|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای پذیرش
علی اکبر عبداللهی، حسین رحمانی انارکی، دکتر بهناز خدابخشی، ناصر بهنامپور، دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی بدون تردید یکی از مهمترین معضلات مراکز بهداشتی درمانی جهان است. میزان وقوع آن در هر کشوری متفاوت است. این مطالعه با هدف تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان شاغل پرستاری نسبت به عفونتهای بیمارستانی در سال 80-1379 در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام گرفت.مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بوده که تمامی پرستاران شاغل (518) 189 مرد و 328 زن شاغل در 11 بیمارستان استان گلستان به وسیله پرسشنامه مورد پژوهش قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده توسط برنامه نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که 26.5 درصد پرستاران از آگاهی ضعیف، 63.9 درصد آگاهی متوسط و 9.6 درصد از آگاهی خوبی برخوردار بودند. در رابطه با کنترل عفونت، 52.4 درصد نگرش منفی، 36.4 درصد نگرش متوسط و 11.2 درصد نگرش مثبت داشتند. در مورد عملکرد ، 37.1 درصد عملکرد ضعیف ، 49 درصد عملکرد متوسط و 13.9 درصد عملکرد خوب داشتند. در ضمن بین آگاهی و نگرش و همچنین بین آگاهی و عملکرد ارتباط معنی داری وجود نداشت. ولی بین نگرش و عملکرد ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم پرستار جهت افزایش آگاهی و نگرش لازم است آموزشهای لازم به عمل آید تا بتوانند رفتارهای صحیحی در کنترل عفونت انجام دهند.
مجید محمودعلیلو، تورج هاشمی نصرت آباد، فائزه سهرابی، دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال اضطراب فراگیر به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی مزمن شیوع بالایی در جمعیت عمومی و بالینی دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی درمان تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان زنان مبتلا به اضطراب فراگیر انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه از نوع مداخلهای با خط پایه چندگانه همزمان و به شیوه تک آزمودنی بود. چهار زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونهگیری هدفمند از طریق مصاحبه تشخیصی و بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-V از میان مراجعین به مرکز مشاوره دانشگاه تبریز و مرکز خدمات روانپزشکی شهر مهاباد انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان وارد فرایند درمان شدند. کارایی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان 12 جلسهای و پیگیری 6 هفتهای) با استفاده از پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، پرسشنامه نگرانی ایالت پن (PSWQ) و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافتهها : اثر درمان تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با فنون رویارویی بر کاهش علایم اختلال اضطراب فراگیر، نگرانی، شدت اضطراب و آسیب عملکرد در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از نظر آماری و بالینی معنیدار بود (P<0.05).
نتیجهگیری : درمان تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و فنون رویارویی برای درمان اختلال اضطراب فراگیر زنان مناسب است.
رویا فصیحی، جوانشیر اسدی، رمضان حسن زاده، فیروزه درخشانپور، دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: باورهای غیرمنطقی زمینهساز دامنه وسیعی از اختلالات شناختی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 45 دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان به صورت غیرتصادفی در گروههای 15 نفری کنترل، گروه درمان شناختی - رفتاری (مداخله اول) و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (مداخله دوم) تقسیم شدند. هر سه گروه پیش آزمون را تکمیل کردند؛ اما گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. گروههای مداخله 8 جلسه درمان را دریافت نمودند. دادهها از طریق پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز سال 1969 (IBQ-40) جمعآوری گردید.
یافتهها: هر دو روش درمانی در گروههای مداخله در مقایسه با گروه کنترل سبب کاهش نمره کلی باورهای غیرمنطقی گردید (P<0.05). میانگین نمره زیرمقیاس اجتناب از مشکل (35.26±6.32) در گروه مداخله دوم در مقایسه با گروه مداخله اول (30.53±9.47) کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). همچنین میانگین نمره زیرمقیاس بیمسؤولیتی هیجانی در گروه مداخله اول (22.73±9.49) در مقایسه با گروه مداخله دوم (29.93±1.75) افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: دو روش درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش باعث کاهش باورهای غیرمنطقی دانشجویان رشته پزشکی گردید.
الهام اکبری، ناهید هواسی سومار، سیمین رونقی، دوره 21، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: والدین کودکان مبتلا به سرطان بیشتر از والدین کودکان سالم در معرض مشکلات روانشناختی از قبیل اضطراب، افسردگی، استرس و بهطور کلی تهدید سلامت روان هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر خودکارآمدی مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبهتجربی روی 30 مادر دارای فرزند مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان در شهر تهران طی سال 1396 انجام شد. مادران بهطور غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسـشنامه خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران سال 1996 استفاده شد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 10 جلسه دو ساعته به شیوه گروهی برای گروه مداخله اجرا گردید و برای مادران گروه کنترل مداخلهای ارایه نشد.
یافتهها: میانگین نمره خودکارآمدی والدین دارای کودک مبتلا به سرطان در پیشآزمون 6.40±31.40 و پسآزمون 13.35±53.87 تعیین شد و این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). میانگین نمره خودکارآمدی والدین گروه کنترل در پیشآزمون 5.73±30.07 و در پسآزمون 7.58±29 تعیین گردید که این تفاوت از نظر آماری معنیداری نبود.
نتیجهگیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهطور معنیداری باعث بهبود خودکارآمدی والدینی مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان میگردد.
مریم حسن نژاد رسکتی، بهرام میرزاییان، سید حمزه حسینی، دوره 21، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: درد و رنج سرطان، نگرانی از آینده و ترس از مرگ، سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان را دچار اختلال میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری تنظیم هیجانی و سلامت روان در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله تحت آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای قرار گرفتند. قبل، پس از اجرای درمان و دو ماه بعد از آن همه شرکتکنندگان با پرسشنامه گرتز و رومر 2004 و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: نمره کلی تنظیم هیجان در پیشآزمون گروه مداخله از 4.16±113.52 به 3.96±104.67 کاهش یافت (P<0.05). همچنین در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.58±104.17( پایین باقی مانده بود؛ اما میانگین آن در گروه کنترل کاهش آماری معنیداری نشان نداد. در مقیاس سلامت روان در گروه مداخله پس اجرای درمان نمره کلی سلامت روان از 4.21±46.81 به 3.39±33.18 کاهش یافت (P<0.05). این نمره در دوره پیگیری نیز در گروه مداخله )3.33±33.12( تعیین شد؛ اما در گروه کنترل کاهش آماری معنیدار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: آموزش فنون مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند باعث افزایش سلامت روانی و تنظیم بهتر هیجان در مبتلایان به سرطان پستان شود.
فرزانه دهستانی، بهرام میرزائیان، رمضان حسن زاده، پیام سعادت، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: درد نوروپاتیک (Neuropathic pain) یکی از مهمترین انواع دردهای مزمن است که با وجود پیشرفتهای روزافزون علم پزشکی، درمان آن با مشکلات زیادی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی و ادراک درد بیماران مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 بیمار مبتلا به درد نوروپاتیک مزمن مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی روحانی دانشگاه علوم پزشکی بابل در شهر بابل طی سال 1400 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی (ریف) و باورها و ادراکهای درد (ویلیامز و تورن) در پیش آزمون تکمیل گردید. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 120 دقیقهای، هفتهای یک بار برای گروه مداخله اجرا شد. پس از اتمام دوره درمانی، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و دو ماه پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری اجرا گردید.
یافتهها: نمره کل بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاسهای پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خود مختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). نمره کل ادراک درد و خرده مقیاسهای باور به ثبات درد در زمان حال و باور به اسرارآمیزی درد گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). نتایج درمان در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. خرده مقیاسهای باور به استمرار درد در آینده و باور به خودملامتگری در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون تفاوت آماری معنیداری نشان نداد؛ اما خرده مقیاسهای باور به استمرار درد در آینده و باور به خودملامتگری گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیگیری، کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به عنوان یک مداخله اثربخش بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش ادراک درد بیماران نوروپاتیک مزمن در کنار درمانهای دارویی محسوب شود.
|
|
|
|
|
|