|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای درآمد
دکتر شهریار سمنانی، دکتر عباسعلی کشتکار، دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: بخشی از درآمد خانوار در همه جوامع دنیا صرف هزینه های مرتبط با سلامت (خدمات بهداشت و درمانی) می گردد. مقدار این سهم و توزیع آن در جوامع (برابری آن) نشان دهنده تحمیل بار مالی سلامت به جوامع است. سازمان بهداشت جهانی یکی از متغیرهای اصلی در اندازه گیری کارآیی و عملکرد نظام های ارائه خدمات سلامتی در کشورهای دنیا را شاخص مشارکت عادلانه منابع مالی سلامت می داند. این مطالعه با هدف تعیین الگوی توزیع درآمد در خانوارهای شهری جامعه یاد شده، توزیع هزینه های سلامتی به تفکیک اقلام عمده هزینه و سنجش میزان عادلانه بودن این هزینه ها در دهک های مختلف درآمدی جامعه مذکور انجام گردید. مواد و روشها: این پژوهش به صورت مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی بر روی 1014 خانوار ساکن مناطق تحت پوشش پایگاه 4 و 8 شهری گرگان در قالب طرح ایجاد پایگاه تحقیقات جمعیتی و در دیماه سال 81 انجام گردید. وضعیت بیمه درمانی خانوار، درآمد ماهانه خانوار و هزینه های مختلف مرتبط با سلامت (ماهانه) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه با سرپرست خانوار گردآوری گردید. یافته ها: درصد پوشش حداقل یکی از انواع بیمه درمانی در بالاترین دهک درآمدی 67 درصد و در پایین ترین دهک 44.4 درصد به دست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>p). میانه و میانگین درآمد ماهانه کل خانوارهای مورد بررسی به ترتیب 1200000 ریال و (187300±1699699) بود. میانه و میانگین هزینه های سلامت خانوارها به ترتیب 80000 ریال و (95124±281530) بود. میانه و میانگین سهم هزینه های مستقیم از جیب به کل هزینه های مرتبط با سلامت به ترتیب 0.66 و (0.03±0.57) به دست آمد. 13 درصد از کل درآمد خانوارهای مورد بررسی صرف پرداخت هزینه های مراقبت های سلامتی به صورت مستقیم از جیب گردیده که خانوارهای دهک بالای درآمدی (دهم) کمترین سهم از درآمد خود (7درصد) و خانوارهای دهک پایین درآمدی بیشترین سهم از درآمد خود (28 درصد) را بدین صورت پرداخت نموده اند که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0.05>p). شاخص جینی توزیع سهم هزینه های سلامت از کل درآمد خانوار 0.22 و توزیع سهم هزینه های مستقیم پرداخت از جیب 0.18 بود. نتیجه گیری: خانوارهای کم درآمد حدود 40 درصد ناچیز خود را بابت مراقبت های سلامتی هزینه می کنند که در مقایسه با سهم 9 درصدی خانوارهای با مرفه ترین وضعیت (دهک بالا)، حدود 4.5 برابر بیشتر هزینه می نمایند. علی رغم پوشش فزاینده سازمان های بیمه گر و رشد بیمه های تکمیلی هنوز هم بیش از نصف هزینه های خدمات سلامتی در همه گروه های درآمدی به صورت مستقیم از جیب پرداخت می شود. با توجه به استاندارد سازمان بهداشت جهانی لزوم بازنگری در وضعیت بیمه های درمانی و نظام های پرداخت در کشور ضروری به نظر می رسد.
دکتر مسعود ابوالحلاج، نرگس حاتم آباد، دکتر کامبیز عباچی زاده، دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : بیمارستان به عنوان یکی از سازمانهای اصلی ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی، حساسیت و اهمیت ویژهای در اقتصاد و بهداشت دارد و به منظور بهینهسازی کارکرد آن به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید از تحلیلهای اقتصادی استفاده نمود. این مطالعه به منظور تعیین منابع درآمدی بیمارستانهای عمومی و آموزشی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 150 بیمارستان عمومی - آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی کل استانهای کشور در سال 1386 بررسی شدند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از نرمافزار تحت وب و تکمیل توسط مدیران مالی و بودجه دانشگاههای علوم پزشکی جمعآوری گردید. همچنین پرسشنامههای اطلاعاتی شامل متغیرهای مربوط به مشخصات بیمارستانها و ردیفهای درآمدی، توسط کارشناسان دفتر بودجه وزارت بهداشت جمعآوری گردید. یافتهها : درآمد حاصل از 23674 تخت فعال بیمارستانی، 4116 میلیارد ریال بود و از این میزان 3127 میلیارد ریال (75.97 درصد) از محل اسناد ارسالی به سازمانهای بیمهگر و 989 میلیارد ریال (24.03 درصد) از محل دریافتیهای نقدی بیماران وصول شده بود. هر تخت فعال بیمارستانی بهطور متوسط 174 میلیون ریال درآمد داشت. از مجموع درآمدهای بیمهای 46.7 درصد از سازمان بیمه خدمات درمانی، 32درصد از سازمان تامین اجتماعی، 5.8 درصد از بیمه نیروهای مسلح، 2.9 درصد از بیمه کمیته امداد، 2.7 درصد از محل سایر بیمهها و 9.7 درصد از محل مصدومین ترافیکی (بیمههای تجاری)، 0.1 درصد از منابع کمک خیرین و 0.1 درصد از سایر منابع درآمدی وصول شده بود. نتیجهگیری : نتایج بهدست آمده نشاندهنده وابستگی شدید درآمد بیمارستانها به سازمانهای بیمهگر است. هر نوع تاخیر یا اختلال در وصول این درآمد منجر به بروز اشکال در کارکرد بیمارستانها خواهد شد. انجام مداخلات متناسب مانند اصلاح ساختار بیمه و سازوکار تعیین تعرفه خدمات ضروری مینماید.
سعید فلاح، سوده رستم زاده، موسی قلیچی قوجق، دوره 17، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : خشونت خانگی واقعیتی دردناک است که بر تمام زوایای زندگی قربانیان خود اثرگذار است. بار خشونت خانگی بر سلامت زنان 44-15 ساله بیش از بار سرطان پستان، سرطان رحم و سوانح است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان متأهل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی273 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان کردکوی در سال 1391 انجام گردید. نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای و از طریق تقسیم به نسبت انجام شد. دادهها از طریق پرسشنامهای که پایایی و روایی آن در مطالعات قبل تایید شده بود؛ جمعآوری و میزان مواجهه با خشونت فیزیکی، روانی و جنسی ثبت گردید. یافتهها : میانگین سنی زنان 7.8±29.4 سال و میانگین سن ازدواج زنان و همسرانشان به ترتیب 3.7±19.6 سال و 3.9±23.6 سال بود. 86.2% از زنان خانهدار بودند. میزان مواجهه با خشونت روانی، جنسی و فیزیکی به ترتیب 49 درصد، 33.7% و 32.8% تعیین شد. مهمترین عوامل اثرگذار مربوط به زنان و همسرانشان سطح تحصیلات زنان و همسران، شغل زنان و سن ازدواج زنان و همسرانشان بود (P<0.05). مهمترین عوامل اثرگذار مربوط به خانواده، تعداد فرزندان و درآمد خانوار بود (P<0.05). نتیجهگیری : سطح تحصیلات، اشتغال، سن ازدواج و سطح درآمد خانواده از مهمترین عوامل اثرگذار در مواجهه با انواع خشونت بود.
|
|
|
|
|
|