[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations67083021
h-index3117
i10-index20775
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
42 نتیجه برای مهرداد

دکتر محمد جعفر گلعلی پور، کامران حیدری، مهرداد جهانشاهی، محمد علی وکیلی، علیرضا محرری،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده

ابعاد بدن نوزاد، پایه ای برای تمام تغییرات شاخص های انسان سنجی جسمانی (آنتروپومتریک) می باشد. با توجه به اهمیت شاخص های آنتروپومتریک سر و صورت در طب اطفال، علوم تشریح، پزشکی قانونی، جراحی پلاستیک، دندان پزشکی و ...، این مطالعه برای نوزادان زنده یک روزه دختر طراحی گردید. به این منظور، بررسی حاضر، به صورت توصیفی و به روش مقطعی، روی 423 نوزاد یک روزه دختر برای مقایسه دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بوده اند، به روش سفالومتری کلاسیک انجام شد. میانگین و انحراف معیار شاخص های سفالیک و پروسوپیک در گروه های قومی فارس بومی به ترتیب 4.7 ± 78.63 و 11.5± 74.3 و در گروه قومی ترکمن به ترتیب 8.7 ± 77.85 و 9.8 ± 81.6 تعیین گردید. تیپ های غالب و نادر سردر گروه قومی فارس بومی، به ترتیب مزوسفال (42 درصد) و هیپربراکی سفال(9درصد) ودر گروه قومی ترکمن به ترتیب مزوسفال(39 درصد) و هیپربراکی سفال (8 درصد) بودند. همچنین تیپ غالب صورت در گروه قومی فارس بومی با 71.22 درصد هیپراوری پروسوپیک و در گروه قومی ترکمن با 39.01 درصد از نوع مزوپروسوپیک بود. تیپ نادر صورت نیز در هر دو گروه از نوع هیپرلپتوپروسوپیک و فراوانی آن به ترتیب 4.24 و 1.89 درصد تعیین گردید. این مطالعه علاوه بر مشخص کردن تیپ های سر و صورت نوزادان دختر در دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن، نشان داد که عامل قومیت با تنوع شکل صورت و سر نوزادان می تواند رابطه داشته باشد.
دکتر ساسان بهشتی، دکتر سیداکبر شریفیان، دکتر رامین مهرداد، دکتر شهرزاد حسینی‎نیا،
دوره 4، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1381 )
چکیده

افرادی که در محیط کار با حلال های آلی در تماس باشند مستعد بروز عوارض و بیماری های مختلف در قسمت های متفاوت بدن هستند. یکی از مهم ترین این عوارض، علایم عصبی - رفتاری مانند اختلالات خلقی، خستگی و فراموشی است. این مطالعه به منظور مقایسه فراوانی عوارض عصبی - رفتاری کارگران سالن های رنگ در مقایسه با کارگران سایر بخش های یک کارخانه خودروسازی در تهران طراحی شده است. در این مطالعه همه کارگرانی که در سالن های رنگ کار می کردند (78 نفر) به عنوان گروه مورد، و 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده از سایر بخش های کارخانه به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس عوارض عصبی - رفتاری این افراد به وسیله یک پرسشنامه 16 سوالی استاندارد، به عنوان یک ابزار غربالگری اولیه و حساس برای یافتن اختلالات عصبی - رفتاری ایجاد شده بین کارگرانی که در تماس مداوم با حلال های هستند، ارزیابی شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد که فراوانی عوارض عصبی - رفتاری، در گروه مورد، 46 درصد و در گروه شاهد، 36 درصد بوده است. تنها، تفاوت مشاهده شده در عصبی شدن و عرق کردن بی دلیل بین دو گروه مورد و شاهد معنی دار بوده است (p < 0.05) به طور کلی طبق نتایج به دست آمده از این مطالعه، بین دو گروه از نظر فراوانی عوارض عصبی - رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده نشد گرچه فراوانی بیماری عصبی - رفتاری در هر دو گروه بالاتر از حد انتظار بود.
دکتر کریم‎اله حاجیان، دکتر مهرداد کاشی‎فرد، دکتر حسن داودی، دکتر مجید عابدی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: نواحی شمالی ایران در کرانه جنوبی دریای خزر بر روی کمربند آسیایی سرطان مری قرار دارد که دارای بالاترین میزان بروز سرطان مری در آمارهای جهانی است. هدف از این بررس تعیین مشخصه های اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به سرطان مری در نقاطی از شمال ایران می باشد.مواد و روشها: این مطالعه براساس اطلاعات موجود از پرونده 668 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به مرکز پرتودرمانی شهید رجایی بابلسر طی سالهای 1377- 1371 انجام گردید. داده ها شامل سن، جنس، شغل، سابقه مصرف سیگار، اعتیاد، الکل قومیت، محل سکونت ، محل آناتومیک و نوع هیستولوژیک تومور بوده که از پرونده بیماران توسط فرم مخصوصی استخراج گردید. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی و آزمون کای دو استفاده گردید.یافته ها: میانگین (± انحراف معیار) سنی بیماران مورد مطالعه 11 ± 62.8 سال بود. میانگین سنی بیماران مرد (63.8 سال) از بیماران زن (61.2 سال) به طور معنی داری بیشتر بوده است (P<0.05). شایعترین گروه سنی درگیری تومور 69-60 سال می باشد و 54.5 درصد بیماران را مرد تشکیل دادند. در بیماران مرد 62.1 درصد کشاورز، 14.5 درصد کارگر و 7 درصد کارمند بوده اند. در حالی که در بیماران زن 92.4 درصد خانه دار بوده اند. تقریبا 19.3 درصد بیماران سابقه مصرف سیگار، 7.9 درصد سابقه مصرف مواد مخدر و 0.7 درصد سابقه مصرف الکل داشته اند و نیز 50.3 درصد بیماران ساکن مناطق شهری بوده اند. شایعترین نوع تومور مری از نظر آسیب شناسی کارسینوم سلول سنگفرشی (91.3 درصد) بوده، آدینوکارسینوما 7 درصد در پاتولوژی گزارش شد و نسبت مبتلایان مرد به زن در آدینوکارسینوم 3 به 1 بوده، نیز در مورد کارسینوم سلول سنگفرشی، مردان بیشتر از زنان درگیر بوده اند. بین نوع هیستولوژیکی سرطان مری و جنس رابطه معنی داری مشاهده گردید (P<0.05). شایعترین محل درگیری کارسینوم سلول سنگفرشی ثلث میانی و شایعترین محل درگیری آدینوکارسینوما ثلث تحتانی بود. رابطه معنی دار آماری بین نوع هیستولوژیک و موقعیت درگیر تومور و همچنین بین نوع هیستولوژیک و نوع شغل مشاهده گردید (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، افزایش میزان وفور سرطان مری را بعد از سن 50 سالگی دلالت می کند و از لحاظ رابطه بین نوع هیستولوژیک تومور با موقعیت آناتومیک تومور و جنس، نتایج حاصل با مطالعات انجام شده در کشورهای غربی مطابقت و همخوانی داشته که نشان دهنده الگوی یکسانی بین این شاخصهای اپیدمیولوژیک در سطح جهان می باشد.
دکتر محمدجعفر گلعلی پور، مهرداد جهانشاهی، کامران حیدری، دکتر نورالله رضائی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: به طور طبیعی بین حجم جمجمه و اندازه مغز ارتباطی وجود دارد. مطالعات مختلفی حجم جمجمه را که به طور غیرمستقیم نشان دهنده حجم مغز است، انجام شده است. این مطالعه به منظور تعیین حجم جمجمه افراد 20-17 ساله با گروه قومی ترکمن انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1381 روی 401 نفر از افراد 20-17 ساله گروه قومی ترکمن (203 نفر زن و 198نفر مرد) شهرستان گرگان که از نظر بالینی سالم بوده اند، به روش سفالومتریک با استفاده از متد خطی و فرمول Lee-Parson انجام شد.یافته ها: حجم جمجمه در زنان 1227.2269 ± 120 میلی لیتر و در مردان 1420.60 ± 85 میلی لیتر تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنی دار است (0.05 P<).نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که در گروه قومی ترکمن ظرفیت حجم جمجمه در مردان بیشتر از زنان می باشد و با توجه به سایر مطالعات انجام شده در جهان، ظرفیت حجم جمجمه در جوامع مختلف متفاوت است.
دکتر مهرداد ایزدی، دکتر امیر حسین باقرزاده، دکتر فریده تاره، دکتر فریبرز منصور قناعی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری هیرشپرونگ (H.D)، یک بیماری ناشی از فقدان مادرزادی سلول های گانگلیونی جدار روده بزرگ می باشد که می تواند به انسداد آن بیانجامد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تظاهرات بالینی و میزان درگیری در بیماران بستری، در یک دوره 6 ساله می باشد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی روی کلیه بیماران مراجعه کننده به مرکز تخصصی پورسینا رشت در طی سال های 1374 لغایت 1380 با تشخیص هیرشپرونگ انجام شد. اطلاعات از پرونده های پزشکی بیماران استخراج شد. داده های شامل سن، جنس، تظاهرات بیماری، روش تشخیصی منجر به تشخیص قطعی، سگمان گرفتار، نوع جراحی انجام شده و عوارض جراحی انجام شده بود. در نهایت داده ها با نرم افزار آماری SPSS-10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در طی دوره 6 ساله، 58 بیمار با تشخیص H.D یافت شد. در طی این مدت آنان برای خارج نمودن سگمان گرفتار تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیماران این مطالعه شامل 19 دختر و 39 پسر بودند. سن بروز بیماری از یک روزگی تا 18 سالگی متغیر بود. علایم بروز بیماری شامل عدم دفع مکونیوم (17.24درصد)، یبوست (79.31 درصد)، دیستانسیون شکم (67.24 درصد)، اسهال (5.17 درصد) بود. طول سگمان گرفتار در سه نوع رکتوسیگموئید سگمان خیلی کوتاه و تمام کولون تفاوتی نداشت. جراحی‌ها به سه روش Swenson ,Lynn ,Soave انجام شده بود. شایع ترین عوارض زودرس و دیررس به ترتیب لیک آناستوموز (10.2 درصد) و یبوست طول کشیده (10.2 درصد) بود. بروز عوارض پس از عمل براساس سه روش جراحی از نظر آماری تفاوتی نداشت.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان سگمان گرفتار در زمان و بروز علایم تاثیر چندانی ندارد و کاهش عوارض در این مطالعه می تواند ناشی از نوع عمل و زمان مناسب عمل باشد.
دکتر مهرداد روغنی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، دکتر فرشاد روغنی دهکردی،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: فراسیون سفید گیاهی است که دارای ترکیبات حفاظت کننده و آنتی اکسیدانت نظیر فلاونوئیدها می باشد و شواهدی مبنی بر اثرات هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک در صورت تجویز به صورت مکمل دارد. این مطالعه به منظور تحقیق اثر هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک تجویز خوراکی این گیاه در مدل تجربی دیابت قندی در موش های صحرایی نر مورد بررسی قرر گرفت.روش بررسی: موش های صحرایی نر به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با فراسیون، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با فراسیون تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزتوسین به میزان 60mg/kg به طور داخل صفاتی استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با فراسیون پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (6.25 درصد) را به مدت دو ماه دریافت نمودند.یافته ها: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (P<0.05)، در حالی که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون کاهش معنی داری را در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. آنالیز داده های تری گلیسیرید و کلسترول نشان داد که سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته هشتم نسبت به هفته قبل بررسی (P<0.05) نشان می دهد و سطح تری گلیسیرید در هفته هشتم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار پایین تر بود (P<0.05). به علاوه یک کاهش معنی دار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با فراسیون در هفته هشتم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (P<0.05).نتیجه گیری: تجویز خوراکی بخش هوایی فراسیون در مدل تجربی دیابت قندی فقط موجب کاهش معنی دار سطح تری گلیسیرید و کلسترول سرم می گردد.
مهرداد جهانشاهی، دکتر محمد جعفر گلعلی‌پور، کامران حیدری،
دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: سفالومتری از شاخه های علم آنتروپومتری است. با توجه به اهمیت شاخص های آنتروپومتریک و کاربرد آن در جراحی پلاستیک، پزشکی قانونی، آناتومی و ارتودنسی، این مطالعه به منظور تعیین انواع شکل صورت دختران جوان در گروه های قومی شهرستان گرگانانجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی بهصورت مقطعی روی 410 نفر دختر 17-20 ساله در دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بودند، به روش سفالومتری انجام گردید. در این بررسی طول و عرض صورت توسط سفالومتر مدرج میلی متر مارتین سالر با دقت 0.5 میلی متر و خط کش T اندازه گیری شد و به کمک این ابعاد شاخص پروسوپیک به دست آمد و بر اساس این شاخص شکل صورت به پنج گروه بین المللی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد طبقات شکل صورت در دو گروه قومی مورد مقایسه قرار گرفت.یافته ها: شکل غلب صورت در گروه قومی فارس بومی از نوع اوری پروسوپیک با (37.7درصد) و در گروه ترکمن نیز از نوع اوری پروسوپیک با (51.7 درصد) بوده است. نوع نادر شکل صورت در بالغین مونث فارس بومی و ترکمن به ترتیب هایپرلپتوپروسپیک (5.8 درصد) و لپتوپروسوپیک (3 درصد) بوده است.نتیجه گیری: این مطالعه علاوه بر مشخص کردن تیپ های صورت در این منطقه، نشان داد بین شکل صورت دختران با گروه قومی ارتباط وجود دارد.
ندا مهرداد، دکتر مهوش صلصالی، دکتر انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از تحقیقات در فعالیت‌های پرستاری مراقبتی با کیفیت و هزینه اثربخش را ایجاد، پیامد مراقبتی را ارتقاء می‌دهد و اعتبار حرفه‌ای پرستاران را موجب می‌گردد. علی‌رغم افزایش در کمیت و کیفیت تحقیقات پرستاری استفاده از یافته‌های تحقیق در عملکرد پرستاران ناچیز است. یکی از موانع انجام تحقیق در ایران به‌کارگیری نتایج تحقیق است. این مطالعه با هدف تعیین عوامل تسهیل کننده و بازدارنده استفاده از یافته‌های تحقیق در عملکرد بالینی از نظر پرستاران انجام شد. روش بررسی : این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بود. پرسشنامه مورد استفاده به دو بخش تقسیم گردید. بخش اول نمایی از اطلاعات علمی و حرفه‌ای پاسخ‌دهندگان را جویا شد و بخش دوم برگرفته از مقیاس موانع فانک بود. یک سوال باز پاسخ عوامل تسهیل کننده به‌کارگیری نتایج تحقیق در عملکرد بالینی را مورد بررسی قرار داد. برای کسب اعتبار پرسشنامه از روایی صوری و محتوا با نظر محققین پرستاری استفاده گردید. یافته‎ها : حاصل تحلیل عاملی چهار عامل شناسایی و تحت عناوین محدودیت‌های سازمان، کیفیت تحقیق، ارزش‌ها، مهارت و آگاهی پرستار و ارائه نتایج تحقیق نام‌گذاری شد. مانع «عدم آگاهی کافی پرستاران از روش تحقیق» تحت بارگذاری هیچ‌یک از عوامل قرار نگرفت. سه مانع اول «نداشتن وقت کافی برای پرستاران برای مطالعه تحقیقات انجام شده، نبودن تسهیلات کافی به منظور به‌کارگیری یافته‌های تحقیق و به عمل در آوردن آن، احساس عدم اختیار برای تغییر در روش‌های مراقبتی بیماران» گزارش شد. همه پاسخ‌دهندگان تسهیل کننده‌هایی را برای افزایش استفاده از تحقیق پیشنهاد نمودند که مهم‌ترین آنها منابع انسانی، عوامل سازمانی و فردی بود. نتیجه‎گیری : یافته برجسته این مطالعه اهمیتی بود که شرکت کنندگان به حمایت سازمان در استفاده از نتایج تحقیق می‌دادند. توجه به سه مانع اول بازتابی از عملکرد سنتی سازمان است. لازم است سازمان‌ها به پرستار اختیار و استقلال تغییر در روش‌های مراقبتی و درمانی بیماران را بدهند و تسهیلاتی را فراهم آورند که وی قادر باشد در جهت تغییر روش‌های مراقبتی براساس شواهد قدم بردارد.
دکتر مهرداد روغنی، محبوبه آقایی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : هیپرآلژزی یکی از علائم بارز دیابت قندی در میان مدت محسوب می‌شود. با توجه به وجود شواهد تحقیقاتی مبنی بر اثر ضددیابتی تره کوهی، در این بررسی اثر تجویز خوراکی این گیاه در موش‌های صحرایی دیابتی شده به وسیله استرپتوزتوسین در مراحل حاد و مزمن آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 45 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با تره کوهی، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، دیابتی و گروه دیابتی تیمار شده با تره کوهی تقسیم شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین به صورت تک دوز و داخل صفاقی به میزان mg/kg 60 استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با تره کوهی نیز پودر مخلوط شده این گیاه با غذای استاندارد موش (25/6درصد) را دریافت نمودند. پس از گذشت یک ماه بعد از اندازه‌گیری قندخون آزمون فرمالین در هر موش انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های student’s paired t-test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : نمرات درد در موش‌های دیابتی پس از گذشت یک ماه در دو فاز حاد و مزمن به دنبال تجویز کف پایی فرمالین بیشتر از موش‌های کنترل بود و درمان با تره کوهی به مدت چهار هفته موجب کاهش معنی‌دار در نمرات درد در مقایسه با گروه دیابتی در مراحل حاد و مزمن گردید (05/0P<). ضمناً با تجویز سدیم سالیسیلات به موش‌های دیابتی، کاهش معنی‌دار در نمره درد فقط در مرحله مزمن آزمون فرمالین مشاهده گردید (05/0P<). همچنین تجویز گیاه تغییر معنی‌داری در نمرات درد دو فاز آزمون فرمالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل ایجاد ننمود.

نتیجه‌گیری: تجویز خوراکی تره کوهی به مدت یک ماه موجب کاهش معنی‌دار میزان احساس درد در مدل تجربی دیابت قندی القا شده به وسیله استرپتوزوتوسین می‌شود.


علیرضا محرری، حسین نصیری، دکتر مهرداد جهانشاهی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، محمدرضا ربیعی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : نواحی ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل دو ناحیه مجاز در ناحیه گلوته‌آل برای تزریقات داخل عضلانی می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه شدت درد و میزان خونریزی حاصل از این تزریقات در دو ناحیه ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 67 بیمار بستری در بخش جراحی مردان در بیمارستان پنجم آذر گرگان که دارای دو نوبت تزریق داخل عضلانی از یک دارو به فاصله 24ساعت بودند، انتخاب شدند. برای هر بیمار، یک تزریق در ناحیه دورسوگلوته‌آل و تزریق دیگر در ناحیه ونتروگلوته‌آل انجام گردید. اطلاعات حاصل از هر تزریق ثبت و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کولموگرف- اسمیرنف و رتبه‌ای ویلکاکسون با سطح معنی‌دار 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : در ناحیه دورسوگلوته‌آل 5/83 درصد از بیماران درد خفیف و یا متوسط داشتند. در حالی که 88 درصد از بیماران در ناحیه ونتروگلوته‌آل درد متوسط داشتند و 9 درصد از آنها هیچ دردی نداشتند. متوسط شدت درد در ناحیه دورسوگلوته‌آل 682/1±79/50 و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 878/1±79/40 تعیین شد. متوسط میزان خونریزی در دورسوگلوته‌آل 102/0±73/0 میلی‌متر و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 047/0±19/0 میلی‌متر تعیین گردید. بین شدت درد و میزان خونریزی در دو ناحیه اختلاف معنی‌داری به دست آمد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تزریقات داخل عضلانی در ناحیه ونتروگلوته‌آل نسبت به ناحیه دورسوگلوته‌آل، شدت درد و خونریزی کمتری را در پی دارد.


دکتر حسین آیت اللهی، دکتر عباسعلی امیدی، دکتر مهرداد کاتبی، دکتر سعیده صباغ، دکتر هومن توسلیان، دکتر محمدرضا خلیقی، دکتر عباس پرداختی، دکتر مهدی شریعت،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : تتراکلرید کربن‌ به‌ عنوان‌ یک‌ سم‌ مرجع‌ کبدی در مسمومیت‌ حاد و مزمن‌ خود باعث‌ ایجادنکروز، تغییر چربی‌، سیروز و کانسر کبدی‌ می‌شود. سیلای مارین مجموعه‌ای‌ از سه‌ فلاونولیگنان‌ موجود در گیاه‌ خارمریم (Silybum marianum) دارای‌ آثار هپاتوپروتکتیو و آنتی‌‌هپاتوتوکسیک ‌می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات درمانی حفاظتی سیلای مارین در سمیت حاد کبدی CCL4 در موش انجام گردید.

 

روش بررسی: این مطالعه تجربی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سال 1383 انجام پذیرفت. پس‌ از بررسی‌های‌ مقدماتی‌، دوز mL/kg 25 تتراکلرید کربن‌ (در حلال‌ Mineral Oil) به ‌عنوان‌ دوز مناسب‌ انتخاب‌ گردید. روند هپاتوتوکسیسته‌ ناشی‌ از تزریق‌ داخل‌ صفاقی‌ تک‌ دوز آن‌ به‌ منظور ارزیابی‌ و به‌ دست‌ آوردن‌ متغیرهای‌ لازم برای‌ سنجش‌ میزان‌ سمیت‌ و درمان ‌مورد بررسی‌ قرار گرفت‌. با توجه‌ به‌ نتایج‌ آنزیمی‌ (افزایش‌ فعالیت‌ AST و ALT) و هیستوپاتولوژی‌ (بررسی‌ و درجه‌ بندی‌ عوارض‌ پاتولوژیک‌ CCl4 در بافت‌ کبد به‌ شکل‌ گرانولاسیون‌ سیتوپلاسم‌، تورم ‌ابری‌ شکل‌، نکروز و تغییر چربی‌) زمان‌های‌ تجویز سیلای‌ مارین‌ و نمونه‌گیری‌ مشخص‌ گردید. سیلای‌ مارین‌ به‌ شکل‌ سوسپانسیون‌ در حامل‌ CMC2درصد پروپیلن‌گلایکول‌ (به‌ نسبت‌ 3 به‌ 2) با دوزهای‌50، 200 و 800 میلی‌گرم‌ بر کیلوگرم‌ در زمان‌های‌ مختلف‌ تجویز و نمونه‌های‌ سرمی‌ و کبدی‌ تهیه‌ شد. گروه‌ کنترل‌ منفی‌، حامل‌ سیلای‌ مارین‌ در برابر حلال‌ CCl4، گروه‌ کنترل‌ دارو، دوزmg/kg 800 سیلای‌ مارین‌ در برابر حلال‌ CCl4 و گروه‌ کنترل‌ مثبت‌، حامل‌ سیلای‌ مارین‌ در برابر CCl4 را دریافت‌ نمود.

 

یافته‌ها :  نتایج حاکی از آن است که تجویز دوز mg/kg 50 سیلای مارین ، یک ساعت بعد از تزریق CCL4 علاوه بر مهار نسبی افزایش فعالیت ترانس‌آمینازها، از افزایش و پیشرفت ضایعات کبدی تا حدود 50 درصد نسبت به گروه کنترل مثبت جلوگیری می‌نماید. علاوه بر آن روند ترمیم و رژنراسیون سلولی را سرعت بخشیده، به طوری که نکروز درجه سه در گروه کنترل مثبت در زمان 48 ساعت تا نکروز درجه 5/0 در گروه دریافت کننده این دوز کاهش یافته است.

 

نتیجه‌گیری: این ‌تحقیق‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تجویز سیلای‌ مارین‌ با دوز mg/kg 50 تا 6ساعت‌ پس‌ از تزریق‌ CCl4 به‌نحو قابل‌ توجهی‌ از پیشرفت‌ هپاتوتوکسیته‌ جلوگیری‌ نموده‌ و موجب‌ تسریع‌ بهبودی‌ ضایعات‌می‌شود.


دکتر مهرداد جهانشاهی، دکتر یوسف صادقی، دکتر احمد حسینی، دکتر ناصر نقدی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : در هیپوکامپ اصلی علاوه بر نورون‌های هرمی، آستروسیت‌ها نیز نقش بسیار مهمی را در تبادلات یونی، رهائی نوروترانسمیترها و حتی حافظه ایفا می‌کنند. حافظه و یادگیری مفاهیم بسیار نزدیکی هستند. در واقع آموزش نیازمند برخی امکانات برای ذخیره اطلاعات و مکانیسم‌های نگهداری اطلاعات شبیه به حافظه است. هدف ما از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش فضائی روی تعداد آستروسیت‌های هیپوکامپ موش صحرائی بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی با استفاده از روش ماز آبی موریس (MWM) و روش حافظه مرجع (Reference memory)، 10 سر موش صحرائی آزمایشگاهی نر از نژاد wistar به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. پس از انجام آزمایشات آموزشی مغز موش‌های صحرائی خارج و برای انجام مراحل آمادش بافتی، از مغزها برش‌های سریال تهیه و با رنگ‌آمیزی اختصاصی PTAH رنگ‌آمیزی شدند. داده‌های به دست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته‌ها : نتایج ما نشان داد که تفاوت آماری معنی‌داری بین تعداد آستروسیت‌های نواحی CA1 ، CA2 و CA3 در گروه حافظه مرجع با گروه کنترل وجود دارد. در واقع تعداد آستروسیت‌ها در هر سه ناحیه در گروه Ref.m. با میانگین و انحراف معیار 21/25±57/118، 59/23±91/58 و 14/31±6/116 نسبت به گروه کنترل با میانگین و انحراف معیار 29/17±49، 21/25±8/48 و 22/11±95/41 به ترتیب در نواحی CA1، CA2 و CA3 افزایش داشت. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که آموزش حافظه مرجع می‌تواند موجب افزایش تعداد آستروسیت‌ها در نواحی مختلف هیپوکامپ گردد.
دکتر مهرداد جهانشاهی، دکتر یوسف صادقی، دکتر احمد حسینی، دکتر ناصر نقدی،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : شکنج دندانه‌ای (Dentate gyrus) بخشی از تشکیلات هیپوکامپی است که در رابطه با حافظه و یادگیری دخالت دارد. آستروسیت‌ها از جمله سلول‌های نوروگلیا در بافت عصبی هستند که نقش مهمی را در فعالیت‌های نورون‌ها از جمله رهاسازی نوروترانسمیترها و تولید سیناپس به‌عهده دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش‌های فضائی بر تعداد سلول‌های آستروسیت‌ شکنج دندانه‌ای موش صحرائی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 18 سر موش صحرائی نر بالغ از نژاد ویستار با استفاده از روش ماز آبی موریس و دو روش حافظه مرجع و حافظه کاری انجام شد. پس از انجام آزمایشات آموزشی مغز موش‌های صحرائی خارج شد. به منظور انجام مراحل آمادش بافتی، از مغزها برش‌های سریال تهیه گردید و با رنگ‌آمیزی اختصاصی PTAH رنگ‌آمیزی شد. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری Compaired T-test و One-way ANOVA مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته‌ها : بین تعداد آستروسیت‌ها در گروه حافظه مرجع (98/5±57/300) و گروه کنترل (61/22±73/73) تفاوت آماری معنی‌داری وجود داشت (05/0P<). همچنین تفاوت آماری معنی‌داری نیز بین گروه حافظه کاری (11/4±77/375) و گروه کنترل به‌دست آمد. با مقایسه دو گروه آموزش دیده مشخص شد که تفاوت آماری معنی‌داری نیز بین دو گروه وجود دارد و تعداد آستروسیت‌ها به ترتیب از گروه کنترل به حافظه مرجع و از حافظه مرجع به حافظه کاری افزایش یافته بود (05/0P<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که یادگیری‌های فضائی مانند روش‌های حافظه مرجع و کاری موجب افزایش تعداد آستروسیت‌ها در شکنج دندانه‌ای ‌شده و این افزایش می‌تواند با طول دوره آموزش مرتبط باشد.
دکتر حمید شافی، مهرداد رفعتی رحیم زاده، دکتر ارسلان علی رمجی، دکتر زلیخا معززی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

کارسینومای آدرنال بیماری نادری است و پیش‌آگهی ضعیفی دارد. از نظر بالینی به صورت فونکسیونل و غیرفونکسیونل تقسیم‌بندی می‌شود. همچنین درمان کمکی شامل رادیوتراپی و شیمی‌درمانی تنها برای ایجاد تسکین مفید است. هدف از این گزارش معرفی یک مورد آدرنوکارسینوما بزرگ غیرفونکسیون در مردی 46 ساله بود که به علت درد مبهم شکم و ارکید و اپیدیمیت درمانگاه بیمارستان شهیدبهشتی بابل در سال 1385 مراجعه کرده بود. در معاینه بالینی واریکوسل گرید III فیکس همراه با ارکید و اپیدیمیت چپ مشهود بود. سونوگرافی و سی‌تی اسکن یک ضایعه حجیم بر روی آدرنال سمت چپ دیده شد. آزمون‌های عملکرد غده آدرنال انجام شد و طبیعی بود. بنابراین تشخیص آدرنوکارسینوما غیرفونکسیون داده شد. بیمار تحت جراحی آدرنالکتومی باز قرار گرفت. سپس به مرکز سرطان‌شناسی برای شیمی رادیوتراپی معرفی شد. متاسفانه بعد از شش ماه دچار متاستاز متعدد کبدی شد و یک‌سال بعد درگذشت.
دکتر زهرا بصیرت، دکتر سید غلامعلی جورسرایی، دکتر مهرداد فارسی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : روش‌های مختلفی برای بهبود پارامترهای اسپرم وجود دارد که از آن جمله می‌توان به روش Swim up اشاره کرد. شستشوی اسپرم مرحله‌ای در این روش ضروری می‌باشد. به نظر می‌رسد؛ دوبار شستشو به‌ویژه در نمونه‌هایی با غلظت بالا و مواردی که سیمن به‌خوبی مایع نمی‌شود؛ نتایج بهتری به‌دنبال داشته باشد. این مطالعه به منظور مقایسه پارامترهای اسپرم در روش Swim up با یک‌بار و دوبار شستشو انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه آزمایشگاهی روی 50 نمونه اسپرم مرد مراجعه کننده به مرکز ناباروری حضرت فاطمه الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی بابل، طی سال 1386 صورت گرفت. نمونه‌ها ‌دارای حجم 5-2 میلی‌لیتر، تعداد بیش از 20 میلیون، حرکت بالای 50درصد و مورفولوژی طبیعی بیشتر از 14درصد برابر معیار کروگر بودند. با در نظر گرفتن شرایط نمونه‌گیری، شستشوی اسپرم در طی دو مرحله صورت گرفت. داده‌ها توسط نرم افزار SPSS-10 و با استفاده از آزمون measurement repeated و Paired T-test  آنالیز شدند و P<0.05 معنی‌دار تلقی گردید.

 

یافته‌ها : میانگین حجم مایع سیمن در افراد مورد مطالعه 4.05±1.006 بود. میانگین حرکت اسپرم در یک‌بار و دوبار شستشو نسبت به قبل از شستشو افزایش یافت (P<0.05)، ولی بین یک و دوبار شستشو این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود. با انجام شستشوی دوم، حرکت اسپرم به صورت معنی‌داری در گرید III و IV افزایش یافت و گرید I نیز کاهش پیدا کرد (P<0.05). میانگین مورفولوژی طبیعی اسپرم‌ها با شستشو افزایش یافت، لیکن بین یک بار و دوبار شستشو این افزایش معنی‌دار نبود.

 

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که Swim up روش مناسبی برای آماده‌سازی اسپرم می‌باشد و دوبار شستشو سبب بهبود قابل توجه پارامترهای اسپرم می‌گردد.


دکتر سید محمد علوی، دکتر آرش اعتمادی، دکتر مهرداد عزمی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : گزارشات متعددی در مورد ارتباط یا همراهی تب تیفوئید و عفونت هلیکوباکترپیلوری در مناطق مختلف دنیا وجود دارد. این مطالعه به منظور بررسی همراهی عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به تب تیفوئید در شهر اهواز انجام شد.

 

روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی 50 بیمار بستری با تشخیص قطعی تیفوئید در بیمارستان‌های رازی و ابوذر شهر اهواز مورد مطالعه قرار گرفتند. به ازاء هر بیمار یک‌نفر شاهد با تطابق سنی و جنسی با شرایط اقتصادی اجتماعی یکسان انتخاب شد. از تمام افراد آزمایش سرولوژی (IgG) هلیکوباکترپیلوری به روش ELISA انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون آماری کای‌اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : فراوانی سرمی هلیکوباکترپیلوری در گروه مورد (66درصد) از گروه شاهد (44درصد) بیشتر بود (P<0.05). در مردان اختلاف معنی‌دار آماری بین گروه مورد و شاهد از نظر عفونت هلیکوباکترپیلوری مشاهده شد (P<0.05).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که همراهی معنی‌داری در جنس مذکر بین تب تیفوئید و عفونت هلیکوباکترپیلوری وجود دارد.


دکتر مهرداد روغنی، دکتر محسن خلیلی، دکتر توراندخت بلوچ نژاد مجرد، محبوبه آقایی، فریبا انصاری، مریم شرایلی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : کاهش گلوکز و لیپیدهای سرم در بیماران دیابتی با استفاده از گیاهان داروئی از اهمیت بالینی بسیاری برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف خوراکی سیرکوهی بر میزان گلوکز و لیپید خون موش صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 32 سر موش‌ صحرایی نر سفید نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت درمان، دیابتی و دیابتی تحت درمان تقسیم شدند. دیابت موش‌ها به وسیله تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم القاء شد. دو گروه تحت تیمار از غذای موش حاوی گیاه سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد مخلوط شده با غذای استاندارد موش به شکل خوراکی یک هفته پس از شروع آزمایش به مدت 6 هفته استفاده نمودند. میزان گلوکز و لیپیدهای سرم در ابتدای مطالعه و در هفته‌های 3 و 6 پس از دیابتی شدن اندازه‌گیری گردید. یافته‌ها : در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه میزان گلوکز سرم به‌طور معنی‌دار در هفته‌های 3 و 6 کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود (P<0.05). به‌علاوه سطح کلسترول توتال در گروه دیابتی تحت تیمار در هفته ششم تغییر معنی‌داری در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده نشان نداد. تفاوت موجود بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار از نظر تری‌گلیسیرید معنی‌دار بود (P<0.05). میزان کلسترول LDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده، به طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). میزان HDL موش‌های دیابتی تحت درمان با سیرکوهی در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده افزایش معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی سیرکوهی با نسبت وزنی 6.25 درصد در رژیم غذائی موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین باعث کاهش معنی‌دار گلوکز ، تری‌گلیسیرید و کلسترول LDL و افزایش معنی‌دار کلسترول HDL می‌گردد.
دکتر مهرداد مدرسی، دکتر منوچهر مصری‌پور، دکتر مجید طغیانی، رجبعلی رجائی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : امروزه استفاده از فرآورده‌های گیاهی به عنوان جانشین یا مکمل داروهای شیمیایی مطرح است. یکی از گیاهان ارزشمند که از دیرباز در درمان بیماری‌های مختلف کاربرد داشته؛ دارچین (Cinnamomum zeylanicum) می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی تهیه شده از پوست ساقه دارچین بر میزان هورمون‌های مؤثر بر سیستم هورمونی تولیدمثل موش‌های سوری نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 48 سر موش سوری نر ضمن دسترسی به آب و غذای یکسان در 6 گروه تقسیم‌بندی شدند. چهار گروه از نمونه‌ها گروه‌های تیماری بودند که در مدت 20 روز غلظت‌های مختلف عصاره هیدروالکلی پوست ساقه دارچین 50 ، 100 ، 200 و 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم را به روش درون صفاقی یک روز در میان دریافت کردند. به یک گروه به عنوان گروه پلاسبو تنها نرمال‌سالین تزریق شد و از گروه کنترل نیز به عنوان شاهد استفاده گردید. تمام آزمایش‌های تشخیص هورمونی برای تعیین سطح سرمی هورمون‌های FSH، LH و تستوسترون با روش ایمونورادیومتری (RIA) انجام گرفت. یافته‌ها : با افزایش دوز تزریقی عصاره ، غلظت دو هورمون LH و FSH افزایش یافت و بیشترین افزایش در دوزهای 200 و 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم بود. سطح سرمی تستوسترون نیز در گروه‌های تیماری که دوزهای 50 و 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره را دریافت کرده بودند؛ نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌دار داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج به دست آمده نشان‌دهنده اثر عصاره هیدروالکلی پوست ساقه دارچین بر افزایش هورمون‌های محور هیپوفیز – بیضه می‌باشد.
دکتر هادی پارسیان، دکتر محمد نوری، دکتر محمدحسین صومی، دکتر علی رحیمی پور، دکتر دردی قوجق، دکتر رسول استخری، دکتر مهرداد کاشی فرد، دکتر کریم آقچه لی، دکتر گلنار مجیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : در سال‌های اخیر یافتن روش‌های غیرتهاجمی به منظور جایگزینی برای روش تهاجمی بیوپسی کبد مورد توجه قرار گرفته است. سطوح افزایش یافته گلیکوپروتئین لامینین در برخی بیماری‌های کبدی همراه با فیبروز گزارش شده است. لذا این مطالعه به منظور یافتن cut off point لامینین برای پیش‌بینی وجود فیبروز، مشخص کردن ارزش تشخیصی و بررسی اثرات درمان روی سطح سرمی آن در بیماران هپاتیت مزمن انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی سطح سرمی لامینین در 62 بیمار هپاتیت مزمن مراجعه کننده به مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تبریز طی سال‌های 87-1386 قبل از درمان و در فواصل زمانی دو ، چهار و شش ماه پس از شروع درمان و 20 فرد سالم توسط ELISA سنجیده شد و با نتایج حاصل از بیوپسی بیماران مقایسه گردید.

یافته‌ها : میانگین غلظت سرمی لامینین در بیماران (20.9±91.9 نانوگرم بر میلی‌لیتر) نسبت به گروه کنترل (10.2±46.2 نانوگرم بر میلی‌لیتر) بالاتر بود (P<0.05). سطح سرمی لامینین در تمام مراحل فیبروز کبدی به طور معنی‌داری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (P<0.05). انتخاب سطح سرمی 52ng/ml برای لامینین، در تمایز وجود داشتن یا نداشتن فیبروز در بیماران نسبت به گروه کنترل، حساسیت (96.8%) و ویژگی (80%) خوبی را نشان داد. شش‌ماه پس از شروع درمان کاهشی در سطح سرمی لامینین مشاهده گردید؛ اما همچنان سطح سرمی لامینین نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده وجود همبستگی مثبت بین سطح سرمی لامینین و شدت فیبروز بود. لذا از سنجش سطح سرمی لامینین به عنوان شاخصی غیرتهاجمی برای بررسی وجود فیبروز می‌توان استفاده نمود.


دکتر سیما صدیقی، دکتر سمیه سدنی، دکتر زهرا رضایی یزدی، دکتر محمدرضا هاتف، دکتر جلیل توکلی افشار، دکتر محمودرضا آذرپژوه، دکتر مهرداد آقایی، دکتر حبیب الله اسماعیلی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری التهابی چند سیستمی با علت ناشناخته می‌باشد. در بیماران مبتلا به لوپوس بیماری قلبی و عروقی علت اصلی افزایش مرگ و میر و ناتوانی محسوب می‌شود. HsCRP یک عامل التهابی تحت بالینی بوده و نقش یک عامل پیش‌آگهی کننده غیروابسته برای آترواسکلروزیس را در این بیماران ایفا می‌کند و افزایش هموسیستئین نیز می‌تواند باعث بیماری عروق کاروتید و انفارکتوس قلب و ترومبوز وریدهای عمقی شود. این مطالعه به منظور تعیین میزان هموسیستئین و HsCRP در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک و ارتباط آن با عوامل خطر قلبی و عروقی و فعالیت بیماری انجام گردید.

روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (55 زن و 5 مرد) مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک فوق تخصصی روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و 30 فرد سالم (26 زن و 4 مرد) طی سال‌های 87-1386 انجام شد. میزان هموسیستئین و HsCRP اندازه‌گیری شد. میزان LDL ، تری‌گلیسیرید، پرفشاری خون و نمایه توده بدنی برای افراد مورد مطالعه تعیین گردید. فعالیت بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک توسط فرم‌های SLEDAI ارزیابی شد و بیمارانی که اسکور بیشتر یا مساوی 10 داشتند؛ به عنوان بیماری فعال درنظر گرفته شدند.

یافته‌ها : متوسط سن در گروه مورد و شاهد به ترتیب 10.3±28.8 سال و 9.13±33.8 سال بود. میانگین HsCRP در گروه شاهد 2.1±1.58 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 2.42±3 میلی‌گرم در دسی‌لیتر تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. میانگین هموسیستئین در گروه شاهد 1.93±12.3 میکرومول در دسی‌لیتر در مقایسه با گروه مورد با میزان 8.13±24 میکرمول در دسی‌لیتر تعیین گردید (P<0.001). بیماری غیرفعال در 44بیمار (73.3%) و بیماری فعال در 16 بیمار (26.8%) دیده شد. فعالیت بیماری SLE بر مبنای متوسط Score SLEDAI معادل 15.37 بود و رابطه خطی معنی‌داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE یافت نشد. میزان LDL ، تری‌گلیسیرید و پرفشاری خون از گروه مورد از عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). HsCRP با BMI و افزایش تری‌گلیسیرید ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط خطی معنی‌داری بین میزان هموسیستئین و HsCRP با فعالیت بیماری SLE وجود نداشت؛ اما بین عوامل خطر قلبی و عروقی با هموسیستئین و HsCRP ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4645