[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations69503219
h-index3119
i10-index21679
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

دکتر محسن مهدی نژاد کاشانی، دکتر علی خدایی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : میلیون‌ها زن در دنیا از قرص‌های جلوگیری از بارداری استفاده می‌کنند. از طرفی 16 تا 19درصد زنان مبتلا به میگرن و درصد بالایی نیز سردرد تنشی دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر قرص‌های جلوگیری از بارداری نوع ترکیبی با استروژن کم روی سردردهای میگرنی و تنشی انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 344 زن مراجعه کننده به مرکز بهداشتی شماره 2 شهر مشهد طی سال 1387 انجام شد. زنانی که حداقل 3 ماه قرص جلوگیری از بارداری از نوع LD حاوی 0.03 میلی‌گرم اتینیل استرادیول و 0.15 میلی‌گرم لوونورژسترول مصرف کرده بودند؛ در گروه مورد (244 نفر) و زنانی (100 نفر) که قرص جلوگیری از بارداری را مصرف نکرده بودند؛ در گروه شاهد قرار گرفتند. برای تشخیص سردرد میگرنی و سردرد تنشی از معیارهای انجمن بین‌المللی سردرد استفاده شد. از آزمون کای‌اسکوئر برای مقایسه متغیرهای کیفی دوگروه استفاده شد. همچنین برای محاسبه نسبت شانس از تست دقیق فیشر، محاسبه فاصله اطمینان از رگرسیون لجستیگ و برای مقایسه متغیرهای رتبه‌ای (شدت سردرد) قبل و بعد از مصرف قرص از آزمون ویل‌کاکسون استفاده گردید. یافته‌ها : فراوانی سردرد میگرنی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 5 درصد و 6 درصد تعیین شد که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود (OR=0.88, 95%CI: 0.3-2.69, P=0.804). فراوانی سردرد تنشی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 12 درصد و 10 درصد به دست آمد و این تفاوت نیز از نظر آماری معنی‌دار نبود (OR=1.26, 95%CI: 0.56-2.86, P=0.055). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف قرص‌های جلوگیری از بارداری نوع LD تاثیری بر بروز، تشدید یا افزایش تعداد حملات ماهانه سردردهای میگرنی و تنشی ندارند.
دکتر عالیا صابری، دکتر سیدابراهیم نقوی، دکتر حمیدرضا حاتمیان، دکتر رحمت اله بنان، دکتر شادمان نعمتی، دکتر احسان کاظم نژاد، دکتر داریوش پوریزدان پناه،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری‌های میلن‌زدای سیستم عصبی مرکزی است که یکی از علل ناشایع کاهش شنوایی حسی عصبی می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت شنوایی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (44 زن و 16 مرد) مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی کلینیک امام رضا (ع) و انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان گیلان و 38 فرد سالم (27 زن و 11 مرد) در سال 1389 انجام شد. مطالعه با استفاده از آزمون‌های ادیومتری با تون خالص (PTA) و امواج اتواکوستیک (OAE) و پاسخ شنوایی ساقه مغز (ABR) انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 و آزمون‌های آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : 12.5درصد از گوش‌های گروه مورد و 3.9درصد از گوش‌های گروه شاهد PTA مختل داشتند (P<0.05). میزان اختلال PTA تواتر بالا و دو نوع OAE بین دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری نداشت. میانگین همبستگی کلی در گروه مورد 23.76±75.94درصد و در گروه شاهد 27.2±70 درصد بود که تفاوت آماری معنی‌داری را نشان نداد. 20درصد از گوش‌های مورد و 9.2 درصد از گوش‌های شاهد ABR مختل داشتند که از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). زمان تأخیر امواج I ، III و V اختلاف آماری معنی‌داری را در دو گروه نشان نداد؛ اما فاصله امواج I-III و III-V به ترتیب در 10درصد و 11.7درصد از گوش‌های مورد و 1.3 درصد و صفر درصد از گوش‌های شاهد غیرطبیعی وجود داشت (P<0.05). گوش‌های مورد 6.7درصد و گوش‌های شاهد 2.6 درصد اختلال رتروکوکلئار داشتند که از نظر آماری معنی‌‌دار نبود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کاهش شنوایی ثبت شده توسط PTA و ABR در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نسبت به گروه شاهد بیشتر می‌باشد.
دکتر فرهاد ایرانمنش، دکتر فاطمه پیغمبری، دکتر نجمه عسکری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع‌ترین و ناتوان کننده‌ترین بیماری‌های اعصاب محسوب می‌گردد. یکی از عوامل مطرح در پاتوژنز این بیماری تغییرات سطح سرمی اسیداوریک می‌باشد این مطالعه به منظور ارزیابی سطح سرمی اسیداوریک در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی سطح سرمی اسیداوریک 70 بیمار مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس دارای پرونده در بیمارستان علی‌ابن‌ابیطالب (ع) رفسنجان با 70 فرد سالم از مراجعین به اورژانس با ترومای بسته اندام به عنوان گروه شاهد در سال 1388 مقایسه گردید. دو گروه مورد و شاهد از نظر سن و جنس یکسان بودند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS-17 و روش‌های آمار توصیفی و آزمون تی تجزیه تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین سنی در هر دو گروه مورد و شاهد 32.99 سال بود. میانگین سطح سرمی اسیداوریک در بیماران 1.193+-3.871 mg/dl و در گروه شاهد 1.39+-4.171 mg/dl تعیین گردید. تفاوت مشاهده شده سطح سرمی اسیداوریک بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین سطح سرمی اسیداوریک و جنس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سطح سرمی اسیداوریک بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تغییری نمی‌یابد.
نازنین فرشچیان، نازنین رزازیان، منصور رضایی، سمیه لیوانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : علی‌رغم آن که مولتیپل اسکلروزیس بیماری ماده سفید مغز است؛ ولی درگیری هسته‌های قاعده‌ای مغز نیز گزارش شده است. برخی مطالعات کاهش سیگنال در سکانس T2 را در هسته‌های مغزی نشان داده‌اند. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت سیگنال هسته‌های قاعده‌ای مغز در سکانس T2 و FLAIR تصویربرداری تشدید مغناطیسی در مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 30 بیمار (7 مرد و 23 زن) مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و 30 بیمار (6 مرد و 24 زن) غیرمبتلا به مولتیپل اسکروزیس در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه در سال 1389 انجام شد. برای بیماران تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (magnetic resonance imaging: MRI) با شدت یک تسلا صورت گرفت. سپس سیگنال هسته‌های قاعده‌ای مغز به تفکیک محل درگیری، تعداد پلاک و آتروفی مغز در سکانس‌های T2 و FLAIR مشخص گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های Chi-Square، independent t-test و Fisher exact test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : سیگنال پایین در تالاموس راست 10 بیمار (33.3%) و تالاموس چپ 14 بیمار (46.7%) از گروه مورد مشاهده شد که در مقایسه با گروه شاهد معنی‌دار بود (P<0.05). وجود پلاک در گلوبوس پالیدوس راست و چپ گروه مورد به ترتیب در 4 بیمار (13.3%) و 7 بیمار (23.3%) مشاهده شد. وجود پلاک در تالاموس راست و چپ گروه مورد به ترتیب در 10 بیمار (33.3%) و 14 بیمار (46.7%) مشاهده شد که در مقایسه با گروه شاهد (فاقد پلاک) از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). آتروفی مغز در 18بیمار (60 درصد) از گروه مورد و یک بیمار (3.3%) از گروه شاهد مشاهده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : کاهش سیگنال در سکانس T2 تالاموس با تصویربرداری تشدید مغناطیسی، یک یافته ارزشمند در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است که می‌تواند به تشخیص کمک نماید.
فرهاد ایرانمنش، حسین آزادی، روشنک هاشمی نسب، رضا وزیری نژاد،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : در جریان سکته مغزی تغییراتی در برخی از متغیرهای پاراکلینیکی نظیر تغییرات الکتروکاردیوگرام روی می‌دهد که ممکن است از ارزش تشخیصی و یا پیش‌آگهی برخوردار باشند. این مطالعه به منظور ارزیابی ارزش پیش‌آگهی طولانی شدن قطعه QT در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 175 بیمار (73 مرد و 102 زن) مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد بستری در بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در سال 1389 انجام شد. نمونه‌گیری به روش غیراحتمالی آسان انجام شد. تشخیص بیماری با روش‌های تصویربرداری مغزی شامل سی‌تی‌اسکن و ام‌آر‌آی تایید شده بود. همه بیماران برای اولین بار دچار سکته مغزی شده بودند و در صورت مصرف دارو و یا وجود بیماری زمینه‌ای به‌جز دیابت، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و بیماری قلبی از مطالعه حذف شدند. برای بیماران در 24 ساعت اول بستری الکتروکاردیوگرام به منظور اندازه‌گیری قطعه QT گرفته شد. بیماران براساس فوت یا ترخیص به دو دسته تقسیم شدند و میانگین قطعه QT تصحیح شده در دو گروه ارزیابی شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون‌های آماری Chi-Square و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در طول مدت مطالعه 20بیمار فوت کردند. میانگین قطعه QT (QT تصحیح شده) در افرادی که فوت نمودند 61.70±471.15 و در افراد مرخص شده 62.96±421.52 تعیین شد (P<0.05). فراوانی قطعهQT طولانی شده در موارد همراه با مرگ از وفور بیشتری برخوردار بود (P<0.05). پرفشاری خون (34.3%) ، بیماری دیابت (17.7%) ، هیپرلیپیدمی (15.4%) ، مصرف سیگار (14.9%) و بیماری ایسکمیک قلبی (16.6%) از عوامل خطرساز سکته تعیین شدند. پرفشاری خون، دیابت، سابقه بیماری قلبی و هیپرلیپیدمی به‌طور معنی‌داری با افزایش مرگ ومیر همراه بود (P<0.05). هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین سن و جنس با میزان مرگ و میر مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : یافته‌های این مطالعه نشان داد که میانگین قطعه QT (QT تصحیح شده) و همچنین موارد قطعه QT طولانی شده در افراد فوت شده بیشتر است. بنابراین طولانی شدن قطعه QT در الکتروکاردیوگرام این بیماران ارزش پیش‌آگهی داشته و به‌خصوص در زمان وجود احتمال بیماری زمینه‌ای قلبی، بایستی مورد ارزیابی قرار گیرد.
دکتر فرهاد ایرانمنش، دکتر محمد صالحی، حمید بخشی، دکتر رعنا عرب،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : سکته مغزی خاموش در افرادی که برای اولین بار دچار سکته مغزی می‌شوند؛ شایع است. برخی از مطالعات بر نقش احتمالی ضایعات خاموش در موارد سکته مغزی ایسکمیک تاکید می‌کنند. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته مغزی خاموش در مبتلایان به سکته مغزی ایسکمیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 203 بیمار (94 مرد و 109 زن) مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک بستری (اولین دفعه)، در بیمارستان شفا کرمان طی سال 1390 انجام شد. تشخیص بیماری با معاینه بالینی و سی‌تی‌اسکن و MRI مغزی انجام شد. برای هر بیمار پرسشنامه‌ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و عوامل خطری نظیر پرفشاری خون، دیابت، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار، بیماری‌های ایسکمیک و غیرایسکمیک قلبی و نیز وجود سکته مغزی خاموش تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندمتغیره مدل رو به جلو تجزیه تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین سنی بیماران 17.35±62.56 سال با دامنه سنی 22-99 سال بود. 66 بیمار (32.5%) سابقه پرفشاری خون، 26بیمار (12.8%) سابقه هیپرلیپدمی، 40 بیمار (19.7%) سابقه بیماری دیابت، 27 بیمار (13.3%) سابقه ایسکمی قلبی و 16بیمار (7.9%) سابقه بیماری قلبی داشتند. همچنین 16 بیمار (7.9%) سیگاری بودند و 31 بیمار (15.3%) سکته مغزی خاموش داشتند. احتمال ابتلا به سکته مغزی خاموش در بیماران مبتلا به هیپرلیپدمی 3.7 برابر افرادی بدون عارضه هیپرلیپدمی بود (CI 95% 1.556-12.780 , P<0.05). بین سکته مغزی خاموش و عوامل خطرساز سکته مغزی رابطه آماری معنی داری یافت نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سکته مغزی خاموش در 15.3% از بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک مغزی وجود دارد. کنترل هیپرلیپیدمی می‌تواند نقش موثری در پیشگیری از بروز سکته مغزی خاموش داشته باشد.
فرهاد ایرانمنش، علیرضا وکیلیان، مهدیه زارع، روشنک هاشمی نسب، رضا وزیری نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یک عامل خطرساز مهم برای ایجاد سکته مغزی است. برخی از مطالعات نشان می‌دهند که ممکن است تفاوت علایم بالینی و پیش‌آگهی در بیماران سکته مغزی دیابتی با غیردیابتی ناشی از تفاوت الگوی تنگی عروق مغزی در این دو گروه باشد. این مطالعه به منظور مقایسه تغییرات داپلرسونوگرافی عروق داخل و خارج جمجمه‌ای بیماران دیابتی و غیردیابتی دچار سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 70 بیمار دیابتی و 70 بیمار غیردیابتی مبتلا به سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. موارد آمبولی با معاینه ، نوار قلب و اکوکاردیوگرافی در مطالعه وارد نگردید. همه بیماران برای اولین بار دچار سکته مغزی شده و در صورت مصرف دارو و یا وجود بیماری زمینه‌ای (به‌جز پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و بیماری قلبی) از مطالعه حذف شدند. برای کلیه بیماران ترانس‌کرانیال و اکستراکرانیال داپلرسونوگرافی انجام گردید. یافته‌ها : موارد تنگی شریان بازیلر در افراد دیابتی به طور قابل توجهی بیشتر از افراد غیردیابتی بود (P<0.031). همچنین موارد تنگی گردش خون خلفی در بیماران مبتلا به دیابت بیشتر از افراد غیرمبتلا به دیابت بود (P<0.006). نتیجه‌گیری : در بیماران مبتلا به دیابت، سیستم گردش خون ورتبروبازیلر بیشتر دچار تنگی گردید. بخشی از مرگ و میر و موربیدیتی بیشتر در این بیماران ممکن است ناشی از این الگوی تنگی عروقی باشد.
کاویان قندهاری، آتنا شریفی رضوی، امیر مقدم احمدی، محمود طاهری هروی، سحر فدایی، سمانه سادات دستغیب، سعید ابراهیم زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : تعیین ارزش تشخیصی نشانگان بالینی عصبی به منظور تعیین توپوگرافی ضایعات سیستم اعصاب مرکزی می‌تواند در مواردی از انجام غیرضروری MRI بیماران کاسته و هزینه انجام اقدامات تشخیصی را در مواردی کاهش دهد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی معاینات بالینی در تعیین محل ضایعات تحت چادرینه‌ای بیماران مبتلا به نشانگان عروقی مغز انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 200 بیمار مبتلا به نشانگان عروقی مغز بستری در بخش اورژانس اعصاب مرکز آموزشی درمانی قائم (عج) مشهد طی سال 1390 انجام شد. با توجه به معاینات بالینی، حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی و دقت تشخیصی برای هریک از علایم بالینی در مقایسه با MRI به عنوان روش استاندارد تعیین توپوگرافی ضایعات تعیین گردید. یافته‌ها : دقت تشخیصی تتراپارزی و سندرم‌های متقاطع برای توپوگرافی تصویری ضایعه در ساقه مغز به ترتیب 79 درصد و 83 درصد تعیین شد. دقت تشخیصی همی‌آتاکسی برای توپوگرافی تصویری ضایعه در نیمکره مخچه همان‌طرف 98درصد بود. دقت تشخیصی نشانگان والنبرگ برای توپوگرافی تصویری ضایعه در لترال بصل النخاع 98 درصد تعیین شد. نتیجه‌گیری : با استفاده از مهارت‌های بالینی و انجام معاینه عصبی دقیق برای مشخص نمودن نشانگان بالینی عصبی، می‌توان در مواردی توپوگرافی ضایعات عروقی علامت‌دار مغز را با دقت بالا تعیین نمود و از انجام غیرضروری MRI در بیماران کاست.
کاویان قندهاری، مصطفی داستانی، محمدتقی شاکری، سیامک یزدانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : سکته مغزی کاردیوآمبولیک یک پنجم علل سکته مغزی ایسکمیک را تشکیل می‌دهد و شایع‌ترین علت زمینه‌ساز آن فیبریلاسیون دهلیزی است. مصرف آنتی‌گواگولان خوراکی (وارفارین) یک راه موثر در جلوگیری از سکته‌های ایسکمیک است؛ اما عوارض خونریزی‌دهنده آن نیز شایع است. این مطالعه به منظور ارزشیابی معیار هاسبلد (HASBLED) در پیش‌بینی خونریزی مبتلایان به ایسکمی مغزی و فیبریلاسیون دهلیزی تحت درمان با وارفارین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه کوهورت آینده‌نگر 112 بیمار با فیبریلاسیون دهلیزی غیردریچه‌ای تحت درمان با وارفارین برای پیشگیری از حوادث کاردیوآمبولیک به مدت یک‌سال از نظر عوارض خونریزی‌دهنده ماژور و مینور مورد پیگیری قرار گرفتند تا ارزش پیش‌بینی کنندگی معیار هاسبلد ارزیابی شود. عوارض خونریزی‌دهنده ماژور شامل خونریزی‌های اینتراکرانیال، خونریزی منجر به بستری شدن، افت هموگلوبین بیش از 2 گرم بر دسی‌لیتر و یا نیازمند به ترانسفوزیون بود. معیار هاسبلد به‌صورت پرفشاری خون، اختلال تست‌های کبدی و کلیوی، سابقه سکته مغزی، سابقه خونریزی، نوسانات زیاد تست‌های انعقادی، سن بیش از 65 سال، مصرف داروهای ضدپلاکتی، مصرف داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی و مصرف الکل تعریف شد و به هر متغیر در صورت وجود، نمره یک تعلق گرفت. یافته‌ها : در پیگیری یک ساله بیماران، 10 بیمار (9.1%) دچار خونریزی ماژور و 28 بیمار (25%) دچار خونریزی مینور شدند. خطر خونریزی ماژور با سابقه خونریزی مینور با نمره هاسبلد ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). خطر خونریزی مینور با سابقه مسمومیت با وارفارین و نوسانات زیاد تست‌های انعقادی ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). نمره هاسبلد 3 و بالاتر با احتمال خونریزی ماژور و مینور در آینده مرتبط بود. نتیجه‌گیری : در صورت وجود نمره معیار هاسبلد 3 و بالاتر، شروع آنتی‌کواگولان خوراکی (وارفارین) با احتیاط بیشتری تجویز شود.
طیبه متقی، غلامرضا عسکری، فریبرز خوروش، محمدرضا مراثی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری میگرن در سراسر جهان شایع است. در سالیان اخیر کمبود ویتامین D به عنوان مشکل سلامت عمومی شناخته شده است.این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین D با بیماری میگرن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 76 بیمار (21 نفر مذکر و 55 نفر مونث) مبتلا به میگرن در محدوده سنی 61-10 سال انجام شد. متغیرهای سن، جنس، دور کمر، شاخص توده بدنی، تعداد بیماری‌های مزمن و سطح تحصیلات تعدیل شد. سطح سرمی ویتامین D مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها : کاهش ویتامین D در 13.2% از بیماران تعیین شد. بین افزایش سطح سرمی ویتامین D با نتیجه سردرد روزانه ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده گردید (P<0.05)؛ اما بین سطح سرمی ویتامین D با شدت میگرن ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : بین سطح ویتامین D با شدت بیماری میگرن ارتباطی وجود نداشت.
فاطمه نظری، مژگان سهیلی، وحید شایگان نژاد، محبوبه والیانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری التهابی مزمن و اتوایمون است که منجر به ناتوانی‌های پیشرفته و سبب کاهش فعالیت‌های روزانه و عملکرد فرد می‌شود. این بیماری با طیف وسیعی از نشانه‌های جسمی بروز می‌یابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تن‌آرامی بر نشانه‌های جسمی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 50 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت تصادفی در دو گروه 25 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. در گروه مداخله تکنیک تن‌آرامی (ترکیبی از تکنیک جاکوبسن و بنسون) طی 4 هفته، دو بار در هفته به مدت 40 دقیقه برای هر بیمار انجام شد. گروه کنترل تحت دریافت مراقبت و درمان‌های معمول دارویی طبق دستور پزشک معالج قرار گرفت. داده‌ها بااستفاده از مقیاس سنجش شدت خستگی (FSS) و مقیاس عددی درد (NRS) قبل، بلافاصله و دو ماه بعد از انجام مطالعه در گروه‌ها جمع‌آوری شد. یافته‌ها : میانگین نمره شدت خستگی در سه بار اندازه گیری (قبل، بلافاصله و دو ماه بعد از مداخله) یکسان نبود و روند زمانی بر نمره شدت خستگی موثر بود (P<0.05). قبل از مداخله تفاوت آماری معنی‌داری بین میانگین نمره خستگی دو گروه یافت نشد؛ اما بلافاصله بعد از مداخله و دو ماه پس از مداخله میانگین نمره خستگی به‌طور معنی‌دار کمتر از قبل بود (P<0.05). میانگین نمره شدت درد در سه بار اندازه‌گیری یکسان نبود و روند زمانی بر نمره شدت درد موثر بود (P<0.05). میانگین نمره شدت درد به مرور زمان در گروه تن آرامی نسبت به گروه کنترل کاهش بیشتری داشت. هر چند میانگین نمره شدت درد بین دو گروه قبل، بلافاصله و دو ماه پس از مداخله تفاوت آماری معنی‌دار نداشت. نتیجه‌گیری : تکنیک تن‌آرامی به‌عنوان یک روش کم هزینه، ایمن و ساده در کاهش خستگی و درد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است.


زینب باقری، سیداحمد حسینی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

انسفالوپاتی حاد نکروزان یک بیماری نادر است که با عفونت تنفسی یا معده‌ای - روده‌ای با تب بالا به همراه اختلال سریع در هوشیاری و تشنج مشخص می‌شود. در این مقاله یک دختر 6 ماهه از قومیت ترکمن با تشخیص انسفالوپاتی حاد نکروزان دوران کودکی به دنبال یک پروسه عفونی معرفی می‌گردد. بیمار بدون هیچ‌گونه سابقه بیماری و بستری قبلی با واکسیناسیون کامل طبق برنامه روتین واکسیناسیون ایران به دنبال تب دچار تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه به مدت 5 الی 10 دقیقه و کاهش سطح هوشیاری شد و از گنبد به مرکز آموزشی درمانی طالقانی گرگان در سال 1393 ارجاع گردید. در بدو مراجعه تعداد ضربان قلب 110 بار در دقیقه، تعداد تنفس 30 بار در دقیقه، GCS 8 الی 9، فشارخون سیستولیک 90 میلی متر جیوه و فشارخون دیاستولیک 80 میلی متر جیوه بود. در شرح حال بیمار، سابقه تروما، مسمومیت غذایی، مسمومیت احتمالی دارویی و سابقه بستری قبلی وجود نداشت و علایم کاهش هوشیاری به دنبال تشنج شروع شده و پیشرفت نموده بود. بیوشیمی سرم بیانگر الکترولیت‌های طبیعی بود. ولی در بررسی‌های تکمیلی AST به میزان 98 U/L، ALT به میزان 58 U/L و آمونیاک به میزان 215 میکروگرم بر دسی لیتر افزایش مختصری داشت. در نمونه CSF سطح پروتئین به 330 U/L افزایش یافته بود؛ بدون این که شواهدی از پلئوسیتوز یا وجود خون و افت گلوکز سرم دیده شود. در سی‌تی اسکن بدون کنتراست شواهد هیپودانسیته قرینه در تالاموس و هسته‌های caudate دو طرف مشهود بود. بطن‌ها طبیعی و شواهدی از خونریزی و اثر فشاری دیده نشد. در MRI مغزی سیگنال غیرطبیعی دوطرفه و قرینه در تالاموس رویت گردید. کشت نمونه‌های خون، CSF و ادرار از نظر عفونت معمول باکتریال منفی بود. بیماری انسفالوپاتی حاد نکروزان تشخیص داده شد و درمان دارویی با استفاده از متیل‌پردنیزولون با دوز 20 میلی گرم روزانه به مدت 5 روز انجام گردید. در سیر بستری سطح هوشیاری بیمار به تدریج افزایش یافت و تب قطع گردید. تشنج تکرار نشد؛ ولی از نظر حرکات اندام‌ها و تکلم و ارتباط برای بیمار مشکلاتی باقی ماند.


نادر هاشمی، محسن سعیدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) بیماری التهابی مزمن سیستم اعصاب مرکزی است. علت دقیق بیماری هنوز به‌خوبی شناخته‌نشده؛ ولی آنچه در این سال‌ها به‌اثبات رسیده واکنش سیستم ایمنی علیه پروتئین‌های موجود در غشای میلین خودی است. بعد از ناموفق بودن یافته‌های ژنتیکی برای توضیح دلیل غیریکسان بودن بروز بیماری در دوقلوهای همسان، مطالعات چند دهه گذشته برای یافتن نحوه شروع بیماری MS بیشتر بر روی نقش عوامل محیطی از جمله زندگی در عرض‌های جغرافیایی متفاوت، سطح ویتامین D، مصرف سیگار و شاید مهم‌تر از همه برخورد با ویروس‌های مختلف در افراد مستعد ابتلا ژنتیکی به MS ؛ متمرکز شده است. شواهد زیادی از نقش گسترده ویروس‌ها به‌عنوان یک عامل خطرناک محیطی در آسیب‌زایی بیماری MS وجود دارد. بیشترین مطالعات بر نقش هرپس ویروس‌ها به‌خصوص اپشتین بار ویروس، هرپس ویروس انسانی 6 و ویروس واریسلا زوستر به‌عنوان ویروس‌های شایع در جامعه انجام ‌شده است. این مطالعه مروری بر نقش ویروس‌های مهم در بیماری‌زایی MS ، مکانیسم‌های ویروس‌ها در ایجاد خودایمنی و آشنایی با مدل‌های حیوانی توسعه‌یافته برای شبیه‌سازی شروع بیماری MS با ویروس‌ها پرداخته است. بااین که نتایج محققان شواهد قوی از وجود قطعات ویروسی یا آنتی‌بادی‌های ضدویروسی در پلاک‌های فعال افراد مبتلابه MS را نشان می‌دهد؛ ولی هنوز نمی‌توان با قاطعیت بیان کرد که یک یا چند ویروس خاص به‌طور همزمان باعث شروع بیماری می‌شوند و برای اثبات نقش ویروس‌ها مطالعات گسترده‌ای نیاز است.


میلاد نیک نام عضدی، فاطمه استوار، ابوالفضل امجدی پور، سیما بشارت، بهفر تازیکی، فهیمه عبدالهی، سید آیدین ساجدی،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سکته‌ مغزی دارای شیوع و مرگ و میر زودرس بالایی است؛ لذا شناسایی عوامل موثر در افزایش بروز سکته مغزی دارای اهمیت بسیاری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عوامل جوی و نوسان میدان‌های مغناطیسی زمین بر رخداد سکته مغزی در گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی گذشته نگر روی 3639 بیمار شامل سکته مغزی ایسکمیک (3102 بیمار)، خونریزی داخل مغزی (472 بیمار) و خونریزی زیرعنکبوتیه (65 بیمار) بستری در سال‌های 1394 لغایت 1398 در مرکز آموزشی درمانی شهید صیاد شیرازی طی سال 1399 انجام شد. پس از ثبت متغیرهای محیطی شامل دما، فشار، رطوبت و نوسان میدان مغناطیسی زمین، داده‌های بیماران سکته مغزی از سیستم اطلاعات بیمارستان استخراج و ارزیابی گردید.


یافته‌ها: بیشترین موارد خونریزی داخل مغزی در فصل زمستان و کمترین موارد در فصل تابستان رخ داده بود. بروز خونریزی داخل مغزی ارتباط مستقیم و معنی‌داری با فشار هوا (r=0.452, P=0.001) و رابطه معکوس معنی‌داری با دما (r=-0.457, P=0.001) داشت. خونریزی زیرعنکبوتیه و سکته‌های ایسکمیک ارتباطی با فصل و ماه نداشتند. بروز سکته‌های ایسکمیک ارتباط مستقیم و معنی‌داری با نوسانات میدان مغناطیسی زمین داشت (r=0.359, P=0.007). خونریزی زیرعنکبوتیه ارتباطی با هیچیک از متغیرها نداشت.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که دمای پایین، فشار هوای بالا و نوسانات زیاد میدان مغناطیسی، با بروز بیشتر سکته مغزی در ارتباط است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 40 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)