تایی شامل کنترل، محدودیت غذایی 25درصد، 50درصد، 75درصد، سولپیراید (آنتاگونیست گیرنده D2، mg/kg/day ip4)، محدودیت غذایی 75 درصد دریافت کننده سولپیراید قرار گرفتند و بهمدت 21 روز تیمار شدند. برای سنجش حافظه از ماز شعاعی هشتبازویی استفاده شد. سپس میزان کاتالاز و مالوندیآلدهید هیپوکامپ اندازهگیری گردید.
یافتهها: محدودیت غذایی 25درصدی منجر به کاهش 11.8 درصد زمان سپری شده برای یافتن غذا در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05). محدودیت غذایی 75درصدی و یا تزریق سولپیراید این زمان را به ترتیب به میزان 24.4 درصد و 18.3 درصد بهطور معنیدار افزایش داد (P<0.05). گروه 75درصد محدودیت غذایی دریافت کننده سولپیراید نسبت به تمامی گروهها بیشترین افزایش معنیدار زمان یافتن غذا را نشان دادند (P<0.05). فعالیت کاتالاز فقط در گروههای محدودیت غذایی 75درصد بهمیزان 17.6 درصد و 22.2 درصد کاهش معنیدار نشان داد (P<0.05). میزان تولید مالوندیآلدهید در گروههای محدودیت غذایی 75درصد بهمیزان 50.2 درصد و 59.3 درصد و دریافت کننده سولپیراید بهمیزان 31.2 درصد به طور معنیدار در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: همزمانی اعمال محدودیت غذایی و مهار گیرندههای D2 دوپامین، منجر به افزایش سطوح پرواکسیدانی هیپوکامپ و تشدید اختلال حافظه موشهای صحرایی میگردد.
نیلوفر سادات مداحی، حبیب اله یاری زاده، عطیه میرزا بابائی، لیلا ستایش، یاسمن نصیر، خدیجه میرزایی، دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات خلقی مانند افسردگی، اضطراب، استرس و کیفیت پایین خواب در بین افراد دارای اضافه وزن و چاق شایع است. کیفیت رژیم غذایی در عملکرد مغز و رفتار نقش دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط چگالی انرژی رژیم غذایی با شاخصهای روان در زنان دارای اضافه وزن و چاق مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تهران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 301 خانم با میانگین نمایه توده بدنی 3.7±30.7 کیلوگرم بر مترمربع و دامنه سنی 18 تا 56 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تهران در سالهای 1396 تا 1397 انجام شد. چگالی انرژی رژیم غذایی با استفاده از پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک از طریق تقسیم کردن کل انرژی دریافتی از غذاهای مصرفی (کیلوکالری در روز) بر وزن کل غذاهای مصرف شده (به جز نوشیدنیها) محاسبه شد. شاخصهای سلامت روان با استفاده از پرسشنامه 21 سوالی اضطراب، استرس و افسردگی ((DASS-21 و کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه Pittsburgh sleep quality ارزیابی شد.
یافتهها: افرادی که در بالاترین چارک چگالی انرژی رژیم غذایی بودند؛ فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بیشتری داشتند؛ اما سطح تری گلیسرید پایینتری به نسبت افراد با پایینترین چارک، داشتند. تحلیل رگرسیون لجستیک خام (95% CI=1.01-4.56, P=0.04, OR=2.15) و تعدیل شده برای سن، شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی (95% CI=1.13-5.79, P=0.02, OR=2.56) نشان داد که چگالی انرژی رژیم غذایی بهطور معنیداری با افزایش خطر استرس در ارتباط است. هیچ ارتباط معنیداری بین چگالی انرژی رژیم غذایی با افسردگی، اضطراب و کیفیت خواب مشاهده نشد.
نتیجهگیری: دریافت رژیم غذایی با چگالی انرژی بالا با افزایش خطر استرس در ارتباط است.
سیمین فاضلی پور، فائزه شهبازی زرگوش، طاهره ناجی، علی کلانتری حصاری، محمد بابائی، دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تری اکسید مولیبدن (MoO3) یکی از نانوذراتی است که در صنعت به عنوان آنتیباکتریال استفاده میگردد. کلیه نیز یکی از اندامهای مهم بدن در دفع مواد زاید و تنظیم بسیاری از فاکتورهای خونی است که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. به دلیل مصرف گسترده MoO3 برای ضدعفونی وسایل مربوط به اتاق عمل و اهمیت جسمکهای کلیوی در تصفیه پلاسمای خون، این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات تری اکسید مولیبدن بر کلیه موش صحرائی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار (با وزن 250 تا 300 گرم) به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی شامل کنترل، شم (دریافت کننده سرم فیزیولوژی) و سه گروه تجربی (دریافت کننده تری اکسید مولیبدن در دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن داخل صفاقی) تقسیم شدند. تزریقات به صورت داخل صفاقی و به مدت 35 روز انجام شد. پس از دوره تیمار، حیوانات بیهوش و خونگیری از قلب به عمل آمد. سپس نمونههای کلیه سمت راست خارج شدند و پس از تثبیت و آمادهسازی بافتی، با روش استریولوژی برای تعیین تغییرات حجم قشر، حجم ناحیه مرکزی ، فضای ادراری و اجسام کلیوی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: افزایش معنیدار حجم فضای ادراری در گروههای مصرف کننده MoO3 و کاهش حجم ناحیه مرکزی در گروه با دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروههای کنترل و شم مشاهده شد (P<0.05). حجم قشر کلیه در گروه دریافت کننده نانو ذره با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم داشت (P<0.05). MoO3 موجب کاهش وزن حیوانات، افزایش اوره و کاهش حجم کلیه گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: نانوذرات تری اکسید مولیبدن میتواند سبب تغییرات موفولوژیک کلیه موشهای صحرایی گردد.
|
|
|
|
|
|