دکتر هاله اخوان نیاکی، دکتر مهناز پورتقی، دکتر علیرضا فیروزجاهی، علی بنی هاشمی، دکتر صادق صداقت،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : آلفاتالاسمی یکی از اختلالات شایع هموگلوبین میباشد. با توجه به ناهمگونی جهشها و پیچیدگی فنوتیپ در آلفاتالاسمی، تعیین دقیق نوع جهش زوجین، تنها روش برای تعیین وضعیت جنین در رابطه با تالاسمی است. حذفهای شایع در این ژن برای زوجین مشکوک به طور روتین مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما جهشهای نقطهای بهدلیل نداشتن اطلاعات کافی در مورد فراوانی آنها کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی جهشهای نقطهای ژن آلفاگلوبین در مراجعین به آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان کودکان امیرکلا بابل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی DNA 153 فرد بالغ مشکوک به آلفاتالاسمی مراجعه کننده به آزمایشگاه ژنتیک بیمارستان امیرکلا بابل که فاقد حذف ژن آلفاگلوبین بودند؛ طی سالهای 88-1384 انجام شد. بررسی ژنتیکی برای 11 جهش نقطهای ژن آلفاگلوبین C19، IVSI (-5nt)، C59، Hb Constant Spring و Hb Icaria، Hb Seal Rock، Poly A1، Poly A2 و Poly A(-2bp)، C14 و IVSI-148 با استفاده از روش Reverse Dot Blot صورت گرفت. یافتهها : فراوانی جهشهای نقطهای در Poly A2 28.75% ، -5nt 14.38% ، CS 7.84% و Poly A1 2.61% مشاهده گردید. نتیجهگیری : از 153 فرد مشکوک به آلفاتالاسمی که فاقد جهشهای حذفی شایع بودند؛ برای 53.6 درصد آنها جهش نقطهای ژن آلفاگلوبین مشخص شد. با توجه به فراوانی جهشهای نقطهای ژن آلفاگلوبین در شمال ایران و امکان ایجاد بیماری HbH ، غربالگری این جهشها در زوجهای مشکوک ضروری است.
دکتر فرزانه ولی زاده، سیدعلی موسوی، دکتر سیدمحمدباقر هاشمی سوته،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : حداقل 2/5 درصد از جمعیت دنیا ناقل یک نقص عمده هموگلوبین هستند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع هموگلوبینوپاتیهای مختلف متقاضیان ازدواج در مراجعین به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سالهای 88-1385 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 8500 متقاضی ازدواج (4200 زن و 4300 مرد) از شهرستانهای بابلسر و فریدونکنار مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سالهای 88-1385 انجام شد. پس از انجام آزمایش CBC، در مواردی که افراد دارای MCV کمتر از 80 و MCH کمتر از 27 بودند؛ اندازهگیری هموگلوبین A2 به روش کروماتوگرافی ستونی انجام شد. برای شناسایی انواع تالاسمی آلفا، بتا و یا انواع نادرتر از الکتروفورز قلیایی و اسیدی هموگلوبین و آزمایشات تکمیلی ژنتیک بهره گرفته شد. یافتهها : از 8500 فرد مورد مطالعه، 1200 نفر (14.11 درصد) دارای مقادیر کاهش یافته شاخصهای خونی بودند. 474 نفر (5.57 درصد) دارای هموگلوبین A2 افزایش یافته (بیش از 3.5) بودند که به عنوان ناقلین بتاتالاسمی دستهبندی شدند. 45 نفر (0.52درصد) دارای مقادیر بالاتر از 7 بودند که به عنوان ناقل تالاسمی بتا یا انواع دیگر مانند هموگلوبین C ، O عرب در نظر گرفته شدند. همچنین 726 نفر شاخصهای کاهش یافته با هموگلوبین A2 طبیعی (8.54 درصد) داشتند که به عنوان افراد آلفاتالاسمی دستهبندی شدند. در آزمایشات تکمیلی برای 250 زوج از 1200 نفر، 6 نفر (1.2 درصد) هموگلوبین F بالاتر از 10 داشتند که به عنوان افراد ناقل انواع حذفهای خانواده ژنی بتا دستهبندی شدند. همچنین هموگلوبین E در 16 نفر ، هموگلوبین S در 16 نفر (3.2% در 1200 نفر و 0.19% در 8500نفر)، هموگلوبین D در 4 نفر و هموگلوبین H در 4 نفر (0.33% در 1200 نفر و 0.047% در 8500 نفر) مشاهده گردید. بررسی ژنتیک روی 317 نفر از ناقلین بتا و انواع واریانتهای هموگلوبین بتا و 145 نفر از ناقلین آلفاتالاسمی صورت گرفت و دستهبندیهای اولیه در مورد این افراد مورد تائید قرار گردید. از موتاسیونهای ژن بتا،IVSII-1 G>A ,74.5% و از موتاسیونهای آلفا، حذف ژنی 3.7 (47.5 درصد) به عنوان شایعترین موتاسیونها در این بررسی شناخته شدند. نتیجهگیری : این مطالعه نشاندهنده میزان بیشتر ناقلین آلفاتالاسمی (8.5درصد) نسبت به بتاتالاسمی (5.57 درصد) بود. همچنین وجود واریانتهای دیگر هموگلوبین (HbS ، HbE ، HbD یا انواع حذف خانواده ژن بتا) نیز در منطقه قابل توجه است.
داریوش فرهود، غلامعلی افروز، فاطمه نصرتی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : نشانگان داون، ترکیبی از ویژگیها و نارساییهای خاص جسمانی و عقبماندگی ذهنی است که بهعلت اختلال شمارشی در کروموزوم 21 بهوجود میآید. این نشانگان از شایعترین و شناختهترین اختلال کروموزومی در انسان محسوب میشود که منجر به مشکلات ذهنی متوسط تا شدید، به همراه علائم فیزیکی، حسی و حرکتی میگردد. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مرتبط با تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 913 مادر دارای فرزند یا جنین مبتلا به نشانگان داون مراجعه کننده به مرکز مشاوره کلینیک ژنتیک تهران در سال 1389 انجام شد. تشخیص اختلال نشانگان داون در کودکان از طریق انجام کشت کروموزوم در کلینیک انجام شد. اطلاعات مربوط به متغیرهای سن مادر، سن شروع قاعدگی، گروه خونی، تعداد سقط، نسبت فامیلی والدین و تعداد فرزندان از طریق تکمیل پرسشنامه جمعآوری و فراوانی نشانگان داون براساس متغیرهای مطالعه توصیف گردید. یافتهها : از مجموع 913 کودک مبتلا به نشانگان داون بررسی شده 493 پسر (54 درصد) و 420 نفر دختر (46 درصد) بودند و نسبت جنسی پسر به دختر 1.17 بود. تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در 32.4% از مادران در سنین 30-25 سال رخ داده بود. 384 نفر (42 درصد) از والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون نسبت فامیلی دور و نزدیک داشتند. تعداد سقط در مادران از عدم سقط (96.7%) تا 5 سقط مکرر (0.1%) متغیر بود. تعداد فرزندان از تک فرزندی (15.1%) تا 13-11 فرزند (1.3%) متغیر بود و بیشترین ابتلاء با تعداد 4 فرزند (16.5%) مشاهده گردید. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده فراوانی بیشتر تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در مادران با سنین 30-25 سال بود.
ابراهیم بنیطالبی، کیهان قطره سامانی، گشتاسب مردانی، علی سهیلی، رویا انصاری سامانی، حسین تیموری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اسفنگوزین-1-فسفات (S1P) در تنظیم، تکثیر، تمایز، هایپرتروفی و مقابله با مرگ برنامهریزی شده سلولی و فعالسازی سلولهای ماهوارهای (satellite cell) نقش دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقدار اسفنگوزین-1-فسفات، میزان بیان ژن اسفنگوزین-1-فسفات کیناز1 و ایزوفرمهای مختلف زنجیره سنگین میوزینی (MHC I, IIa, IIb, IIx) عضلات اسکلتی تند و کند انقباض موش صحرایی نر انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار 8 هفتهای با وزن تقریبی 250-190 گرم انجام شد. موشها به صورت تصادفی در دو گروه 12 تایی کنترل و تمرینی قرار گرفتند. نردبان مقاومتی یک متری با فاصله میلههای 2 سانتیمتری با شیب 85 درجه بهعنوان وسیله تمرین مقاومتی و وزنههای متصل شده به دم حیوان بهعنوان مقاومت استفاده شد. مقدار S1P در لایه کلروفرم بهوسیله دستگاه HPLC اندازهگیری شد. برای بررسی بیان ژن اسفنگوزین-1-فسفات کیناز1 (SK1) و ایزوفرمهای مختلف زنجیره سنگین میوزینی (MHC I, IIa, IIb, IIx) عضلات اسکلتی تند و کند موشها از روش Real-Time PCR استفاده شد. بیان ژنها در عضلات تاکننده بلند انگشت شست پا (Flexor Hallucis Longus: FHL) به عنوان عضله تندانقباض و عضله نعلی (Soleus: SOL) به عنوان کندانقباض بررسی گردید. دادهها با میانگین و انحراف معیار توصیف گردید و پس از انجام آزمون نرمالیتی Kolmogorov-Smirnov، مقایسه میانگینها با نرمافزار SPSS-17 و independent t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها : تمرین مقاومتی محتوای S1P در عضله FHL 0.292±1.042 pmol/mg weight و SOL 0.111±0.587 pmol/mg weight را در گروه تمرینی در مقایسه با عضله FHL 0.146±0.608 pmol/mg weight و SOL 0.159±0.427 pmol/mg weight گروه کنترل افزایش داد (P<0.05). بهعلاوه تمرین مقاومتی باعث تغییرات در بیان ژن SK1 در عضله تندانقباض FHL و کندانقباضSOL ، MHC I در عضله تندانقباضFHL و کندانقباضSOL ، MHC IIa در عضله تندانقباض FHL و کندانقباض SOL، MHC IIb در عضله تندانقباض FHL و کندانقباض SOL و MHC IIx در عضله کندانقباضSOL گروهتمرینی نسبت به گروه کنترل شد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که تمرین مقاومتی سبب افزایش میزانS1P عضلانی و بیان MHCs و SK1 میگردد.
هما داودی، سیدرضا هاشمی، هنگ فنگ سیااو،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : گیرندههای شبه Toll (TLRs) به عنوان مهمترین گیرندهها در ایمنی ذاتی شناخته شدهاند. گیرنده TLR4 به عنوان گیرنده اصلی در شناسایی لیپوپلیساکارید (LPS) باکتریهای گرم منفی عمل میکند. دو پلیمورفیسم rs4986790) D299G (SNP و (SNP rs4986791) T399I در ژن این گیرنده موجب کاهش پاسخدهی به LPS میشود. این مطالعه به منظور تعیین میزان بیان پلیمورفیسمهای مختلف ژن TLR4 در رده سلولی سرطان کولورکتال HT29 ، HCT116 و CaCo2 به روش فلوسایتومتری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی انتقال پلاسمید حاوی ژن واریتههای مختلف شامل Flag-tagged-TLR4وحشی، Flag-tagged D299G و Flag-tagged T399I موتان به سلولهای HCT116 توسط معرف Turbofect صورت گرفت. راندمان انتقال ژن توسط پلاسمید GFP ارزیابی شد. میزان بیان واریتههای مختلف TLR4 در سلولهای دریافت کننده ژنها از طریق فلوسایتومتری بررسی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-11.5 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : ردههای سلولی HT29 و CaCo2گیرنده TLR4 را در سطح پایینی بیان کردند. در حالی که سلولهای HCT116 قبل از انتقال پلاسمید، ژن TLR4 را در سطح قابل ردیابی به روش فلوسایتومتری بیان نکردند. راندمان انتقال ژن GFP به داخل سلولهای HCT116 بهوسیله آنالیز میکروسکوپی و فلوسایتومتری حدود 80 درصد اندازهگیری شد. براین اساس میزان بیان TLR4و پاسخدهی به LPS در سلولهایی که ژن واریته وحشی TLR4 را دریافت کردند؛ بهطور معنیداری بیشتر از سلولهایی بود که ژن واریته موتان را دریافت کردند (P<0.05). نتیجهگیری : سطح پایین بیان TLR4 روی سلولهای دارای نوع موتان گیرنده نشان داد که این پلیمورفیسمها روی بیان گیرنده در سلولهای سرطان کولون اثر دارند.
محمدرضا مهدوی امیری، پیام روشن، نسیم یوسفیان، محمدطاهر حجتی، محمدباقر هاشمی سوته،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبینوپاتیها از بیماریهای ارثی شایع در سراسر دنیا است که بهواسطه جهش در ژن سازنده زنجیرههای هموگلوبین به وجود میآیند. تاکنون بیشتر از 1000 نوع نقص در ژن گلوبین شناخته شده است و هموگلوبین D یکی از انواع هموگلوبینوپاتی است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ میدهد. این اختلال هموگلوبینی در غرب هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. این مطالعه به منظور تعیین جهشهای هموگلوبین D به روش مولکولی در استان مازندران انجام شد روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 51 بیمار دارای باند هموگلوبین D مراجعه کننده به مرکز تحقیقات تالاسمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و مرکز آزمایشگاهی تشخیص پزشکی فجر ساری طی سالهای 90-1389 انجام شد. در ابتدا دارا بودن باند در ناحیه S در بیماران توسط الکتروفورز به روش قلیایی و سپس دارا بودن باند هموگلوبین D تایید شد. سپس با آزمایشات مولکولی نوع هموگلوبین D به روش PCR-RFLP تعیین گردید. یافتهها : جهش beta121(GH4)Glu>Gln هموگلوبین D پنجاب در همه 51 بیمار مورد مطالعه مشاهده گردید. همچنین ژن معیوب دو نفر از نوع هموزیگوت بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که همه بیماران با هموگلوبین D دارای هموگلوبین D پنجاب بودند.
احمد همتا، پیوند پروینی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانهای زنان در جهان است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بیان ژن BRCA1 در سرطان القایی پستان به وسیله کارسینوژن 7-12 دی متیل بنزآنتراسن (DMBA) در موشهای صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی برای ایجاد مدل سرطان پستان از DMBA به موشهای صحرایی نژاد Sprague dawley خورانده شد. برای تهیه سلولهای سرطانی، تومورهای ایجاد شده در شرایط استریل خرد و کشت داده شدند و از سلولهای سرطانی استخراج شده برای تهیه کروموزومهای متافازی استفاده گردید. سپس نواربندیهای کروموزومی توسط رنگآمیزی گیمسا انجام گرفت. فراوانترین و مشترکترین تغییرات کروموزومی ثبت شد و بر اساس چگونگی تغییرات و محل آنها و با کمک پایگاههای اطلاعاتی و تعیین توالیهای نوکلئوتیدی و مقایسه ژنومیک بین موش صحرایی و انسان، فهرستی از ژنهای موجود در نواحی که به احتمال زیاد با تغییرات خود سبب بروز تومور شدند؛ تهیه گردید. برای تأیید نتایج حاصله از روش نواربندی کروموزومی، آنالیز ژن BRCA1 توسط روش FISH انجام شد. یافتهها : ناحیه (q24-q32.1) کروموزوم 10 موش صحرایی که ژن BRCA1 نیز روی همین بخش قرار دارد؛ دچار حذفشدگی گشت. نتایج روش FISH نیز حاکی از حذف دو نسخه ژن BRCA1 در 24.7% سلولها و یک نسخه ژن در 23.8% سلولهای مورد مطالعه بود. نتیجهگیری : در سلولهای سرطانی القا شده با DMBA حذف در نسخههای ژن BRCA1 مشاهده شد که این امر ممکن است در روند ایجاد تومور پستان نقش داشته باشد. کلید واژهها : سرطان پستان القایی ، موش صحرایی نژاد SD ، ژن BRCA1 ، نواربندی گیمسا ، فلورسانس هیبریداسیون درجا
امیررضا احمدی نیا،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
سندرم پاپیلون - لفور یک بیماری اتوزمال مغلوب نادر است. این سندرم همراه با هیپرکراتوز کف دست و پا و بیماری پیشرفته پریودنتال در دندانهای شیری و دایمی است. به علت تخریب شدید استخوان آلوئول در دندانهای شیری و دایمی، این دندانها دو تا سه سال پس از رویش از دست رفته و بیماران در حدود 17-15 سالگی هیچیک از دندانهای خود را نخواهند داشت. بیمار دختری 15 ساله بود که با شکایت از لق بودن دندانها به کلینیک تخصصی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1390 مراجعه نمود. تمام دندانهای بیمار به غیر از دندانهای 13، 14، 17، 23، 27، 37، 43، 44 و 47 کشیده شده بودند. دندانهای مولر سوم نهفته بودند. بیمار مبتلا به بیماری پیشرفته پریودنتال بود. هایپرکراتوز در کف هر دو دست و پای بیمار وجود داشت. تمام دندانهای بیمار کشیده شدند و با پروتز متحرک کامل درمان شد. شناسایی و درمان به موقع بیماران مبتلا به سندرم پاپیلون – لفور میتواند باعث حفظ دندانهای بیمار شود.
مرجان مجتبوی نائینی، صادق ولیان بروجنی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : جهشهای ژن SLC26A4 پس از ژن GJB2 مهمترین عامل ژنتیکی ایجاد کننده ناشنوایی غیرسندرمی با وراثت اتوزومی مغلوب هستند که امروزه در تشخیصهای مولکولی مورد بررسی قرار میگیرند. در پایگاه دادهها تعداد زیادی از مارکرهای STR مرتبط با این ناحیه معرفی شده است. این مطالعه به منظور تعیین خصوصیات و اطلاعدهندگی مارکر D7S2456 با توالیهای تکراری CA که در ناحیه 3 ژن SLC26A4 است؛ در پنج قومیت از جمعیت ایرانی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی تعیین ژنوتیپ جایگاه ژنی مارکر D7S2456 در 165 فرد شنوای غیرخویشاوند از پنج قوم فارس، آذری، ترکمن، گیلک و عرب توسط واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) و سپس ژل الکتروفورز پلیاکریلآمید (PAGE) و در نهایت الکتروفورز فلورسنت موئینه صورت گرفت. در این مطالعه از نرمافزارهایGeneMarker HID Human STR Identity، GenePop و Microsatellite Tools استفاده شد. یافتهها : بررسی آللهای مارکر D7S2456 بیانگر حضور 9 آلل در جمعیت ایرانی بود و آلل 5 با فراوانی 55درصد در جمعیت ایرانی فراوانترین آلل تعیین شد. بالاترین هتروزیگوسیتی مشاهده شده متعلق به قوم آذری به میزان 81.8% بود. بررسی تعادل هاردی-واینبرگ (HWE) نشان داد که کلیه اقوام جمعیت ایرانی به غیر از قوم فارس برای مارکر D7S2456 در تعادل هستند. بررسی مقدار PIC (Polymorphism Information Content) مارکر مابین 0.44 و 0.7 حاکی از اطلاعدهندگی متوسط (Moderately Informative) آن در اقوام مورد بررسی جمعیت ایرانی بود. نتیجهگیری : مارکر D7S2456 اطلاع دهنده متوسط در تشخیصهای مولکولی ناشنوایی غیرسندرمی وابسته به SLC26A4 با توارث اتوزومی مغلوب به روش آنالیز پیوستگی در جمعیت ایرانی است.
فاطمه اسدی، الهام سادات هاشمیان نائینی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم راکی تانسکی با ویژگیهایی نظیر رشد ناکامل لولههای مولرین در فردی با کاریوتایپ XX ، فنوتیپ زنانه و آمنوره توصیف میشود. این مطالعه به منظور ارزیابی جهشهای شایع ژنCystic Fibrosis Transmembrane Conductance Regulator (DF508, G542X, N1303K, W1282X) در بیماران زن مبتلا به سندرم راکی تانسکی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 25 زن مبتلا به سندرم راکی تانسکی و 25 زن سالم انجام شد. از افراد نمونه خون گرفته شد. DNA با روشهای معمول استخراج گردید و جهشهای شایع ژن CFTR با روش ARMS-PCR بررسی شد. یافتهها : جهش DF508 در 3 نفر از گروه مورد و یک نفر از گروه شاهد مشاهده شد. جهشهای شایع دیگر مورد مطالعه در هیچکدام از افراد گروههای مورد و شاهد مشاهده نگردید. نتیجهگیری : جهش DF508 در 12 درصد از افراد مبتلا به بیماری راکی تانسکی مشاهده شد.
انورسادات کیان مهر، حمید شهباز محمدی، اسکندر امیدی نیا،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : پروتئین اریتروپویتین انسانی هورمونی گلیکوزیله با وزن مولکولی 40 کیلو دالتون است که در کلیه سنتز شده و در تکثیر و تمایز اریتروسیتها نقش دارد. این پروتئین دارویی با نام تجاری «اپویتین» شناخته شده و کاربرد موثری در درمان آنمی، سرطان و عفونتهای ناشی از HIV ایفاء میکند. این مطالعه به منظور ارزیابی استفاده از میزبان انگلی لیشمانیا تارانتولا (Leishmania tarentolae) به منظور تولید فرم نوترکیب اریتروپویتین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی ژن اریتروپویتین پس از بهینهسازی کدون توسط پایگاههای بیوانفورماتیکی سنتز شد و توسط استراتژی برش با آنزیمهای KpnI و XbaI و خالصسازی از روی ژل در وکتور بیانی pLEXSY کلون گردید. سازه بیانی ساخته شده با روش الکتروپوریشن به لیشمانیا تارانتولا ترانسفکت شد. شناسایی و تایید کلونیهای انگل ترانسفکت شده با سازه ژنی با استفاده از روش PCR با پرایمرهای تشخیصی سازه بیانی و پرایمرهای مخصوص اریتروپویتین انجام گرفت. ژن اریتروپویتین کلون شده توسط تتراسایکلین القاء گردید و بیان ژن در سوشهای القاء شده با تکنیک SDS-PAGE و وسترن بلاتینگ آنالیز شد. تعیین مقدار پروتئین نوترکیب تولید شده نیز با روش ELISA انجام شد. سازه بیانی اریتروپویتین برای کلونینگ و بیان در میزیان لیشمانیا تارانتولا توسط روشهای مهندسی ژنتیک تایید شد. یافتهها : نتایج آنالیز بیان ژن در سوش انگل ترانسفکت شده توسط الکتروفورز SDS-PAGE و وسترن بلاتینگ تایید کننده ورود سازه ژنی به کروموزم انگل و بیان اریتروپویتین بودند. بهترین شرایط بیان پروتئین نوترکیب، 10 میکروگرم تتراسایکلین و زمان القاء 72 ساعت بود. وزن مولکولی پروتئین بیان شده 40 کیلو دالتون تخمین زده شد و میزان بیان آن نیز 12.4mg/l معادل با یک درصد کل پروتئین سلول تعیین گردید. نتیجهگیری : سازه بیانی برای کلونینگ و بیان ژن اریتروپویتین در لیشمانیا تارانتولا طراحی و ساخته شد و پروتئین مذکور با موفقیت القاء و شناسایی گردید. لیشمانیا تارانتولا میتواند به عنوان میزبان مناسب در تولید اریتروپویتین نوترکیب مورد استفاده قرار گیرد و این فناوری قابلیت بومیسازی نیز دارد.
حسین جلالی، محمدرضا مهدوی، مهرنوش کوثریان، حسین کرمی، پیام روشن، فاطمه مداحیان،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبین D پنجاب یکی از انواع هموگلوبینوپاتیها است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ داده است. این اختلال هموگلوبینی در هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. اغلب افراد هتروزیگوت مبتلا به این بیماری بدون علامت بالینی خاصی هستند. در حالی که در حالت هتروزیگوت مرکب با هموگلوبین S افراد مبتلا بیماری کمخونی داسی شکل را بروز میدهند. این مطالعه به منظور شناسایی انواع هاپلوتیپهای همراه هموگلوبینD در مجموعه ژنی بتاگلوبین در ساری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 18 نفر از خانوادههای افرادی با هموگلوبینD پنجاب انجام شد. DNA ژنومی از تمامی افراد با استفاده از روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج گردید. سپس نوع هاپلوتیپ همراه هموگلوبینD پنجاب با استفاده از روش PCR-RFLP و آنالیز پیوستگی در خانواده مشخص شد. یافتهها : در 17 خانواده آلل هموگلوبینD با هاپلوتیپ [+ + - - - - +] پیوستگی داشت. تنها در یک خانواده آلل دارای هموگلوبینD به همراه هاپلوتیپ [+ + + - + + -] مشاهده شد. نتیجهگیری : بخش عمده واریانت هموگلوبین D پنجاب در ساری دارای منشاء یگانه است. احتمالاً هاپلوتیپ نادر مشاهده شده یا منشاء ژنتیکی متفاوتی داشته و یا در اثر مکانیسمهایی از قبیل نوترکیبی ژنی به وجود آمده است.
شهین رمازی، حمیدرضا خضرایی، مجید متولی باشی، الهام ایزی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، مرضیه ابوالحسنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : ژن اینترلوکین 18 (IL-18) که بر روی کروموزوم 11 قرار دارد؛ به عنوان یکی از عوامل خطر بیماریهای آلرژیک شناخته شده است. این ژن عضو خانواده اینترلوکین 1 بوده که به عنوان یک عامل القاکننده ترشح اینترفورن گاما (IFN-γ) نیز شناخته میشود. همچنین IL-18 به وسیله تولید IgE توسط القای سنتز IL-4 و IL-13 در ماستسلها، بازوفیلها و ائوزینوفیلها سبب بروز واکنشهای وابسته به سلولهای T کمکی نوع II و در نتیجه بروز واکنشهای آلرژیک میگردد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلیمورفیسم -137G/C در پروموتر ژن اینترلوکین 18 با بیماری رینیت آلرژیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه موردی - شاهدی روی 293 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک و 218 فرد سالم در استان چهار محال و بختیاری انجام شد. پس از استخراج DNA ژنومی نمونههای خون، اختلاف فراوانی پلیمورفیسم ژن اینترلوکین 18 در ناحیه -137G/C به روش RCR–RFLP انجام گردید. یافتهها : فراوانی ژنوتیپهای GG، GC و CC در گروه مورد به ترتیب 64.2 ، 32.1 و 3.7 و در گروه شاهد به ترتیب 60.1 ، 35.5 و 4.4 تعیین شد که اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتیجهگیری : پلیمورفیسم -137G/C پروموتر ژن اینترلوکین 18 در بروز بیماری رینیت آلرژیک موثر نبود.
مصطفی یوسفی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، محمدهادی بهادری،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : علیرغم پیشرفتهای حاصله در شناخت فیزیولوژی تولیدمثل انسان؛ دلایل اصلی ناباروری مردان در 50 درصد موارد ناشناخته باقی مانده که به آن ناباروری ایدیوپاتیک اطلاق میگردد و در حدود 5-7% از جمعیت مردان را تحت تاثیر قرار میدهد. محصول ژن ApE1 یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (BER) نقش مهمی دارد. پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی T>G در اگزون شماره 5 منجر به جانشینی Asp>Glu در کدون 148 (Asp148Glu) میگردد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلیمورفیسم Asp148Glu ژن ApE1 و ناباروری ایدیوپاتیک در مردان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد- شاهدی نمونههای خون 90 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 90 مرد سالم جمعآوری و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده، با روش Allele-Specific PCR مورد بررسی قرار گرفتند و ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و اللی در گروههای مورد و شاهد تعیین گردید. یافتهها : بین پلیمورفیسم کدون 148 ژن ApE1 و ناباروری ایدیوپاتیک مردان در گروههای مورد مطالعه ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری : نتایج حاکی از عدم ارتباط بین پلیمورفیسم Asp148Glu با ناباروری ایدیوپاتیک مردان بود.
مصطفی نوری زاده تازهکند، ممت تپاکتاش، ارکیده حاجی پور،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : میرتازاپین یک داروی ضدافسردگی سروتونینی و نورواپینفرینی است که در درمان افسردگی شدید تجویز میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر ژنوتوکسیسیته و سیتوتوکسیسیته میرتازاپین با استفاده از روشهای ناهنجاریهای کروموزومی و شاخص میتوزی در لنفوسیتهای خونی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی لنفوسیتهای خون 4 فرد (2 زن و 2 مرد) در محدوده سنی 26-23 سال با تیمارهای 24 و 48 ساعته در دوزهای 10 ، 25 ، 40 و 55 میکروگرم بر میلیلیتر به صورت in vitro و با روش Kocaman و Topaktas انجام گردید. یافتهها : میرتازاپین موجب کاهش شاخص میتوزی در همه نمونه ها گردید؛ اما موجب افزایش معنیدار ناهنجاریهای کروموزومی در تیمارهای 24 و 48 ساعته نگردید. نتیجهگیری : میرتازاپین اثرات قابل توجه ژنوتوکسیک ندارد؛ ولی دارای ویژگی سیتوتوکسیک در لنفوسیتهای خونی است.
رسول اسلامی، رضا قراخانلو، عبدالرضا کاظمی، راضیه دباغ زاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عضله اسکلتی چندین نروتروفین و گیرندههایشان را بیان میکند که جایگاهی را برای سیگنالینگ نروتروفینها در بخشهای عضله فراهم میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر بیان ژنهای NT-3 و TrkC در عضله سولئوس موشهای صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 16 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به طور تصادفی در دو گروه 8 تایی کنترل و مداخله قرار گرفتند. بالارفتن از نردبان یک متری همراه با وزنههای بسته شده به دم حیوانات به عنوان فعالیت مقاومتی در نظر گرفته شد. برای اندازهگیری بیان ژنها از روش Quantitative Real time RT-PCR استفاده شد. یافتهها : در بیان ژن NT-3 پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در عضله سولئوس تغییر آماری معنیداری مشاهده نشد. یک جلسه فعالیت مقاومتی باعث افزایش آماری معنیدار بیان ژن گیرنده TrkC به میزان 1.7 برابر در عضله سولئوس گردید (P<0.05). نتیجهگیری : فعالیت مقاومتی سبب افزایش بیان ژن گیرنده TrkC عضله سولئوس موش صحرایی گردید.
هانیه کریمی روزبهانی، فرهاد مشایخی، حمید سعیدی ساعدی،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان پستان یکی از علل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان سراسر جهان است. عامل رشد اندوتلیال رگی (vascular endothelial growth factor: VEGF) یکی از مهمترین عوامل پروآنژیوژنیک است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلیمورفیسم +405C/G ژن عامل رشد اندوتلیال رگی و خطر ابتلا به سرطان پستان در جمعیتی از زنان استان گیلان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 50 نمونه از زنان با ابتلا به سرطان پستان و 50 نمونه از زنان بدون ابتلا به سرطان پستان انجام شد. DNA ژنومی از سلولهای خونی محیطی استخراج گردید. برای تعیین ژنوتیپ پلیمورفیسم +405C/G ژن VEGF از روش PCR-RFLP استفاده شد.
یافتهها : فراوانی ژنوتیپی GG ،CG و CC پلیمورفیسم +405C/G ژن VEGF در نمونههای گروه مورد به ترتیب 22 درصد، 46 درصد و 32 درصد و در نمونههای گروه شاهد به ترتیب 42 درصد، 48 درصد و 10 درصد تعیین شد (P<0.05). الل +405C به عنوان یک عامل افزایش خطر در سرطان پستان ارزیابی گردید (P<0.05).
نتیجهگیری : به نظر میرسد پلیمورفیسم +405C/G ژن VEGF در بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد مطالعه نقش دارد.
مونا خدابنده، محمد طهماسب،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : میکروRNAها (MicroRNAs) تنظیم بیان ژن و فرآیندهای زیستی در بافتهای مختلف را کنترل میکنند و نقش مهمی در بیماریهای مختلف دارند. چندشکلی تکنوکلئوتیدی یا SNPها در ژنهای miRNAs ها و یا جایگاههایی روی mRNA هدف، در پاتوژنز برخی از بیماریها در انسان همراه است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پلیمورفیسم miR-124 rs531564 G> C و استعداد ابتلا به دیابت در جمعیت ایرانی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 173 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 و 162 فرد غیرمبتلا به دیابت تیپ 2 انجام شد. DNA تخلیص شده از خون بهوسیله جفت پرایمرهای مربوطه، تکثیر و سپس تحت هضم آنزیم با BsmAI قرار گرفت. الگوی الکتروفورزی حاصله برای تعیین ژنوتیپ افراد مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها : فراوانی ژنوتیپهای GG، GC و CC برای جایگاه rs531564 miR-124 در گروه مورد بهترتیب 92.48% ، 5.75% و 1.73% و برای گروه شاهد بهترتیب 96.29% ، 30.7% و 0% تخمین زده شد. بین فراوانی ژنوتیپی دو گروه تفاوت آماری معنیداری یافت نشد. فراوانی آللی بین دو گروه از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05).
نتیجهگیری : بین گروههای مبتلا به دیابت تیپ 2 و سالم تفاوتی ژنوتیپی مشاهده نشد؛ ولی آلل C با بیماری دیابت تیپ 2 در جمعیت ایرانی همراهی داشت.
فاطمه طرقی، یعقوب طرقی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : با افزایش اندازه تومور، محیط سلولهای توموری هیپوکسیک و اسیدیک شده و سلولها شروع به افزایش تولید چندین نوع عامل رشد میکنند که در نتیجه آن تشکیل رگهای خونی موضعی آغاز میشود. به دنبال آن متاستاز سلولهای سرطانی از طریق عروق خونی اتفاق میافتد، لذا مهار رگزایی میتواند روش جدیدی برای درمان سرطان باشد. این مطالعه به منظور آنالیز بیوانفورماتیکی برای پیشبینی میکرو RNA های بالقوه مهارکننده فرایندهای رگزایی در سرطان انجام گردید.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی میکرو RNA هایی با قابلیت اتصال به ژنهای MMP دخیل در رگزایی تومور (MMP1-2-3-8-9-10-11-13) با استفاده از پایگاه داده mirwalk شناسایی گردید. انتخاب micro RNA های موثر براساس تعداد جایگاه اتصال آنها به 3'UTR ژنها انجام شد. برای تعیین توالی مکمل ژن نمونه با micro RNA های منتخب از پایگاه داده Microrna استفاده گردید.
یافتهها : بیشترین تعداد جایگاه اتصال به ژنهای دخیل در رگزایی تومور mir-1302 ، mir-516a ، mir-512 ، mir-511 ، mir-516b و mir-548 تعیین شد.
نتیجهگیری : micro RNA ها گزینههای مناسبی برای کشت سلولی و بررسی آزمایشگاهی به منظور یافتن راههای جدید پیشگیری از پیشرفت سرطان از طریق مهار رگزایی هستند.
مرتضی اولادنبی، طاهره حدادی، انورسادات کیان مهر، نادر منصور سمائی، مجید مهری،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
نوروفیبروماتوز نوع یک با شیوع یک در 3500 شایعترین اختلال ژنتیکی پوستی عصبی است که به علت جهش در ژن NF1 ایجاد میگردد. این ژن حدود 350 کیلو جفت باز اندازه دارد و تاکنون حدود 2434 جهش در این ژن گزارش شده است. این ژن بر روی کروموزوم 17 قرار داشته و پروتئین نوروفیبرومین را کد میکند. نفوذ این ژن نزدیک به 100 درصد است و در حال حاضر با استفاده از روشهای جدید تعیین توالی چالش اصلی بررسی ژنتیکی این ژن مرتفع شده است. در مطالعه حاضر بیماران نوروفیبروماتوز نوع یک براساس علایم بالینی همانند وجود نقاط شیرقهوه، نوروفیبروماهای پلکسیفرم، درگیری عصب بینایی و وجود چندین بیمار در بستگان درجه اول مشخص شدند. این بیماران در سنین مختلف 73 ساله، 20 ساله، 44 ساله و 63 ساله با علایم بالینی و شدتهای متفاوت بودند. در این مقاله یک خانواده نوروفیبروماتوز نوع یک با ظهور بیماری در 3 نسل متوالی با 4 مورد بیمار معرفی شده است.