|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای سندرم تونل کارپال
محمدجواد هادیان فرد، محمود حصاریان، دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تونل کارپال شایع ترین گیرافتادگی اعصاب محیطی می باشد. یکی از درمان های متداول این عارضه تزریق کورتیکواستروئید در داخل تونل است. این تحقیق به منظور مقایسه تاثیر تزریق متیل پردنیزولون از طریق کف دست (روش جدید) نسبت به تزریق از پروگزیمال مچ (روش متداول) در درمان سندرم تونل کارپال انجام شد.روش بررسی: این مطالعه آینده نگر و دوسوکور روی 56 مچ دست بیمارانی که بر اساس معیارهای الکترودیاگنوستیک دارای سندرم تونل کارپال خفیف تا متوسط بودند، انجام شد. بیماران به صورت تصادفی دو گروه تقسیم شدند. در روش متداول تزریق از سطح قدامی و پروگزیمال مچ و از بین تاندون عضلات فلکسور کارپی رادیالیس و پالماریس لونگوس انجام می شود. در روش دیگر (روش نوین) سوزن از قسمت کف دست وارد می شود. انجام بررسی های الکترودیاگنوستیک به وسیله یک پزشک و تزریق ها به وسیله پزشک دیگر انجام گرفت، به نحوی که پزشک اول از نوع تزریق اطلاعی نداشت. هر دو گروه قبل از تزریق نمودارهای امتیاز بینایی را تکمیل کردند. گروه اول (کنترل) را با روش متداول و گروه دوم (مطالعه) را با روش جدید مورد تزریق قرار دادیم. بعد از یک ماه بیماران مجددا از نظر نمودارهای امتیاز بینایی و الکترودیاگنوستیک مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها: میزان افزایش سرعت هدایت عصبی در گروه کنترل (متداول) به طور متوسط 4.00 متر بر ثانیه بود. میزان افزایش سرعت هدایت عصبی در گروه مطالعه (روش نوین) به طور متوسط 12.03 متر بر ثانیه بود. میزان بهبودی درد بر اساس نمودار امتیاز بینایی در هر دو گروه تقریبا یکسان و دو واحد کاهش داشت.نتیجه گیری: در روش تزریق جدید میزان بهبودی بیماران از نظر مطالعات الکترودیاگنوستیک سه برابر روش تزریق متداول بود. بنابراین به نظر می رسد که روش تزریق نوین بتواند جایگزین مناسبی نسبت به روش تزریق متداول در درمان سندرم تونل کارپال باشد.
اعظم باقری، دکتر محسن رئیسی، رضا وهاب کاشانی، دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم تونل کارپال یکی از شایعترین نوروپاتیهای اندام فوقانی است که در اثر گیرافتادن عصب مدین در مچ ایجاد میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر اسپلینتهای دورسال و کوکاپ مچ دست بر سندرم تونل کارپال براساس یافتههای الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 22 زن مبتلا به سندرم تونل کارپال خفیف یا متوسط که به مرکز پزشکی امین اصفهان طی بهمنماه سال 1387 لغایت شهریور ماه سال 1388 مراجعه نمودند؛ انجام شد. بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپال درمان نشده که با انجام تستهای الکترودیاگنوزتیک، مبتلا به نوع خفیف یا متوسط شناخته شدند؛ به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه (12 نفر) اسپیلنت دورسال مچ دست و گروه دیگر (10 نفر) اسپیلنت کوکاپ مچ دست (هر دو در وضعیت نوترال مچ) را استفاده نمودند. بیماران یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر به فاصله زمانی چهارهفته پس از مداخله درمانی؛ مورد ارزیابی توسط تستهای الکترودیاگنوزتیک قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل تأخیر هدایت حسی دیستال عصب مدین، آمپلیتود و سرعت هدایت عصب حسی بود. دادههای توسط آزمونهای کولموگروف اسمیرونوف، t مستقل و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : نتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای هدایت عصب حسی مدین در هر دو گروه کوکاپ و دورسال پس از مداخله چهارهفتهای بهبود قابل ملاحظهای داشته است (P<0.05). همچنین مقایسه متغیرهای الکترودیاگنوزیس حسی بین دو گروه پس از چهارهفته اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که به لحاظ علائم الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین، اسپلینت دورسال مچ دست نسبت به اسپلینت کوکاپ مرسوم تاثیر بیشتری در بهبود علائم سندرم تونل کارپال دارد.
|
|
|
|
|
|