[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations70243287
h-index3219
i10-index21680
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای ویتامین D

دکتر ناصر آقا محمد زاده، دکتر فرزاد نجفی پور، دکتر امیر بهرامی، دکتر میترا نیافر، دکتر لیلا بگلر، دکتر حمیده حاجی اقراری، دکتر اکبر علی عسگرزاده، دکتر مجید مبصری،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : استئوپروز شایع‌ترین بیماری متابولیک استخوان است که با کاهش استحکام استخوان مشخص می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی فراوانی عوامل مؤثر در کاهش تراکم استخوان وعلل ثانویه مؤثر در ایجاد استئوپروز انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 105 بیمار (76 زن و 29 مرد) مبتلا به کاهش تراکم استخوان که طی سال‌های 85-1382 به درمانگاه غدد بیمارستان سینای تبریز مراجعه نمودند؛ انجام شد. تاریخچه بیماری و یافته‌های آزمایشگاهی بررسی و نتایج با نرم‌افزار آماریSPSS-14  و آزمون‌ آماری کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : از 105 بیمار مبتلا به کاهش تراکم استخوان 55درصد استئوپروز و 45درصد استئوپنی داشتند. میزان دریافت روزانه کلسیم در 8/63درصد بیماران کمتر از mg400، در 9/31درصد بیماران بین 400 تا mg1000 و در 4/3درصد بیماران بالاتر از mg1000بود. متوسط کلسیم سرم بیماران 9.5±0.6 mg/dlبود. متوسط غلظت سرمی ویتامینD 45±37.1 nmol/l بود و 2/61درصد بیماران درجاتی از کمبود ویتامینD داشتند. 3/33درصد بیماران دارای استئوپروز ثانویه بودند. بیمارانی که استئوپروز اولیه داشتند؛ 3/11درصد مبتلا به هیپرکلسیوری بودند.

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کاهش تراکم استخوانی در زنان بیشتر بود و میزان دریافت موثر کلسیم در این بیماران کم بوده است. لذا با مصرف غذاهای سرشار از کلسیم و غنی‌سازی مواد غذایی با ویتامین D تا حدود زیادی از ایجاد و پیشرفت استئوپروز جلوگیری خواهد شد.


دکتر سیدمحمد علوی، غلامحسین سفیدگران، علی الباجی، دکتر احمد نژاد سلامی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : ویتامین D درپاسخ ایمنی بر علیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس دخالت دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ویتامین D به عنوان مکمل داروئی در سیر درمان بیماران مبتلا به سل ریوی انجام شد.

روش بررسی : این کارآزمائی بالینی روی 96 بیمار مبتلا به سل ریوی که از نظر گروه سنی و جنس همسان‌سازی شده بودند؛ در شهرستان اهواز طی سال‌های 88-1387 انجام شد. بیماران سن18 سال یا بالاتر داشتند و در آنان آزمایش خلط از نظر باسیل اسیدفست (AFB) مثبت بود. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. گروه مداخله تحت درمان استاندارد ضدسل (6ماهه) به همراه ویتامینD ، 800 واحد در روز- و گروه شاهد فقط تحت درمان استاندارد ضدسل قرار گرفتند. آزمایش خلط بیماران از نظر AFB در پایان ماه‌های اول ، دوم ، سوم ، چهارم و ششم پیگیری شد. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS-16 و با استفاده از آمار توصیفی وآزمون تی و کای‌دو و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : میانگین سنی بیماران در گروه‌های مداخله و شاهد به ترتیب 17.8±39.1 و 17.6±38.3 سال بود. میزان کلی بهبودی در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 93.8 درصد و 95.8 درصد بود که تفاوت معنی‌داری نداشتند. میزان خلط منفی در گروه مداخله در پایان ماه‌های اول، دوم ، سوم ، چهارم و ششم به ترتیب 66.7 درصد ، 78.5 درصد، 93.8 درصد ، 93.8 درصد و 93.8 درصد و در شاهدها به‌ترتیب 35.4 درصد ، 66.7 درصد، 91.7 درصد ، 95.8 درصد و 95.8 درصد بود. اختلاف بین دو گروه در پایان ماه اول و در پایان ماه دوم معنی‌‌دار بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که ویتامین D به عنوان مکمل درمان ضدسل باعث بهبود نتیجه کلی درمان نمی‌شود؛ ولی سبب تسریع در پاک شدن بیماران از باسیل سل می‌شود.


طیبه متقی، غلامرضا عسکری، فریبرز خوروش، محمدرضا مراثی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری میگرن در سراسر جهان شایع است. در سالیان اخیر کمبود ویتامین D به عنوان مشکل سلامت عمومی شناخته شده است.این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین D با بیماری میگرن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 76 بیمار (21 نفر مذکر و 55 نفر مونث) مبتلا به میگرن در محدوده سنی 61-10 سال انجام شد. متغیرهای سن، جنس، دور کمر، شاخص توده بدنی، تعداد بیماری‌های مزمن و سطح تحصیلات تعدیل شد. سطح سرمی ویتامین D مورد سنجش قرار گرفت. یافته‌ها : کاهش ویتامین D در 13.2% از بیماران تعیین شد. بین افزایش سطح سرمی ویتامین D با نتیجه سردرد روزانه ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده گردید (P<0.05)؛ اما بین سطح سرمی ویتامین D با شدت میگرن ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : بین سطح ویتامین D با شدت بیماری میگرن ارتباطی وجود نداشت.
نصرت الله سلیمانی، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامینD در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بسیار رایج است و یکی از عوامل خطرزای مهم برای بیماری‌های مزمن کلیوی محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرینات ثبات دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D بر برخی از شاخص‌های عملکرد کلیوی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 48 زن مبتلا به کمردرد مزمن با تخصیص تصادفی در 4 گروه 12 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرین، گروه ویتامین D و گروه ترکیبی انجام شد. گروه‌های تمرین و ترکیبی، 8 هفته تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی با سطوح مختلف را انجام دادند. گروه‌های ویتامینD و ترکیبی، هفتگی 50000 واحد ویتامین D دریافت نمودند. سطوح کراتینین، اوره و اسیداوریک قبل و پس از مداخله‌ها سنجیده شد.

یافته‌ها: 74.26% و 25.64% از بیماران به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامینD بودند. پس از 8 هفته کاهش معنی‌داری در شاخص‌های کراتینین، اوره و اسید اوریک گروه‌های تمرین، ویتامین D و ترکیبی مشاهده شد. به‌علاوه مداخله ترکیبی به  کاهش بیشتری در سطوح اسیداوریک و اوره در مقایسه با دو مداخله دیگر منجر شد؛ اما اثر فعالیت ورزشی بر کاهش اسیداوریک نسبت به ویتامین D بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: هر دو شیوه تمرینات ثبات‌دهنده مرکزی و مصرف ویتامین D می‌تواند در بهبود عملکرد کلیوی در بیماران کمردرد مزمن با سطوح پایین ویتامین D ، اثرگذار باشد؛ اما به نظر می‌رسد مداخله ترکیبی با اثربخشی بیشتری همراه است.


یوسفعلی حاجی پور گلی، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتامین D با سنتز پروتئین عضلانی و میوژنز سبب افزایش قدرت می‌شود و ممکن است نقش مهمی در فعالیت‌های بیهوازی و هوازی ایفا کند. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت ویتامین D و ارتباط آن با شاخص‌های عملکرد جسمانی تکواندوکاران جوان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 75 تکواندوکار مرد در محدوده سنی 18 تا 23 سال انجام شد. سطح سرمی 25-هیدروکسی ویتامین D (25(OH)D) به روش الایزا تعیین شد و مقادیر کمتر از صفر، 30-20 و بیش از 30 نانوگرم در میلی‌لیتر به ترتیب به عنوان نقص، سطح ناکافی و نرمال در نظر گرفته شدند. از آزمون‌های 20 متر شاتل ران، دو سرعت بیهوازی (رست)، پرش ارتفاع، دوی سرعت 36 متر و الی نویز به ترتیب برای تعیین ظرفیت‌های هوازی و بیهوازی، توان انفجاری پاها، سرعت و چابکی استفاده شد. همچنین درصد چربی و شاخص توده بدن هر آزمودنی تعیین گردید.
یافته‌ها: 36 تکواندوکار (48%) و 32 تکواندوکار (42.66%) به ترتیب دارای کمبود و سطح ناکافی ویتامین D بودند. ارتباط آماری معنی‌داری بین سطح پایین‌تر از نرمال ویتامین D با توان هوازی (r=0.897)، توان بیهوازی (r=0.901)، پرش عمودی (r=0.855)، شاخص خستگی (r=-0.838)، زمان چابکی (r=-0.634) و دو سرعت 36 متر (r=-0.793) مشاهده شد (P<0.05) و در آزمودنی‌هایی با سطح نرمال ویتامین D هیچ ارتباطی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: 90.66% از تکواندوکاران جوان دارای ویتامین D پایین‌تر از حد مطلوب بودند. افزایش سطوح ویتامین D می‌تواند به بهبود عملکرد جسمانی ورزشکاران جوان مبتلا به کمبود یا نقص ویتامین D کمک نماید.


حانیه صادقی شیرسوار، معصومه حبیبیان، سقا فرج تبار بهرستاق،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ویتامین D و فقر حرکتی از جمله عوامل مربوط به افزایش التهاب و استرس اکسایشی در شرایط چاقی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرین پیلاتس همراه با ویتامین D بر سطح پروتئین جاذب شیمیایی مونوسیت -1 (MDP-1) و فعالیت سوپراکسیددیسموتاز (SOD) در مردان دارای اضافه وزن انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی یک سویه کور 56 مرد دارای اضافه وزن به طور تصادفی در گروه‌های کنترل، تمرین پیلاتس، ویتامین D و ترکیبی قرار گرفتند. تمرینات پیلاتس 8 هفته با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره و 3 جلسه در هفته انجام شد. گروه‌های ویتامین D و ترکیبی به طور هفتگی 50000 واحد ویتامین D دریافت نمودند. سطح MCP-1 و فعالیت SOD قبل و پس از مداخله سنجیده شد.


یافته‌ها: وضعیت ویتامین D در تمام آزمودنی‌ها پایین‌تر از نرمال بود. مقادیر MCP-1 در گروه‌های تمرین پیلاتس، ویتامینD و ترکیبی بعد از 8 هفته کاهش و فعالیت SOD افزایش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05)؛ اما مداخله ترکیبی تاثیر قوی‌تری در تعدیل مقادیر MCP-1 و فعالیت SOD در مقایسه با دو مداخله دیگر داشت (P<0.05). همچنین اثر تمرینات پیلاتس بر افزایش فعالیت SOD بیشتر از مصرف ویتامینD بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد تمرین پیلاتس و مصرف ویتامین D می‌توانند اثرات حمایتی خود را در افراد اضافه وزن با سطح پایین ویتامینD، به واسطه افزایش فعالیت SOD و کاهش شاخص التهابی MCP-1 اعمال نمایند. اگرچه این اثرات با مداخله ترکیبی توسعه یافت؛ ولی تمرینات پیلاتس با افزایش بیشتری در افزایش سطح آنتی اکسیدانی نسبت به ویتامین D همراه بود.


سید غلامرضا مرتضوی مقدم، اصغر زربان، علی میرشاهی،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آسم اختلال مزمن راه‌های هوایی، با انسداد برگشت پذیر، التهاب مجاری هوایی و با عوارض زیادی همراه است. امروزه شیوع بیماری در حال افزایش است. رژیم غذایی، شاخص‌های آنتی اکسیدانی و همچنین کمبود ویتامین D با بروز بیماری در ارتباط است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ویتامین D بر عملکرد ریه و سطح سرمی ایمنوگلبولین E و ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی در بیماران مبتلا به آسم انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده روی 60 بیمار مبتلا به آسم بالای 16 سال با عدم کنترل کامل علائم مراجعه کننده به کلینیک فوق تخصصی بیمارستان ولیعصر در سال 1398 انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به روش بلوکه سازی به دو گروه 30 نفری کنترل (دریافت کننده پلاسبو) و مداخله (دریافت کننده کپسول 2000 واحدی ویتامین D به مدت 12 هفته) تقسیم شدند. در ابتدا و انتهای مطالعه از بیماران نمونه خون به میزان 5 میلی‌لیتر اخذ و اسپیرومتری انجام شد. در سرم بیماران پارامترهای ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی (TAC)، ایمنوگلبولین E و ویتامین D اندازه‌گیری و مقایسه گردید.


یافته‌ها: میانگین FVC، سطح سرمی ویتامین D و TAC گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در انتهای مطالعه افزایش آماری معنی‌دار و میانگین سطح IgE کاهش آماری معنی‌دار نشان دادند (P<0.05). میانگین نمره FEV1 و FEV1 / FVC در دو گروه کنترل و مداخله در انتهای مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند.


نتیجه‌گیری: مصرف قرص ویتامین D سبب افزایش میانگین FVC و TAC در بیماران مبتلا به آسم گردید.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)