[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations71883390
h-index3219
i10-index22085
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
11 نتیجه برای اسماعیلی

دکتر فاطمه وحید رودسری، دکتر صدیقه آیتی، دکتر حبیب الله اسماعیلی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : عدم تخمک‌گذاری یکی از شایع‌ترین علل نازایی است و داروهای محرک تخمدان برای درمان این بیماران استفاده روزافزونی پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه پیامد نوزادی در حاملگی‌های ناشی از تحریک تخمک‌گذاری با حاملگی‌های خودبخود بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی روی 398 حاملگی صورت گرفت. افراد مورد مطالعه طی آبان 1383تا فروردین 1384 به بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرده بودند. در این بررسی میزان حاملگی‌های چندقلو، سن حاملگی، وزن تولد، آپگار دقایق اول و پنجم، ناهنجاری‌های ظاهری مادرزادی، مرگ زودرس نوزادی و روزهای بستری نوزاد در NICU محاسبه و در دو گروه از حاملگی‌های ناشی از تحریک تخمدان و حاملگی‌های خودبخودی با استفاده از آزمون‌های کای‌دو و تی‌استودنت مورد مقایسه قرارگرفت. ارزش P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی‌دار تلقی گردید.

یافته‌ها : از تعداد 398 مورد حاملگی، 95 حاملگی ناشی از تحریک تخمدان و 303 حاملگی خودبخودی بود. دو گروه از نظرچندقلوزایی، آپگار دقایق اول و پنجم، تغییرات دورسر و تعداد روزهای بستری نوزاد در NICU تفاوت معنی‌داری داشتند (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که تحریک تخمدان و چندقلوزایی می‌تواند بر زایمان زودرس موثر باشند. مرگ زودرس نوزادی و نقایص مادرزادی ظاهری در دو گروه تفاوت قابل ملاحظه‌ای نداشت.

نتیجه‌گیری: نتایج نوزادی در حاملگی‌های با تحریک تخمدان در مقایسه با حاملگی بدون تحریک، نامطلوب‌تر است که این یافته احتمالاً مربوط به چندقلوزایی، زایمان زودرس و علل نازایی زمینه‌ای مادر می‌باشد.


دکتر علی باقرپور، دکتر ماهرخ ایمانی مقدم، دکتر محمدرضا هاتف، دکتر حبیب الله اسماعیلی،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : دانسیتومتری استخوان روشی مناسب برای بررسی وضعیت اسکلتال بیماران می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط وضعیت اسکلتال ناحیه گردن فمور و مهره‌های L2-L4 با شاخص چانه‌ای (Mental Index) استخوان مندیبل در رادیوگرافی پانورامیک زنان مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شد.

 

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، رادیوگرافی‌های پانورامیک 67 نفر از خانم‌های مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 1383 با سن بیش از 35 سال که سالم و فاقد تاریخچه مصرف داروهای موثر بر متابولیسم استخوان بودند، بررسی شد و در آنها شاخص چانه‌ای تعیین و ثبت گردید. از همه بیماران مورد مطالعه دانسیتومتری استخوان در مرکز توس به وسیله دستگاه Osteocore و روش DEXA در دو کانون گردن فمور چپ و ناحیه  L2-L4(مهره‌های دوم تا چهارم کمری) به عمل آمد. بیماران با توجه به معیار T-score به سه گروه طبیعی، استئوپنیک و استئوپوروتیک در هر کانون تقسیم شدند. داده‌های به دست آمده با استفاده از آزمون‌های ANOVA و ضریب همبستگی پیرسن تجزیه و تحلیل آماری شد.

 

یافته‌ها : میانگین شاخص چانه‌ای بین گروه‌های طبیعی و استئوپنیک در ناحیه گردن فمور زنان مورد مطالعه اختلاف معنی‌داری را نشان داد (05/0P<). میانگین شاخص چانه‌ای بین گروه‌های طبیعی و استئوپوروتیک و استئوپنیک و استئوپوروتیک در ناحیه  L2-L4زنان مورد مطالعه اختلاف معنی‌داری را نشان داد (05/0P<). شاخص چانه‌ای با T-score در ناحیه گردن فمور و ناحیه L2-L4 همبستگی معنی‌داری داشت (به ترتیب 33/0r= ، 32/0=r و 05/0P<).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که می‌توان از شاخص چانه‌ای استخوان مندیبل به عنوان ابزار مفیدی در تخمین وضعیت اسکلتال بیماران استفاده نمود. ولی به‌کارگیری این شاخص به تنهایی برای بررسی دقیق وضعیت اسکلتال بیماران کافی نمی‌باشد.


دکتر هاله اخوان ‌نیاکی، دکتر محمدرضا اسماعیلی‌ دوکی، دکتر علی قابلی ‌جویباری،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : فیبروز کیستی شایع‌ترین بیماری ارثی در جمعیت سفیدپوستان می‌باشد که در اثر جهش در پروتئین تنظیم کننده عبور غشایی فیبروز کیستی (CFTR) رخ می‌دهد. نوع و توزیع جهش‌ها در بین کشورها و گروه‌های نژادی بسیار متغیر است. این مطالعه به منظور شناسایی جهش‌های دخیل در ایجاد بیماری فیبروز کیستی در استان مازندران انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 30 بیمار غیرخویشاوند مبتلا به فیبروز کیستی برای پنچ جهش Delta F508 ، N1303K ، G542X، R347H و W1282X در ژن CFTR که به آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان کودکان امیرکلا ارجاع شده بودند، طی سال‌های 85-1383 با استفاده از روش Reverse Dot Blot غربال شدند. در این روش از محصولات PCR بیوتینیله شده برای دورگه‌گیری با چندین پروب مخصوص توالی نرمال یا جهش‌یافته مشخص که بر روی نوارهای Biodyne C قرار داده شدند، استفاده شد. یافته‌ها : جهش Delta F508 6/21 درصد از آلل‌های جهش یافته را تشکیل ‌داد. چهار جهش دیگر مشاهده نشد. شش بیمار هموزیگوت و یک بیمار هتروزیگوت مرکب در جایگاه Delta F508 بودند. نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان‌دهنده هتروژنی بالای جهش‌های ژن CFTR در استان مازندران می‌باشد. با توجه به میزان نسبتاً پایین جهش‌های قابل تشخیص، لازم است تا مطالعات گسترده‌تری برای تشخیص مولکولی فیبروز کیستی در این استان انجام گیرد.
دکتر سیما صدیقی، دکتر سمیه سدنی، دکتر زهرا رضایی یزدی، دکتر محمدرضا هاتف، دکتر جلیل توکلی افشار، دکتر محمودرضا آذرپژوه، دکتر مهرداد آقایی، دکتر حبیب الله اسماعیلی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری التهابی چند سیستمی با علت ناشناخته می‌باشد. در بیماران مبتلا به لوپوس بیماری قلبی و عروقی علت اصلی افزایش مرگ و میر و ناتوانی محسوب می‌شود. HsCRP یک عامل التهابی تحت بالینی بوده و نقش یک عامل پیش‌آگهی کننده غیروابسته برای آترواسکلروزیس را در این بیماران ایفا می‌کند و افزایش هموسیستئین نیز می‌تواند باعث بیماری عروق کاروتید و انفارکتوس قلب و ترومبوز وریدهای عمقی شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان هموسیستئین و HsCRP در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک و ارتباط آن با عوامل خطر قلبی و عروقی و فعالیت بیماری انجام گردید.

روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (55 زن و 5 مرد) مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک فوق تخصصی روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و 30 فرد سالم (26 زن و 4 مرد) طی سال‌های 87-1386 انجام شد. میزان هموسیستئین و HsCRP اندازه‌گیری شد. میزان LDL ، تری‌گلیسیرید، پرفشاری خون و نمایه توده بدنی برای افراد مورد مطالعه تعیین گردید. فعالیت بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک توسط فرم‌های SLEDAI ارزیابی شد و بیمارانی که اسکور بیشتر یا مساوی 10 داشتند؛ به عنوان بیماری فعال درنظر گرفته شدند.

یافته‌ها : متوسط سن در گروه مورد و شاهد به ترتیب 10.3±28.8 سال و 9.13±33.8 سال بود. میانگین HsCRP در گروه شاهد 2.1±1.58 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 2.42±3 میلی‌گرم در دسی‌لیتر تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. میانگین هموسیستئین در گروه شاهد 1.93±12.3 میکرومول در دسی‌لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 8.13±24 میکرمول در دسی‌لیتر تعیین گردید (P<0.001). بیماری غیرفعال در 44بیمار (73.3%) و بیماری فعال در 16 بیمار (26.8%) دیده شد. فعالیت بیماری SLE بر مبنای متوسط Score SLEDAI معادل 15.37 بود و رابطه خطی معنی‌داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE یافت نشد. میزان LDL ، تری‌گلیسیرید و پرفشاری خون از گروه مورد از عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). HsCRP با BMI و افزایش تری‌گلیسیرید ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی معنی‌داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE وجود نداشت؛ اما بین عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین و HsCRP ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت.


دکتر سارا سلیمانی اصل، نیما شکرریز، نیما مولوی، ارغوان بصیرت، پیمان فلاحتی، فرزانه اسماعیلی، زهرا عظیمی، فریدون سجادی، دکتر مهدی مهدیزاده،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به نقش هیپوکامپ در حافظه و یادگیری، این مطالعه به منظور تعیین اثر 3و4متیلن‌دی‌اکسی‌مت‌آمفتامین (MDMA) بر نورون‌های ناحیه CA1 هیپوکامپ موش صحرایی نر بالغ انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 18 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد Sprague dawely با وزن تقریبی 200-255 gr انجام شد. موش‌ها به‌طور تصادفی به سه گروه 6 تایی کنترل سالم، کنترل شم و تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل شم، نرمال سالین را با دوز 1 cc/kg و گروه تجربی MDMA را با دوز 10 mg/kg ، دوبار در روز به صورت داخل صفاقی، به مدت هفت روز دریافت کردند. در روز هشتم با روش پرفیوژن داخل قلبی و با استفاده از پارافرمالدئید 4% موش‌ها فیکس شدند و بافت مغز خارج گردید. ناحیه هیپوکامپ راست از نظر تعداد سلول سالم به‌وسیله میکروسکوپ نوری (رنگ‌آمیزی کرزیل ویوله) و شاخص‌های مرگ سلولی به وسیله میکروسکوپ الکترونی بررسی شدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های آنالیز واریانس و توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین و انحراف استاندارد تعداد سلول‌های سالم در ناحیه CA1 هیپوکامپ در گروه کنترل شم (38.7±199) و کنترل (40.38±210) تفاوت آماری معنی‌داری نسبت به هم نداشتند؛ اما این میزان در گروه تجربی (25.1±98) کاهش آماری معنی‌داری نسبت به دو گروه کنترل و شم نشان داد (P<0.001). در بررسی با میکروسکوپ الکترونی گروه‌های شم و کنترل دارای الکترون دانسیته هسته و سیتوپلاسم نرمال، تراکم کروماتین و میتوکندری طبیعی بودند و واکوئلیزاسیون سیتوپلاسمی و ادم غشائی دیده نشد؛ اما در گروه تجربی تغییرات فراساختاری با مشخصات آپوپتوز شامل کاهش کریستاهای میتوکندری، پراکندگی کروماتین هسته و کاهش ارگانل‌های سیتوپلاسمی مشاهده گردید. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد مصرف 3و4متیلن‌دی‌اکسی‌مت‌آمفتامین منجر به کاهش تعداد سلول‌های سالم و مرگ سلولی با مشخصات آپوپتوز در ناحیه CA1 هیپوکامپ می‌گردد.
علیرضا محجل اقدم، هادی حسنخانی، رضا قره محمدلو، منیژه اسماعیلی،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی و خودکارآمدی به عنوان امری حیاتی در مدیریت موفق آسم نشان داده شده است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط خودکارآمدی بیماران با کنترل علایم بیماری آسم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه همبستگی روی 257 بیمار (133 مرد و 124 زن) 35-18 ساله مبتلا به آسم مراجعه کننده به کلینیک شیخ‌الرئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1390 انجام شد. بیماران به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌ای شامل مشخصات فردی– اجتماعی، پرسشنامه خودکارآمدی بیماران مبتلا به آسم، پرسشنامه کنترل آسم و پارامترهای اسپیرومتری بیماران بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در بین ابعاد خودکارآمدی بیشترین میانگین مربوط به مصرف منظم داروها و کمترین میانگین مربوط به بعد رابطه با پزشک بود. در بین ابعاد کنترل آسم بیشترین میانگین به میزان محدودیت در فعالیت به خاطر بیماری در طول هفته گذشته و کمترین به تعداد پاف اسپری مصرفی در طی روز در طول هفته گذشته اختصاص داشت. مابین خودکارآمدی با کنترل آسم (r= -0.378, P<0.001) ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که در بیماران مبتلا آسم، داشتن اعتماد به توانایی‌های خود در کنترل علایم بیماری موثر است.
سهیلا سلیمانی آدریانی، امیرحسین صادقی هسنیجه، اصغر زره پوش، مهدی ربیعی، احمد عابدی، سجاد اسماعیلی،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی شایع‌ترین اختلال روانپزشکی دوران کودکی از نظر میزان مراجعه به مراکز خدمات درمانی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بازی‌های ریتمیک بر مهارت‌های اجتماعی کودکان پیش‌دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه از نوع شبه‌تجربی به همراه پیش‌آزمون، پس‌آزمون به همراه گروه شاهد، 30 نفر از دانش‌آموزان پیش‌دبستانی شهر اصفهان که به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی مبتلا بودند؛ به صورت غیرتصادفی در دو گروه قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کانرز سال 1997 و چک لیست مهارت‌های اجتماعی سال 2004 بود.

یافته‌ها : بازی‌های ریتمیک سبب افزایش معنی‌دار مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه / بیش‌فعالی گردید و این افزایش مهارت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : بازی‌های ریتمیک باعث افزایش مهارت‌های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی می‌گردد.


مهدی عباس نژاد، علی مصطفوی، راضیه کوشکی، پرتو حمزه نژاد، سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : گیاه مشگک از گیاهان دارویی معطر و مورد استفاده در طب سنتی ایران است که در اسانس آن ترکیبات موثر بر سیستم عصبی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسانس گیاه مشگک بر یادگیری و حافظه فضایی موش‌های صحرایی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در 5 گروه 7 تایی انجام شد. گروه‌ها شامل کنترل، شم (دریافت کننده نرمال سالین) و گروه‌های دریافت کننده اسانس گیاه مشگک به صورت روزانه با دوزهای 0.5 و 0.25 و 0.125 میلی‌لیتر بر کیلوگرم وزن بدن بود. اسانس گیاه طی چهار روز 20 دقیقه قبل از آزمون یادگیری به صورت درون صفاقی تزریق گردید. حافظه و یادگیری فضایی با استفاده از ماز آبی موریس اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : در روزهای دوم ، سوم و چهارم یادگیری، تاخیر رسیدن به سکو پنهان با دوز 0.5 ml/kg/bw اسانس گیاه مشگک در مقایسه با کنترل کاهش یافت (P<0.05). همچنین زمان رسیدن به سکو با دوز 0.25 ml/kg/bw در تمام روزها به جز روز اول و با دوز 0.125 ml/kg/bw در روزهای دوم و سوم یادگیری، نسبت به کنترل کاهش آماری معنی‌دار نشان داد (P<0.05). بررسی حافظه فضایی با آزمون پروب نشان‌دهنده افزایش درصد زمان و مسافت طی شده در ربع هدف در گروه دریافت کننده دوز 0.5 ml/kg/bw اسانس در مقایسه با گروه کنترل بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : اسانس گیاه مشگک با دوزهای 0.5 ml/kg/bw و 0.25 ml/kg/bw طی چهار روز سبب بهبود یادگیری و حافظه فضایی موش‌های صحرایی گردید.


قاسم فرجانی کیش، شیرزاد اسماعیلی ثانی،
دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کاربرد روزافزون دستگاه‌های مولد امواج الکترومغناطیس در زندگی روزمره باعث نگرانی‌های بسیاری در ارتباط با اثر این امواج بر سلامت انسان شده است. این مطالعه به‌منظور تعیین اثر امواج مایکروویو تلفن همراه بر ساختار هیستولوژیک ریه، قلب، کبد، پانکراس و مغز موش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 8٠ سر موش صحرایی نر نابالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 140-100 گرم و سن 6-5 هفته انجام شد. موش‌ها به‌صورت تصادفی در 4 گروه 20 تایی شامل یک گروه کنترل و سه گروه تجربی قرار گرفتند. گروه کنترل در معرض امواج قرار نگرفتند. گروه‌های تجربی به مدت 1، 2 و 3 ماه روزانه 5 ساعت در معرض امواج ناشی از تلفن همراه قرار گرفتند. در نهایت پس از تشریح موش‌ها از بافت‌های ریه، قلب، کبد، پانکراس و مغز نمونه‌برداری انجام شد. مقاطع با ضخامت 5 میکرونی تهیه و پس از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین - ائوزین با میکروسکوپ نوری ارزیابی شدند.

یافته‌ها : تغییرات بافتی از جمله ادم، ارتشاح سلول‌های آماسی، دژنرسانس سلول‌های ریه و دژنراسیون و نکروز انعقادی خفیف سلول‌های عضلانی میوکارد قلب مشاهده شد. در کبد، اتساع وریدهای مرکزی و سینوزوئیدهای کبد و واکوئله شدن هپاتوسیت‌ها و همچنین نفوذ سلول‌های آماسی تک‌هسته‌ای مشاهده شد. تغییرات بافتی پانکراس و مغز در تمامی گروه‌های مورد آزمایش محدود بود. تغییرات در نمونه‌های بافتی گروه‌هایی که مدت زمان بیشتری در معرض امواج قرار داشتند؛ بیشتر بود.

نتیجه‌گیری : امواج حاصل از تلفن همراه بسته به مدت زمان مورد استفاده می‌تواند اثر تخریبی روی بافت‌های بدن داشته باشد.


مهناز حبیبی نسب، محمدرضا رجبعلی پور، آرمیتا شاه اسماعیلی نژاد، مقدمه میرزائی، عابدین ایرانپور،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از دخانیات جویدنی یکی از مشکلات مهم بهداشتی بنادر سواحل جنوبی ایران به‌شمار می‌رود و مقابله با آن مستلزم شناسایی عوامل اثرگذار بر این پدیده است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع مصرف دخانیات جویدنی در نوجوانان و عوامل مرتبط با آن در بنادر کنارک و چابهار در جنوب شرقی ایران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی 204 دانش‌آموز پسر مقطع دوم دبیرستان با نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، در بندر کنارک (91 نفر) و بندر چابهار (113 نفر) در جنوب شرق ایران طی بهار 1397 انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه معتبر شامل پرسش‌های مربوط به دانش، نگرش و شیوع مصرف دخانیات جویدنی در بین افراد مورد مطالعه، دوستان صمیمی و اعضای خانواده آنها بود.

یافته‌ها: شیوع مصرف دخانیات جویدنی در طول عمر 71.8% و در 30 روز اخیر 43.1% تعیین شد. بیشترین ماده مصرفی سوپاری (80.8%) بود. نگرش منفی نسبت به مصرف این مواد در دانش‌آموزان نقش محافظت کننده (OR=0.41) داشت. مهم‌ترین عوامل خطر گرایش به مصرف دخانیات جویدنی شامل سهولت دسترسی (OR=6.88)، سابقه مصرف در خانواده (OR=2.28) و دوستان (OR=3.28) تعیین شدند.

نتیجه‌گیری: مصرف دخانیات جویدنی در بین پسران دبیرستانی بنادر کنارک و چابهار شیوع بالایی دارد.


آسیه اسماعیلی ایرانی، بهاره نیکوزر، مریم اربابیان، مرضیه تولائی، محمدحسین نصر اصفهانی،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌اکسیدان اپیژنین (Apigenin: AP) یک فلاونوئید طبیعی، غیرموتاژن و کمتر سمی است که دارای فعالیت‌های فارموکولوژیکی مانند ضد سرطان، ضد ویروسی، ضد باکتریایی، ضد آپوپتوز و ضد التهاب است. این آنتی اکسیدان به راحتی توسط سلول دریافت می‌شود و به DNA اسپرم متصل شده و تشکیل کمپلکس DNA-AP می‌دهد؛ لذا به این صورت از DNA اسپرم محافظت می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آنتی اکسیدانی اپیژنین بر کیفیت اسپرم انسانی پس از فریز – ذوب انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 10 نمونه نورموزواسپرمی تحت شرایط فریز - ذوب قرار گرفتند و تست‌های عملکردی اسپرم در غلظت‌های متفاوت اپیژنین شامل 0.4 ، 0.2 ، 0.1 و 0.05 میلی‌مولار مورد بررسی قرار گرفتند.


یافته‌ها: کیفیت کل پارامترهای اسپرمی و تست‌های عملکردی پس از فریز نسبت به قبل از فریز کاهش یافت. در بین غلظت‌های اپیژنین، فقط در غلظت 0.2 میلی مولار اپیژنین، بهبود درصد هیستون اضافه، کمبود پروتامین و سلامت DNA اسپرم نسبت به کنترل مشاهده شد و این یافته از نظر آماری معنی‌دار نبود.


نتیجه‌گیری: استفاده از اپیژنین با غلظت 0.2 میلی‌مولار طی فریز – ذوب باعث بهبود تست‌های عملکردی اسپرم می‌گردد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)