|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای تمرین ترکیبی
وحید تأدیبی، ناصر بهپور، مهرعلی رحیمی، صیاد رشیدی، محمداحسان دلبری، پیمان یوسفیپور، زهرا بیات، دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : هورمون لپتین نقش مهمی در چاقی و دیابت نوع 2 دارد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین هوازی و ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) بر سطوح هورمون لپتین و گلوکز سرم مردان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 24 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه در سال 1391 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی در سه گروه هشت نفری کنترل، تمرین هوازی و تمرین ترکیبی (تمرین هوازی و مقاومتی) قرار گرفتند. تمرینات در هشت هفته شامل سه جلسه در هفته به مدت یک ساعت انجام گردید. گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم 48 ساعت پیش از آغاز مداخله و 48 ساعت پس از پایان مداخله در حالت ناشتا به عنوان مقادیر پیش آزمون و پس آزمون اندازهگیری شد. یافتهها : در پیشآزمون تفاوت آماری معنیداری در سطح هورمون لپتین و گلوکز ناشتا سرم بین سه گروه مشاهده نشد. پس از مداخله در گروه تمرین هوازی گلوکز ناشتا سرم و در گروه تمرین ترکیبی سطح لپتین و گلوکز ناشتا سرم کاهش آماری معنیداری در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : تمرین هوازی و ترکیبی با کاهش در گلوگز سرم برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشنهاد میشوند؛ اما تمرین ترکیبی با توجه به کاهش در سطح لپتین، برای این دسته از بیماران سودمندتر است.
سیدعلی اصغر حسینی، امیرحسین حقیقی، سیدعلیرضا حسینی کاخک، دوره 20، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف : مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آنها میتواند بر عملکرد ریوی و جسمانی افراد اثرات منفی داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرین ترکیبی با شدتهای مختلف بر عملکرد ریوی و جسمانی مردان معتاد مرکز بازپروری شهر سبزوار انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 مرد معتاد با میانگین سنی 37.56±7.1 سال تحت مراقبت و مداوا در مرکز بازپروری شهر سبزوار در پاییز 1394 انجام شد. آزمودنیها به صورت غیرتصادفی در گروههای 10 نفری کنترل و مداخله اول و مداخله دوم قرار گرفتند. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نداشت. دو گروه مداخله در یک برنامه تمرینات هوازی و مقاومتی برای مدت شش هفته (چهار بار در هفته) شرکت کردند. تمرینات گروههای مداخله اول و مداخله دوم به ترتیب با شدت 50-65% و 65-80% یک تکرار بیشینه یا حداکثر ضربان قلب انجام شد. قبل و بعد از دوره تمرینی، آزمونهای اسپیرومتری، توان هوازی بیشینه، قدرت و استقامت عضلات بالاتنه و قدرت ویژه عضلات تنفسی از همه آزمودنیها گرفته شد.
یافتهها : در دو گروه مداخله بهبود شاخص اوج جریان بازدمی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05). همچنین این متغیر در گروه مداخله دوم در مقایسه با گروه مداخله اول افزایش آماری معنیداری داشت (p<0.05). شاخصهای قدرت ویژه عضلات تنفسی، توان هوازی بیشینه و حداکثر تهویه ارادی بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری نشان ندادند. استقامت و قدرت عضلات بالاتنه، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول و ظرفیت حیاتی با فشار، فقط در گروه مداخله دوم در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (p<0.05). شاخص نسبت حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی با فشار، بین دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری نشان داد (p<0.05) و این متغیر بین دو گروه مداخله تفاوت آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری : اجرای تمرینات هوازی و مقاومتی با شدت بیشتر سبب بهبود شاخصهای ظرفیت حیاتی با فشار، حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول، قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه میشود.
مرتضی سنگدوینی، ضیاء فلاح محمدی، مرتضی اولادنبی، دوره 22، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتروفی عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی از طریق افزایش مقدار سنتز پروتئین عضله که از مسیرهای سیگنالینگ مولکولی تنظیم میشود؛ اتفاق میافتد. راپامایسین در پستانداران (mTOR) یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر هایپرتروفی عضلانی است که از طریق فسفوریلاسیون پروتئین ریبوزومی 70 کیلو دالتونی S6 کیناز (p70S6K) باعث افزایش سنتز پروتئین در عضله میشود. نتایج درباره اثر تمرین ترکیبی بر این عوامل متناقض است. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی و ترکیبی مقاومتی-استقامتی بر پاسخهای phospho-mTOR و phospho-p70S6K در عضله اسکلتی موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در سن 8 هفته به طور تصادفی در سه گروه 8 تایی تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی مقاومتی-استقامتی و کنترل در شرایط یکسان آزمایشگاهی قرار گرفتند. گروه مقاومتی 5 جلسه در هفته و 10 تکرار بالا رفتن از نردبان یک متری با وزنهای آویزان بر دم را اجرا کردند. مقدار بار تمرینی هر موش صحرایی بین 80-30 درصد آزمون اضافه بار بیشینه بود که قبل از هر هفته اندازهگیری شد. گروه ترکیبی علاوه بر اجرای تمرین مقاومتی و بعد از 5 دقیقه استراحت، تمرین استقامتی که شامل دویدن روی تردمیل با افزایش تدریجی شدت و مدت دویدن در دوره تمرینی بود؛ اجرا کردند. بهطوری که زمان و سرعت دویدن بر روی تردمیل به تدریج از 10 دقیقه و سرعت 9 متر در دقیقه در هفته اول به 60 دقیقه و سرعت 30 متر در دقیقه در هفته پایانی رسید. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، عضله خم کننده طویل انگشتان (Flexor Hallucis Longus: FHL) حیوانات استخراج و سطح پروتئینهای p-mTOR و p-p70S6K با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: سطح p-mTOR در هر دو گروه تمرینی نسبت به کنترل بهطور معنیداری بیشتر بود (P<0.05) و تفاوت معنیداری بین گروههای تمرینی مشاهده نشد. با اینحال میزان p-p70S6K فقط در گروه مقاومتی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05)
نتیجهگیری: با توجه به این که در گروه ترکیبی در مقایسه با گروه مقاومتی، افزایش p-mTOR با افزایش p-p70S6K همراه نبود؛ میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً تمرین ترکیبی باعث کاهش پاسخهای سیگنالینگ اهداف پایین دستی mTOR میشود.
|
|
|
|
|
|