21 نتیجه برای قد
دکتر موسی احمدپور، محمدعلی وکیلی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
در این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین تغذیه با شیر مادر و رشد کودکان بستری شده در بیمارستان، پارامترهای پایش رشد 324 کودک زیر سه سال، هنگام بستری شدن در بیمارستان به همراه شکل تغذیه در 6-4 ماه اول زندگی و زمان شروع تغذیه کمکی، ثبت گردید و پس از تجزیه و تحلیل، نتایج زیر بدست آمد: 58% جمعیت، پسر و 42% دختر بودند، 55.6% جمعیت زیر یکسال و 44.4% بالای یکسال سن داشتند. در 6-4 ماه اول زندگی 67.3% (218 مورد) انحصارا با شیر مادر، 21.3% (69 مورد) با شیر مادر به همراه شیر غیر مادر (شیر گاو، شیر خشک و شیر پاستوریزه) و 11.4% (37 مورد) فقط با شیر غیر مادر تغذیه شده اند. 44.8% بیماران وزن برای سن زیر صدک 5 و 53.7% قد برای سن زیر صدک 5 و 26.9% جمعیت دور سر زیر صدک 5 منحنی NCHS داشتند. 77.8% شیرخواران زیر شش ماه که وزن برای سن آنها زیر صدک 5 واقع می شد، یا اصلا شیر مادر نخورده بودند یا با شیر مادر همراه شیر غیر مادر تغذیه شده بودند. از طرف دیگر 72.2% بیماران با صدک وزنی 5 تا 100 به تنهایی با شیر مادر در 4 تا 6 ماه اول زندگی تغذیه شده بودند. ارتباط موجود بین دو موضوع فوق معنی دار بوده است (P<0.03). از مقدار 48.7% شیرخواران 12-6 ماهه که وزن برای سن آنها زیر صدک 5 واقع می شد، 63.2% آنها طی 6-4 ماه اول زندگی با شیر مادر تغذیه نشده بودند و یا تغذیه کمکی را در زمان مقرر شروع نکرده بودند. نسبت وزن به قد بیماران در مقایسه با وزن به قد استاندارد برای همان سن (معیار مک لورنس) نیز نشان می دهد که 49.2% شیرخواران زیر شش ماه دارای درجاتی از سوء تغذیه می باشند که 74.2% آنها نیز انحصارا با شیر مادر تغذیه نشده بودند (P<0.03) نتیجه نشان می دهد که شیر مادر به تنهایی در شش ماه اول زندگی و همراه با شروع بموقع تغذیه کمکی، بعد از شش ماهگی، می تواند جنبه های رشدی برتر را نسبت به سایر روش های تغذیه ای فراهم نموده، از بروز سوء تغذیه در ماه های بعدی نیز جلوگیری نماید.
دکتر سکینه محمدیان، دکتر حمیدرضا بذرافشان،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
سندرم نونان یک اختلال با فنوتیپ مشابه سندرم ترنر (منوزومی کروموزوم X) و ژنوتیپ و کاریوتیپ طبیعی است. این سندرم، بیماری بسیار نادر می باشد و در سنین مختلف علائم متفاوتی دارد و هردو جنس را به یک نسبت مبتلا می کند. در دهه اول عمر، علائم بیماری، به صورت: ظاهر غیر طبیعی و کوتاهی قد بروز می نماید. دختر هشت ساله ای که به دلیل کوتاهی قد مراجعات مکرر نموده بود، باتوجه به ظاهر خاص (هیپرتلوریسم، میکروگناس، قفسه سینه برجسته، وجود Web گردنی) و کاهش رشد قدی، بیشتر از سه انحراف معیار و پایین بودن بهره هوش، آنالیز کروموزومی انجام شد که 46XX بود و در مطالعه سیتوژنتیک سندرم نونان تشخیص داده شد. باتوجه به اهمیت لزوم بررسی و معاینه دقیق کلینیک بیماران و توجه به اختلالات ژنتیک، در بیماران مبتلا به کوتاهی قد و نادر بودن این بیماری، تصمیم گرفته شد که آن را معرفی نماییم.
غلامرضا وقاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
این بررسی با هدف تعیین الگوی رشد جسمی کودکان فارسی زبان (بومی) روستاهای شهرستان گرگان و روی 491 کودک در 20 روستا که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، صورت پذیرفته است. برای مقایسه، از اندازه های قد و وزن استاندارد NCHS استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داد که در تمامی گروه های سنی، قد و وزن کودکان تحت بررسی پایین تر از استاندارد NCHS می باشد. تاخیر رشد قدی بیشتر از تاخیر رشد وزنی به چشم می خورد. تاخیر رشد قدی در تمامی سنین بطور یکنواخت دیده می شود ولی تاخیر رشد وزنی در سال های اولیه زندگی اندک و با افزایش سن بیشتر می شود. در مجموع بعد از دوره شیرخوارگی میزان شیوع سوء تغذیه افزایش می یابد.
محمدجواد کبیر، دکتر عباسعلی کشتکار، فرهاد لشکربلوکی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان بهداشت جهانی برآورد می کند که حدود 27 درصد از کودکان کمتر از 5 سال کم وزن هستند. این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص های تن سنجی (کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی) کودکان کمتر از 2 سال استان گلستان و ارتباط این شاخص ها با برخی از متغیرهای زمینه ای خانوارها انجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 82 روی 1473 کودک صفر تا 24 ماهه ساکن مناطق شهری و روستایی استان گلستان به روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. علاوه بر اندازه گیری وزن و قد کودکان مورد بررسی، اطلاعات زمینه ای مادران آنها نیز از طریق پرسشنامه ساختار یافته ای جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده های مطالعه از آزمون های کای دو معمولی و کای دو روند و رگرسیون لجستیک استفاده گردید.یافته ها: شیوع کم وزنی (خفیف تا شدید) در کودکان مورد بررسی 21.4 درصد (23.6-19.3)، لاغری 16.5 درصد (18.5-14.7) و کوتاه قدی 31.4 درصد (33.8-29.1) بود. بیشترین شکاف بین شیوع سوءتغذیه در دو جنس در کوتاه قدی دیده می شود (پسران 14.3 درصد و دختران 7.2 درصد)، که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>P). شیوع کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی با بالا رفتن سن کودکان افزایش نشان داد. مادران بی سواد 2.8 برابر مادران دیپلم و بالاتر دارای کودک زیر دو سال کم وزن بودند (فاصله اطمینان 95 درصد، نسبت شانس تطبیق داده شده 7-1.1). مادران بی سواد نیز حدود 1.5 برابر مادران دیپلمه یا بالاتر از دیپلم کودک لاغر داشتند که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (فاصله اطمینان 95درصد، نسبت شانس 4.3-0.5).نتیجه گیری: هر چند شیوع کم وزنی و لاغری متوسط و شدید در کودکان کمتر از دو سال استان نسبت به مطالعه ANIS در سال 1377 افزایش پیدا نموده است، لیکن در مورد کوتاه قدی این افزایش دیده نشد. به نظر می رسد بی سوادی و کم سوادی مادران به عنوان عوامل خطر عمده کم وزنی و کوتاه قدی مطرح می باشد.
دکتر یحیی دادجو، دکتر حمیدرضا تقی پور، دکتر داود کاظمی صالح، دکتر یاشار محرم زاد، دکتر مجتبی هاشم زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : ضایعات آترواسکلروتیک شریان کرونری قدامی نزولی چپ (LAD) به دلیل خونرسانی این شریان به بیش از 50درصد از بافت میوکارد بطن چپ همواره مورد توجه و بحث از نظر درمان مناسب بوده است. این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی آنژیوپلاستی با تعبیه استنت (PTCA) در درمان این بیماران صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آیندهنگر 75 بیمار (31 مرد و 44 زن) مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله (عج) تهران با درگیری مجزای قسمت پروگزیمال شریان LAD که تحت PTCA قرار گرفته بودند، به مدت 9 ماه از نظر کارایی درمان انجام شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. تنگی آترواسکلروتیک شریان LAD در تمامی بیماران با استفاده از آنژیوگرافی ثبت گردید. کلیه بیماران قبل و 9 ماه بعد از انجام آنژیوپلاستی تحت تست ورزش با استفاده از پروتکل بروس قرار گرفتند. یافتهها : میانگین سنی بیماران 4/59 سال (محدوده 39 تا 83 سال) بود. در 73 بیمار (3/97درصد) آنژیوپلاستی با موفقیت همراه بود. در مدت زمان پیگیری 2 بیمار (7/2درصد) دچار تنگی مجدد شدند که یکی با آنفارکتوس میوکارد در روز سوم پس از PTCA و دیگری با اختلال در تست ورزش انجام شده 9 ماه بعد از PTCA مشخص گردید. برای هر دو بیمار استنتگذاری مجدد انجام شد و با حال عمومی مناسب ترخیص شدند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که پیشآگهی 9 ماهه بیماران با درگیری مجزای پروگزیمال شریان LAD که تحت درمان با PTCA قرار گرفته بودند، رضایتبخش بود. این روش درمانی وضعیت بالینی بیماران را بهبود داده و سبب کاهش عوارض ناشی از اقامت طولانیمدت بیماران در بیمارستان میشود.
دکتر سکینه محمدیان، حمیرا خدام، دکتر محمودرضا نعمت اللهی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : اگرچه کوتاهی قد در اکثر موارد ناشی از علل فیزیولوژیک میباشد، اما ممکن است نشانهای از یک بیماری مهم و قابل درمان نیز باشد. بنابراین تشخیص آن قبل از بسته شدن اپیفیز استخوان حائز اهمیت فراوانی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین علل کوتاهی قد کودکان در شهر گرگان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 100 کودک 14-6 ساله کوتاه قد طی سال 1384 صورت گرفت. مشخصات دموگرافیک کودکان، سابقه بیماریهای کودک و خانواده، سابقه نارسی و آزمایشات خونی، تست تحریک هورمون رشد، معاینه فیزیکی، گرافی مچ دست و اندکس انحراف معیار برای هر کودک ثبت گردید. دادهها پس از کدبندی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 ، آزمونهای آماری کایاسکوئر و تی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها : اکثر مبتلایان به کوتاهی قد را دخترها (66درصد) با میانگین سنی 25/2+-84/10 سال تشکیل میدادند. میانگین سن استخوانی دختران 32/2+-4/8 سال بود. میانگین سن تقویمی و سن استخوانی پسران به ترتیب 32/2+-79/10 و 19/2+-89/7 سال تعیین شد. شایعترین علت کوتاهی قد به ترتیب شامل علل سرشتی (57درصد)، کمبود هورمون رشد (30درصد) و علل فامیلیان (8درصد) بود. افراد مبتلا به کمبود هورمون رشد به طور معناداری سن استخوانی پایینتر و کودکان دچار کوتاهی قد سرشتی میانگین اندکس انحراف استاندارد (SDS) بالاتری داشتند (05/0P<). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کمبود هورمون رشد از علل مهم و شایع پاتولوژیک کوتاهی قد در کودکان است، لذا توصیه میشود، در تمامی اطفال مبتلا به کوتاهی قد پس از رد علت سرشتی و فامیلیال، تست تحریکی هورمون رشد به منظور تشخیص سریعتر و درمان به موقع عارضه، قبل از بستهشدن صفحه رشد اپیفیزیال انجام شود.
دکتر بیژن فروغ، احمد محمدی، اکرم آزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم تونل کارپ شایعترین نوروپاتی فشاری است که میتواند در شدتهای خفیف، متوسط و شدید باعث ناتوانیهایی با درجات کم یا زیاد در عملکرد دست بیماران گردد. تشخیص و درمان زودرس این سندرم منجر به بهبودی کامل و به تعویق انداختن آن عوارض جبرانناپذیری بهدنبال خواهد داشت. اولین روش درمانی استاندارد در این بیماران خصوصاً در فاز اولیه آن ارائه اسپلینت مناسب میباشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثردرمانی دو نوع اسپلینت کوکاپ یکی با محدودیت مفاصل metacarpophalangeal انگشتان و دیگری بدون محدودیت آن مفاصل انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 23 نفر از مراجعین درمانگاه بیمارستان شفا یحیاییان تهران که با توجه به یافتههای الکترودیاگنوز توسط پزشک متخصص سندرم تونل کارپ خفیف و متوسط آنان تشخیص داده شده بود، در دو گروه قرار گرفتند. به گروه اول (12 نفر) اسپلینت کوکاپ بلند (با محدودیت مفاصل mp انگشتان) و در گروه دوم (11 نفر) اسپلینت کوکاپ کوتاه (بدون محدودیت این مفاصل) ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و پس از دوره 4 هفتهای درمان توسط آزمونهای SWMS، 2PD،VAS، Grip strength و Pinch ارزیابی شدند. یافتهها : آستانه حس لمس (SWMS) در گروه اول به صورت معنیداری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). حساسیت عملکردی (2PD) در گروه اول بهصورت معنیداری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). اختلاف معنیداری در شدت درد (VAS) دو گروه مشاهده نشد. قدرت گرفتن و پینچ (P&G.S) در گروه اول به صورت معنیداری بالاتر از گروه دوم بود(P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اسپلینت کوکاپ بلند در مقایسه با اسپلینت کوکاپ کوتاه تاثیر بیشتری در کاهش و بهبود علائم سندرم تونل کارپ دارد.
دکتر اقبال صدری، دکتر محمدحسین ابراهیم زاده، دکتر نویدرضا میرزاده، دکتر علی بیرجندی نژاد،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : پارگی لیگامان صلیبی قدامی به ویژه در افراد جوان و ورزشکار از شایعترین آسیبهای داخلی زانو میباشد که در صورت همراهی با آسیبهای همراه (منیسک و لیگامانهای جانبی زانو) باید در برنامه عمل بازسازی لیگامانی برای پیشگیری از استئوآرتریت قرار گیرد. این مطالعه به منظور بررسی مشکلات اولیه بیماران پس از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی به روش استفاده از تاندون پاتلا (Bone-Patellar Tendon- Bone graft) انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه مقطعی آیندهنگر روی 13 بیمار مراجعه کننده به مرکز پزشکی قائم (عج) دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی زمستان 1386 تا بهار 1387 انجام شد. بیماران پس از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی (ACL) به روش استفاده از تاندون پاتلا هر دوهفته یکبار معاینه شدند و عوارض زودرس در فاصله سه ماهه اول ثبت گردید. یافتهها : درد ناحیه قدامی زانو و محدودیت حرکتی به ترتیب در 70 و 38 درصد از بیماران مشاهده شد. علائم عفونت محل عمل یا آرتریت سپتیک در این سه ماه بروز نکرد و در 15 درصد موارد درجاتی از عدم ثبات به جلو (ADT+ 5 mm) در عمل مشهود بود. سطح همکاری بیماران پس از عمل پائین بود و تنها 54 درصد بیماران به توصیهها عمل نمودند. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که باقیماندن درجات معینی از ناپایداری قدامی زانو و درد ناحیه قدامی زانو از مشکلات اولیه در سه ماهه اول بعد از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی میباشد.
روشنک بقایی رودسری، دکتر سیدمحمدابراهیم موسوی، دکتر مهیار صلواتی، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر سهراب کیهانی، رضا وهاب کاشانی، دکتر مسعود کریملو،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از آسیبهای متداول در مفصل زانو، پارگی لیگامان صلیبی قدامی میباشد. آستانه حس تشخیص حرکت، شامل اطلاعاتی است که از گیرندههای مکانیکی در حالت پویا حاصل میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر بریس عملکردی بر آستانه تشخیص حرکت در بیماران با پارگی لیگامان صلیبی قدامی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبه تجربی روی 20 بیمار مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قدامی، با محدوده سنی 18 تا 44 سال طی سالهای 86-1385 انجام شد. نمونهگیری به صورت غیراحتمالی ساده بود. به منظور ارزیابی آستانه تشخیص حرکت قبل و بعد از مداخله، از دستگاه Continuous passive motion استفاده شد. آستانه تشخیص حرکت با دو سرعت با و بدون بریس اندازهگیری گردید. از آزمون تی زوجی و کولموگروف- اسمیرونوف برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها : آستانه تشخیص حرکت در اندام مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قبل و بعد از پوشیدن بریس با چشم باز به ترتیب 1.67±3.93 و 1.86±4.45 درجه (P<0.063) و با چشم بسته 1.61±3.82 و 1.96±4.31 درجه تعیین شد (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که استفاده از بریس عملکردی در بیماران با پارگی لیگامان صلیبی قدامی اثر بارزی در بهبود آستانه تشخیص حرکت ندارد.
دکتر بصیر مجدالاسلام، دکتر مهیار صلواتی، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر سیدمرتضی کاظمی، دکتر علی اکبر اسماعیل جاه، روشنک بقایی رودسری،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از آسیبهای متداول در مفصل زانو، پارگی لیگامان صلیبی قدامی میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر جراحی بازسازی بر رفلکس همسترینگ در بیماران مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قدامی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 بیمار مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قدامی شامل 16 مرد و 14 زن با میانگین سنی 8.72±26.52 سال در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی طی سال 1385 انجام شد. بیماران قبل و بعد از جراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی وضعیت رفلکس همسترینگ از دستگاه ایجاد ضربه و Kinsiological Electromyography برای اندازهگیری میزان فعالیت عضلانی استفاده شد. از آزمون تی زوجی و اسمیرونوف کولموگروف برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید. یافتهها : وضعیت رفلکس همسترینگ در اندام مبتلا به پارگی لیگامان صلیبی قبل از جراحی بازسازی 3.22±73.25 و بعد از جراحی بازسازی 3.85±47.35 تعیین شد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که جراحی بازسازی در بیماران پارگی لیگامان صلیبی قدامی در بهبود رفلکس همسترینگ تاثیر بارزی دارد.
بهناز خدابخشی، علی عسلی، ناصر بهنام پور، عبداله عباسی، علیرضا عادل برخوردار، آیدا هاشمی فرد،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : تشخیص سل ریوی در برخی موارد به دلیل در دسترس نبودن روشهای تشخیص کلینیکی و پاراکلینیکی که از دقت و سرعت تشخیصی بالا برخوردار باشند؛ مدتها پس از ابتلا صورت میپذیرد. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا در سل فعال ریوی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تشخیصی غربالگری روی 135 بیمار با تشخیص احتمالی سل فعال ریوی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان که طبق نظر پزشک معالج در روند معالجات به HRCT (high resolution computed tomographic scan) نیاز داشتند؛ در سالهای 89-1388 انجام شد. بیماران با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از نظر سیر آزمایشات، اسمیر و کشت خلط بررسی شدند. بیمارانی با نتیجه اسمیر و کشت خلط منفی، به عنوان گروه سالم واقعی (64 نفر) در نظر گرفته شدند. نتایج HRCT بین گروه مورد (71 نفر) و سالم واقعی مقایسه شد. درگیری ریوی با تظاهر کاویته و یا ندولهای کوچک با حدود مشخص به عنوان مناسبترین حالت برای تعیین وجود درگیری ریوی مثبت در HRCT در بیماری سل فعال ریوی تعیین شد. پس از گزارش سیتی اسکنهای با قدرت تحلیلی بالا توسط رادیولوژیست، حساسیت و ویژگی آن مشخص گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی HRCT در سل فعال ریه به ترتیب 97.2%، 71.9% ، 79.3% و 95.8% حاصل شد. درگیری لوب فوقانی و میانی ریه راست و لوب فوقانی ریه چپ در گروه مورد بهطور معنیداری بیشتر از گروه سالم واقعی بود (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سیتی اسکن با قدرت تحلیلی بالا دارای حساسیت و ویژگی بالایی در تشخیص سل فعال ریوی است و از آن به عنوان یک روش تشخیصی سریع به خصوص در بیماران با شک بالینی قوی و اسمیر منفی میتوان استفاده نمود.
جواد صادقی نژاد، فاطمه محمودی کردی، حسین لیمویی، سعدی رستمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : اثر گیاه لیسیوم بارباروم (Lycium barbarum L.) در افزایش قدرت ایمنی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم (Lycium ruthenicum L.) بر شاخصهای مورفومتریک و هیستوپاتولوژیک اندامهای لنفاوی موش سوری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش سوری از نژاد BALB/c به صورت تصادفی در شش گروه 6 تایی کنترل و تیمار قرار گرفتند. عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم در دوزهای 50، 100، 200، 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن طی 21 روز برای گروههای تیمار گاواژ گردید. گروه کنترل 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سرم فیزیولوژی را به روش گاواژ دریافت نمودند. پس از مدت تیمار، افزایش نسبی وزن بدن، تغییرات مورفومتری، هیستومورفومتری و هیستوپاتولوژی تیموس، عقده لنفاوی و طحال بررسی شد. یافتهها : تجویز این عصاره در دوزهای 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن اثری بر وزن موشها نداشت؛ اما در دوزهای بالاتر سبب کاهش وزن بدن گردید (P<0.05). ایندکس تیموس در دوز 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنیداری داشت (P<0.05). نتایج هیستومورفومتریک تیموس نشان داد ضخامت بخش مرکزی در دوزهای پایین بهصورت معنیداری افزایش یافت (P<0.05)؛ اما در دوزهای بالاتر تفاوتی با گروه کنترل مشاهده نگردید. ضخامت کپسول در عقده لنفاوی و طحال در دوز800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد (P<0.05). با توجه به یافتههای هیستوپاتولوژیکی، دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره این گیاه بر اندامهای لنفاوی باعث تحریک و ارتشاح سلولهای ایمنی و افزایش خونسازی شد؛ اما در دوزهای 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سبب فیبروز کپسول، دژنراسیون فولیکولها و آپوپتوز در سلولهای داربست سلولی و نیز آسیب در اندامهای لنفاوی این گروهها گردید. نتیجهگیری : دوزهای 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن از عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم باعث تغییرات هیستوپاتولوژیک اندامهای لنفاوی موش آزمایشگاهی میگردد.
امید کاظمی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : حس عمقی نقش مهمی در عملکرد مفصل شانه ایفا میکند. حرکتهای ورزشی و پرتابهای اندام فوقانی از حرکات پیچیده و ماهرانهای هستند که روی مجموعه مفصلی شانه استرس زیادی را اعمال میکنند. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط حس عمقی و قدرت عضلات چرخش دهنده مفصل شانه با میزان درد شانه مردان بسکتبالیست با ویلچر انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 50 مرد بسکتبالیست با ویلچر از باشگاههای بسکتبال با ویلچر استانهای تهران و البرز به روش نمونهگیری غیرتصادفی انجام شد. از شاخص درد شانه کاربران ویلچر، دستگاه MMT و آزمون بازسازی فعال زاویه به کمک انعطافسنج لیتون به ترتیب برای اندازهگیری درد شانه، قدرت عضلات چرخاننده و حس عمقی اندام غالب و غیرغالب استفاده گردید.
یافتهها : بین قدرت چرخش دهندهها و حس عمقی در اندام غالب و غیرغالب اختلاف آماری معنیداری وجود داشت (P<0.05). بین قدرت چرخش دهندههای داخلی و حس عمقی در اندام غیرغالب با درد شانه همبستگی معنیداری وجود داشت (P<0.05). در حالی که بین قدرت چرخش دهندههای خارجی و حس عمقی در اندام غالب با درد شانه همبستگی معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری : انجام الگوهای حرکتی تکراری در ورزشکاران بسکتبال با ویلچر، ممکن است در مدت زمان طولانی باعث به هم خوردن نسبت طبیعی تعادل قدرت مفصل شانه شود که به عنوان عامل خطرزا در آسیبهای شانه، مستلزم توجه به رویکردهای پیشگیرانه با ایجاد راهکارهای اصلاحی است.
شیرین عالی، امیر لطافت کار، اسماعیل ابراهیمی، امیرحسین براتی، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف : سفتی عضلانی و محدودیت دامنه حرکتی، راستای بدن و تعادل عضلانی را تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوتاهی عضله ایلیوپسواس با دامنه حرکتی فعال، قدرت عضلات فلکسوری- اکستانسوری ران و قوسهای سینهای – کمری در نوجوانان فوتبالیست انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد- شاهدی روی 15 نوجوان فوتبالیست 11-14 ساله دارای کوتاهی عضله ایلیوپسواس (گروه مورد) و 15 نوجوان فوتبالیست سالم (گروه شاهد) همگن از لحاظ سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی، پای برتر و سابقه فعالیت ورزشی (3 سال) انجام شد. دامنه حرکتی با گونیامتر یونیورسال، کایفوز و لوردوز با خطکش منعطف و قدرت عضلانی با دینامومتر دستی اندازهگیری شد.
یافتهها : دامنه حرکتی اکستنشن هیپ و قدرت عضله ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). میزان لوردوز کمری و نسبت قدرت گلوتئوس ماکزیموس به قدرت ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). بین دامنه حرکتی فلکشن هیپ، کایفوز پشتی، قدرت عضله گلوتئوس ماکزیموس در گروههای مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری : افراد با کوتاهی ایلیوپسواس، دامنه حرکتی اکستنشن محدودتر، لوردوز کمری بیشتر و قدرت عضله ایلیوپسواس کمتری نسبت به همتایان سالم دارند.
پوریا آرویش، آرمینا بهنام، ابوالفضل سلیمی، محمدعلی وکیلی، جمیله رمضانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: خروج دندان دایمی از حفره خود (Tooth Avulsion) بر اثر ضربه، یک اورژانس نسبتاً شایع در دندانپزشکی کودکان است. پیشآگهی دندان دچار Avulsion بستگی به اقدامات صحیح و کارآمد افراد غیرمتخصص حاضر در مکان وقوع آسیب، مانند والدین کودک و معلمان مدارس، قبل از مراجعه به دندانپزشک دارد. این مطالعه به منظور تعیین آگاهی والدین از اقدام درمانی فوری خروج دندان از حفره بر اثر ضربه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی ۲۶۴نفر از والدین شامل 76.8% مادران و 23.2% پدران دارای کودکان ۶ تا ۱۲ ساله مراجعه کننده به بیمارستان آیتالله طالقانی گنبد کاووس استان گلستان طی سال 1394 انجام شد. والدین با استفاده از پرسشنامهای 11 موردی (پرسشهای عینی) مورد مصاحبه قرار گرفتند. پرسشنامه شامل مشخصات فردی و آگاهی والدین از اقدامات مورد نیاز پس از وقوع Avulsion دندان بود.
یافتهها: 84.8% از والدین آگاهی کافی از اقدامات درمانی در هنگام وقوع Avulsion دندان را نداشتند. میزان آگاهی پدران و مادران به ترتیب 13.3% و 16% تعیین شد. بین سطح تحصیلات، سن و جنسیت افراد با میزان آگاهی آنها رابطه آماری معنیداری مشاهده نگردید. اکثریت والدین (80.8%) هرگز مشاوره و یا توصیهای در مورد چگونگی اقدامات پس از وقوع Avulsion دندان دریافت نکرده بودند.
نتیجهگیری: آگاهی والدین در مورد اقدام لازم هنگام Avulsion دندان بسیار پایین ارزیابی شد. لذا با توجه به عواقب جبرانناپذیر این آسیب در صورت عدم اقدام به موقع، افزایش آگاهی والدین ضروری است.
هادی محمدی نیا سماکوش، سید صدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش کارایی عضلات پس از تمرینات ورزشی طولانی مدت، سبب افزایش احتمال آسیب پس از وقوع خستگی میشود. پیچ خوردگی (sprain) جانبی مچ پا یکی از رایجترین صدماتی است که حین انجام فعالیتهای ورزشی رخ میدهد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر دو نوع تمرین هاپینگ و ترکیبی تعادلی - قدرتی بر تعادل ایستا، تعادل پویا و قدرت عضلات منتخب مردان فوتبالیست مبتلا به پیچ خوردگی مزمن یکطرفه مچ پا انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 36 مرد فوتبالیست با بی ثباتی مزمن یکطرفه مچ پا به صورت غیرتصادفی در سه گروه 12 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرین هاپینگ و گروه تمرین ترکیبی تعادلی – قدرتی قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات دموگرافیک از چک لیست استفاده شد. برای اندازهگیری تعادل ایستا، تعادل پویا و قدرت به ترتیب از آزمونهای تعادلی باس استیک و وای و قدرتسنج دستی استفاده شد.
یافتهها: بین تعادل ایستا و نتیجه کل تعادل پویا دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). آزمودنیهای گروه تمرین تعادلی - قدرتی در تمامی جهتهای آزمون Y عملکرد بهتری نسبت به گروه تمرینی هاپینگ نشان دادند (P<0.05). مچ پا دو گروه تمرینی پس از اعمال تمرین در قدرت ابداکشن ران، اداکشن ران و اینورژن افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). آزمودنیهای گروه تمرین تعادلی - قدرتی عملکرد نسبتاً بهتری در آزمون اورژن مچ پا داشتند. با این حال در سایر عوامل نظیر قدرت اکستنشن و فلکشن زانو و دورسی فلکشن و پلانتارفلکشن مچ پا تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه مداخله مشاهده نشد.
نتیجهگیری: هر دو تمرینات تعادلی - قدرتی و هاپینگ میتوانند در بهبود تعادل و قدرت مردان فوتبالیست مبتلا به پیچ خوردگی مزمن یکطرفه مچ پا اثرگذار باشند. با این حال بهنظر میرسد تمرینات منتخب تعادلی – قدرتی به علت جامع بودن آن و به این دلیل که به تقویت هر یک از این عوامل به صورت مجرا تاکید دارد؛ نسبت به تمرینات هاپینگ در بهبودی سریعتر ورزشکاران با پیچ خوردگی مزمن یکطرفه مچ پا بتواند تاثیر بیشتری داشته باشد.
وحید آقاجانی، مرضیه نظری، رامین شعبانی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو بیماری مزمنی است که با افزایش گلوکز سرم و اختلال در عملکرد انسولین همراه است. تمرینات ورزشی و مکمل زعفران به عنوان دو عامل موثر در پیشگیری از عوارض دیابت نوع دو شناخته شدهاند. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرینات هوازی و مقاومتی به همراه مصرف مکمل زعفران برگلوتاتیون پراکسیداز و مالون دی آلدهید مردان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 36 مرد مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در شش گروه شاهد، دارونما، تمرین هوازی، تمرین هوازی با مصرف مکمل، تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی با مصرف مکمل قرار گرفتند. تمرین هوازی با شدت 50 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و تمرین مقاومتی با شدت 65 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه به مدت هشت هفته انجام شد. مقدار مکمل زعفران روزانه 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بود. غلظت مالون دی آلدهید و گلوتاتیون پراکسیداز در پیش و پس از ناشتایی 12 ساعته اندازهگیری شد.
یافتهها: کاهش آماری معنیداری در سطح استراحتی مالون دی آلدهید در گروههای دارونما و تمرینات هوازی با مکمل قبل از مداخله مشاهده شد (P<0.05). پس از مداخله، سطح گلوتاتیون پراکسیداز در گروههای تمرینات هوازی با مکمل، تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی با مکمل افزایش آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی و مقاومتی و ترکیب آن با مصرف زعفران در کاهش تعادل پراکسیدانی و افزایش آنتیاکسیدانی روش موثری باشد.
مهلا رمضانی اوزینه، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب رباط صلیبی قدامی (Anterior Cruciate Ligament: ACL) از ﺟﺪیﺗﺮﻳﻦ ﺿﺎﻳﻌﺎت زاﻧﻮ بوده و به صورت مکرر در ﺣﻴﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ورزﺷﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ. برای تامین ﺛﺒﺎت ﻣﻔﺼﻞ و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آﺳﻴﺐ ACL ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ به موقع و ﻣﻨﺎﺳﺐ عضلانی ﺿﺮوری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دستورالعملهای تمرکز بیرونی و تمرینات عملکردی بر زمانبندی فعالیت عضلات ثبات دهنده زانوی بسکتبالیستها انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی یک سویه کور روی 48 نفر از مردان سالم بسکتبالیست لیگ استانی ایران در محدوده سنی 19 تا 25 سال انجام شد. بسکتبالیستها به صورت تصادفی در 3 گروه 16 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرینات عملکردی با فیدبک و گروه بدون فیدبک تقسیم شدند. زمانبندی شروع فعالیت الکتریکی عضلات چهارسررانی و همسترینگ و سرینی افراد قبل و بعد از هشت هفته در تکلیف فرود تک پا (توسط دستگاه الکترومایوگرافی) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بین گروهها در زمان شروع فعالیت عضلات رکتوس فموریس، وستوس لترالیس، وستوس مدیالیس، گلتئوس مدیوس، گلتئوس ماگزیموس، بایسپس فموریس و همسترینگ مدیال تفاوت آماری معنیداری وجود داشت. بین گروههای عملکردی با فیدبک و بدون فیدبک در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنیداری در زمان شروع فعالیت عضلات وجود داشت (P<0.05). در شروع فعالیت عضلات مذکور بین گروههای تمرینی تفاوت معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: تمرینات عملکردی بسکتبال با و بدون فیدبک میتواند با بهینه کردن زمان فعالیت عضلات ثباتدهنده زانو، هنگام تمریناتی مانند پرش - فرود، افزایش ثبات مفصل زانو و احتمالاً کاهش آسیب دیدگی ACL را در ورزشکاران را به همراه داشته باشد.
علی جعفری، زهرا نوروزی، فاضل عیسی پناه املشی، ایمان شهابی نسب، پوریا قدیریان، شاهین شاه یوسفی، محمدتقی بادله شموشکی، سیده فاطمه موسوی عمادی، سیما بشارت،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سلیاک که نوعی سوءجذب موادغذایی است؛ میتواند در صورت عدم رعایت رژیم غذایی فاقد گلوتن منجر به عوارض مختلفی از جمله بیماریهای روانشناختی و افسردگی گردد. این مطالعه به منظور برآورد فراوانی اختلال خلقی افسردگی و ارتباط آن با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن در بیماران مبتلا به سلیاک انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 47 بیمار مبتلا به سلیاک (30 زن و 17 مرد) با میانگین سنی 10.7±40.88 سال در مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان طی تابستان 1399 انجام شد. از بیماران خواسته شد تا پرسشنامه بک 13 سوالی را تکمیل نمایند. تست پایبندی به رژیم غذایی سلیاک (CDAT) برای بررسی پایبندی از دید خود فرد و ارزیابی استاندارد شده توسط متخصص تغذیه (SDE) برای ارزیابی پایبندی بیمار از دیدگاه مصاحبه گر استفاده گردید.
یافتهها: 28 بیمار مبتلا به سلیاک (6/59 درصد) دچار درجاتی از افسردگی بودند. بر اساس SDE میزان پایبندی بیماران به رژیم فاقد گلوتن 83 درصد گزارش شد. بین میزان پایبندی به رژیم فاقد گلوتن و افسردگی در این بیماران ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. بین افسردگی با جنسیت و سن بیماران ارتباط آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری: فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به سلیاک بالا ارزیابی شد؛ اما رابطه آماری معنیداری با پایبندی به رژیم فاقد گلوتن نداشت.
راضیه علیزاده، امیرعلی جعفرنژادگرو، داود خضری، حیدر ساجدی، احسان فخری میرزانق،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: افرادی با سابقه آسیب رباط صلیبی قدامی (ACL)، احتمال بیشتری برای آسیب مجدد نسبت به افراد سالم دارند. بیماران مبتلا به آسیب ACL نسبت به افراد سالم قوس طولی ضعیفتر و پای پرونیت بیشتری را دارا هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر استفاده کوتاهمدت از کفی آنتیپرونیت بر متغیرهای فشارکف پایی پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت طی راه رفتن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه شبهتجربی روی 15 مرد پس از بازسازی ACL با پای پرونیت (میانگین سنی 23.2±4.5 سال) و 15 مرد سالم (میانگین سنی 22.7±4.3 سال) در شهرستان اردبیل طی سال 1401 انجام شد. مقادیر فشار کف پایی طی راه رفتن با و بدون استفاده از کفی آنتی پرونیت توسط دستگاه فوت اسکن (نرخ نمونهبرداری: 300 هرتز) ثبت و مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: اثر عامل گروه بر متغیر فشارکف پایی انگشت شست از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). مقایسه جفتی نتایج نشاندهنده افزایش معنیدار فشار در گروه ACLR (154.63±41.71 نیوتن بر سانتیمتر مربع) در مقایسه با گروه سالم (126.54±26.57 نیوتن بر سانتیمتر مربع) بود (P<0.05). نتایج درونگروهی نشاندهنده کاهش معنیدار فشار بر روی انگشتان دوم تا پنجم (215.73±60.74 نیوتن بر سانتیمتر مربع) و کف پایی اول (420.58±107.56 نیوتن بر سانتیمتر مربع) هنگام استفاده از کفی آنتی پرونیت در مقایسه با شرایط بدون کفی (انگشتان دوم تا پنجم 201.57±76.21 نیوتن بر سانتیمتر مربع و کف پایی اول 400.78±118.20 نیوتن بر سانتیمتر مربع) در گروه بازسازی ACL بودند (P<0.05).
نتیجهگیری: استفاده از کفی آنتیپرونیت میتواند در کاهش مقادیر فشار کف پایی پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی در افراد با پای پرونیت طی راه رفتن موثر باشد.