|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
3 نتیجه برای آخوندزاده
دکتر آزیتا آذریان، دکتر طاهر آخوندزاده، دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : سیتی اسکن مغزی صحت (accuracy) شناخته شدهای در تشخیص تومورهای مغزی دارد. این مطالعه با هدف بررسی میزان هماهنگی تشخیصهای داده شده توسط سیتیاسکن با نتایج آسیبشناسی در ضایعات مغزی مراجعین بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام گردید. روش بررسی: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی روی 75 بیمار 5 تا 83 ساله که مشکوک به ضایعه فضاگیر مغزی بودند، در سال 1381 انجام شد. برای این بیماران پس از بستری و معاینه توسط متخصص اعصاب یا جراح مغزواعصاب سیتیاسکن مغزی انجام گردید. سپس برحسب یافتههای سیتیاسکن یک تا سه تشخیص افتراقی برای هر بیمار مطرح گردید. پس از آن بیماران تحت عمل جراحی و انجام بیوپسی قرار گرفتند و تشخیصهای سیتیاسکن با یافتههای آسیبشناسی مقایسه گردید. یافتهها : بیشترین هماهنگی تشخیصهای رادیولوژیک و آسیبشناسی در آدنوم هیپوفیز، نورینوم آکوستیک، کیست اپیدرموئید و کرانیوفارنژیوما دیده شد. همچنین برحسب یافتههای سیتیاسکن، بیشترین حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی مربوط به آدنوم هیپوفیز ، آستروسیتومای با درجه بالا و مننژیوما بود. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که هیچیک از روشهای تصویربرداری حساسیت و ویژگی منحصر به فرد و صددرصد برای تشخیص ضایعات مغزی را ندارند. اگرچه روشهای مختلف هرکدام اطلاعات تکمیلی و مستقل از یکدیگر را ارائه میدهند، سیتیاسکن نیز توانائی متفاوتی در تشخیص انواع مختلف تومورها و ضایعات مغزی را دارد.
سونایاز هیوه چی، گلبهار آخوندزاده، دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم تحت تاثیر مشکلات این اختلال قرار میگیرد. مداخلههای متعددی از جمله مداخلههای حمایتی، درمان شناختی-رفتاری، آموزش مدیریت خلق منفی، تعامل والد-کودک و مداخلات خانواده محور برای مادران این کودکان توصیه شده است و یکی از این درمانها، کیفیت زندگی درمانی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش درمان مبتنی بر کیفیت زندگی روی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال اوتیسم انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 60 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال اوتیسم 13-6 ساله مراجعه کننده به کلینیک افق شهرستان گنبد کاووس استان گلستان طی سالهای 1402-1401 انجام شد. مادران به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از جدول اعداد تصادفی در دو گروه 30 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. پروتکل آموزش درمان مبتنی بر کیفیت زندگی Frisch 2006 برای مادران گروه مداخله به صورت گروهی طی 8 جلسه 90 دقیقهای طی مدت 2 ماه اجرا شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) برای سنجش کیفیت زندگی مادران استفاده شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره کل کیفیت زندگی مادران گروه مداخله (76.15±8.85) در مقایسه با گروه کنترل (64.82±10.15) در پسآزمون افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی مادران گروه مداخله در ابعاد سلامت جسمی (65.12±6.24)، سلامت روانشناختی (69.55±7.52)، سلامت محیطی (60.66±16.8) و سلامت عمومی (78.33±10.9) در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون افزایش آماری معنیداری نشان دادند (P<0.05).
نتیجهگیری: کیفیت زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال اوتیسم با دریافت آموزش درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، بهبود یافت.
آی ناز آق، گلبهار آخوندزاده، دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع یک یکی از متداولترین بیماریهای مزمن دوران کودکی بهشمار میرود. تشخیص و وجود بیماری مزمن در کودک برای والدین به خصوص مادر که مسؤولیت نگهداری از کودک را برعهده دارد؛ تنیدگی، نگرانی و مشکلاتی را بهوجود میآورد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی آموزش تابآوری بر عزتنفس مادران دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 60 مادر دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به کلینیکهای دیابت شهرستانهای گنبدکاووس و گرگان در استان گلستان طی سالهای 1402-1401 انجام شد. مادران به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از جدول اعداد تصادفی در دو گروه 30 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. پروتکل آموزش تابآوری برای گروه مداخله به صورت گروههای 5 نفری به مدت 9 جلسه 90 دقیقهای طی 2 ماه اجرا شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه عزتنفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory: SEI) بود که در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل شد. امتیازدهی عزت نفس ضعیف، متوسط و قوی به ترتیب با کسب نمرات 26 و کمتر، نمرات 43-27 و نمرات بیش از 44 لحاظ شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار ابعاد عزتنفس عمومی (22.73±3.26)، اجتماعی (7.32±0.79)، شغلی / اجتماعی (7±1.46) و عزتنفس کلی (44.73±5.03) مادران گروه مداخله در مقایسه با مادران گروه کنترل در پسآزمون افزایش آماری معنیداری یافتند (P<0.05). میانگین و انحراف معیار نمرات عزتنفس مادران گروه مداخله در ابتدای مطالعه متوسط و در پس آزمون قوی ارزیابی شد (P<0.05).
نتیجهگیری: آموزش تاب آوری سبب افزایش عزتنفس مادران دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک گردید.
|
|
|
|
|
|