[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73893026
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای ناهنجاری‌های جنینی

دکتر محمد افشار، دکتر سیدعادل معلم، دکتر جواد بهارآرا، تکتم تکجو،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : کاربامازپین یکی از داروهای ضدصرع است که مصرف آن در طی بارداری باعث ایجاد ناهنجاری‌هایی نظیر نقایص لوله عصبی و قلبی ، ناهنجاری‌های اسکلتی و نقایص جمجمه‌ای - صورتی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی اسیدفولیک بر ناهنجاری‌های ناشی از کاربامازپین در جنین موش انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 60 سر موش ماده نژاد Balb/c به چهار گروه تجربی و دو گروه کنترل تقسیم شدند. گروه‌های تجربی 1 و 2 داروی کاربامازپین را به ترتیب به میزان 30 و 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز و به صورت تزریق درون صفاقی، گروه‌های تجربی 3 و 4 همین دوز از دارو را به صورت داخل صفاقی به همراه 3 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن اسیدفولیک در روز به صورت گاواژ و گروه‌های کنترل 1 و 2 نرمال سالین و تویین 20 در نرمال سالین را به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند. همه تزریق‌ها از روز ششم لغایت روز پانزدهم دوره بارداری و گاواژ ویتامین از ده روز قبل از جفت‌گیری آغاز و پس از آن از روز صفر لغایت روز پانزدهم بارداری صورت گرفت. در روز هجدهم بارداری جنین‌ها از رحم خارج شدند و پس از توزین و اندازه‌گیری مورد مشاهده ماکروسکوپی قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده توسط نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های کای‌اسکوئر و ANOVA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته‌ها : در گروه‌های تجربی 1و 2 مصرف کننده کاربامازپین علاوه بر کاهش وزن و قد ناهنجاری چشمی، اختلال در اندام‌ها، کوچکی فک ﭘایین و باز بودن دهان، اختلال درستون مهره‌ها عمدتاً به صورت اسکولیوزیس و نقایص لوله عصبی به شکل اگزنسفالی مشاهده شد. مصرف اسیدفولیک باعث کاهش ناهنجاری‌های چشمی، صورتی، اندام و ستون مهره‌ها در گروه تجربی 3 و کاهش ناهنجاری‌های ستون مهره‌ها و اندام در گروه تجربی 4 گردید. این کاهش از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). مصرف اسیدفولیک در گروه‌های تجربی 3 و 4 تأثیری بر میانگین وزن بدن و طول سری دمی جنین‌ها نداشت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف اسید فولیک به میزان 3 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، باعث کاهش ناهنجاری‌های جنینی ناشی از کاربامازپین در جنین‌های موش نژاد Balb/c می‌گردد.
دکتر محمد افشار، دکتر سیدعادل معلم، دکتر جینا خیاط زاده، نرجس طاهریان، سید محمود حسینی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : مصرف کاربامازپین در طی بارداری می‌تواند باعث القاء تعدادی از ناهنجاری‌هایی جنینی گردد. از طرفی مطالعات اخیر حاکی از افزایش سطح هموسیستئین خون در اثر مصرف کاربامازپین است. این مطالعه به منظور ارزیابی سطح سرمی هموسیستئین موش‌های کوچک باردار در معرض داروی کاربامازپین و ارتباط احتمالی آن در ایجاد ناهنجاری‌های جنینی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش ماده نژاد BALB/c با وزن 25-30 gr و سن تقریبی دو ماه انجام شد. موش‌های باردار به دو گروه کنترل و دو گروه تجربی (10 سر موش در هر گروه) تقسیم شدند. گروه‌های کنترل معمول و حامل (منفی)، نرمال سالین و محلول 1% تویین 20 در نرمال سالین و گروه‌های تجربی І و ІІ داروی کاربامازپین را به میزان 30 و 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن را به صورت تزریق داخل صفاقی از روز ششم تا روز پانزدهم بارداری روزانه دریافت کردند. موش‌ها در روز 18 بارداری ابتدا با کلروفرم بیهوش و پس از خونگیری از قلب مادرها، جنین‌ها برای تعیین ناهنجاری خارج و بررسی شدند. هموسیستئین نمونه‌های سرم خون مادران توسط کیت به روش الایزا بررسی شدند. داده‌های با استفاده از نرم‌افزار SPSS-18 و آزمون‌های Chi-Square ، ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : سطح سرمی هموسیستئین موش‌های باردار گروه‌های تجربی یک (1.31±10.56 µmol/L) و تجربی دو (1.64±11.11 µmol/L) در مقایسه با گروه کنترل معمولی (1.33±5.99 µmol/L) و کنترل منفی (1.25±5.89 µmol/L) افزایش معنی‌داری داشت (P<0.006). میانگین وزن بدن و طول سری دمی جنین‌ها در گروه‌های تجربی نسبت به کنترل دارای کاهش معنی‌دار بودند (P<0.05) و ناهنجاری‌های خاصی از قبیل اختلال در اندام‌ها، ناهنجاری‌های صورت، اختلال در ستون مهره‌ها و ناهنجاری‌های شدید دیگری مشاهده شد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که افزایش هموسیستئین را می‌توان به عنوان یک عامل خطر احتمالی در ایجاد ناهنجاری‌های جنینی مرتبط با کاربامازپین مطرح کرد.
پرویندخت بیات، عنایت الله کلانتر هرمزی، علی خسروبیگی،
دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : لیستریامنوسایتوژنز باسیلی داخل سلولی و فاقد اسپور است و از طریق سبزیجات و لبنیات آلوده به انسان منتقل می‌شود. این باکتری عامل سقط جنین و ناهنجاری‌های جنینی در انسان می‌شود. این مطالعه به منظور تشخیص میزان کلونیزاسیون لیستریامنوسایتوژنز در موش BALB/c و اثر آن بر بافت کبد و طحال مادر و جنین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی موش‌های باردار نژاد BALB/c هاپلوئید H – i d دو گروه شاهد و تجربی که در شرایط یکسان آزمایشگاهی قرار داشتند؛ به‌ترتیب µL200 سرم نرمال سالین و lm/UFCogL 1.2 از استرین b4 لیستریامنوسایتوژنز به‌صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روزهای صفر تا 24 بارداری از هر گروه به‌صورت تصادفی 3 سر انتخاب و 5 میلی‌لیتر خون گرفته شد. سپس در روز سیزده بارداری نخاعی شدند و رحم پلاسنتا، کبد و طحال برای تعیین کلونیزاسیون برداشته شد. تعدادی از مادران باردار در روز 24 بارداری سزارین شدند و میزان آلودگی کبد و طحال مشخص گردید. همچنین از جنین‌هایی که به مرحله فول ترم رسیده بودند؛ کبد وطحال در ساعت اول تولد برداشته شد و مقاطع بافتی تهیه گردید. یافته‌ها : با استفاده از دوز غیرکشنده سوسپانسیون استرین‌های لیستریامنوسیتوژنز b4 نشان داده شد که تا روز سی پس از تزریق دربافت‌های موش باکتری وجود داشت. در بافت کبد بیشترین و در خون کمترین میزان کلونیزاسیون باسیل مشاهده شد. اندازه وزنی / حجمی بافت‌های بررسی شده نسبت به گروه شاهد افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). در مقاطع بافتی کبد، دژنراسیون و تغییر شکل هپاتوسیت‌ها به‌صورت مکعبی، محو فضاهای سینوسی بر اثر فشار این سلول‌ها و در بعضی مقاطع آتروفی طناب‌های سلولی و اتساع سینوزوییدها دیده شد و باکتری در داخل هپاتوسیت‌های کبد مادر و جنین وجود داشت. در مقاطع بافتی طحال، تخریب پولپ قرمز و بهم‌ریختگی ساختمان لنفوئیدی، وجود بافت نکروزه دیده شد و به میزان زیادی باکتری در داخل سلول‌های بافت طحالی وجود داشت. نتیجه‌گیری : آلودگی به لیستریا مونو سایتوژنز در موش BALB/c باعث تغییرات ساختار کبد و طحال زاده‌های آن می‌گردد.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.04 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)