[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations72592916
h-index3317
i10-index21464
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای بقاء

سمیه جهان آبادی، ابوالحسن حلوانی، ساره رفعت مقام، محمدجواد بریزی،
دوره 0، شماره 0 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: کرونا ویروس در کسانی که دارای بیماری زمینه‌ای یا بیماری‌های هم‌زمان هستند؛ به‌طور فزاینده‌ای سریع پیشرفت نموده که اغلب منجر به مرگ می‌شود. این مطالعه به منظور مقایسه برخی عوامل خطر مرتبط با مرگ ناشی از COVID-19 در بیماران بیمارستان شهدای کارگر یزد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 120 بیمار (55 مرد و 65 زن) دارای کرونای PCR مثبت زنده مانده (بهبود) با میانگین سنی 52.8±18.88 سال و 60 بیمار (34 مرد و 26 زن) دارای کرونای مثبت فوت‌شده (مرگ) با میانگین سنی 75.4±15.4 سال در بیمارستان شهدای کارگر یزد طی سال‌های 1398 لغایت 1399 انجام شد. نمونه‌گیری به‌صورت سرشماری روی همه موارد مثبت تشخیص قطعی COVID-19 انجام شد. متغیر‌هایی شامل سن، جنس، مصرف سیگار، ابتلا به بیماری‌های دیابت، پرفشاری خون، بیماری‌های ریوی و قلبی عروقی و بدخیمی‌ها که در استان یزد توسط کمیته استانی کرونا جمع‌آوری شده بود؛ مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: متغیرهای جنسیت، سرطان، مصرف سیگار، آسم و DVT بین گروه بهبودیافته با گروه فوت شده تفاوت آماری معنی‌داری نشان ندادند. متغیرهای دیابت، پرفشاری خون، بیماری ایسکمیک قلبی، COPD و سن در هر دو گروه با یکدیگر تفاوت آماری معنی‌داری داشتند (P<0.05).

نتیجه‌گیری: سن بالا، ابتلا به فشارخون بالا و ابتلا به دیابت از عوامل خطر در بیماران مبتلا به کرونا تعیین شدند.


دکتر شهریار سمنانی، دکتر سیما بشارت، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر احمد دانش، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر سیداحمد حسینی، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان دستگاه گوارش فوقانی (مری و معده) معمولاً در مراحل انتهایی تشخیص داده شده و پیش‌آگهی آنها در زمان تشخیص بسیار بد می‌باشد. به دلیل بالا بودن میزان بروز این سرطان‌ در استان گلستان، این مطالعه به منظور بررسی بقای کوتاه مدت (6 و 12 ماهه) بیماران مبتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش فوقانی در روستاهای استان گلستان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، اطلاعات 121 نفر از ساکنین مناطق روستایی که سرطان مری و معده آنان براساس گزارش آسیب‌شناسی از فروردین 1382 لغایت شهریور 1383 تشخیص داده شده بود، جمع‌آوری گردید. پس از مصاحبه حضوری با بیماران یا بستگان آنها، 108 پرسشنامه تکمیل شده در خصوص زمان تشخیص بیماری، عوامل اجتماعی-فردی و بالینی – آسیب‌شناسی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب جنس و گروه‌های سنی با استفاده از روش آماری کاپلان میر با یکدیگر مقایسه شد. یافته‌ها : نسبت مرد به زن در بیماران مبتلا به سرطان معده 8/3 به 1 و در سرطان مری 2/1 به 1 بود. بقای شش ماهه و یک ساله در بیماران سرطان مری به ترتیب 76/54 درصد و 2/26 درصد بود. در بیماران مبتلا به سرطان معده بقای شش ماهه 6/66درصد و بقای یک‌ساله 5/37 درصد بود. در آنالیز آماری اختلاف میانه بقای بیماران سرطان مری و معده برحسب گروه‌های سنی و جنس از نظر آماری معنادار نبود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که علی‌رغم بالا بودن میزان بروز و شیوع سرطان‌های گوارش فوقانی در این منطقه هنوز پیش‌آگهی بیماران مبتلا درحد بسیار پائینی بوده و نیازمند مداخله و بازنگری در روش‌های تشخیصی و درمانی بیماران می‌باشد.
دکتر حمید سعیدی ساعدی، دکتر محمدرضا قوام نصیری، دکتر مهدی سیلانیان طوسی، دکتر فاطمه همایی، دکتر سیده ستاره رودباری،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : کارسینوم کولورکتال تقریباً 10درصد کل موارد سرطان را شامل می‌گردد. مرحله (Stage) بیماری مهم‌ترین عامل تعیین کننده پیش‌آگهی بیمار است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر بعضی از عوامل پیش‌آگهی مفروض بر بقاء بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم انجام شد.

 

روش بررسی : در این مطالعه همگروهی - گذشته‌نگر، 76 بیمار (40 مرد ، 36 زن) مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم ارجاعی به بخش رادیوتراپی – انکولوژی بیمارستان امید مشهد طی سال‌های 85-1380 بررسی شدند. تمام بیماران تحت رزکسیون جراحی قرار گرفتند. موارد با درگیری غددلنفاوی و یا T3-T4، رادیوتراپی و شیمی‌درمانی اجوانت دریافت کردند. بقاء بدون بیماری از تاریخ تشخیص تا تاریخ عود بیماری به وسیله روش کاپلان - مایر تعیین شد. از آزمون Log-rank برای ارزیابی منحنی بقاء بین گروه‌ها استفاده شد. آنالیز چندمتغیری (Multivariate) با استفاده از روش Cox Proportional Regression به اجراء درآمد.

 

یافته‌ها : 4 بیمار در مرحله 1، 34 بیمار در مرحله 2 و 38 بیمار در مرحله 3 بیماری بودند. 48بیمار تومورهای با تمایز خوب داشتند و 11 بیمار با علایم انسدادی مراجعه کردند. با متوسط زمان پیگیری 18ماه ، 17بیمار دچار عود شدند. بقاء 3ساله برای تمام بیماران 2/68درصد تعیین شد. درصد بقاء 3ساله برای مرحله 1 و مرحله 2 در قیاس با مرحله 3 ، بیماران بدون علایم انسدادی در قیاس با بیماران با علایم انسدادی، بیماران با سن بالاتر از50سال در قیاس با بیماران کمتر از 50 سال و بیماران با تمایز خوب در قیاس با بیماران با تمایز متوسط یا ضعیف به طور معنی‌داری بهتر بود (P<0.05). جنس و محل تومور اثر عمده‌ای بر بقاء نداشت. در آنالیز چندمتغیری تنها مرحله بیماری به عنوان تعیین کننده عمده بقاء باقی ماند (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مرحله بیماری مهم‌ترین عامل تعیین کننده بقاء در بیماران با آدنوکارسینوم غیر‌متاستاتیک رکتوم می‌باشد. هرچند بیماران کمتراز50سال، تومورهای با تمایز متوسط یا ضعیف، و وجود علایم انسدادی نیز با کاهش بقاء در محاسبات تک‌متغیری همراه بودند؛ ولی در آنالیز چندمتغیری فاقد تاثیر بود.


علی باسی، علیرضا نیکوفر، حسین اژدرکش، پرویز اردونی اول، زهرا اردونی اول،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کارسینوم مری یکی از سرطان‌های بسیار کشنده بوده و بیشتر از نوع کارسینوم سلول سنگفرشی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بقاء بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه همگروهی تاریخی روی 105 بیمار مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر تهران طی سال‌های 93-1388 انجام شد. داده‌های مربوط به بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با و بدون جراحی جمع‌آوری گردید.

یافته‌ها : متوسط سن ابتلای بیماران 63 سال بود. در هر دو جنس فراوانی کارسینوم سلول سنگفرشی مری در گروه سنی 60-51 سال از سایر گروه‌های سنی بیشتر بود. میزان بقاء 5 ساله در بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی بدون جراحی 9.5% و در بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با جراحی 31.7% تعیین شد (P<0.05). میزان بقاء یک ساله و سه ساله و پنج ساله در بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با جراحی به ترتیب 68.5%، 38% و 22.8% تعیین گردید.

نتیجه‌گیری : میزان بقاء بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری بسیار پایین ارزیابی شد؛ ولی انتخاب روش شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی توام با جراحی باعث افزایش بقاء پنج ساله بیماران شد.


مجتبی زارع ابراهیم اباد، حانیه تیموری، امیرهوشنگ پورخانی، ناصر بهنام پور، حمیدرضا جوشقانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : ترومبوآمبولی وریدی (Venous thromboembolism: VTE) یک وضعیت بالینی معمول با نرخ مرگ و میر 15-20% است. نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (Neutrophil to lymphocyte ratio: NLR) به عنوان یک شاخص در پیش‌بینی نتایج بالینی در بیماران با بیماری‌ها و بدخیمی‌های مختلف شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین ارزش نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در پیش‌آگهی فوت بیماران دارای ترومبوآمبولی وریدی خود به خودی طی دوره زمانی کوتاه مدت انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه همگروهی گذشته‌نگر روی 93 بیمار با ترومبوآمبولی وریدی خودبه‌خودی پذیرش شده در مراکز آموزشی درمانی شهیدصیاد شیرازی و پنجم آذر گرگان طی سال‌های 1391-94 انجام شد. پارامترهای دموگرافیک، خونی و بیوشیمیایی بیماران در پیش‌بینی رخداد فوت در پیگیری 30 روزه پس از مراجعه به بیمارستان ارزیابی شد.

یافته‌ها : 16 بیمار (17.2%) طی 30روز فوت نمودند. در متغیرهای سن، گلبول‌های سفید خون، نوتروفیل، NLR، کراتین کیناز نوع MB و لاکتات دهیدروژناز افزایش آماری معنی‌دار (P<0.05) و در متغیرهای لنفوسیت و پلاکت کاهش آماری معنی‌دار با وقوع مرگ طی دوره کوتاه 30 روزه مشاهده شد (P<0.05). نقطه برش NLR بیشتر یا مساوی 7.21 دارای حساسیت 56.3%، ویژگی 87%، ارزش پیش‌بینی مثبت 47.3% و ارزش پیش‌بینی منفی 90.5% تعیین گردید.

نتیجه‌گیری : نسبت نوتروفیل به لنفوسیت می‌تواند به عنوان یک متغیر سودمند در پیش‌بینی رخداد فوت طی دوره کوتاه پیگیری در بیماران VTE مورد استفاده قرار گیرد.


سیامک رجائی، محمدحسین تازیکی، ناصر بهنام پور، رضا شاهسونی، سیدشفیع شفیع پور،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای سرطان معده، توجه به علایم بالینی می‌تواند به کشف سریع‌تر این بیماری کمک نماید. این مطالعه به منظور تعیین یافته‌های اپیدمیولوژیکی سرطان معده در استان گلستان انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشته نگر روی 131 بیمار (102 مرد و 29 زن) مبتلا به سرطان معده (از نوع آدنوکارسینوما) تشخیص داده شده بین سال‌های 1386 لغایت 1388 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز شامل سن، جنس، شغل، محل سکونت، تحصیلات، قومیت، ملیت، علامت اولیه، نوع درمان، عادات غذایی و طول عمر آنان با استفاده از اطلاعات موجود در پرونده و مصاحبه حضوری و تلفنی تکمیل گردید. پس از وارد کردن اطلاعات برای میزان بقاء از روش کاپلان مایر استفاده شد و میزان بقاء یک ساله، سه ساله و پنج ساله صرف نظر از نوع پاتولوژی و شیوه درمان تعیین گردید.

یافته‌ها: 38 بیمار (29.5%) سابقه فامیلی سرطان داشتند که از این میان 25 بیمار سابقه فامیلی سرطان معده داشتند. اولین علامت بیماران در 31.3% موارد درد شکم بود. زمان بروز اولین علامت تا تشخیص بیماری بین یک ماه تا 144 ماه طول کشیده بود. اولین اقدام درمانی برای 48 بیمار (37.4%) جراحی و برای 37 بیمار (28.2%) شیمی‌درمانی و رادیوتراپی بود. احتمال بقاء یک ساله، سه ساله و پنج ساله به ترتیب 37.4% ، 13% و 6.1% تعیین گردید. میزان بقاء با نوع درمان ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). به طوری که بیماران تحت عمل جراحی، طول عمر بالاتری داشتند.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان بقاء در بیماران مبتلا به سرطان معده که تحت عمل جراحی قرار گرفتند؛ بیشتر بود.


فاطمه زمانی عصمتی، نرگس نیکونهاد لطف آبادی، بی بی فاطمه حقیرالسادات،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از خطرناک‌ترین سرطان‌های زنان است. زیرا عموماً دیر تشخیص داده شده و غیرقابل درمان است. از سوی دیگر، شیوه‌های درمانی متداول در حال حاضر با محدودیت‌ها، شکست‌ها و عوارض جانبی گوناگونی همراه هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره پوست انار بر بیان ژن تحریک‌کننده رگ‌زایی (Vascular Endothelial Growth Factor: VEFG) با کشت سلول‌های رده A2780 از سرطان تخمدان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی عصاره پوست انار تهیه و سپس سلول‌های سرطان تخمدان (رده A2780) در معرض غلظت‌های مختلف عصاره پوست انار (10، 25، 50، 75، 100، 250، 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر) برای مدت 24، 48 و 72 ساعت قرار داده شدند. سپس میزان بقای سلول‌ها با استفاده از تست MTT و میزان بیان ژن VEGF با استفاده از روش RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: عصاره پوست انار با غلظت 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر در زمان 72 ساعت باعث کاهش 18 درصدی میزان بقاء شد (P<0.05). در غلظت‌های 200،100،50 میکروگرم بر میلی‌لیتر از عصاره پوست انار میزان کاهش بیان ژن VEGF به ترتیب 7 درصد، 16 درصد و 19 درصد به‌دست آمد که این کاهش بیان در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). کمترین میزان بقا در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت مربوط به دوز 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود که به‌ترتیب 30 درصد، 25 درصد و 18 درصد تعیین شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: احتمالاً عصاره پوست انار به واسطه دارا بودن ترکیبات متعدد و خواص آنتی‌اکسیدانی قابل توجه می‌تواند با کاهش بیان عامل رگزایی، سبب کاهش متاستاز و تظاهرات بدخیمی شود.


عبدالرضا فاضل، سیدرضا خاندوزی، غلامرضا روشندل، فرزاد باقریان،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان در جهان و ایران شیوع بالایی داشته و با مرگ و میر بالایی همراه است. شیمی‌درمانی نئوادجوانت (Neoadjuvant Chemotherapy: NAC) یکی از روش‌های درمانی برای بهبود بقاء بیماران است. این مطالعه به منظور تعیین میزان پاسخ به NAC در مبتلایان به سرطان پستان پیشرفته موضعی براساس رسپتورهای شایع مولکولی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 100 بیمار مبتلا به سرطان پستان (میانگین سنی 41.14±10.06 سال) مراجعه کننده به درمانگاه جراحی مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان طی سال‌های 1392 لغایت 1397 انجام شد. بیماران بدون متاستاز دوردست تحت رژیم درمانی NAC قرار گرفته و سپس جراحی شدند. مشخصات دموگرافیک، نوع داروها، مشخصات رسپتورهای مولکولی پاسخ به درمان آنها در چک لیستی ثبت شد. پاسخ به درمان و میزان بقاء کلی بیماران ارزیابی شد.


یافته‌ها: میانگین اندازه تومور قبل از کموتراپی NAC 3.01±2.47 سانتی‌متر (با دامنه 0-8 و میانه 2) بود و 16 درصد گرید 1، 52 درصد گرید 2 و 32 درصد گرید 3 تعیین شد.36 درصد از بیماران سابقه فامیلی مثبت داشتند. 46 درصد ER مثبت، 40 درصد PR مثبت، 22 درصد Her-2 مثبت و 78 درصد Her-2 منفی بودند. 36 درصد شاخص Ki-67 بیش از 30 درصد داشتند. 18 درصد بیماران پاسخ کامل پاتولوژیک داشتند و 82 درصد پاسخ ناکامل و یا منفی داشتند. از لحاظ سابقه فامیلی سرطان پستان وضعیت رسپتورهای Her2، ER، PR، Ki67، گرید هیستولوژیک، اندازه تومور و لنفودای آگزیلاری تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه با و بدون پاسخ پاتولوژیک کامل وجود داشت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: میزان پاسخ کامل پاتولوژیک به کموتراپی نئوادجوانت در بیماران مبتلا به سرطان پستان پیشرفته موضعی در 18 درصد بیماران دیده شد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.15 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4700
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)