[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73783017
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای اسکندری

سیده صدیقه حسینی، دکتر شهلا رودبار محمدی، دکتر حمیدرضا جوشقانی، مهدی اسکندری،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : کاندیدا آلبیکنس قارچی فرصت طلب است که در بیماران مبتلا به دیابت و ایدز به شکل پاتوژن در می‌آید. این قارچ طیف گسترده‌ای از عفونت‌ها از قبیل عفونت‌های سطحی پوست و مخاط تا عفونت‌های عمیق بافتی را در برمی‌گیرد. در این مطالعه اثر ضدقارچی نانو ذره اکسید روی و عامل سدیم دودسیل سولفات بر مهار رشد سویه استاندارد کاندیداآلبیکنس در مقایسه با داروی فلوکونازول بررسی شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی اثرات ضدقارچی نانوذره اکسیدروی و سدیم دودسیل سولفات بر کاندیدا آلبیکنس استاندارد با روش میکروبراث دایلوشن در دو محیط جامد و مایع ارزیابی شد. در طی آزمایش‌های In Vitro مقادیر حداقل غلظت ممانعت‌کنندگی از رشد (MIC) برای مهارکنندگان مزبور براساس شمارش تعداد کلنی‌های قارچ در مقایسه با گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها : محدوده MIC برای نانوذره اکسیدروی 296-1.013 میکروگرم بر میلی‌لیتر، سدیم دودسیل سولفات 0.56-0.001 میکروگرم بر میلی‌لیتر و داروی فلوکونازول 128-0.062 میکروگرم بر میلی‌لیتر تعیین گردید. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که نانوذره اکسیدروی اثر ضدقارچی داشته و می‌تواند به عنوان گزینه مناسبی برای حذف کاندیداآلبیکنس در حیطه پزشکی به ویژه در ارتباط با وسایل پزشکی استفاده گردد.
آزاده اسکندری، احمدعلی معاضدی، حسین نجف زاده ورزی، محمدرضا آخوند،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال عملکرد و کاهش نورون‌های کولینرژیک قاعده قدامی مغز در زمره ابتدایی‌ترین وقایع پاتولوژیکی بیماری آلزایمر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دونپزیل هیدروکلراید بر اختلالات حافظه مرجع و کارکردی ناشی از تخریب الکتریکی دوطرفه هسته قاعده‌ای مگنوسلولاریس (NBM) در مدل بیماری آلزایمر موش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 56 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به‌طور تصادفی در 8 گروه 7 تایی شامل کنترل، گروه تخریب NBM (تخریب دو طرفه هسته NBM با القای جریان الکتریکی 0.5 میلی‌آمپر به مدت 3 ثانیه)، گروه شاهد تخریب (ورود الکترود به هسته NBM بدون القای جریان الکتریکی)، گروه‌های تخریب تحت تیمار با دونپزیل (0.1, 1, 5, 10 mg/kg)، گروه سالین (تخریب NBM + سالین) قرار گرفتند. در آزمون‌های اکتساب و یادآوری دستگاه ماز شعاعی هشت بازویی، الگوهای ورود به بازوها در هر گروه برای محاسبه انتخاب بازوهای صحیح، خطای حافظه کارکردی، خطای حافظه مرجع و زمان سپری شده در نظر گرفته شدند.

یافته‌ها : تخریب الکتریکی دو طرفه هسته NBM در گروه تخریب، یادگیری فضایی را نسبت به گروه کنترل کاهش داد (P<0.05). همچنین وارد کردن الکترود به هسته NBM بدون القاء جریان الکتریکی نسبت به گروه تخریب، اثری بر یادگیری فضایی نداشت. تزریق دونپزیل بعد از القاء جریان به صورت وابسته به دوز سبب بهبود متغیرهای خطای حافظه فضایی نسبت به گروه تخریب شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : تیمار موش‌های صحرایی با دونپزیل بعد از تخریب NBM به‌صورت وابسته به غلظت اختلال شناختی ناشی از تخریب را بهبود می‌دهد.


آرزو اسکندری، محمد فشی، امیر بهادر دخیلی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سن بزرگ‌ترین عامل خطر بیماری‌های قلبی - عروقی است که با کوتاه شدن طول تلومر همراه می‌شود و این در حالی است که فعالیت‌های ورزشی می‌توانند نقش مفیدی را در حفظ طول تلومر ایفا کنند. TRF2 و TERT به عنوان ژن‌های درگیر در مجموعه تلومریک در قلب نیز از پیری تاثیر می‌پذیرند و با کاهش بیان همراه می‌شوند که در نتیجه طول تلومر کاهش می‌یابد. کاهش طول تلومر نیز با افزایش مرگ سلول‌های قلب و بیماری‌های قلبی همراه می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرین تناوبی شدید و تداومی استقامتی بر بیان ژن‌های TRF2 و TERT بافت قلب موش‌های صحرایی نر پیر انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با سن 88 تا 96 هفته‌ای و میانگین وزنی 12±363گرم به مدت 6 هفته در گروه‌های کنترل، تمرین تداومی استقامتی (5 جلسه در هفته، شدت 60 تا 70 درصد بیشینه) و تمرین تناوبی شدید (5 جلسه در هفته، تکرار اینتروال با شدت بالا 80 درصد بیشینه در هفته اول و دوم و 90 درصد در هفته سوم و سپس 100 درصد سرعت بیشینه تا پایان تمرین) تقسیم شدند. بیان ژن‌های TRF2 و TERT به‌وسیله تکنیک Real time – PCR سنجش و پس از کمی سازی مقادیر بیان ژن با استفاده از فرمول پافل مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بیان ژن TRF2 گروه‌های تناوبی شدید و تداومی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). همچنین در بیان ژن TERT گروه‌های مورد مطالعه در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت و این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد شش هفته تمرین تناوبی شدید و تداومی استقامتی بتواند رشد و طول عمر سلول‌های قلبی را به‌وسیله حفظ طول تلوم از طریق افزایش ژن TRF2 تنظیم کند.


رحمان سوری، محسن گرامی، پریسا پورنعمتی، آرزو اسکندری،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پیری با افزایش تولید رادیکال‌های آزاد همراه می‌شود. از طرفی فعالیت‌های ورزشی با بهبود سیستم ضداکسایشی منجر به کاهش آسیب‌های ناشی از پیری می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات تناوبی شدید و تداومی بر آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی بافت قلب موش‌های صحرایی پیر انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده سنی 22 تا 24 ماه انجام شد. حیوانات پس از دو هفته دوره سازگاری به سه گروه 8 تایی شامل گروه تمرین تناوبی شدید (80 تا 100 درصد سرعت بیشنه)، گروه تمرین تداومی (65 تا 70 درصد بیشینه سرعت) و گروه کنترل تقسیم شدند.پروتکل تمرینی به مدت 6 هفته و هر هفته 5 جلسه اجرا شد. بافت قلب موش‌های صحرایی پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی استخراج شد. آنزیم‌های سوپراکسید دسموتاز (Superoxide dismutase: SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (Glutathione peroxidase: GPX) به روش الایزا آنالیز شدند.

یافته‌ها: آنزیم SOD در گروه‌های تمرین تداومی (3±41.26) و تناوبی شدید (6±48.8) نسبت به گروه کنترل (2±22.62) و آنزیم GPX در گروه‌های تمرین تداومی (0.07±1.96) و تناوبی شدید (0.03±2.28) نسبت به گروه کنترل (0.04±1.37) افزایش آماری معنی‌داری یافتند (P<0.05) و این افزایش در گروه‌های تمرین تناوبی شدید نسبت به گروه‌های تمرین تداومی بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: تمرینات تناوبی شدید و تداومی باعث افزایش میزان آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در موش‌های صحرایی مسن می‌گردند.


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)