[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67453104
h-index3118
i10-index21278
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

محمدحسین آقاجانی، عباس تهذیبی، مجید شهبازی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﭘﺎراﺗﯿﺮوﺋﯿﺪ در ﻫﻤﻮﺳﺘﺎزی ﮐﻠﺴﯿﻢ ﺑﺪن ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ دارد. ﺑﺎ اﻓﺰایﺶ ﺳﻦ و ﺳﺎیﺮ ﻋﻮاﻣﻞ، ایﻦ ﻫﻮرﻣـﻮن ﻗـﺎدر ﺑـﻪ اﻧﺠﺎم ﻧﻘﺶ ﺧﻮد در ﺑﺪن ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﻓﺮد دﭼﺎر ﭘﻮﮐﯽ اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽشود. استفاده از پروتئین نوترکیب پاراتیروئید، مانع پیشرفت بیماری شده و به بهبودی آن کمک می‌کند. این مطالعه به منظور طراحی و ساخت سازه ژنی و انجام فرایند کلونینگ و ساب‌کلونینگ پروتئین پاراتیروئید به صورت محلول در باکتری اشریشیاکلی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی با طراحی و اپتیمایز کردن سکوانس ژن هورمون پاراتیروئید برای بیان پروتئین نوترکیب به‌صورت محلول انجام شد. بعد از ترانسفورم کردن سازه ژنی داخل باکتری و کشت باکتری اشریشیاکلی، استخراج پلاسمید انجام شد. قطعه کدکننده پروتئین موردنظر به روش هضم آنزیمی جدا و در ادامه به وکتور بیانی منتقل گردید. سپس عمل القا صورت گرفت و پروتئین مورد نظر در باکتری بیان شد. یافته‌ها : بعد از برش آنزیمی، قطعه کدکننده پروتئین پاراتیروئید به درستی در محل موردنظر قرار گرفت. فرایند مذکور به روش واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز (PCR) تائید گردید. بعد انجام عمل ترانسفورم، فرایند القا صورت گرفت که در نهایت پروتئین پاراتیروئید به‌صورت محلول در باکتری بیان شد. نتیجه‌گیری : بیان پروتئین در باکتری به دلیل رشد سریع آن و نیاز به محیط کشت ارزان مقرون به‌صرفه است. بیان پروتئین به‌صورت محلول باعث کوتاه شدن فرایند پایین دستی تولید پروتئین نوترکیب گردید.
مهرداد خاتمی، زهرا عزیزی، شهرام پورسیدی، امید نجاریون،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : ذرات در علم نانو اندازه‌ای در مقیاس یک تا 100 نانومتر دارند که نانوذرات نامیده می‌شوند. علاوه بر ترکیب و ساختار، ابعاد مواد نیز یکی از عوامل موثر بر خواص مواد است. با ظهور توسعه نانوتکنولوژی و با توجه به خاصیت ضدمیکروبی نقره و افزایش این خاصیت در مقیاس نانو؛ می‌توان از آن در مبارزه با پاتوژن‌های مختلف انسانی نیز بهره برد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی نانوذرات نقره سنتز شده به روش سنتز زیستی با استفاده از تراواش‌های بذر گیاه کهورک روی دو سویه استاندارد اشریشیاکلی با نام‌های K12 و 25922 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آنالیز مشخصات نانوذرات نقره با آنالیز UV visible اسپکتروفتومتری، پراش اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی عبوری انجام شد. سپس به منظور بررسی اثر ضدباکتریایی نانوذرات سنتز شده، از روش رقت‌سازی لوله‌ای براث (ماکرودیلوشن) استفاده گردید. کمترین غلظت مهارکنندگی (MIC) و کمترین غلظت باکتری‌کشی (MBC) نانوذرات نقره روی دو سویه استاندارد اشریشیاکلی محاسبه شد. یافته‌ها : عکس الکترونی تشکیل نانوذرات را با قطری در محدوده 5 تا 35 نانومتر با بیشترین فراوانی در محدوده اندازه 25-20 نانومتر نشان داد. نانوذرات نقره سنتز شده در غلظت بسیار پایین از رشد باکتری‌ها جلوگیری کرد. به‌طوری که برای K12 و 25922 از باکتری استاندارد اشریشیاکلی کمترین غلظت مهارکنندگی به ترتیب 1.56 و 0.39 میکروگرم بر میلی‌لیتر (ppm) و کمترین غلظت باکتری‌کشی به ترتیب 3.12 و 0.78 میکروگرم بر میلی‌لیتر (ppm) تعیین گردید. نتیجه‌گیری : سنتز زیستی با استفاده از تراواش‌های بذر کهورک روشی بسیار کم‌هزینه و بدون نیاز به مصرف انرژی است. نانوذرات نقره با توجه به فعالیت شدید ضدباکتریایی می‌توانند جایگزین مناسبی برای مواد گندزدا، ضدعفونی کننده و کنترل عوامل بیماری‌زا باشند.
نازیله فانی، مهدی شفیعی اردستانی، پریچهر یغمائی، آرتین اسدی، امیر برزگر بهروز،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری ویلسون یک بیماری ارثی متابولیسم مس است و با رسوب بیش از حد مس در کبد و مغز مشخص می‌شود. D- پنی سیل آمین یکی از معروف‌ترین شلاتورهای مورد استفاده در درمان بیماری ویلسون است؛ اما نقص اصلی این دارو ناتوانی آن در ورود به فضای درون سلولی است. این مطالعه به منظور ساخت و ارزیابی خواص ضد مس درون سلولی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین – دندریمر در سلول‌های مدل ویلسون (HepG2) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی دوزهای مختلفی از داروهای دندریمر، D-پنی سیل آمین و نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر به سلول‌های مدل ویلسون تزریق شد. سپس میزان غلظت مس درون سلولی هر یک از گروه‌های سلولی دریافت کننده دارو به‌طور جداگانه با دستگاه جذب اتمی بررسی و به روش مقایسه‌ای ارزیابی گردید. غلظت مس درون سلولی با استفاده از نرم‌افزار Pharm و براساس معادله خطی محاسبه شد. سمیت نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر با روش MTT Assay سنجیده شد. یافته‌ها : گروه‌های سلولی دریافت کننده داروی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر بیشترین کاهش غلظت مس درون سلولی (18 ppm) را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (P<0.05). غلظت مس درون سلولی 46.61 تعیین شد. دوز به‌کار رفته برای داروی نانوکونژوگه D-پنی سیل آمین-دندریمر سمیتی از خود نشان نداد و اثری بر سلول‌های زنده نداشت. نتیجه‌گیری : نانوکونژوگه کردن D-پنی سیل آمین به‌وسیله دندریمر می‌تواند سبب کاهش مس درون سلولی گردد.


زینب پورهاشم، مهدی عباسیان، مجید شهبازی، احد یامچی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کلسی‌تونین پلی‌پپتیدی کوچک با وزن مولکولی 3.4 کیلودالتون و 32 آمینواسید است که از غدد پارافولیکولار تیروئید در پاسخ به افزایش غلظت سرمی کلسیم تولید می‌شود. این پپتید دارویی در درمان بیماری پاژت، پیشگیری و درمان کمکی پوکی استخوان و شوک هایپرکلسمی استفاده می‌شود. تولید نوترکیب این پپتید کوچک در سیستم پروکاریوتی به دلیل ناپایداری آن امکان‌پذیر نیست؛ لذا این مطالعه به منظور بیان هترولوگ هورمون کلسی‌تونین در باکتری اشریشیاکلی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی برای بیان فراوان پپتید کلسی‌تونین ماهی سالمون، شریک الحاقی تیوردوکسین به انتهای آمین آن متصل شد و سازه ژنی کدکننده پروتئین الحاقی Trx-sCTبه میزبان بیانی E. coli BL21 (DE3) منتقل گردید.

یافته‌ها : آنالیز SDS-PAGE نشان‌دهنده بیان فراوان پروتئین نوترکیب پس از القا با IPTG بود.

نتیجه‌گیری : در این مطالعه سازه ژنی حاوی پپتید دارویی کلسی‌تونین سالمون در اتصال با شریک الحاقی تیوریدکسین همسانه‌سازی گردید. نتایج الکتروفورز نشان داد پروتئین الحاقی به صورت پایداری بیان شده است.


زهرا پورمحمدمطوری، علی نوری،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به خواص منحصر به فرد نانو لوله‌های کربن که در زمینه‌های پزشکی، بیولوژیک و صنعتی کاربرد دارد؛ همزمان باعث در معرض قرارگیری انسان و جانداران شده و احتمال ایجاد اثر سمی بر سلامت انسان و محیط زیست وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر سمیت نانو لوله‌های کربن چنددیواره بر عملکرد و ساختار بافت کلیه موش‌های صحرایی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی50 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار به 5 گروه 10تایی تقسیم شدند. گروه شاهد سرم فیزیولوژی و تویین و گروه‌های تیمار غلظت‌های 2.5 ، 5 ، 10 و 20 میلی‌گرم بر کیلوگرم از نانولوله کربن چنددیواره عامل‌دار شده با گروه کربوکسیل با قطر کمتر از 8 نانومتر و طول 30میکرومتر را طی 8مرحله به‌صورت یک روز در میان و به روش درون صفاقی دریافت کردند. خونگیری در دو مرحله (یک روز پس از آخرین تزریق و 20 روز پس از آخرین تزریق) انجام شد و میزان اوره، اسیداوریک، کراتینین و مالون‌دی‌آلدئید در سرم خون اندازه‌گیری گردید. همچنین با تهیه مقاطع بافتی از کلیه چپ موش‌ها در هر گروه با رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، ساختار بافتی کلیه بررسی شد.

یافته‌ها : در مرحله اول (یک روز پس از آخرین تزریق) فقط در میزان اسیداوریک با غلظت‌های 2.5 و 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم کاهش معنی‌داری نسبت به گروه شاهد و سایر گروه‌های تیمار مشاهده شد (P<0.05). در مرحله دوم (20روز پس از آخرین تزریق) کاهش معنی‌داری در میزان اسیداوریک و اوره در تمام غلظت‌ها نسبت به گروه شاهد و کاهش معنی‌دار کراتینین در غلظت های 5 و10 میلی‌گرم بر کیلوگرم مشاهده شد (P<0.05). مطالعات بافت‌شناسی، تجمع مواد شبه هیالینی حاصل از فعالیت ائوزینوفیل‌ها و تجمع سلول‌های التهابی (بازوفیل‌ها و نوتروفیل‌ها) را در بخش قشری و مدولای کلیه، دژنره شدن گلومرول، اتساع کپسول بومن و دژنره شدن دیواره لوله‌های پیچیده نزدیک را در بخش قشری کلیه نشان داد که این اختلالات به‌صورت وابسته به دوز افزایش یافت.

نتیجه‌گیری : نانو لوله‌های کربنی چنددیواره عامل‌دار شده با گروه‌های کربوکسیل حتی در مقادیر کم (2.5 mg/kg) و با گذشت 20 روز از تزریق، باعث سمیت در ساختار بافتی و عملکرد کلیه می‌شود.


سمیرا نادری نژاد، شهره باباصفری، فاطمه حقیرالسادات،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف : اسانس آویشن به دلیل دارا بودن موادی نظیر فنلیک تیمول و کارواکرول دارای اثر ضدقارچی، ضدانگلی و ضدباکتریایی قوی است. به منظور افزایش حلالیت، حفاظت در مقابل اکسیداسیون و تبخیر و بهبود اثربخشی اسانس از درونگیری استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی تجربی فرمولاسیون زیست سازگار فسفولیپیدی پگیله حاوی اسانس دو گونه گیاه آویشن شیرازی و دنایی و تعیین خاصیت ضدقارچی سامانه نانویی گونه آویشن شیرازی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی لیپوزوم‌های حاوی اسانس دو گونه گیاه آویشن با روش هیدراتاسیون فیلم نازک تهیه شدند و بعد از کاهش اندازه، ذرات از نظر مورفولوژی، اندازه، پتانسیل زتا و برهمکنش شیمیایی مشخصه‌یابی شدند. اثر نوع فسفولیپید، اثر میزان کلسترول و نوع گونه آویشن بر روی بازده بارگذاری بررسی شد. در نهایت خاصیت ضدقارچی سامانه حاوی اسانس گونه آویشن شیرازی از نظر سه شاخص حداقل غلظت کشندگی، حداقل غلظت بازدارندگی و قطر هاله عدم رشد بر روی قارچ تریکوفیتون منتاگروفیتس مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها : اسانس آویشن با بازده بیش از 80 درصد درون لیپوزوم بارگذاری شد. فرمولاسیون بهینه متشکل از 10 درصد کلسترول و 90درصد فسفولیپید فسفاتیدیل کولین سویا به همراه 3 درصد پلی اتیلن گلیکول و اسانس آویشن با غلظت 0.5mg/ml بود. ذرات، آنیونی و دارای ساختار کروی با اندازه کمتر از 100 نانومتر بودند. هیچگونه فعل و انفعال شیمیایی بین لیپوزوم و اسانس یافت نشد. فرمولاسیون تهیه شده از نظر شیمیایی پایدار بوده و به طور کلی اسانس ماهیت خود را درون سامانه حفظ نمود. سامانه دارویی- نانویی گونه آویشن شیرازی در مهار رشد قارچ تریکوفیتون منتاگروفیتس موثر بود.

نتیجه‌گیری : تهیه فرمولاسیون بهینه لیپوزومی حاوی اسانس آویشن تحت تاثیر نوع و مقدار فسفولیپید و کاملاً مستقل از نوع گونه آویشن مورد استفاده بود. همچنین درونگیری باعث افزایش خاصیت ضدقارچی اسانس گونه آویشن شیرازی گردید.


میترا کوراوند بردپاره، علی نوری،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه نانولوله‌های کربن چنددیواره دارای کاربردهای متعدد در زمینه انتقال دارو و ژن و زمینه‌های دیگر بیولوژیک هستند و ضروری است که باتوجه به خواص منحصر به فرد این نانوساختارها، سمیت احتمالی آنها بر موجودات زنده مورد بررسی قرار گیرد. این مطالعه به منظور تعیین سمیت نانولوله‌های کربن چنددیواره عامل‌دار شده با گروه‌های کربوکسیل بر عملکرد و ساختار بافت کبد موش‌های صحرایی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار به 5 گروه 10تایی تقسیم شدند. گروه‌بندی شامل گروه شاهد سرم فیزیولوژی و تویین و گروه‌های تیمار غلظت‌های 2.5, 5, 10, 20 mg/kg/bw از نانولوله کربن چنددیواره عامل‌دار شده با گروه کربوکسیل با قطر کمتر از 8نانومتر و طول 30میکرومتر بودند که در 8مرحله به‌صورت یک روز در میان و به روش درون صفاقی دریافت شد. خونگیری در دو مرحله (مرحله اول یک روز پس از آخرین تزریق و مرحله دوم 20 روز پس از آخرین تزریق) انجام شد. میزان فعالیت آنزیم‌های کبدی آلانین آمینوترانسفراز (alanine aminotransferase: ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (aspartate aminotransferase: AST) و آلکالین فسفاتاز (alkaline phosphatase: ALP) و نیز مقدار مالون دی آلدئید در سرم خون اندازه‌گیری شد. با تهیه مقاطع بافتی از کبد تعدادی از موش‌های صحرایی در هر گروه (پس از گذشت 20روز از آخرین تزریق) با رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، ساختار بافتی کبد توسط میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. حیوانات قبل از شروع تیمار و پس آن وزن شدند.

یافته‌ها: در مرحله اول فقط میانگین فعالیت آنزیم AST در غلظت mg/kg/bw 5 به‌طور معنی‌دار افزایش یافت (P<0.05). در مرحله دوم، فعالیت آنزیم ALP در تمام دوزهای بالاتر از mg/kg/bw 2.5، کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05) و فعالیت آنزیم‌های AST و ALT در دوزهای mg/kg/bw 10 ، 5 کاهش آماری معنی‌دار (P<0.05) و در دوز mg/kg/bw 2.5 افزایش آماری معنی‌داری (P<0.05) یافت. مطالعات بافت شناسی اختلالاتی نظیر دژنره شدن دیواره سیاهرگ مرکز لوبولی، تحلیل رفتن هسته و لیز شدن هپاتوسیت‌ها همراه با آتروفی شدید، بی‌نظمی و اتساع سینوزوئیدها و تجمع سلول‌های التهابی را در گروه‌های تیمار به‌صورت وابسته به دوز نشان داد. به‌طوری که بیشترین اختلالات مربوط به غلظتmg/kg/bw 20 بود.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که نانولوله‌های کربنی چنددیواره عامل دار شده با گروه کربوکسیل حتی در مقادیر کم (mg/kg/bw 5, 2.5) پس از گذشت 20 روز، برای بافت کبد سمی بوده و باعث اختلالاتی در بافت و عملکرد کبد می‌شود.


نفیسه کیارستمی، جعفر امانی، عباسعلی ایمانی فولادی، سیدعلی میرحسینی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع‌ترین انواع سرطان در میان زنان است . مولکول HER-2 به‌عنوان گیرنده تیروزین کینازی از خانواده گیرنده‌های رشد عامل اپیدرمی، عامل اصلی سرطان است. مولکول پروتئینی هرسپتین که یک آنتی‌بادی ضد HER-2 است؛ می‌تواند نقش مهمی در تشخیص و درمان سرطان پستان داشته باشد. این مطالعه به منظور ساب کلون کردن ژن هرسپتین و سپس بیان در سیستم پروکاریوتی (E.coli) و تولید هرسپتین نوترکیب به منظور استفاده در درمان سرطان پستان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی ژن هرسپتین از سازه سنتزی با روش هضم آنزیمی جدا و درون وکتور بیانی pET28a انتقال داده شد. زیر همسانه‌سازی ژن موردنظر با استفاده از PCR و هضم آنزمی تایید گردید. پس از انتقال وکتور نوترکیب به میزبان E.coli BL21 DE3 ، با استفاده از القاگر IPTG ژن نوترکیب هرسپتین بیان شد. پروتئین نوترکیب با استفاده از SDS-PAGE ارزیابی و تخلیص با ستون کروماتوگرافی میل ترکیبی نیکل انجام شد و در نهایت توسط وسترن بلاتینگ با استفاده از آنتی‌بادی ضدهیستیدین تایید شد. میزان کشندگی و زنده ماندن سلول‌ها در مجاورت با هرسپتین نوترکیب با روش MTT بررسی شد.

یافته‌ها: پس از ساب کلونینگ ژن هرسپتین، PCR و هضم آنزیمی، قطعه 741 جفت بازی ژن هرسپتین را تایید کرد. بیان پروتئین نوترکیب هرسپتین و ارزیابی آن بر روی ژل SDS-PAGE اندازه حدود 27 کیلودالتون را تایید کرد. پروتئین نوکیب با استفاده از آنتی‌هیستیدین نیز تایید شد. پروتئین خالص شده در مجاورت با لاین سلول SKBR3 توانایی متوقف کننده رشد سلول‌های سرطانی را داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که آنتی‌ژن HER2 به وفور بر سطح سلول‌های سرطانی پستان بیان می‌شود؛ پروتئین هرسپتین می‌تواند به‌عنوان یک آنتی‌بادی بازدارنده عمل نموده و رشد سلول‌های سرطانی پستان را مهار کند.


نیره سادات جنابان، الهه علی عسگری، کیومرث امینی،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتومایسس‌ها باکتری‌های رشته‌ای گرم مثبت و هوازی هستند که از منابع متفاوت جدا می‌شوند. این باکتری‌ها توانایی تولید متابولیت‌های ثانویه و مواد فعال بیولوژیکی را دارند و از این جهت در زمینه بیوکنترل بسیار حائز اهمیت هستند. اورات اکسیداز یکی از فراورده‌های آنزیمی میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتومایسس قابل استخراج است. این مطالعه به منظور کلونینگ و بیان ژن اورات اکسیداز استرپتومایسس جدا شده از دریا در باکتری اشریشیاکلی اوریگامی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تعداد 60 نمونه آب و رسوب از اعماق متفاوت سواحل دریای خزر در استان مازندران جمع‌آوری گردید. آزمون‌های رنگ آمیزی گرم، متیل رد،VP، سیترات، هیدرولیز نشاسته، هیدرولیز کازئین، احیا نیترات، اکسیداز وکاتالاز برای تعیین هویت و جداسازی استرپتومایسس دریا انجام شد. ژن اورات اکسیداز توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی اوراگامی کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلنی‌های نوترکیب توسط روش Real time PCR بررسی شد. با استفاده از نرم‌افزارهای clustalX و Mega5درخت فیلوژنی رسم گردید.
یافته‌ها: غربالگری نمونه‌های آب دریا 12 ایزوله استرپتومایسس را شناسایی کرد که همگی دارای ژن اورات اکسیداز بودند. بیان ژن اورات اکسیداز در اشریشیاکلی اوریگامی توسط روش Real-Tima PCR به اثبات رسید. نتـایج بررسی‌های فیلوژنتیکی، برخی خویشاوندان نزدیک استرپتومایسس را به عنوان کاندید مطالعات بعدی معرفی نمود.
نتیجه‌گیری: باکتری استرپتومایسس می‌تواند به عنوان منبع غنی از متابولیت‌های ثانویه با کاربردهای فراوان مورد توجه قرار گیرد و به عنوان سویه‌ای بومی به منظور تولید آنزیم اورات اکسیداز به کار رود. با به کار بردن میزبان‌های کلونینگ مختلف و بررسی شرایط بهینه تولید، این سویه می‌تواند نامزد مطالعات آینده به منظور ساخت داروها و ترکیبات ضدمیکروبی باشد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4657