مریم برزین، روح اله عبدی، حمید گل محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : صدمات داخلی ناشی از ترومای زانو شیوع نسبتاً بالایی دارند و برای بررسی آسیب احتمالی منیسکها و لیگامانهای متقاطع زانو، تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (magnetic resonance imaging: MRI) بهطور مکرر انجام میشود. در حالی که استفاده از سونوگرافی برای تشخیص ضایعات داخلی مفصل زانو هنوز مورد اختلاف نظر بوده و مطالعات گذشته نتایج متفاوتی به همراه داشته است. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سونوگرافی در مقایسه با MRI در صدمات ناشی از ترومای زانو انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 73 بیمار با ترومای زانو مراجعه کننده به مرکز تصویربرداری MRI بیمارستان امامخمینی (ره) ساری از آذرماه 1388 لغایت اردیبهشت ماه 1389 انجام شد. پس از انجام MRI برای همه بیماران سونوگرافی از زانوی صدمه دیده انجام شد. سونوگرافی و MRI توسط دو رادیولوژیست که از نتایج گزارش یکدیگر اطلاع نداشتند؛ انجام شد. دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و رسم جدول توصیف شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی تعیین شد. یافتهها : سن 91.9% بیماران زیر 40 سال بود. 61 نفر (83.6%) از بیماران مرد و 12 نفر (16.4%) زن بودند. شایعترین شکایت بیماران درد مفصلی (89درصد) بود. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی در مقایسه با MRI در تشخیص ضایعات لیگامان کولترال داخلی (MCL) به ترتیب 100% ، 94.28% ، 42.86% و 100% و در تشخیص ضایعات لیگامان متقاطع قدامی (ACL) به ترتیب 65% ، 100% ، 100% و 70.21% تعیین شد. همچنین این مقادیر در تشخیص ضایعات منیسک داخلی (MM) به ترتیب 61.90% ، 94.23% ، 81.25% و 85.96% و در تشخیص ضایعات منیسک خارجی (LM) 100% ، 97.14% ، 60% و 100% تعیین گردید. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که استفاده از سونوگرافی در موارد اورژانس بررسی سلامت لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی کمک کننده است. چنانچه علایم بالینی به نفع وجود آسیب داخلی زانو است؛ با توجه به حساسیت کمتر سونوگرافی در تشخیص پارگی تروماتیک لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی استفاده از MRI توصیه میشود.
بهناز خدابخشی، علی عسلی، ناصر بهنام پور، عبداله عباسی، علیرضا عادل برخوردار، آیدا هاشمی فرد،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تشخیص سل ریوی در برخی موارد به دلیل در دسترس نبودن روشهای تشخیص کلینیکی و پاراکلینیکی که از دقت و سرعت تشخیصی بالا برخوردار باشند؛ مدتها پس از ابتلا صورت میپذیرد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا در سل فعال ریوی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تشخیصی غربالگری روی 135 بیمار با تشخیص احتمالی سل فعال ریوی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان که طبق نظر پزشک معالج در روند معالجات به HRCT (high resolution computed tomographic scan) نیاز داشتند؛ در سالهای 89-1388 انجام شد. بیماران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از نظر سیر آزمایشات، اسمیر و کشت خلط بررسی شدند. بیمارانی با نتیجه اسمیر و کشت خلط منفی، به عنوان گروه سالم واقعی (64 نفر) در نظر گرفته شدند. نتایج HRCT بین گروه مورد (71 نفر) و سالم واقعی مقایسه شد. درگیری ریوی با تظاهر کاویته و یا ندولهای کوچک با حدود مشخص به عنوان مناسبترین حالت برای تعیین وجود درگیری ریوی مثبت در HRCT در بیماری سل فعال ریوی تعیین شد. پس از گزارش سیتی اسکنهای با قدرت تحلیلی بالا توسط رادیولوژیست، حساسیت و ویژگی آن مشخص گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی HRCT در سل فعال ریه به ترتیب 97.2%، 71.9% ، 79.3% و 95.8% حاصل شد. درگیری لوب فوقانی و میانی ریه راست و لوب فوقانی ریه چپ در گروه مورد بهطور معنیداری بیشتر از گروه سالم واقعی بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا دارای حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص سل فعال ریوی است و از آن به عنوان یک روش تشخیصی سریع به خصوص در بیماران با شک بالینی قوی و اسمیر منفی میتوان استفاده نمود.
حامد زند، مجتبی امانی، ویدا محمدی، فرزانه ولی نژاد، صادقه حسین زاده،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : پرتوگیری ناشی از پرتوهای طبیعی مانند پرتوهای کیهانی و مصنوعی از جمله رادیوگرافی، میتواند آثار مضری بر سلامت انسان و سایر موجودات زنده داشته باشد. این مطالعه به منظور سنجش توزیع نسبی آهنگ دز معادل پرتو ایکس سالن انتظار بخش رادیولوژی مراکز آموزشی - درمانی و خصوصی شهر اردبیل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی بخشهای رادیولوژی و سالنهای انتظار چهار مرکز آموزشی - درمانی و سه مرکز تخصصی رادیولوژی - سونوگرافی شهر اردبیل در سال 1390 انجام شد. نمونههای انتخابی از نوع تصادفی بود. دادهها برحسب آهنگ دز معادل توسط سروی متراطاقک یونیزان دیجیتال، مدل ۴۵۱ شرکت فلوک ساخت کشور هلند بهدست آمد. دامنه ثبت دز معادل پرتو برای این مدل اطاقک یونیزان در محدوده 0.5-500 میکروسیورت بر ساعت بود. صحت کار این دزیمتر بین 0.1 و 100% از مقیاس نشان داده شده توسط دستگاه و دقت کار این دزیمتر 0.1 میکروسیورت بر ساعت بود. دزیمتری در نقاط مختلف سالن انتظار مراکز پرتونگاری با درنظر گرفتن متغیرهایی از جمله نوع رادیوگرافی، شرایط تابش، تعداد اکسپوز و مدت زمان انتظار برای انجام رادیوگرافی انجام شد. براساس میانگین مقادیر ثبت شده از مجموع نقاط مورد مطالعه، آهنگ دز معادل پرتو محاسبه گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : کمترین مقدار آهنگ دز به یک مرکز تخصصی رادیولوژی - سونوگرافی با مقدار 0.2 میکروسیورت بر ساعت و برای هر رادیوگرافی 0.0004±0.00275 میکروسیورت بر ساعت تعلق داشت. بیشترین مقدار آهنگ دز در سالن انتظار یکی از مراکز خصوصی رادیولوژی-سونوگرافی با مقدار 0.4 میکروسیورت بر ساعت و برای هر رادیوگرافی 0.0006±0.016 میکروسیورت بر ساعت تعیین شد. در مجموع از هفت مرکز مورد مطالعه دو مرکز آموزشی - درمانی با میانگین دز معادل 0.25 میکروسیورت بر ساعت در حد طبیعی (P<0.001) و دو مرکز آموزشی درمانی دیگر همراه با سه مرکز خصوصی میانگین دز معادل بالاتر از 0.3 میکروسیورت بر ساعت ارزیابی شدند (P<0.0001). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که افزایش آهنگ دز بالاتر از 0.3 میکروسیورت بر ساعت میتواند با حفاظگذاری متناسب بخشها و طول عمرکاری دستگاههای بخش رادیولوژی مرتبط باشد.
نازنین فرشچیان، نگین فرشچیان، علی اشرف فلاح،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:مهرهها شایعترین محل متاستاز در استخوانها است. تشخیص متاستازها به خصوص در مراحل اولیه میتواند به روند درمان بیماران و تعیین پروگنوز آنها کمک نماید. با توجه به استفاده وسیع از تصویربرداری تشدید مغناطیسی در بیماریهای مختلف و در دسترس بودن این ابزار در اکثر مناطق، این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی تصویربرداری تشدید مغناطیسی و اسکن هستهای در متاستازهای ستون فقرات انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 43 بیمار با هر نوع سرطان اولیه شناخته شده برای تشخیص متاستاز ستون فقرات و یا مرحلهبندی ضایعه تومورال انجام شد. بیماران تحت تصویربرداری تشدید مغناطیسی و اسکن هستهای ستون فقرات قرار گرفتند. نتایج اسکن استخوان به عنوان استاندارد طلایی درنظر گرفته شد و حساسیت و ویژگی محاسبه شدند. یافتهها : تصویربرداری تشدید مغناطیسی تعداد 19 مهره پشتی را که توسط اسکن منفی گزارش شده بود؛ تشخیص داد. حساسیت و ویژگی تصویربرداری تشدید مغناطیسی نسبت به اسکن هستهای به ترتیب 90.7% و 95.6% محاسبه شد. در بررسی مهرههای کمری، تصویربرداری تشدید مغناطیسی تعداد 4 مهره را که توسط اسکن منفی گزارش شده بود؛ تشخیص داد. حساسیت، ویژگی و صحت تصویربرداری تشدید مغناطیسی نسبت به اسکن هستهای به ترتیب97.6% ، 97% و 97.2%محاسبه شد. نتیجهگیری : تصویربرداری تشدید مغناطیسی برای تشخیص ضایعات متاستاتیک مهرهها حساستر از اسکن هستهای است و اگر شک به متاستاز در ستون فقرات وجود داشته باشد؛میتواند اولین اقدام تشخیصی نیز باشد.
اصغر پیرزاده، اکبر پیرزاده، علی قویدل،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف:ده تا پانزده درصد بیماران مبتلا به سنگ کیسه صفرا به طور همزمان دچار سنگهای مجاری صفراوی نیز هستند. این مطالعه به منظور مقایسه حساسیت و ویژگی سونوگرافی و سیتی اسکن با ERCP در تشخیص سنگهای مجاری صفراوی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 135 بیمار مشکوک به ابتلای سنگ مجاری صفراوی داوطلب ERCP انجام شد. سونوگرافی از کیسه و مجاری صفراوی و کبد، سیتی اسکن شکم با کنتراست خوراکی و وریدی و ERCP برای هر بیمار انجام گردید. حساسیت و ویژگی سونوگرافی و سیتی اسکن تعیین و میزان موفقیت ERCP درمانی نیز محاسبه شد. یافتهها : 112 بیمار دارای سنگ مجاری صفراوی (ERCP مثبت) و 23 بیمار بدون سنگ بودند. حساسیت و ویژگی سونوگرافی در تشخیص سنگ مجاری صفراوی به ترتیب72.3% و 73.9%و در مورد سیتی اسکن به ترتیب50.8% و 91.3%تعیین شد. میزان موفقیت درمانی ERCP نیز76.9%حاصل گردید. نتیجهگیری : سونوگرافی به عنوان یک مودالیته ارزان، غیرتهاجمی و مفید در اسکرین اولیه بیمار در مقایسه با سیتی اسکن و ERCP توصیه میشود.
سمیه لیوانی، اسماعیل نعیمی طبیعی، نعمت تقوی کوتنایی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ندولهای تیروئید که بهصورت شایع یافت میشوند؛ زمینهساز بروز بدخیمیهای تیروئید هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان توافق نتایج اولتراسونوگرافی ندولهای تیروئید بر مبنای TIRADS (Thyroid Imaging and Reporting Data System) با نتایج سیتولوژی آسپیراسیون سوزنی ظریف (fine-needle aspiration: FNA) تحت عنوان سیستم Bethesda انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 165 بیمار (152 زن و 13 مرد) مراجعه کننده به بخش سونوگرافی مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی گرگان انجام شد. یافتههای حاصل از اولتراسونوگرافی ندولهای بیماران در چک لیستهای از پیش تعیین شده ثبت شد. از این بین تعدادی از بیماران براساس توصیه سیستم TIRADS و نظر متخصص کاندید انجام آسپیراسیون سوزنی ظریف تحت هدایت سونوگرافی شدند. نتایج سیتولوژی بیماران برمبنای طبقهبندی سیستم Bethesda گزارش شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد دارای بدخیمی به طور میانگین یک دهه (35.4 سال) کمتر از گروه دیگر (44.8 سال) بود (P<0.05). دسته TIRADS III و TIRADS IV به ترتیب با 44.4 درصد و 32.3 درصد از مجموعه یافتهها، فراوانترین گروهها بودند. دسته Bethesda II و Bethesda IV به ترتیب با داشتن 58.8 درصد و 20.6 درصد از کل موارد شایعترین نوع سیتولوژیها را به خود اختصاص دادند. یافتههایی که از نظر سیستم TIRADS خوشخیم ارزیابی شدند؛ بیشترین میزان تطابق را با نتایج سیتولوژی داشتند. ضریب توافق کاپا برای سنجش ارتباط این دو سیستم 0.061 گزارش شد که از لحاظ آماری این رابطه معنیدار ارزیابی شد (P<0.05). تفاوت قابل توجهی در اکوژینسیته، کانونهای اکوژن، شکل و حاشیه ندول در میان ندولهای خوشخیم و بدخیم مشاهده شد.
نتیجهگیری: دقت سیستم TIRADS در ارزیابی موارد خوشخیم در بالاترین میزان بود. توافق قابل قبولی میان دو سیستم گزارشدهی TIRADS و Bethesda وجود دارد که بیشترین میزان این همبستگی در یافتههای خوشخیم بوده است. بر همین اساس با بهکارگیری این دو سیستم برای ارزیابی اولیه ندولهای تیروئید، بهخصوص در رد بدخیمیها میتوان میزان مداخلات تهاجمی تشخیصی را به میزان کمتری رساند.
انسیه فرهیدزاده، لادن یونسی اصل، زینب صفرپور لیما، غزاله امجد، ایدا روستایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: محدودیت رشد داخل رحمی (Intrauterine growth restriction: IUGR) باعث افزایش خطر مرگ و میر و عوارض پریناتال، در مقایسه با موارد طبیعی بارداری میشود. تشخیص صحیح و دقیق آن سبب کاهش عوارض درمانی مناسب میشود. این مطالعه به منظور تعیین نسبت دیامتر SVC به آئورت در نمای 3 vessel در جنینهای با محدودیت رشد داخل رحمی در مقایسه با جنینهای دارای رشد نرمال انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 30 مادر باردار مراجعه کننده به بیمارستان اکبر آبادی با تشخیص IUGR و سن جنین بین هفتههای 25 تا 37 بارداری و 30مادر باردار با جنین سالم انجام شد. اطلاعات دموگرافیک مادران ثبت گردید. پس از بررسی وضعیت جفت، جنین و مایع آمنیوتیک، سونو کالرداپلر عروق نافی برای تشخیص قطعی IUGR، سونو کالر داپلر SVC و شریان آئورت برای تعیین میزان مقاومت موج انجام گردید.
یافتهها: میانگین قطر SVC (superior vena cava) به قطر آئورت در گروه مورد بهطور معنیداری بیش از گروه شاهد بود (P<0.05). میانگین مایع آمنیوتیک در دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: نسبت دیامتر SVC به آئورت در نمای 3 vessel میتواند در تشخیص به موقع محدودیت رشد داخل رحمی و درمان متعاقب آن به عنوان یک گزینه تشخیصی موثر و دقیق به کار رود.
فریدا عابسی، مهدی حضوری، فاطمه آقایی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
درک هیپوپلازی سینوس ماگزیلاری و انواع سینوازال مرتبط برای موفقیت تشخیصی و درمانی جراحی سینوس و ایمپلنت دندان فک بالا بسیار مهم است. این مقاله به منظور گزارش یک مورد نادر از هیپوپلازی یک طرفه سینوس ماگزیلاری که همراه با جابجایی تحتانی کف اوربیت و بدون درگیری Uncinated Process بود؛ ارائه گردید. خانمی 31 ساله برای انجام رینوپلاستی به بخش جراحی فک، صورت و دهان دانشکده دندانپزشکی بابل مراجعه نمود و هیچ علایمی نداشت. همچنین سابقه بیماری زمینهای، مادرزادی یا تروما در دوران کودکی و سایر بیماریهای استخوانی و ناهنجاری نداشت. توموگرافی کامپیوتری با پرتو مخروطی (Cone Beam Computed Tomography: CBCT) انجام شده، هیپوپلازی سینوس ماگزیلاری سمت چپ، پایین آمدن کف اوربیت و افزایش ضخامت مخاط سینوس را نشان داد. همچنین در فتوگرافی بیمار پایین آمدن کف اوربیت مشاهده شد. تشخیص سینوس هیپوپلاستیک بر اساس تظاهرات بالینی و نمای کرونال CBCT و CT داده شد. از عوارض سینوس هیپوپلاستیک میتوان به سردرد مزمن، درد صورت و مشکلات صدا اشاره کرد و گاهی ممکن است بدون علامت باشد. در صورت عدم آگاهی جراح از هیپوپلاستیک بودن سینوس، عوارض جراحی پیچیدهتر خواهد شد و حتی از نظر ظاهری ممکن است بعد از جراحی، پایین بودن کف اوربیت بیشتر نمایان شده و بیمار به اشتباه تصور کند که از عوارض جراحی است. بر طبق مطالعه حاضر، CBCT اطلاعات تشخیصی ارزشمندی را در خصوص تنوع آناتومیک و جزئیات سینوس هایپوپلاستیک در اختیار میگذارد که به جراح کمک میکند؛ در کنار آگاهی بخشی به بیمار، دید بهتری برای ارائه مناسبترین طرح درمان برای بیمار در اختیار داشته باشد.
بابک رنجبر، فریدا عابسی، ثریا خفری،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: گسترش سینوس فرآیندی فیزیولوژیک است که در سلولهای رشدی سینوسهای پارانازال اتفاق افتاده و بهمرور سبب افزایش حجم آنها میشود که موجب ایجاد چالشهایی در فرآیند کاشت دندان و ایمپلنت میگردد. این مطالعه به منظور ارزیابی مورفومتریک سینوس ماگزیلاری توسط توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (CBCT) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی تصاویر CBCT 100 فرد (52 مرد و 48 زن) با میانگین سنی 45.32±17.41 سال در محدوده سنی 27 تا 63 سال مراجعه کننده به کلینیک رادیولوژی تخصصی دهان و فک و صورت در شهر بابل طی سال 1398 انجام شد. میزان گسترش سینوس ماگزیلاری در نمای پانورامیک لایک بر اساس میزان اکستنشن آن بر حسب اولین دندان در قدام و آخرین دندان در خلف ثبت گردید. در نرمافزار NNT در قسمت ایجاد تصاویر پانورامیک لایک ابتدا در مقاطع اگزیال نقطه شروع سینوس ماگزیلاری از سمت اکلوزال مشخص شد و ابعاد مدیولترالی به فواصل ۳ میلیمتر بالاتر و 3 میلیمتر پایینتر اندازه گیری شد.
یافتهها: بیشترین میزان پیشروی سینوس در قدام سمت راست مربوط به مزیال دندان 5 (15 درصد) و بیشترین میزان پیشروی سینوس در قدام سمت چپ مربوط به دیستال دندان 3 (15 درصد) و مزیال دندان 4 (15 درصد) بودند که تفاوت آماری معنیداری نداشتند. بیشترین پیشروی در قدام به تفکیک مربوط به دیستال دندان کانین و مزیال پرمولار اول بود. میانگین پیشروی سینوس در جهت مدیولترال ۳ میلیمتر بالاتر از کف بینی راست در زنان بیشتر از مردان بود (P<0.05). جنسیت و سن با پیشروی سینوس ماگزیلاری ارتباط آماری معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: پیشروی سینوس ماگزیلاری در راست و چپ و همچنین در مردان و زنان در سنین متفاوت به طور تقریبی برابر بود.
آتناسادات جمالی، فریدا عابسی،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: کانال اینفرااوربیتال (Infraorbital Canal: IOC) در کف اوربیت قرار دارد که به فورامن اینفرااوربیتال واقع در زیر ریم اوربیت خاتمه مییابد. IOC یک شاخص آناتومیک مهم برای بیحسیهای موفق در دندانپزشکی و نیز جراحیهای دهان و فک و صورت است. این مطالعه به منظور ارزیابی موقعیت و اندازههای IOC براساس توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (CBCT) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی تصاویر CBCT 250 فرد (105 مرد و 145 زن) با میانگین سنی 36.14±17.7 سال مراجعه کننده به کلینیک رادیولوژی تخصصی دهان و فک و صورت در شهر بابل طی سالهای 1400 لغایت 1401 انجام شد. سه نوع مسیر مختلف IOC از سقف سینوس شامل قرارگیری کامل کانال در سقف سینوس ماگزیلا (نوع یک)، قرارگیری کانال در زیر سقف سینوس ماگزیلا (نوع دو) و معلق بودن کانال از سقف سینوس ماگزیلا در داخل سپتوم یا لاملای سلول اتموئید اینفرااوربیتال (نوع سه) اندازهگیری شدند. همچنین زاویه بین کانال و گرو اینفرااوربیتال با سقف سینوس ماگزیلا، زاویه بین کانال و گرو اینفرااوربیتال، طول کانال و گرو اینفرااوربیتال و فاصله IOC با نقاط آناتومیک مختلف اندازهگیری شدند. فواصل IOC (میلیمتر) به تفکیک جنسیت و گروههای سنی با سایر لندمارکهای آناتومیک مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: به طور کلی انواع مسیرهای مختلف IOC از سقف سینوس در نوع یک 39.4%، در نوع دو 53% و در نوع سه 7.6% تعیین شد. میانگین فاصله IOC تا ریم اینفرااوربیتال 8.58±1.30 و وسط ریشه کانین 10.16±0.81 میلیمتر، میانگین طول کانال 25.89±2.47 و گرو اینفرااوربیتال 5.06±0.58 و میانگین زاویه بین کانال و گرو اینفرااوربیتال 153.20±3.28 درجه تعیین گردید. به طور کلی فاصله IOC تا وسط ریشه کانین هر دو سمت چپ و راست در مردان بیشتر از زنان بود که این یافته در سمت چپ از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). بین طول IOC و زاویه بین کانال و گرو اینفرااوربیتال سمت چپ با گروههای سنی ارتباط آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). میانگین فاصله از فورامن تا ریم اینفرااوربیتال و طول IOC متناسب با درجه برآمدگی عصب به سینوس ماگزیلاری بیشتر بود؛ اما میان انواع کانال (درجه برآمدگی عصب) با جنسیت ارتباط آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری: رایجترین مسیر کانال اینفرااوربیتال از سقف سینوس، نوع دو بود. اگرچه شیوع نوع سه کم بود؛ اما باتوجه به خطر بالای این نوع کانال، بایستی جراحان هنگام جراحی در منطقه سینوس و اوربیت برای کاهش آسیبهای احتمالی با مورفولوژی و موقعیت آناتومیک IOC آشنایی کامل داشته باشند.