[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73783017
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای نوروپاتی

دکتر بیژن فروغ، احمد محمدی، اکرم آزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم تونل کارپ شایع‌ترین نوروپاتی فشاری است که می‌تواند در شدت‌های خفیف، متوسط و شدید باعث ناتوانی‌هایی با درجات کم یا زیاد در عملکرد دست بیماران گردد. تشخیص و درمان زودرس این سندرم منجر به بهبودی کامل و به تعویق انداختن آن عوارض جبران‌ناپذیری به‌دنبال خواهد داشت. اولین روش درمانی استاندارد در این بیماران خصوصاً در فاز اولیه آن ارائه اسپلینت مناسب می‌باشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثردرمانی دو نوع اسپلینت کوکاپ یکی با محدودیت مفاصل metacarpophalangeal انگشتان و دیگری بدون محدودیت آن مفاصل انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 23 نفر از مراجعین درمانگاه بیمارستان شفا یحیاییان تهران که با توجه به یافته‌های الکترودیاگنوز توسط پزشک متخصص سندرم تونل کارپ خفیف و متوسط آنان تشخیص داده شده بود، در دو گروه قرار گرفتند. به گروه اول (12 نفر) اسپلینت کوکاپ بلند (با محدودیت مفاصل mp انگشتان) و در گروه دوم (11 نفر) اسپلینت کوکاپ کوتاه (بدون محدودیت این مفاصل) ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و پس از دوره 4 هفته‌ای درمان توسط آزمون‌های SWMS، 2PD،VAS، Grip strength و Pinch ارزیابی شدند. یافته‌ها : آستانه حس لمس (SWMS) در گروه اول به ‌صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). حساسیت عملکردی (2PD) در گروه اول به‌صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). اختلاف معنی‌داری در شدت درد (VAS) دو گروه مشاهده نشد. قدرت گرفتن و پینچ (P&G.S) در گروه اول به صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود(P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اسپلینت کوکاپ بلند در مقایسه با اسپلینت کوکاپ کوتاه تاثیر بیشتری در کاهش و بهبود علائم سندرم تونل کارپ دارد.
آتوسا جان زاده، دکتر فریناز نصیری نژاد، دکتر سید بهنام الدین جامعی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از دلایل ایجاد درد نوروپاتیک شناخته شده است و Reactive Oxygen Species (ROS) عامل ایجاد آن می‌باشد. کوآنزیم Q10 به عنوان یک آنتی‌اکسیدان قادر به کاهش صدمات ناشی از استرس اکسیداتیو می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوآنزیم Q10 بر درد نوروپاتیک در مدل) (CCI Chronic Crash Injury روی موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی بالغ نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 200-250 گرم در دانشکده پزشکی (پردیس همت) دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. به‌روش انتخاب تصادفی، حیوانات در سه گروه ده‌تایی CCI ، CCI + CoQ10 و CCI + vehicle قرار داده شدند. قبل از انجام جراحی تمام حیوانات به روش self control از نظر رفتاری آزمون شدند و نتایج آزمون به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. برای القای درد نوروپاتیک از مدل CCI برای عصب سیاتیک استفاده گردید. کوآنزیم Q10 و یا حلال آن روزانه به میزان mg/kg200 یک‌بار در روز به مدت 10 روز به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. آزمون‌های رفتاری قبل از جراحی و در روزهای پنجم و دهم بعد از جراحی انجام شد و رفلکس کشیدن پا به‌وسیله دستگاه‌های Randal Selitto, Analgesy Metter و رشته‌های Von Frey بررسی گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-14 و آزمون‌های Mann- whitney و Independent t test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : آسیب به عصب سیاتیک با روش CCI آستانه درد را کاهش داد (P<0.05) و تزریق کوآنزیم Q10 و حلال آن باعث افزایش آستانه درد مکانیکی (P<0.05) و حرارتی گردید (P<0.05). همچنین تفاوت آماری معنی‌دار در آستانه درد بین حیواناتی که کوآنزیم Q10 را دریافت کرده بودند؛ نسبت به حیوانات دریافت کننده حلال آن وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کوآنزیم Q10 از اثرات مخرب ایجاد شده متعاقب آسیب به عصب در مدل حیوانی جلوگیری می‌نماید.
سیدمهران حسینی، علیرضا ملکی، حمیدرضا بذرافشان،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : نوروپاتی اتونوم قلب و عروقCardiac Autonomic Neuropathy: CAN) ) شایع‌ترین و مهم‌ترین نوع بالینی نوروپاتی اتونوم در دیابت است. از پیامدهای CAN می‌توان انفارکتوس بی‌علامت، نارسایی تنفس و افزایش خطر مرگ و میر را نام برد. این مطالعه به منظور غربالگری CAN در بیماران دیابتی غیروابسته به انسولین انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 70 بیمار (22 مرد و 48 زن) دیابتی غیروابسته به انسولین انجام شد. برای تشخیص نوروپاتی از آزمون‌های تعداد ضربان‌های قلب در شرایط پایه، تغییرات سرعت قلب، تفاوت در سرعت قلب و فشارخون به دنبال تغییر وضعیت و مقدار اصلاح شده فاصله QT استفاده شد. نتایج مجموع آزمایشات به صورت صفر یا طبیعی، 1 یا بینابینی و 2 یا بالاتر از آن به معنی غیرطبیعی یا مبتلا به CAN رتبه‌بندی شد. یافته‌ها : 10 نفر (14.3%) طبیعی، 35 نفر (50%) بینابینی و 25 نفر (35.7%) مبتلا به CAN بودند. بین شدت‌های مختلف نوروپاتی اتونوم قلبی از نظر مدت ابتلا به دیابت تفاوت معنی‌دار دیده شد (P<0.05). میزان تغییر فشارخون سیستولی بیشترین ارتباط را با شدت نوروپاتی اتونوم قلبی داشت (r=0.509) نتیجه‌گیری : در این مطالعه نوروپاتی اتونوم قلب و عروق نسبت به مطالعات مشابه بیشتر و سابقه بیش از 10 سال ابتلا به دیابت مهم‌ترین عامل خطر CAN تعیین شد.
حدیثه حمیدی، سید صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافت کار،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : نوروپاتی دیابتی یکی از شایع‌ترین عوارض میکروواسکولار دیابت است که با ایجاد بی‌حسی در پاها، ایجاد درد و اختلال در حس عمقی به‌دنبال تخریب آوران‌های عصبی اندام تحتانی، موجب اختلال در حفظ تعادل می‌شود. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی دو شیوه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی بر درد و حفظ تعادل زنان مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 34 زن مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی به صورت غیرتصادفی در سه گروه ماساژ رفلکسولوژی (12 نفر)، یومی‌هوتراپی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. اندازه‌گیری درد و حفظ تعادل به ترتیب توسط مقیاس بصری درد، آزمون شارپند رومبرگ و برگ قبل و بعد از شش هفته اندازه‌گیری شد. دو گروه رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی 6 هفته (سه جلسه در هفته و به مدت 30 دقیقه) تحت ماساژ قرار گرفتند.

یافته‌ها : بهبودی معنی‌داری در دو گروه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی بر درد و حفظ تعادل (ایستا و پویا) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). تفاوت آماری معنی‌داری بین میزان اثرگذاری دو روش رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی وجود نداشت.

نتیجه‌گیری : شیوه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی به یک میزان در بهبود درد و حفظ تعادل بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی مؤثر است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)