|
|
|
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_icon_rtl.gif) |
جستجو در مقالات منتشر شده |
![::](./templates/tmpl_green/images/cnt_bar_arrow_rtl.gif) |
|
دکتر علی ارحمی دولت آبادی، دکتر رضا فرهمندراد، دکتر حمید کریمان، دکتر حمیدرضا حاتم آبادی، دکتر افشین امینی، دکتر فرهاد عصارزادگان، دکتر اکرم ذوالفقاری صدرآباد، دکتر مرتضی طالبی دلوئی، دکتر علی دلیرروی فرد، دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : مطالعات زیادی برای دستیابی به عوامل موثر در کاهش عوارض ناشی از ایسکمی در مبتلایان به سکته مغزی صورت گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم توتال بدو ورود با پیامد بالینی بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 316 بیمار (170 مرد و 146 زن) مبتلا به سکته مغزی بستری در بخش اورژانس بیمارستان امام حسین (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران از فروردین 1389 لغایت خرداد 1390 انجام شد. بیماران از نظر اطلاعات دموگرافیک، وجود بیماری زمینهای، داروهای مصرفی، سطح منیزیم توتال بدو ورود و پیامدهای بالینی سه ماهه اول و سه ماهه دوم مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 و آزمونهای کایاسکوئر، فیشر و پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : متوسط سن بیماران 15.8±65 سال با دامنه سنی 14-102 سال بود. ضعف اندام (69.9%) شایعترین شکایت بالینی و همیپارزی (63.6%) شایعترین علامت در بدو مراجعه بیماران بود. شایعترین یافته در پیگیری سه ماهه مرگ (16.8%) و در پیگیری سه ماهه دوم سکته مجدد (2.5%) بود. بین سطح سرمی منیزیم توتال و پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم در برشهای (cut-point) مختلف منیزیم ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. همچنین بین سطح سرمی منیزیم توتال و سن، جنس و بیماریهای همراه ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که اگر سطح سرمی منیزیم توتال در محدوده طبیعی و یا هیپومنیزیمی علامتدار باشد؛ اثری روی پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم بیماران ندارد.
دکتر حمید کریمان، دکتر جمشید جورابیان، دکتر علی شهرامی، دکتر حسین علیمحمدی، زهرا نوری، دکتر سعید صفری، دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : وجود یک سیستم تریاژ کارآمد از نیازهای اساسی بخش اورژانس در راستای افزایش بهرهوری و کاهش عوارض ناشی از تاخیر در دسترسی به موقع خدمات است. این مطالعه به منظور ارزیابی دقت نسخه فارسی سیستم پنج سطحی (ESI) (emergency severity index) در تریاژ مراجعین به بخش اورژانس بیمارستان امام حسین (ع) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تریاژ پنج سطحی برای تمامی مراجعین (613 مرد و 437 زن) بخش اورژانس بیمارستان امامحسین(ع) تهران از فروردین ماه لغایت تیر ماه سال 1390 انجام شد. دادهها توسط یک پرسشنامه و بهطور مجزا توسط یک پرستار و یک متخصص اورژانس ثبت شد و سپس مورد مقایسه قرار گرفت. برای تعیین میزان توافق بین مشاهدهکنندگان (inter-rater agreement) تریاژ انجام شده توسط متخصص اورژانس و پرستار، ضریب کاپا مورد قیاس قرار گرفت و برای تعیین روایی، حساسیت و ویژگی تریاژ پنج سطحی از نرمافزار STATA-11.0 ، آزمونهای Chi-Square و Fisher و رسم جدول roctab استفاده شد و با پیامد بیماران مقایسه گردید. یافتهها : کاپای محاسبه شده برای تعیین میزان توافق بین مشاهدهکنندگان بین تریاژ پرستار و پزشک برابر 0.81 ؛ (95%CI: 0.79-0.83) تعیین شد. حساسیت و ویژگی تریاژ به ترتیب برای سطح یک 100% و 99.8% ؛ سطح دو 53.2% و 97.5% ؛ سطح سه 90.7% و 93.7% ؛ سطح چهار 67.1% و 98.3% و سطح پنج 98% و 94% تعیین شد. همچنین همپوشانی بالایی بین سطح تریاژ و پیامد بیماران مشاهده گردید (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که سیستم تریاژ پنج سطحی از دقت و صحت بالایی در تریاژ و همچنین تخمین پیامد بیماران برخوردار است و میتواند به عنوان یک سیستم کارآمد در تریاژ بیمارستانی مورد استفاده قرار گیرد.
محمدمهدی فروزانفر، حمیدرضا حاتم آبادی، بهروز هاشمی، علیرضا مجیدی، علیرضا براتلو، علی شهرامی، محمود بارده، دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : علل درد شکمی غیرتروماتیک متنوع بوده و شامل وضعیتهای خفیف تا شرایط وخیم تهدیدکننده حیات است. این مطالعه به منظور تعیین پیامد بیماران ترخیص شده از بخش اورژانس با تشخیص درد شکم غیراختصاصی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کوهورت روی 247 بیمار مبتلا به درد شکم غیراختصاصی ترخیص شده از بخش اورژانس مرکز آموزشی درمانی امام حسین (ع) در سالهای 89-1390 انجام شد. پس از چهار هفته، ادامه یا بهبود درد، مراجعه مجدد به مراکز درمانی و تشخیصهای احتمالی بعدی، بروز عوارض و مرگ از طریق پیگیری تلفنی بررسی شد. یافتهها : 158 بیمار ادامه درد را تجربه کردند که 71 بیمار (45 درصد) به مراکز درمانی مراجعه مجدد نمودند که علت درد در 45 بیمار (28.5%) مشخص گردید. شایعترین علت درد با تشخیص قطعی سندرمرودهتحریکپذیر (3.2%) بود. عوامل موثر در شناسایی علل درد شکمی شامل سابقه ابتلا به دردهای مشابه (OR=4.04, P=0.01)، وجود یافتههای غیرطبیعی در سونوگرافی شکم (OR=8.2, P=0.005)، یافته غیرطبیعی در آنالیز ادراری (OR=7.4, P=0.02) و استمرار دردهای شکمی بیش از 2 روز (OR=4.04, P=0.02) تعیین شد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه همانند سایر مطالعات انجام شده در سایر مناطق، بیشتر مراجعات با شکایت درد شکمی غیراختصاصی به تشخیص قابل قبولی منتهی نمیشوند و بیشتر آنها نیز بدون عارضه خاصی بهبود مییابند.
|
|
|
|
|
|