اثر القایی دپرنیل و دیمتیلسولفوکساید بر تکثیر و بقاء سلولهای بنیادی مزانشیمی مغزاستخوان
|
فاطمه طاهری1 ، مریم حاجی قاسم کاشانی* 2، محمدتقی قربانیان3 ، لیلی حسین پور4 |
1- دانشجوی کارشناسی ارشد زیست شناسی تکوینی ، دانشکده زیست شناسی ، دانشگاه دامغان 2- استادیار گروه سلولی و مولکولی ، دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی ، دانشگاه دامغان ، kashani_tmu@yahoo.com 3- استادیار گروه سلولی و مولکولی ، دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی ، دانشگاه دامغان 4- کارشناس ارشد زیست شناسی تکوینی ، گروه سلولی و مولکولی ، دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی ، دانشگاه دامغان |
|
چکیده: (89546 مشاهده) |
زمینه و هدف : استفاده از القاگرهای شیمیایی برای تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان بالغ (BMSCs) به سلولهای عصبی مورد توجه محققین است و در ابتدا لازم است تا اثر سمیت القاگر شیمیایی بر سلولهای تحت القاء بررسی گردد. بدیهی است افزایش درصد سلولهای زنده پس از القاء میتواند بهترین معیار برای تعین مناسبترین القاء کننده باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات القایی دپرنیل و دیمتیلسولفوکساید (DMSO) بر تکثیر و بقاء سلولهای بنیادی مزانشیمی مغزاستخوان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 20 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار در دانشکده زیستشناسی دانشگاه دامغان انجام شد. BMSCs از مغز استخوان موش صحرایی بالغ استخراج و در محیط αMEM حاوی FBS ده درصد کشت داده شدند. در پاساژ سوم تعیین هویت سلولی برای آنتیژنهای سطحی CD71 و CD90 به روش ایمونوسیتوشیمی و قابلیت چندتوانی BMSCs با تمایز به سلولهای چربی و استخوان انجام شد. سلولها به مدت 24 ساعت در معرض عوامل القاگر (محیط کشت تکمیل شده با 2درصد دیمتیل سولفوکساید و محیط کشت تکمیل شده با دپرنیل 10 به توان منفی 8 مولار) قرار گرفتند و بعد از آن به محیط αMEM حاوی FBS ده درصد منتقل شدند. تکثیر و بقاء سلولی پس از 24، 48، 72 و 96 ساعت با روش آزمون MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-18 و آزمونهای One-Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : سلولهای چسبنده به فلاسک کشت که از مغز استخوان جداشدند؛ علاوه بر بیان آنتیژنهای سطحی CD71 و CD90 توانایی تمایز به سلولهای چربی و استخوان را داشته و نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که بقاء و تکثیر سلولهای القاء شده با دپرنیل و دیمتیلسولفوکساید در زمانهای 48، 72 و 96 ساعت پس از القاء نسبت به گروه کنترل منفی به طور معنیداری افزایش داشته است (P<0.05). نتیجهگیری : دپرنیل موجب افزایش بقاء و قابلیت تکثیر سلولی در مقایسه با دی متیل سولفوکساید شد و میتوان این ترکیب را به عنوان القاگر سلولی مورد استفاده قرار داد. |
|
واژههای کلیدی: سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان، دپرنیل، دی متیل سولفوکساید، MTT |
|
متن کامل [PDF 590 kb]
[English Abstract]
(17074 دریافت)
|
نوع مطالعه: تجربی |
موضوع مقاله:
سلولهای بنیادی
|
* نشانی نویسنده مسئول: نشانی : دامغان، دانشگاه دامغان، دانشکده زیست شناسی و پژوهشکده علوم زیستی ، کد پستی 3671641167 ، تلفن 5247146-0232 ، نمابر 5247146 |
|
|
|
|
ارسال پیام به نویسنده مسئول |
|