9 نتیجه برای ایزدی
دکتر مهرداد ایزدی، دکتر امیر حسین باقرزاده، دکتر فریده تاره، دکتر فریبرز منصور قناعی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری هیرشپرونگ (H.D)، یک بیماری ناشی از فقدان مادرزادی سلول های گانگلیونی جدار روده بزرگ می باشد که می تواند به انسداد آن بیانجامد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تظاهرات بالینی و میزان درگیری در بیماران بستری، در یک دوره 6 ساله می باشد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی روی کلیه بیماران مراجعه کننده به مرکز تخصصی پورسینا رشت در طی سال های 1374 لغایت 1380 با تشخیص هیرشپرونگ انجام شد. اطلاعات از پرونده های پزشکی بیماران استخراج شد. داده های شامل سن، جنس، تظاهرات بیماری، روش تشخیصی منجر به تشخیص قطعی، سگمان گرفتار، نوع جراحی انجام شده و عوارض جراحی انجام شده بود. در نهایت داده ها با نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در طی دوره 6 ساله، 58 بیمار با تشخیص H.D یافت شد. در طی این مدت آنان برای خارج نمودن سگمان گرفتار تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیماران این مطالعه شامل 19 دختر و 39 پسر بودند. سن بروز بیماری از یک روزگی تا 18 سالگی متغیر بود. علایم بروز بیماری شامل عدم دفع مکونیوم (17.24درصد)، یبوست (79.31 درصد)، دیستانسیون شکم (67.24 درصد)، اسهال (5.17 درصد) بود. طول سگمان گرفتار در سه نوع رکتوسیگموئید سگمان خیلی کوتاه و تمام کولون تفاوتی نداشت. جراحیها به سه روش Swenson ,Lynn ,Soave انجام شده بود. شایع ترین عوارض زودرس و دیررس به ترتیب لیک آناستوموز (10.2 درصد) و یبوست طول کشیده (10.2 درصد) بود. بروز عوارض پس از عمل براساس سه روش جراحی از نظر آماری تفاوتی نداشت.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان سگمان گرفتار در زمان و بروز علایم تاثیر چندانی ندارد و کاهش عوارض در این مطالعه می تواند ناشی از نوع عمل و زمان مناسب عمل باشد.
دکتر کاویان قندهاری، دکتر زهرا ایزدی مود،
دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : یافتههای بالینی تاثیرگذار بر ناتوانی بیماران سکته مغزی حائز اهمیت است. زیرا وجود این عوامل میتوانند در پیشآگهی و بهبودی بعدی بیمار تاثیرگذار باشند. در این مطالعه رابطه وجود اختلال حسی، نگلکت و همیآنوپسی با شدت ناتوانی ایجاد شده در بیماران سکته مغزی بررسی شد. روش بررسی : این مطالعه آیندهنگر روی بیماران مبتلا به سکته مغزی بستری در بیمارستان ولیعصر بیرجند در سال 1384 انجام گرفت. وجود همیهیپوستزی، همیآنستزی، همینگلکت و همیآنوپسی همنام در بیماران بررسی شد. مرتبه ناتوانی بیمار 72 ساعت بعد از سکته براساس معیار رانکین تعیین شد. آزمون تی و فیشر برای تحلیل آماری میانگین مرتبه ناتوانی به کار رفت و 05/0P< معنیدار تلقی شد. یافتهها : 329 بیمار سکته مغزی بررسی شدند. در گروه مورد مطالعه 4/37درصد همیهیپوستزی، 8/13درصد همیآنستزی، 9/7درصد همینگلکت و 3/7درصد همونیموس همیآنوپسی داشتند. میانگین ناتوانی در بیماران با همیآنستزی به طور معنیداری بیشتر از سایر بیماران بود (05/0P<). میانگین ناتوانی در افراد با همیهیپوستزی یا همینگلکت یا همیآنوپسی همنام نسبت به افراد بدون آن تفاوت معنیداری نداشت. میانگین ناتوانی بیماران با تریاد همیآنستزی، همینگلکت و همیآنوپسی همنام به طور معنیداری بیشتر از سایرین بود (05/0P<). نتیجهگیری : همیآنستزی موثرترین یافته بالینی تاثیرگذار بر ناتوانی مبتلایان به سکته مغزی است. وجود تریاد بالینی فوق تشدید کننده میانگین ناتوانی در این بیماران است.
دکتر مرضیه حیدرزاده، دکتر زیبا مسیبی، دکتر امیرحسین موحدیان، دکتر فیروزه روناسیان، سیدغلامعباس موسوی، ایمان غفارپسند، سیدشهاب الدین ایزدی، الهام نظر،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : آسم شایعترین بیماری مزمن دستگاه تنفسی در طی دوران کودکی بوده و در حدود 8/4 میلیون کودک را در سراسر جهان در گیر کرده است. از طرفی شیوع و بروز این بیماری همچنان در حال افزایش میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر دستگاه پیکفلومتری در کیفیت زندگی کودکان مبتلا به بیماری آسم انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 80 کودک 7 تا 15 ساله مبتلا به بیماری آسم مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان شهیدبهشتی کاشان طی سال 1388 مطالعه شدند. پرسشنامه Susan Sylvia که سه قسمت اصلی داشت؛ برای هر کودک تکمیل گردید. سؤوالات در هر سه قسمت دارای 3 گزینه بود. 5 سؤال در زمینه محدودیت فعالیت، 13 سؤال در مورد نشانههای بیماری و 6 سؤال در زمینه عملکردهای هیجانی بود. به هر سؤال بین 1 تا 3 امتیاز تعلق گرفت و امتیاز کلی بین 23 تا 69 بود. سپس به آزمودنیها آموزش داده شد که هر روز سه بار PEFR خود را با استفاده از دستگاه پیکفلومتری اندازهگیری و پس از هر بار استفاده، تصمیم درمانی جدیدی مطابق با نتیجه به دست آمده اخذ نمایند. پس از گذشت 3 ماه از زمان تحویل دستگاه و مراجعه مجدد به درمانگاه؛ پرسشنامه برای آنها تکمیل گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمون تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میانگین سنی کودکان مبتلا به بیماری آسم 2.75+-8.82 سال بود. 33 نفر (41.3%) دختر و بقیه پسر بودند. میانگین امتیاز در قسمت کیفیت عملکردهای هیجانی کودکان مبتلا به آسم مورد مطالعه قبل استفاده از دستگاه پیکفلومتری 3.07+-13.1 و بعد از استفاده 3.7+-14.35 به دست آمد (P<0.05). میانگین امتیاز قسمت محدودیت در فعالیتها قبل استفاده از دستگاه پیکفلومتری 1.57+-7.33 و بعد از استفاده 0.67+-8.47 تعیین گردید (P<0.05). میانگین امتیاز قسمت نشانههای بیماری قبل استفاده از دستگاه پیکفلومتری 5.13+-28.81 و بعد از استفاده 5.62+-32.02 بود (P<0.05). در نهایت امتیاز کلی کیفیت زندگی در این کودکان افزایش معنیداری را بعد استفاده از دستگاه پیکفلومتر نسبت به قبل از آن نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده افزایش کیفیت عملکردهای هیجانی، کاهش محدودیت در فعالیتها و کاهش نشانههای بیماری آسم در کودکان بعد استفاده از دستگاه پیکفلومتری بود. لذا این روش مفید در برنامه مدیریت بیماران مبتلا به آسم به خصوص کودکان پیشنهاد میگردد.
دکتر بابک ایزدی، دکتر ندا کامکار، دکتر مالک کنانی، صدیقه خزاعی، دکتر سیدحمید مدنی،
دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری هیرشپرونگ یک بیماری مادرزادی است که بر مبنای فقدان سلولهای گانلگیونی در شبکه عصبی زیرمخاط و لایه عضلانی تشخیص داده میشود. روش استاندارد تشخیص، رنگآمیزی H&E است و با توجه به محدودیتهای تشخیصی که برای مشاهده سلول گانگلیونی در آن وجود دارد؛ این مطالعه به منظور مقایسه روش H&E و رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با نشانگر BCL-2 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی 71 نمونه بافتی بیماران مشکوک به بیماری هیروشپرونگ در بخش پاتولوژی بیمارستان امام رضا(ع) کرمانشاه طی سالهای 87-1385 و 20 نمونه مثبت بیماری هیرشپرونگ براساس روش H&E از سایر مراکز (تهران و کرمانشاه) طی سالهای 87-1385 بررسی شدند. از 36 نمونه که در برشهای H&E سلول گانگلیونی در آن دیده شده بود و 35نمونه فاقد سلول گانگلیونی در برشهای رایج H&E، برشهای جدید تهیه شد و تحت رنگآمیزی H&E و BCL-2 قرار گرفت. یافتهها : از 36 مورد با سلول گانگلیونی مثبت در رنگآمیزی H&E ، سلول گانگلیونی در 29 مورد با نشانگر BCL-2 مشاهده شد و در 7 مورد این سلول مشاهده نگردید. در 35 موردی که با رنگآمیزی H&E سلول گانگلیونی مشاهده نگردید؛ سلول گانگلیونی در 5مورد با رنگآمیزی BCL-2 مشاهده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با مارکر BCL2 به ترتیب 81درصد، 86درصد، 85درصد و 86درصد تعیین شد. عدم توافق (discordancy) رنگآمیزی BCL-2 مثبت (یعنی یافتن سلول گانگلیونی) و H&E منفی (یعنی عدم مشاهده سلول گانگلیونی) 14 درصد تعیین شد. تفاوت مشاهده شده از لحاظ آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی با BCL-2 برای یافتن سلولهای گانگلیونی در موارد مشکوک به بیماری هیرشپرونگ از نظر علایم بالینی، نمیتواند جایگزین روش رایج H&E شود؛ اما استفاده از BCL-2 به عنوان یک روش تکمیلی، تعداد موارد منفی کاذب در یافتن سلول گانگلیونی را کاهش داده و در نتیجه از موارد تشخیص نادرست بیماری هیرشپرونگ میکاهد.
مجتبی ایزدی، دکتر اصغر ظریفیان، دکتر شهرام سهیلی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : گرلین پپتید 28 اسیدآمینهای، اخیراً به عنوان یک آدیپوسایتوکین شناخته شده است؛ اما نقش آن در بیماریهای مزمن نظیر دیابت هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین سطح گرلین و گلوکز سرم در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 45 مرد چاق 50-37 ساله مبتلا به بیماری دیابت نوع 2 در شهرستان ساوه طی سال 1389 انجام شد. سطح ناشتای گلوکز، انسولین و گرلین سرم بعد از یک گرسنگی شبانه و هموگلوبین گلیکوزیله اندازهگیری گردید. از رگرسیون خطی برای تعیین همبستگی بین غلظت گرلین با گلوکز، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله استفاده گردید. یافتهها : بین هموگلوبین گلیکوزیله و غلظت گرلین سرم ارتباط آماری معنی داری یافت نشد. در حالی که ارتباط آماری معنیداری بین گلوکز ناشتا و گرلین سرم در بیماران مشاهده گردید (P<0.05). همچنین ارتباط بین سطح گرلین با انسولین سرم از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که افزایش گرلین سرم با افزایش گلوگز سرم همراه بوده و سطح گرلین سرم میتواند به عنوان شاخص پیشبینیکننده مناسبی از سطح گلوکز خون در مردان مبتلا به بیماری دیابتی نوع 2 استفاده شود.
وحید نجاتی، سارا ایزدی نجف آبادی،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلالات طیف اوتیسم با منشاء ژنتیکی، اختلالاتی شناختی و عصبی - رفتاری بوده و شامل سه ویژگی اصلی اختلال در اجتماعی شدن، اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی و الگوهای محدود و تکراری رفتار میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلال روانی کلامی (آوایی و معنایی) و حافظه کاری بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 49 فرد از بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم از 33 خانواده (32 مادر، 10 پدر، 6خواهر و یک برادر) عضو انجمن حمایت از کودکان مبتلا به اوتیسم اصفهان و 51 فرد از بستگان درجه یک کودکان سالم از 27 خانواده (23 مادر، 16 پدر، 7 خواهر و 5 برادر) در سال 1389 انجام شد. افراد مورد مطالعه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمون روانی کلامی معنایی و آوایی و آزمون فراخنای اعداد (با بار کم و زیاد) مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-19، independent t-test و paired t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با بستگان درجه یک کودکان سالم عملکرد ضعیفتری در روانی کلامی معنایی 3.3±16.83 در مقابل 3.9±19.23 ، روانی کلامی آوایی 3.3±11.46 در مقابل 3.8±14.08 ، حافظه کاری با بار کم 0.6±5.22 در مقابل 0.9±5.55 و حافظه کاری با بار زیاد 0.98±3.65 در مقابل 0.8±4.14 داشتند (P<0.05). نتیجهگیری : عملکرد ضعیفتر روانی کلامی معنایی، روانی کلامی آوایی، حافظه کاری با بار کم و حافظه کاری با بار زیاد بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم میتواند نشاندهنده انتقال ژنتیکی این ویژگیها در اوتیسم باشد.
مجتبی ایزدی، مسعود حاج رسولی، فاطمه کیانی، داوود خورشیدی، حسین دوعلی،
دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : مکانیسمهای مولکولی ارتباط بین ظرفیت هوازی و سطوح گلوکز خون بهطور کامل مشخص نیست. این مطالعه به منظور تعیین اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر تغییرات ظرفیت هوازی و گلوکز خون مردان چاق انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 32 مرد چاق بزرگسال به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. شاخصهای آنتروپومتریکی، غلظت گلوکز سرم، انسولین ناشتا، ضربان قلب در وضعیت استراحت و ظرفیت هوازی به عنوان مشخصههای آمادگی قلبی- عروقی در شرایط قبل و بعد از 12 هفته تمرین ورزشی هوازی و بیتمرینی به ترتیب در گروههای کنترل و مداخله اندازهگیری شد. از مقادیر انسولین و گلوکز ناشتا برای محاسبه عملکرد سلولهای بتا استفاده گردید. یافتهها : برنامه تمرینات هوازی طولانیمدت سبب کاهش آماری معنیدار گلوکز ناشتا، شاخصهای آنتروپومتریکی، افزایش ظرفیت هوازی و عملکرد سلولهای بتا در گروه مداخله منجر شد (P<0.05). ارتباط آماری معنیداری بین تغییرات در ظرفیت هوازی با تغییرات عملکرد سلولهای بتا و گلوکز خون مشاهده شد (P<0.05) و ارتباط بین آنها مستقل از تغییرات در شاخص توده بدن بود. تغییرات در سطح انسولین سرم در پاسخ به برنامه تمرینی معنیدار نبود. برنامه تمرینی همچنین به کاهش معنیدار نمایه توده بدنی منجر شد (P<0.05). نتیجهگیری : افزایش ظرفیت هوازی یا آمادگی قلبی - عروقی به واسطه فعالیت ورزشی به بهبود سطح گلوکز ناشتای خون در افراد چاق در اثر کاهش توده بدن منجر میشود.
مسعود معینی، مجتبی ایزدی، شهرام سهیلی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : شواهد علمی به ارتباط ظرفیت آنتیاکسیدانی با عملکرد ریوی و شدت آسم اشاره میکنند. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین هوازی بر ظرفیت تام آنتیاکسیدان و عملکرد ریوی مردان مبتلا به آسم ریوی با شدت خفیف تا متوسط انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 30 مرد بزرگسال غیرفعال و دارای اضافه وزن مبتلا به آسم با شدت خفیف تا متوسط به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل (بدون تمرین) و مداخله (تمرین هوازی) قرار گرفتند. شاخصهای آنتروپومتریک و اسپیرومتری (FVC، FEV1، FEV1/FVC) و سطح ناشتایی ظرفیت تام آنتیاکسیدان در شرایط قبل و پس از یک دوره تمرینات هوازی (12 هفته، 3 جلسه در هفته در دامنه شدت 60 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب) در هر دو گروه اندازهگیری گردید.
یافتهها : ظرفیت تام آنتیاکسیدان در گروه مداخله در مقایسه با پیشآزمون بهمیزان معنیداری بعد از تمرینات هوازی افزایش یافت (P<0.05). تمرینات هوازی در گروه مداخله به افزایش معنیدار FVC، FEV1 و FEV1/FVC در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<0.05).
نتیجهگیری : تمرینات هوازی به بهبود ظرفیت تام آنتیاکسیدان و عملکرد ریوی در بیماران آسم منجر میشود. بهبود عملکرد ریوی را میتوان به افزایش ظرفیت آنتیاکسیدان ناشی از مداخله هوازی نسبت داد.
شهرام سهیلی، مجتبی ایزدی، دانیال تارمست،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در عملکرد مولفههای هورمونی و ژنتیکی از مهمترین عوامل هایپرگلیسیمی در افراد چاق و بیماری دیابت هستند. ژن FOXO1 به عنوان یکی از عوامل رونویسی موثر در مسیرهای سیگنالینگ انسولین، گلوکز ناشتا و مقاومت انسولین محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات مقاومتی بر بیان ژن FOXO1 در بافت چربی زیرپوستی موشهای صحرایی دیابتی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 14 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 20±220 گرم توسط تغذیه رژیم غذایی پرچرب و تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ ، mg/kg 30) به دیابت نوع دو مبتلا و به شیوه تصادفی به گروههای 7 تایی کنترل و ورزش تقسیم شدند. گروه ورزش در یک دوره تمرینات هوازی 6 هفتهای به تعداد 5 روز هفته شرکت نمودند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، سطح ناشتایی گلوکز و انسولین خون و نیز بیان ژن FOXO1 در بافت چربی زیرپوستی هر دو گروه اندازهگیری و مقایسه گردید.
یافتهها: تمرینات هوازی سبب کاهش آماری معنیدار گلوکز ناشتا، مقاومت انسولین و بیان ژن FOXO1 در بافت چربی زیرپوستی در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرینات مقاومتی بهواسطه مهار بیان ژن FOXO1 در بافت چربی زیرپوستی به کاهش مقاومت انسولین و گلوکز سرم در موشهای دیابتی منجر میگردد.