|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای پوراحمد
سکینه یوسفوند، راضیه پوراحمد، سعدالله هوشمند، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سیپروفلوکسازین در برابر طیف گستردهای از باکتریها بهویژه در برابر انتروباکتریاسه موثر است. با این حال مطالعات نشان داده که مقاومت باکتری اشریشیاکلی به سیپروفلوکسازین افزایش یافته است. آویشن یکی از گیاهان دارویی است که اسانس آن دارای اثر ضدمیکروبی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسانس آویشنهای بومی به تنهایی و ترکیب با سیپروفلوکسازین بر روی سویه موتان اشریشیاکلی با مقاومت متوسط انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی 10 نمونه گیاه آویشن از استان لرستان در سال 1395 جمعآوری شد. آویشنهای جمعآوری شده متعلق به گونه Thymus eriocali بود. اسانس گیاه به روش تقطیر توسط دستگاه کلونجر استخراج گردید. خواص ضدمیکروبی آویشن بومی با تعیین حداقل غلظت مهاری (minimum inhibitory concentration: MIC) با روش رقتهای متوالی به تنهایی و به صورت ترکیب با سیپروفلوکسازین (رقت ماکرو و میکرو) بر روی سویههای اشریشیاکلی بررسی شد. میزان حداقل غلظت کشندگی (Minimum Bactericidal Concentration: MBC) از طریق کشت دادن تعیین شد. میانکنش اسانس و سیپروفلوکسازین با محاسبه شاخص غلظت مهاری (Fractional inhibitory concentration index: FICI) تعیین گردید.
یافتهها: MIC اسانس برای سویه تیپ وحشی MG1655 و سویه موتان RE6 به ترتیب 8 و 10 میکرولیتر بر میلیلیتر بود. مقدار MBC مشابه با MIC تعیین شد. مقدار 0.4mg/ml از اسانس در سویه موتان باعث کاهش 45 برابری MIC سیپروفلوکسازین و ایجاد اثر سینرژیستی شد (FICI=0.06).
نتیجهگیری: اسانس آویشن بومی در غلظتی کمتر از MIC خود، در ترکیب با سیپروفلوکسازین از طریق میانکنش سینرژیسمی موجب کاهش MIC آنتیبیوتیک و کاهش مقاومت آنتیبیوتیکی میگردد.
مجید زمانی، محسن جلالی، الناز پوراحمدی، دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از کودکان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری در سالهای نخستین کودکی، نه تنها به سادگی از آن عبور نمیکنند؛ بلکه ممکن است این امر تا دوران بلوغ و حتی بزرگسالی نیز تداوم یابد. این مطالعه به منظور تعیین نقش همراهی خانوادگی با علایم کودک، شیوههای فرزندپروری و استرس والدگری در پیشبینی شدت اختلالات اضطرابی کودکان در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 300 نفر از کودکان 12-6 ساله و مادران آنان طی سالهای 96-1395 در استان گلستان انجام شد. مقیاس همراهی خانوادگی - اضطراب FAS-A)، لیبویتز و همکاران سال 2013)، شاخص استرس والدین - فرم کوتاه (PSI-SF، ابدین سال 2000)، پرسشنامه فرزندپروری Baumrind سال 1973 و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS سال 1998) توسط مادران تکمیل شد.
یافتهها: با افزایش همراهی خانوادگی و استرس والدگری در والدین، اضطراب در کودکان بهطور معنیداری افزایش یافت (P<0.05). شیوه فرزندپروری مقتدرانه از سوی والدین با کاهش آماری معنیدار اضطراب در کودکان همراه بود (P<0.05)؛ اما شیوههای فرزندپروری سهلگیرانه و مستبدانه از سوی والدین با افزایش آماری معنیدار اضطراب در کودکان ارتباط داشت (P<0.05). سبک فرزندپروری مستبدانه به همراه سبک فرزندپروری مقتدرانه، استرس والدگری و همراهی خانوادگی توانست 49 درصد از اضطراب کودکان را پیشبینی نماید (F=97.21, P<0.0001).
نتیجهگیری: شیوههای فرزندپروری، استرس والدگری و همراهی خانوادگی نقش موثری در پیشبینی اضطراب کودکان نشان داد.
|
|
|
|
|
|